تکنولوژی آموزشی و روشهای جدید تدریس
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 05 شهریور 1394 ساعت: 19:42 منتشر شده است
برچسب ها : تکنولوژی آموزشی و روشهای جدید تدریس,
سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
تکنیکهای حفظ کردن مطالب
روش مطالعه، مقالات فارسی در مورد زبان انگلیسی
موضوع: روشهای مطالعه
چگونه میتوان تمرکز حواس داشت؟
همه ما قادر به متمرکزشدن هستیم. نوشتن یک داستان، نواختن پیانو و یا جذب یک فیلم سینمایی شدن، همگی به تمرکز نیاز دارند. ولی گاهی اوقات افکار شما پراکنده است و ذهنتان از موضوعی به موضوع دیگر کشیده میشود. درچنین مواقعی است که نیاز دارید یاد بگیرید چگونه حافظهی خود را تقویت کنید.
تقویت حافظه عبارت است ازیادگیریهای منظم ذهنی و مرتبکردن عواملی که یکباره به ذهن ما خطور میکنند.در این مقاله، شیوههای تقویت حافظه را ذکر میکنیم:
پرورش ذهن آشفته
پرورش تمرکز، یک مهارت است. پرتاب توپ بسکتبال به طرف حلقه، تایپکردن و یا مطالعه، نیاز به مهارت دارند. یادگیری یک مهارت نیز نیاز بهتمرین و ممارست دارد. همانطور که وقتی دارویی را مصرف میکنید، بدون کمکشما در بدن عمل میکند و با کارهای شما تداخل پیدا نمیکند، در مورد یک موضوع هم همین طوراست و نباید با ورود افکار دیگر بر هم بریزد.
موضوع: روشهای مطالعه
چگونه میتوان تمرکز حواس داشت؟
همه ما قادر به متمرکزشدن هستیم. نوشتن یک داستان، نواختن پیانو و یا جذب یک فیلم سینمایی شدن، همگی به تمرکز نیاز دارند. ولی گاهی اوقات افکار شما پراکنده است و ذهنتان از موضوعی به موضوع دیگر کشیده میشود. درچنین مواقعی است که نیاز دارید یاد بگیرید چگونه حافظهی خود را تقویت کنید.
تقویت حافظه عبارت است ازیادگیریهای منظم ذهنی و مرتبکردن عواملی که یکباره به ذهن ما خطور میکنند.در این مقاله، شیوههای تقویت حافظه را ذکر میکنیم:
پرورش ذهن آشفته
پرورش تمرکز، یک مهارت است. پرتاب توپ بسکتبال به طرف حلقه، تایپکردن و یا مطالعه، نیاز به مهارت دارند. یادگیری یک مهارت نیز نیاز بهتمرین و ممارست دارد. همانطور که وقتی دارویی را مصرف میکنید، بدون کمکشما در بدن عمل میکند و با کارهای شما تداخل پیدا نمیکند، در مورد یک موضوع هم همین طوراست و نباید با ورود افکار دیگر بر هم بریزد.
عمل تمرکز، به تمرین احتیاج دارد. شاید در هنگام شروعتمرینات، ابتدا تغییرات کمی را حس کنید، ولی پس از 4 تا 6 هفته که از پرورش ذهن ویادگیری مهارتها گذشت، متوجه پیشرفتهای قابلتوجهی خواهید شد و پس از مدت کوتاهیدرمییابید که چه سالهایی را برای تقویت حافظه و تمرکز ذهن خود هدر دادهاید.
برای شروع تمرینات از این تکنیکها استفاده کنید:
1-حواست را جمع کن
2-روش عنکبوتی
3-فرصتی برای افکار مزاحم
سعی کنید از تکنیکهایی که مفید و مؤثر بهنظر میرسند،استفاده کنید و حداقل به مدت 3 روز آنها را بهطور صحیح بهکار ببندید. اگر متوجهتغییرات کمی شدید، پیشنهاد میشود تمرینات خود را ادامه دهید، چون در تمرکز ذهن شمامؤثر خواهد بود. همچنین میتوانید در محیط اطرافتان نیز تغییراتی بدهید که ممکن استبرای شما مفید باشند.
حواست را جمع کن
این شیوه ممکن است ظاهراً ساده بهنظر بیاید، ولی در عینحال بسیار مؤثر است. هنگامی که حواستان پرت میشود و ذهنتان سرگردان است، مرتب بهخودتان هشدار دهید که «حواست را جمع کن». این روش کمکم سبب میشود که توجه شما بهموضوع موردنظرتان جلب شود.
برای مثال، هنگامی که در کلاس هستید و ذهن شما را کنفرانسکلاسی، تکالیفی که دارید، تاریخ، ساعت صرف غذا و یا هر چیز دیگری پرکرده، بهخودتان بگویید: «حواست را جمع کن و به کنفرانس توجه کن». به هر حال تا حدی که ممکناست اجازه ندهید تمرکزتان به هم بریزد. و دوباره این هشدار را پیش خودتان تکرارکنید: «حواست را جمع کن».
هنگامی که افکار مزاحم خود را پیدا کردید، کمکم با تکنیک «حواست را جمع کن» به حال برمیگردید.
اگر یک شخص معمولی باشید، ممکن است این عملرا صدها بار در هفته انجام دهید. ولی طی روزهای آینده، مدتزمانی که افکار خاصی در ذهن شما میماند، طولانیتر میشود، یا به عبارت دیگر تمرکزتان در مورد موضوعیخاص بالا میرود. بنابراین باید صبور باشید تا شاهد پیشرفتهای خود در این زمینهباشید.
روش عنکبوتی
این روش نیز یکی دیگر از تکنیکهایی است که پایه و اساستمرکز است و به شما کمک میکند تا تمرکز داشته باشید و از حواسپرتی جلوگیری کنید.
اگر تار عنکبوتی را تحریک کنید، تار تکان میخورد و عنکبوتنسبت به جنبش تار، از خود واکنش نشان داده و میخواهد علت حرکت را بیابد، ولی وقتیچندینبار این عمل را تکرار کنید، خواهید دید که عنکبوت، دیگر نسبت به حرکت تارهیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدهد و متوجه میشود که حشرهای به دام او نیامدهاست.
این روش را یاد گرفته و ذهن خود را پرورش دهید و در برابرحواسپرتی تسلیم نشوید. وقتی کسی داخل اتاق میشود یا وقتی در با صدای بلند به هممیخورد، نباید به خودتان اجازه دهید که حواستان پرت شود. شما باید تمرکزتان رابرای هدفی که در ذهن دارید، حفظ کنید.
مثلاً در یک کنفرانس کلاسی اجازه دهید که دیگران جلوی شماحرکت کنند و سرفه کنند، بدون اینکه به آنها نگاه کنید فقط بین خودتان و کنفرانس، تونل ارتباطی ویژهای ایجاد کنید و بگذارید دیگران از این تونل خارج باشند. و یاوقتی که با کسی صحبت میکنید، حواستان فقط به او باشد و به صورتش نگاه کنید و ازحرفهایی که میزند یادداشت بردارید. بگذارید همه چیز از ذهنتان خارج شود و به هیچچیز جز او توجه نکنید.
فرصتی برای افکارمزاحم
در طول روز، زمان ویژهای را به فکرکردن درباره مسائلیکه به ذهن شما خطور میکنند و تمرکزتان را به هم میزنند اختصاص دهید. بهطور مثالساعت 4:30 تا 5 بعدازظهر زمانی است که شما میتوانید به این افکار بپردازید.هنگامیکه این افکار مزاحم در طول روز به ذهن شما خطور کرد و باعث نگرانی شما شد،به یاد آورید که زمان ویژهای را برای آنها درنظر گرفتهاید و اجازه دهید که ازذهن شما خارج شوند. کسانی که از این روش استفاده کردهاند، توانستهاند 35 درصد ازافکار مزاحم را در طول 4 هفته در خود کاهش دهند. این تغییر بزرگی است.
گامهای اساسی این روش عبارتند از:
1- زمان ویژهای را هر روز به این افکار اختصاص دهید.
2- وقتی افکار مزاحم وارد ذهن شما شدند، بدانید که زمانخاصی را برای فکرکردن به آنها گذاشتهاید.
3- با تکنیک «حواست را جمع کن» هم میتوانید این افکار رااز ذهن خارج کنید.
4- به خودتان اطمینان بدهید که در زمان مخصوصی حتماً بهاین افکار مزاحم که تمرکز شما را بر هم میزنند، فکر خواهیدکرد.
روشهای ذهنی دیگر
1- چوب خط زدن برای افکار مزاحم: کارتهای کوچکی درست کنید و آنها رابه 3 قسمت مساوی تقسیم کنید. یک قسمت را به صبح، یک قسمت را به بعدازظهر و قسمتسوم را به شب اختصاص دهید. هربار که تمرکزتان به همریخت و حواستان پرت شد، یک خطدر قسمت مخصوص به آن بکشید. برای هر روز یک کارت برای خود تهیه کنید.
وقتی به اندازه کافی ماهر شدید خواهید دید که تعداد خطهاروزبهروز کاهش مییابد و این واقعاً جالب و هیجانانگیز است.
2- زمان استراحت: استراحتکوتاهی برای خودتان درنظر بگیرید.
هنگامیکه استراحت میکنید، اکسیژن بیشتری به مغزتان میرسد. بلند شوید و برای چند دقیقه در اتاق قدم بزنید. وقتی ما برای مدتطولانی مینشینیم، خون بدن ما به دلیل نیروی جاذبه، به طرف پایینترین نقطه بدنمان، یعنی پاهاکشیده میشود.ماهیچههای ما همانند یک پمپ عمل میکنند و هنگامیکه ماراه میرویم، خون را بهطور یکنواخت به سرتاسر بدن ما میرسانند. در نتیجه، اکسیژنبیشتری به مغز میرسد و باعث احساس شادابی و نشاط در بدن میشود.
3- عوضکردن موضوع: بسیاری از دانشآموزان به وسیلهتغییردادن موضوع مطالعه، به تمرکزشان کمک میکنند. شما هم میتوانید موضوعاتمتفاوتی را درنظر گرفته و با عوضکردن عنوان درسهایی که باید مطالعه نمایید، آنهارا منظم کنید.
4- جایزه و پاداش: هنگامیکه کاری را بهطور کاملانجام دادید، به خودتان پاداش دهید. کار شما ممکن است خیلی کوچک باشد و یا شاید یکمسئولیت بزرگ، که شما باید آن را به پایان برسانید. پاداشی که برای خودتان درنظرمیگیرید، ممکن است قدم زدن در اطراف ساختمان، یک لیوان آب و یا خواندن یک مطلبجالب و خندهدار در روزنامه باشد.
برای پروژههای مخصوص، مانند پروژه پایان ترم یا دورهکردن یک کتاب حجیم، پاداش و جایزه ویژهای درنظر بگیرید که اگر آنها را انجامدادید برای خودتان مثلاً یک پیتزای مخصوص بخرید، به سینما بروید و یا بعدازظهر راتلویزیون تماشا کنید. بعضی از جایزهها میتوانند خیلی بزرگ باشند. از این جوایزبرای تکالیف سخت یا پروژههای طولانی استفاده کنید. وقتی کار بزرگی را انجام دادید،از پاداشهای معمولی استفاده نکنید.
5- افزایش فعالیتهای بدنی: اگر یک مطلب را سرسری بخوانید، تمرکز شما بهراحتی برهم میریزد. در عوض برای هر قسمت، سرتان را تکان دهید و بهدنبال پرسش بگردید. برای اینمرحله باید بگویید «چگونه میتوانم سطح فعالیتم را در حین مطالعه بالا ببرم؟» سپسمطالعه کنید تا جواب این پرسش را پیدا کنید. این کار ساده را انجام دهید. پرسشهاییکه برای هر قسمت طرح میکنید مرکزیتی به افکار شما میدهند و باعث میشوند که رویمطلب مورد مطالعه مسلط شوید. همچنین هنگامیکه درس میخوانید میتوانید لیستی ازپرسشها را تهیه کنید و برای پیداکردن جواب پرسشها، به درس گوش دهید. هر از گاهی،مکان خود را تغییر دهید. در جایی که خیلی سرد است، ننشینید. جابهجا شدن، به حرکت خون در بدن کمک میکند و باعث میشود که اکسیژن بیشتری به مغز شما برسد و شاداب وسرحال باشید.با کنترل این عوامل میتوانید تمرکز حواس داشته باشید.
عواملی که میتوانید کنترل کنید
1. سطح انرژی خود را تعیین کنید: چه زمانی از روز، انرژی شما در سطح بالایی قرار دارد؟ چه زمانی، انرژی شما پایین است؟ مطالعهی درسهای دشوار به انرژی زیادی نیاز دارد. امروزه بیشتر دانشآموزان مطالعه درسهای سخت را به زمانی که خیلی خستهاند، بهتأخیر میاندازند. وقتی شما خستهاید، تمرکز داشتن بسیار مشکل است و درس خواندندر این مواقع نتیجه معکوس دارد. درسهای مشکل باید زمانی مطالعه شوند که انرژی شما دراوج خود قرار دارد. درسهای آسانتر را میتوانید بعد از درسهای مشکل قرار دهید.
2. نور: استفاده از نور کافی در هنگام مطالعه یک عامل اصلی به حساب میآید. برای اینکه چشمانتان خسته نشونداز نور مستقیم و همچنین نور خیلیکم استفاده نکنید.
3. میز و صندلی: هنگاممطالعه، روی یک صندلی معمولی که خیلی راحت نباشد، پشت میز بنشینید. روی تختخواب،درس نخوانید. تختخواب برای خوابیدن و استراحتکردن است، نه برای درس خواندن!
4. وضع و حالت بدن: صاف ودرست نشستن به تمرکز شما کمک میکند.
5. علامت و نشانه: اصلاًمعطل نکنید، همین حالا بلند شوید و برگهای را روی در بچسبانید و روی آن بنویسید: «من به آرامش نیاز دارم، لطفاً اجازه دهید درس بخوانم یا، لطفاً آرامشم را برهم نزنید. متمرکزشدن کار دشواری است. با رفتنتان به من کمک کنید.» بعضی از اشخاص بیملاحظه ممکن است نسبت به خواهشهای شما بیتفاوت باشند. از آنها بخواهید بعداًبیایند. اگر آنها اتاق را ترک نکردند، تمرین کنید که نسبت به آنها بیتوجه باشید.
6. تلفنها را جواب ندهید: در هنگام مطالعه نسبت به تلفنها بیتفاوت باشید. بله، ممکناست شما یک تلفن را از دست بدهید، ولی حفظ تمرکز شما مهمتر است. ممکن است از این به بعد این روش در زندگی شما مفید واقع شود.
7. کجا بهتر درس را میفهمید: فکر کنید که کجا تمرکزتان بالاست. اغلب، درس خواندن در جاییکه شما زندگی میکنید، دشوار است. بنابراین گوشهای از یک کتابخانه را که آرام استو دری وجود ندارد که مردم مرتب از آن رفتوآمد داشته باشند و نه پنجرهای دارد که منظره پشت آن باعث حواسپرتی شود را برای خواندن انتخاب کنید. بعضی از دانشآموزانهم در جایی که زندگی میکنند بهتر میتوانند درس بخوانند. در هر صورت، مهم خودشمایید.
8. شنیدن موسیقی: اگر هنگاممطالعه نیاز به موسیقی دارید نوعی از آن را انتخاب کنید که ضربآهنگی نسبتاًیکنواخت داشته باشد. موسیقیهای بیقاعده، به راحتی ذهن را منحرف میکنند. اگر ازیک موسیقی یکنواخت استفاده کنید صدایی که در محیط اطرافتان پخش میشود، حواسپرتیشما را به حداقل میرساند. رادیوی شما هم میتواند یک منبع خوب و در عین حال ارزان برای صداهای یکنواخت باشد.
9. زمانی کافی برای انجام دادن کارها: ابتدا تخمین بزنید که برای هر درس چند ساعت در هفته نیاز بهمطالعه دارید. سپس یک جدول زمانی شامل تمام کارهایی که باید در طول هفته انجام دهیدتهیه کنید؛ مثل کلاسها، جلسات، غذاخوردن، لباس شستن و غیره. آنگاه یک زمان ویژهبرای درسخواندن در جدول قرار دهید. حالا وقتی درسی را مطالعه میکنید، نگران درسها و کارهای دیگرتان نیستید. چون میدانید که وقت کافی برای همه آنها دارید.
جدول زمانی خود را طوری طراحی کنید که قابل تغییر باشد مثلاً بتوانید برای درسی که به وقت بیشتری نیاز دارد و مطالعه آن درس در زمان مخصوصانجام نشده تغییر کوچکی را در جدول زمانبندی ایجاد کنید و به مطالعه خود ادامهدهید. خلاصه این که مهارت تمرکز به شما کمک میکند که به خودتان اطمینان داشتهباشید، چون توانایی این را دارید که هر آنچه را قبلاً خوب به آن توجه کردهاید و رویآن تمرکز داشتهاید، به یادآورید.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آیا انگلیسی آمریکایی (American English) و انگلیسی بریتانیایی (British English) دو زبان مجزا هستند یا دو حالت مختلف از زبان انگلیسی؟ بعضیها میگویند آنها دو زبان مختلف هستند ولی خیلیها آنها را تنها حالتهای مختلفی از یک زبان میدانند. البته هیچ پاسخ دقیقی برای این پرسش وجود ندارد. ما فقط میتوانیم بگوییم که تفاوتهایی میان آنها وجود دارد. البته باید بدانید که این تفاوتها جزئی بوده و در اثر یکپارچه شدن دنیای امروز این تفاوتها روز به روز کمتر میشوند. در ادامه با برخی از تفاوتهای میان این دو نسخه از زبان انگلیسی آشنا میشوید.
املای کلمات انگلیسی بریتانیایی تمایل دارد که املای بسیاری از کلماتی که ریشه فرانسوی دارد را حفظ کند، در حالیکه آمریکاییها بیشتر سعی میکنند کلمات را همانطور که تلفظ میکنند بنویسند. علاوه بر این، آنها حروفی را که مورد نیاز نیست حذف میکنند. به مثالهای زیر دقت کنید:
اگر چه هر دو نسخهی آمریکایی و بریتانیایی زبان انگلیسی صحیح هستند، اما املای آمریکایی معمولاً سادهتر است. بنابراین بهتر است بطور کلی از املای آمریکایی استفاده کنید، مگر اینکه بخواهید برای خوانندگان بریتانیایی چیزی بنویسید.
تلفظ تلفظها و لهجههای گوناگونی در انگلیسی محاورهای وجود دارد که پرداختن به همه آنها در یک مقاله امکانپذیر نیست. بنابراین تنها به تفاوتهای اصلی بین دو نوع اصلی زبان انگلیسی، یعنی انگلیسی آمریکایی و انگلیسی بریتانیایی اشاره میکنیم:
advertisement: American English: /'/ British English: /'/
لغت در جدول زیر چند کلمه متداول بریتانیایی بهمراه معادل آمریکایی آن ارائه شده است:
|
نویسنده : غلامعلی عباسی - ساعت ٩:٤۸ب.ظ روز ۱۳٩۳/٥/٢٢
مقالات فارسی در مورد زبان انگلیسی
بسیاری از مشکلاتی تلفظی که زبانآموزان با آنها مواجه هستند در نتیجه استفاده غلط از اصواتی است که در زبان مادری خود به کار میبرند. بنابراین مشکلات تلفظی که شما از آن رنج میبرید احتمالاً مشابه مشکلاتی است که دیگر زبانآموزان «هم زبان» شما هم با آن مواجه هستند. وقتی یک انگلیسیزبان بومی (native) به شما میگوید که شما (بعنوان مثال) لهجه روسی یا چینی دارید، در واقع این نکته را تأیید میکند. بسیاری از برنامههای کاهش لهجه بر اساس تحقیقاتی است که اصوات خاصی را که هر گروه زبانی (مثلاً فرانسوی، چینی، اسپانیایی، ژاپنی و ...) موقع ادای کلمات انگلیسی دارد، مشخص میکنند. بعنوان مثال 70% اسپانیایی زبانها در تلفظ صدای /st/ در کلمه stick مشکل دارند در حالیکه چینی زبانها هیچ مشکلی در تلفظ آن ندارند. نکتههای زیر به شما کمک میکنند که تأثیر زبان مادری خود بر انگلیسیتان را کاهش دهید.
به حرکات دهان انگلیسی زبانان (native) دقت کنید.
موقع تماشای برنامههای زبان اصلی به حرکات دهان گوینده خوب دقت کنید. آنچه که میگوید را تکرار کنید و لحن صدای او را تقلید کنید.
شمرده صحبت کنید.
تا وقتی که لحن و اصوات انگلیسی را بخوبی فرا نگرفتهاید، شمرده صحبت کنید. اگر شما سریع و با لحن و تلفظ غلط صحبت کنید، انگلیسی زبانها در فهمیدن آنچه که میخواهید بگویید مشکل پیدا خواهند کرد. همچنین اگر شما به «اشتباه صحبت کردن» خود ادامه دهید، این اشتباهات در ذهن شما ماندگار خواهند شد.
از دیکشنری استفاده کنید.
با علائم فونتیک دیکشنری خود آشنا باشید و تلفظ صحیح کلماتی را که ادای آنها برای شما دشوار است در آن جستجو کنید.
از دیگران کمک بگیرید.
یک فهرست از کلماتی که تلفظ آنها برای شما دشوار است، تهیه کنید و از یک دوست انگلیسی زبان (native) بخواهید آنها را برای شما تلفظ کند. خوب است صدایش را ضبط کنید و بعداً به آن گوش دهید و خودتان هم آن را تکرار کنید. اگر چنین دوستی ندارید میتوانید از نرم افزارهایی که کلمات را با صدای ضبط شده انسان ادا میکنند استفاده کنید. (برای این منظور میتوانید از نرمافزار Pronunciation Power و یادیکشنری گویای لانگمن استفاده نمایید.)
به کتابهای نواردار گوش دهید.
با تهیه کتابهایی که دارای یک نوار یا سیدی صوتی هستند میتوانید در یک زمان هم بخوانید و هم گوش کنید. بخشهایی از کتاب را با صدای بلند بخوانید و صدای خودتان را ضبط کنید. صدای خودتان را با گوینده اصلی مقایسه کنید و سعی کنید اشتباهاتتان را اصلاح کنید.
به پسوندهای s و ed دقت کنید.
تلفظ صحیح کلماتی که به s و ed ختم میشوند را یاد بگیرید. مثلاً s- یاes- را در نظر بگیرید. این پسوند گاهی صدای /S/ میدهد (مثلاً در eats)، گاهی صدای /Z/ میدهد (مثلاً در plays) و گاهی هم صدای /IZ/ میدهد (مثلاً در washes). (برای فراگیری نحوه تلفظ صحیح این قبیل کلمات اینجا را کلیک کنید.)
با صدای بلند انگلیسی بخوانید.
هر روز به مدت 15 تا 20 دقیقه یک متن انگلیسی (مثلاً یک کتاب داستان) را با صدای بلند بخوانید. این به شما کمک میکند که آن دسته از عضلات دهان را که برای انگلیسی صحبت کردن به کار میآیند، تقویت کنید. تحقیقات نشان میدهد که برای صحبت کردن یک زبان جدید حدود سه ماه تمرین روزانه مورد نیاز است تا عضلات دهان (برای آن زبان خاص) تقویت شوند.
(«آموزش مکالمه انگلیسی نصرت در 90 روز» با وقفه کوتاهی که بین کلمات و جملات ایجاد میکند این فرصت را برای شما فراهم میکند که آنها را تکرار کرده و مهارت تلفظ خود را تقویت نمایید.)
صدای خودتان را گوش کنید.
صدای خودتان را ضبط کنید و برای یافتن اشتباهات تلفظی خود به آن گوش دهید. این یک تمرین بسیار عالی است، زیرا این به شما کمک میکند از اشتباهاتی که دائماً مرتکب میشوید آگاه شوید.
صبور باشید.
شما میتوانید نحوه صحبت کردن خود را بهبود بخشید، ولی این «یک شبه» بدست نمیآید. مردم اغلب به دنبال کسب نتیجه فوری هستند و به همین دلیل خیلی زود دلسرد میشوند و از تلاش دست برمیدارند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
دلایل اصلی ناکامی در یادگیری زبان انگلیسی
بشر در هیچ دورهای این چنین با حجم انبوهی از دادهها و اطلاعات مواجه نبوده است. سرگردانی انسان امروز، انتخابی مناسب از بین هزاران امکانی است که عمر کوتاهش را بر نمیتابد و این سرگردانی، در انتخاب روشی مناسب برای یادگیری یک زبان بین المللی با گستره تولید جهانی، صد چندان شده است. کتابها، فیلمهای صوتی - تصویری، کلاسهای آموزشی رسمی و غیر رسمی، نرم افزارها وپهنه گسترده اینترنت در کارند تا امر فراگیری یک زبان خارجی تحقق یابد. آیا اشکال در بهره هوشی ما دانش آموزان و دانشجویان ایرانی است که با گذراندن بیش از ده سال از دوران راهنمائی تا دانشگاه هنوزنتوانستهایم در حد قابل قبولی زبان بیاموزیم؟ چرا ما دانش آموزان و دانشجویان ایرانی با گذراندن بیش از ده سال، از دوران دبیرستان تا دانشگاه، هنوزنتوانستهایم در حد قابل قبولی زبان بیاموزیم. بدون شک اشکال در بهره هوشی و توانائیهای ما نیست بلکه مشکل در روشها و تکنولوژیهایی است که ما با استفاده از آنها زمان بزرگی از زندگی خویش را از دست دادهایم. عمدهترین دلایل ناکامی در فراگیری زبان در کشور ما بقرار زیر است:
ترس
ما همیشه زبان را درس مشکلی تصور می کردیم که باید آنرا امتحان دهیم و بدین دلیل هرگز فرصت استفاه از آنرا بصورتی نیافتیم که از آن لذت ببریم.
تکیه بر محیط مبتنی بر متن
دنیای واقعی زبان، یک دنیای صوتی است. در حالی که سیستم آموزشی ما، دنیایی مبتنی بر متن بوده است و این باعث میشد که مشکل تلفظ نیز بر مشکلات بیشمار ما افزوده شود. بدلیل عدم زیستن در یک محیط واقعی صوتی با آن احساس بیگانگی میکنیم. نتیجه این سیستم آموزشی در آرمانی ترین شرایط تربیت مترجم بود، نه کسی که با زبان بتواند ارتباط برقرار کند.
تکیه بر گرامر
کاش ما زبان را با روش کودکان یاد میگرفتیم که کمترین اهمیتی برای دستورات پیچیده زبان نمیدهند. راستی ما، خود چقدر با گرامر زبان مادری خود آشنا هستیم؟ دستوات گرامری در تمامی زبانها یک موضوع کاملاً تخصصی و انتزاعی از زبان است و اگر نه اینست، پس اینهمه رشتههای دانشگاهی سطح بالا در رابطه با دستور زبان چه معنی میدهند؟ حرف زدن با رعایت دستورات گرامری زبانی پر از استثناء، مانند انگلیسی، تقریباً غیر ممکن است.
تأکید بر یادگیری لغات
آموزش ما، حفظ کردن فرهنگهایلغت بود، هر معلمی برای خود دیکشنری کوچکی میساخت که مجبور به حفظ کردن آن بودیم. و متأسفانه هنوز هم کار به همین منوال است. در یک فرهنگ انگلیسی نگاهی به لغت GET یا TAKE بیندازید.دو صفحهمعنی مختلف و گاه متضاد برای یک لغت، سردرگمی آدمی را در آموزش صد چندان میکند. فرق عمده زبان انگلیسی با زبان فارسی در این است که لغات در زبان انگلیسی عمدتاً وقتی معنی واقعی دارند که در کنار سایر لغات قرار میگیرند. مثلاً لغت Take معنی واضحی ندارد، در حالی که معنی عبارت Take off کاملا مشخص است.
اهمیت دادن به امر خواندن
در هر زبانی چهار عنصر عمده خواندن، نوشتن، صحبت کردن و گوش دادن وجود دارد. آنچه در سیستم آموزش رسمی ما بیش از همه به آن پرداختهشده است امر خواندن میباشد. در برخی از کلاسهای غیر رسمی نیز صحبت از هم زمانی چهار عنصر رفته است. اما وقتی ما در محیط واقعی زبان قرار میگیریم در مییابیم که اگر هدف فراگیری زبان باشد، عنصر خواندن و نوشتن اهمیت درجه چندم دارند، به این دلیل ساده که در تمامی زبانها افراد بی سواد آن جامعه نیز قادر با تکلم زبان مادری خود هستند.
منبع: www.okhdar.com
comment نظرات (0)
روش یادگیری لغات
نویسنده : غلامعلی عباسی - ساعت ۸:۳۸ب.ظ روز ۱۳٩۳/٦/۱
مقالات فارسی در مورد زبان انگلیسی
به خاطر سپردن لغتهای یک زبان خارجی می تواند یکی از بخشهای خسته کننده در فراگیری زبان باشد. خوشبختانه روشهای مختلفی برای سرعت بخشیدن و نیز لذت بخش کردن آن وجود دارد که در ادامه به آن می پردازیم:
کارتهای نمایش (Flash cards)
استفاده از کارتهای نمایش سریعترین روش برای مرور لغاتی است که نیاز به تکرار دارند. این روش بسیار مؤثر و در عین حال کم هزینه است.
روش کار بدین صورت است که یک دسته کارت مقوایی، در اندازهای که در جیب جا شوند، تهیه میکنید، در یک روی آن لغت انگلیسی را مینویسید و در سمت دیگر کارت معنی آن را به فارسی وارد میکنید. همانطور که کارتها را مرور میکنید، لغتها را به دو دسته تقسیم میکنید: آنهایی که معنی آن را فوراً به خاطر میآورید و آنهایی که به راحتی نمیتوانید معنی آن را به خاطر آورید. به مرور لغتهایی که هنوز به آنها تسلط پیدا نکردهاید آنقدر ادامه میدهید تا اینکه مطمئن شوید آنها را بخوبی یاد گرفتهاید.
دفتر لغت
سعی کنید حتماً یک دفتر لغت مناسب تهیه کنید و هر موقع که به لغت جدیدی برخوردید آن را در دفترتان یادداشت کنید. فقط به نوشتن لغت و معنی آن اکتفا نکنید. بعضی از مواردی که میتوانید در دفترتان ثبت کنید عبارتند از: توضیح انگلیسی معنی لغت، مترادف ها، متضادها، تصاویر، جملات نمونه (به انگلیسی)، علائم فونتیک، نوع کلمه (اسم، فعل و ...)، نکات گرامری (قابل شمارش، غیرقابل شمارش و ...)، کلمات هم خانواده و ....
کارهای جالبتری هم می توانید انجام دهید: مثلاً میتوانید خودتان با لغت جدید یک جمله بسازید و یادداشت کنید. و یا صفحاتی را به موضوعات خاصی اختصاص دهید؛ مثلاً حیوانات، رنگها و شکلها، پول، مسافرت، غذاها و میوه ها و ....
تصویر سازی ذهنی
در این روش شما یک لغت انگلیسی را با یک لغت فارسی که تلفظ یا املای مشابهی دارد، به نحوی مرتبط می کنید که الزاماً از لحاظ معنایی با هم ارتباطی ندارند. بعنوان مثال اگر شما برای اولین بار به لغت tongue(تانگ: به معنی زبان) برخوردید، متوجه میشوید که تلفظ آن شبیه تانک در فارسی است. بنابراین میتوانید در ذهنتان مجسم کنید که بجای زبان، یک تانک از دهان کسی در حال خارج شدن است!
مثال دوم: فرض کنید شما به لغت در valorousبه معنی شجاع بر میخورید. در این حال میتوانید در ذهن خود چنین مجسم کنید که در کنار دریا ایستادهاید و مشغول تماشای والها هستید. والها یکی یکی به سطح آب میآیند ولی به محض اینکه شما را میبینند میترسند و فرار میکنند، تا اینکه یک وال روس (یک وال از کشور روسیه) به سطح آب میآید و بجای اینکه از شما فرار کند، به سمت شما میآید. شما با خود میگویید: وال روس، شجاع است!
این تکنیک به شما کمک میکند تا هر چه بهتر معانی لغات را بخاطر بسپارید. همچنین گفته میشود که هرچقدر تصویر ساخته شده عجیبتر باشد، به خاطر آوردن آن هم آسانتر خواهد بود.
تکرار، تکرار و تکرار!
مطالعات نشان میدهند که احتمال فراگیری لغاتی که بیش از 8 بار به هنگام مطالعه متنهای مختلف دیده میشوند، بسیار بیشتر از لغاتی است که کمتر تکرار شدهاند. همچنین زبانشناسان به اتفاق معتقدند که تکرار لغات با صدای بلند به از بر کردن آنها کمک زیادی میکند. بنابراین گاهی همین تکرار کردن ساده حافظه شما را برای بخاطر سپردن لغات دشوار یاری میکند. در ضمن توصیه میشود که جمله کاملی را که لغت مورد نظر را در خود دارد، از بر کنید و یا چند بار با صدای بلند تکرار نمایید.
جعبه لایتنر
جعبه لایتنر (همان جی 5) روش بسیار موثری برای حفظ کردن لغات است که در آن به کمک یک سری کارتهای نمایش و تکرار آنها به یادگیری لغات می پردازید. در این روش لغاتی که یاد گرفتن آنها دشوار است با تکرار زیاد به حافظه بلند مدت شما منتقل می شوند. توضیحات بیشتر...
مطالعه آزاد
شما میتوانید دایره لغات خود را با مطالعه آزاد افزایش دهید، اگر چه بسیاری از زبانشناسان ادعا میکنند که در ابتدا باید بین 3000 تا 5000 لغت و هم خانوادههای آنها را فرا بگیریم تا این توانایی را پیدا کنیم که معنی دقیق لغات را با توجه به متن آن پیدا کنیم. پس تا آنجا که میتوانید وقت آزاد خود را برای مطالعه متنهای انگلیسی (داستانهای کوتاه، اخبار و مقالات و ...) اختصاص دهید. وقتی به لغت جدیدی بر میخورید، ابتدا سعی کنید معنی آن را از روی بقیه متن حدس بزنید و سپس با مراجعه به دیکشنری معنی دقیق آن را پیدا کنید.
طبقهبندی لغات
با طبقهبندی کردن لغات، بخاطر سپردن آنها راحتتر میشود. به مثال زیر توجه کنید:
VEGETABLES
Celery کرفس
Cauliflower گل کلم
Pea نخود
Onion پیاز
Carrot هویج
FRUIT
Pear گلابی
Peach هلو
Apple سیب
Cherry گیلاس
Melon خربزه
شما همچنین میتوانید لغاتی را که از لحاظ دستوری، ریشهای، معنایی و ... با هم مرتبط هستند، یکجا یاد بگیرید:
child بچه, childhood بچگی, childish بچگانه, childless بیبچه (بیاولاد)
و سخن آخر اینکه هیچ کدام از روشهای فراگیری لغات کامل نیستند و هر کدام نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارند. بهترین راه این است که همه این روشها را با هم تلفیق کنید.
اهمیت فراگیری اصطلاحات
اصطلاحات (idioms) کلمات و عبارات ثابتی هستند کـه یـا از لحاظ گرامری غیرعادی هستند (مثل «Long time, no see!» و یا از این جهت که دارای معنیای هستند که نمیتواند از معانی کلمات تشکیل دهنده آن استخراج شود (مانند: It's raining cats and dogs!).
هر زبانی دارای اصطلاحات خاص خودش میباشد و اغلب فراگیری آنها برای زبانآموزها دشوار میباشد.
مثال:
معنی تحت اللفظی (نه یک اصطلاح):
- She broke the ice with a small hammer and dropped it into the blender.
- او با کمک یک چکش کوچک یخ را شکست و آن را داخل دستگاه مخلوط کن انداخت.
معنی اصطلاحی (یک اصطلاح):
- Before the conference began, the speaker broke the ice with a joke.
- قبل از آغاز کنفرانس، گوینده با یک لطیفه کارش را شروع کرد.
همانطور که میبینید، این عبارت (to break the ice) دو معنی متفاوت دارد که معنی تحتاللفظی آن «شکستن یخ» و معنی اصطلاحی آن «کاری را آغاز کردن» میباشد.
افعال چند قسمتی (Phrasal verbs) نـوع دیگری از اصطلاحات هستنـد که آنهـا را اغلب در انگلیسی محاوره ای میتوان شنیـد. ساختـار افعـال چنـد قسمتی بـه صورت فعل + حرف اضافه (verb + preposition) میباشد و غالباً از دو و گاهی سه کلمه تشکیل میشوند. یک فعل چند قسمتی برای خود معنی خاصی دارد که با معنی کلمات تشکیل دهنده آن متفاوت است.
چند مثال:
back out جر زدن، خلف وعده کردن
put off به تعویق انداختن
show off خودنمایی کردن
اصطلاحات و افعال چند قسمتی در انگلیسی محاورهای نیز بسیار مورد استفاده قرار میگیرند و در بسیاری از آزمونهای زبان انگلیسی و از جمله در بخش شنیداری آزمون تافل نیز مهارت شما در شناخت و درک اصطلاحات انگلیسی مورد ارزیابی قرار میگیرد.
اصطلاحات نقش بسیار مهمی را در زبان انگلیسی ایفا میکنند و در واقع کاربرد آنها چنان گسترده است که برای برقراری ارتباط مؤثر، چه در شنیدن و صحبت کردن و چه در خواندن و نوشتن، کاملاً ضروری به نظر میرسند.
درک صحیح این اصطلاحات و یافتن این حس که آنها کی و چگونه مورد استفاده قرار بگیرند واقعاً میتواند توانایی شما را در خواندن متون انگلیسی و درک مکالمات روزمره افزایش دهد. اما چطور میتوان این حجم زیاد اصطلاحاتی را که در نوشتارهای روزمره وجود دارد، فرا گرفت؟
یک راه این است که لغات کلیدی خاصی را در زبان انگلیسی در نظر بگیرید و اصطلاحات مرتبط با آن را فرا بگیرید. بعنوان مثال لغت head، لغت کلیدی بسیاری از اصطلاحات است. یک «دیکشنری اصطلاحات» خوب حداقل 40 اصطلاح روزمره که دربرگیرنده این لغت میباشد را فهرست میکند. لغات کلیدی دیگری که با این هدف میتوان جستجو کرد عبارتند از: رنگها، حیوانات معمولی، اعضای بدن (مثل چشم: eye) پدیدههای طبیعی (مثل باد: wind، خورشید: sun و...).
یک روش دیگر آن است که اصطلاحات انگلیسی را با اصطلاحات زبان مادری خودتان مقایسه کنید. این میتواند یک تمرین جالب و در عین حال وسیلهای برای بخاطر سپردن مؤثرتر اصطلاحات باشد. مثالهای زیر را در نظر بگیرید و به شباهتشان با معنی فارسی آنها دقت کنید:
Close your eyes to something
معادل فارسی: چشم پوشی کردن / معنی ظاهری: چشم خود را برروی چیزی بستن
Button one's lips
معادل فارسی: زیپ دهان خود را کشیدن / معنی ظاهری: دکمههای لب خود را بستن!
Get something off one's chest
معادل فارسی: دل خود را خالی کردن / معنی ظاهری: چیزی را از سینه خود خارج کردن
Get up on the wrong side of the bed
معادل فارسی: از دنده چپ برخاستن / معنی ظاهری: از سمت نادرست تخت برخاستن
Give someone the cold shoulder
معادل فارسی: با کسی سرد برخورد کردن / معنی ظاهری: به کسی شانه سرد دادن!
Stand on one's own two feet
معادل فارسی: روی پای خود ایستادن / معنی ظاهری: روی دو پای خود ایستادن
Open a can of worms
معادل فارسی: آتش در لانه زنبور کردن / معنی ظاهری: یک قوطی پر از کرم را باز کردن
Scrape the bottom of the barrel
معادل فارسی: کفگیر به ته دیگ رسیده / معنی ظاهری: ته بشکه را تمیز کردن
Two heads are better than one
معادل فارسی: یک دست صدا ندارد / معنی ظاهری: دو تا کله بهتر از یکی است
Keep something under one's hat
معادل فارسی: تو دل خود نگه داشتن / معنی ظاهری: چیزی را زیر کلاه خود نگه داشتن
A bad vessel is seldom broken
معادل فارسی: بادمجان بم آفت ندارد / معنی ظاهری: یک ظرف بد به ندرت میشکند
White lie
معادل فارسی: دروغ مصلحت آمیز / معنی ظاهری: دروغ سفید
در ضمن بخاطر داشته باشید که با اصطلاحات همانند یک «تک واژه» برخورد کنید: یعنی همیشه کل عبارت را در دفتر لغتتان یادداشت کنید و از یادداشت یک یا چند کلمه از اصطلاح مورد نظر و یافتن معنی آنها خودداری نمایید، زیرا همانطور که گفته شد اصطلاحات برای خود معنی خاصی دارند و با معانی کلمات تشکیل دهنده خود تفاوت اساسی دارند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
روش اصولی یادگیری زبان انگلیسی
زمانی به زبان انگلیسی مسلط هستید که بتوانید:
روش,اصولی,یادگیری,زبان,انگلیسی,آکاایران,روش اصولی یادگیری زبان,زمان,بتوانید,موفقیت,شویم,مفید,راحت,بیان,جامع
به راحتی یک متن انگلیسی را بخوانید (Reading)
یک مطلب انگلیسی بنویسید (Writing)
یک مکالمهی انگلیسی را بفهمید (Listening)
دربارهی یک موضوع به انگلیسی صحبت کنید (Speaking).
اگر به زبان انگلیسی تسلط پیدا کنید، به راحتی میتوانید درصد بالایی را در کنکور کسب کنید.
اما برای رسیدن به این هدف (کسب درصد بالا) نیازی به تسلط بر این زبان ندارید!
در کنکور تنها از قسمت Reading و به نحو غیرمستقیم از قسمت Writing آزمون به عمل میآید. برای مسلط شدن بر این دو قسمت باید دو رکن اساسی در یادگیری این زبان را بهخوبی و بهطور صحیح مطالعه کنید.
1. Vocabulary (گنجینهی لغات) 2. Grammar (قواعد)
شما با مطالعهی صحیح و یادگیری اصولی این دو رکن، علاوه بر تضمین موفقیت در آزمون کنکور قدم بزرگی در تسلط بر این زبان برداشتهاید.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر اکثر داوطلبان در این درس درصد بالایی از سوالات را بهطور صحیح پاسخ میدهند (70-60 درصد)، دقت داشته باشید که کسب این حداقل لازم است و برای پیشی گرفتن از دیگران باید به کسب درصدهای بالاتر فکر کنید.
همچنین با توجه به اینکه دانستن معنی لغات و عبارات لازمهی پاسخگویی به تمامی سوالات میباشد (چه سوالات مربوط به لغات و چه سوالات مربوط به گرامر) و از طرف دیگر قسمت اعظم سوالات در مورد معنی لغات و عبارات میباشد (تقریباً 80 درصد سوالات از معنی لغات و عبارات و 20% از گرامر میباشد) اهمیت مطالعهی لغات واضح است.
ما بهترین شیوهی مطالعهی زبان انگلیسی را به شما ارائه میدهیم.
شیوهی مطالعه
قبل از پرداختن به شیوهی مطالعه، به شما پیشنهاد میکنیم:
- از خودتان و یا روش مطالعه انتظار معجزه نداشته باشید. مطمئن باشید زبان انگلیسی نیاز به استمرار، پشتکار و صرف وقت و انرژی (البته بهصورت اصولی و با برنامهریزی) دارد. پس به تبلیغات فریبندهای که ادعای آموزش زبان انگلیسی در مدتزمان کوتاه و بدون تلاش را دارند هیچ اهمیتی ندهید.
- فراتر از کنکور به زبان انگلیسی فکر کنید!
و اما شیوهی مطالعه:
در هر روز هفته یک ساعت مطالعه را به این درس اختصاص دهید، مطالعه زبان انگلیسی را به 3 بخش مجزا تقسیم کنید.
1. Vocabulary (واژگان) 2. Grammar 3. تستزنی. به این ترتیب شما در هفته، 3 ساعت مطالعه مختص واژگان 2 ساعت مطالعه مختص گرامر و 2 ساعت مطالعه مختص تستزنی خواهید داشت.
1. در ساعت مطالعهی مختص واژگان:
الف) همزمان با شروع مطالعهی یک درس، کلمات را از همه جای درس (تمرینها، متنها، زیرنویسها، جدولها و....) استخراج و آنها را در جدولهایی بنویسید که هر جدول:
- شامل گروهی از کلمات باشد که به نحوی در یک زمینه دارای اشتراک باشند، مثلاً: کلمات همشکل را در یک جدول بنویسید (bind، bond، bund، band، bound، ...... یا bird، bread، braid، bride، breed و.....)
کلمات مترادف را در یک جدول بنویسید (mediate، intervene، interpose، reconsiliate، interfere و.....)
کلمات با یک پیشوند را در یک جدول بنویسید (degenerate، decompose، deflate، deviate و....)
کلمات با یک مضمون (theme) را در یک جدول بنویسید، مانند جدول مربوط به میوهها، جانوران، گیاهان، زمانها، مکانها و.....
- شامل 3 ستون باشد که یک ستون مربوط به کلمه، یک ستون برای معنی فارسی و در ستون دیگر نیز یک جمله بنویسید. (بهتر است که جمله را خودتان بسازید و در غیر اینصورت از کتاب و یا دیکشنری استفاده کنید)
نکتهی 1: به لغات پایانی درس اکتفا نکنید.
نکتهی 2: کلمات خیلی ساده را وارد جدولها نکنید.
نکتهی3: دقت کنید که لازم نیست هر جدول شامل تعداد کلمات زیادی باشد. همچنین کامل شدن این جدولها بهصورت تدریجی و همراه با مطالعهی کتاب صورت میگیرد. مثلاً شما در درس یک جدولی را ایجاد کردهاید که یک یا دو کلمه در آن قرار گرفتهاند. اما در درس هشت یا نه چند کلمه ی دیگر به آن اضافه میکنید.
نکتهی 4: چون نمیتوانید همهی لغات را در جدولها قرار بدهید، باید یک جدول با عنوان «other words» یا «unsubjected words» نیز داشته باشید تا لغات مذکور (که برای آنها وجه اشتراک پیدا نکرده اید) را در آن بنویسید. احتمالاً بیشترین لغات را در این جدول خواهید نوشت!
ب) پس از مطالعهی چندین درس و تهیهی تعدادی از جدولها (تقریباً 200 تا 300 کلمه) ساعت مطالعهی مختص واژگان را به 3 بخش (طبق زیر) تقسیم کنید:
- در یک قسمت مانند قبل، کتاب را مطالعه و جدولها را تهیه و یا کامل کنید (نمونهی جدول)
- در یک قسمت با استفاده از جدولها، کلمات را به فیشهای لایتنر انتقال داده و کلمات را به روش لایتنر میخوانید (روش لایتنر)
- در قسمت دیگر تنها به خواندن متون انگلیسی بپردازید. هدف از این بخش کسب تجربه به منظور خواندن سریع متون انگلیسی میباشد. شما باید علیرغم مشاهدهی کلمات نا آشنا مفهوم متن و جملات را درک وحتی با توجه به معنی جملات و مفهوم کلی متن، معنی کلمات جدید را حدس بزنید.
نکته: تنها به تکرار کلمات اکتفا نکنید. برای یادگیری عمیق کلمات، بین آنها و مطالب موجود در حافظه به نحوی ارتباط برقرار کنید. سعی کنید کلمات را در قالب تصاویر، جملات، آهنگها، رفتارهای رومزه و ... در حافظه ثبت کنید. چند مثال:
- steal که با style خاص خود steel میدزدد.
- اگر میخواهید معنی fig (انجیر) در ذهنتان ثبت شود، pig را تصور کنید که fig میخورد.
- به فردی فکر کنید که chess بازی میکند و در همان حال cheese میخورد.
- وقتی هنگام مطالعهی زبان برای شما آب هویج میآورند، بهعنوان تشکر بگویید: به خاطر آبcarrot ممنون!
2. ساعت مطالعه مختص گرامر:
مفیدترین روش برای مطالعه و یادگیری گرامر، خواندن گرامرهای ذکر شده در کتابهای درسی و نوشتن یک خلاصهی کلی از آنها میباشد. در این خلاصهبرداریها میتوانید برای بهخاطر سپردن موثرتر با استفاده از خلاقیت ذهنتان جملات و یا کلماتی را بهصورت رمزی ایجاد کنید که با بهخاطر آوردن این جملات و کلمات رمزی گرامرهای مورد نظر را نیز به یاد بیاورید.
مثلاً ترتیب قرار گرفتن صفات در جمله قبل از اسم را میتوانید به این طریق بهخاطر بسپارید.
اما تنها خواندن و خلاصهبرداری کردن از گرامرها (حتی اگر به بهترین نحو انجام گیرد) به هیچ عنوان کافی نیست. شما باید برای درک و یادگیری عمیق گرامرها تا میتوانید تمرینهای کتاب درسی (و کتابهای غیردرسی) را حل کنید. سعی کنید جواب تمرینها را در کتاب یادداشت نکنید تا بتوانید در مطالعات بعدی نیز خود را تست کنید.
3. ساعت مطالعهی مختص تستزنی:
- برای هر ساعت مطالعهی مختص تستزنی یک آزمون انگلیسی تهیه کنید.
- از آزمونهای مشابه کنکور و یا آزمونهای کنکورهای گذشته استفاده کنید (البته آزمون کنکورهای گذشته برای زمانی است که اکثر مطالب را مطالعه کردهاید)
- هرگز از تستهای طبقهبندی شدهی موضوعی (مثلاً صد تست پشت سرهم در مورد ضمایر و....) استفاده نکنید.
- در هر آزمون این احساس را در خود ایجاد کنید که در جلسهی کنکور هستید.
- زمان را کنترل کنید. با پیشرفت مطالعه و تمرین باید زمان پاسخگویی به سوالات کاهش یابد.
- یکی از اهداف تمرین تستزنی شناخت نقاط ضعف و قوت است. یعنی اینکه شما متوجه شوید که در کدام قسمت از سوالات (گرامر، درک مطلب و.....) قوی و در کدام قسمت ضعیف هستید تا بعداً با توجه به آنها به سوالات پاسخ دهید.
- در درکمطلبها ابتدا یک نگاه کلی (گذرا) به متن و سوالات انداخته (1 تا 2 دقیقه) و سپس متن را بخوانید و سعی کنید با توجه به نگاه گذرایی که به سوالات انداختهاید زیر نکات مهم خط بکشید. (این طریقهی خواندن متن را در ساعت مطالعهی مختص واژگان انجام دادهاید!). در پاسخدهی به سوالات طرح شده از متن ابتدا به سوالات Vocabulary پاسخ دهید. سپس سوالات مفهومی را که از ایدهی کلی متن پرسش کردهاند پاسخ دهید.
- در سوالات گرامر سعی کنید پاسخهایی را انتخاب کنید که ساختارهای گرامری ساده را بهوجود میآورند. گزینههایی که ساختار گرامر جمله را پیچیده میکنند به احتمال بیشتری اشتباه هستند.
- در انتهای هر آزمون نکات جدید گرامر و همچنین کلمات نا آشنا و جدید که در حین مطالعه به آنها برنخورده بودید یا به آنها توجه نکرده بودید را مشخص کرده و یادداشت کنید تا در ساعت مطالعهی مختص واژگان یا گرامر، آنها را مطالعه کنید.
پیشنهاد بسیار مفید و سرگرم کننده
کلمهی روز: پس از اتمام هر ساعت مطالعهی زبان (واژگان، گرامر و تست) یک کلمه را بهعنوان کلمهی روز انتخاب کنید و آن را در تقویمی (در همان روز) یادداشت کنید. سعی کنید به این کلمه کمی بیشتر از دیگر کلمهها بها دهید و در مورد آن بیشتر فکر کنید. انتخاب کلمهی روز کاملاً بستگی به سلیقهی شما دارد.
گرامر هفته: برای هر هفته نیز یک گرامر را انتخاب کنید وسعی کنید در طول هفته خوب آن را یاد بگیرید، با کمک آن جمله بسازید، در کتابهای کمک درسی آن را مطالعه کنید و..... .
inhabitant
ساکن در(کشور یا منطقه ای خاص برای مدت طولانی)
A town of 11000 inhabitants.
resident
مقیم، مستقردر(جایی که خا نه ی فرد است)
A resident of the United States.
denizen
ساکن، مقیم، ساکن کردن
Polar bears, denizens of the frozen north.
citizen
تابع، رعیت، تبعه یک کشور، شهروند
She's Italian by birth but is now an Australian citizen.
colonist
مستعمره نشین، کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند،مهاجر
The early colonists faced many problems in a new land.
immigrant
مهاجر، تازه وارد، غریب، کوچ نشین، اواره
Illegal immigrants maybe killed with ethnocentric guy.
pilgrim
زائر، زوار، مسافر، مهاجر
Muslim pilgrims on their way to Mecca
refugee
مهاجر، فراری، پناهنده سیاسی، اواره شدن
a steady flow of refugees from the war zone
migrant
کوچ کننده، مهاجر، سیار(به دنبال کار)، جانور مهاجر، کوچگر
The country has a large seasonal migrant population, who work on the coffee and cotton plantations for part of the year.
emigrant
مهاجر(که کشور خودش را به قصد زندگی در جای دیگر ترک کرده)، کوچ کننده
emigrants to Canada
Evacuee
فراری یا پناهندهای که درموقع جنگ محل خودراتخلیهمیکند، مهاجر، فراری
The evacuee is sent away from Iran.
Settler
مهاجر تازه، مقیم، ماندگار، خوش نشین، ماندگر
white settlers in Africa
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اشتباهات رایج در یادگیری زبان
همه ما علاقمند به یادگیری زبان انگلیسی هستیم، اما اکثر مواقع آنرا کاری سخت، طاقت فرسا و کند تلقی می کنیم. شاید هیچوقت دقت نکرده باشیم مشکل را در جایی دیگر بایستی جستجو کرد. افراد زیادی هستند که بیش از دو زبان به غیر از زبان(های) مادری خود صحبت می کنند؛ دیدن این افراد باعث می شود که کمی انگشت اتهام خود را به سمتی دیگر بچرخانیم... به سمت روشهای غلط و ناکارآمد و شاید اشتباهات رایج. در این پست قصد داریم به بررسی این اشتباهات (منبع A.J. Hoge) بپردازیم تا یادگیری زبان کاری ساده تر و لذت بخش تر گردد.
1- تمرکز بر گرامر:
تمرکز بر قواعد بدترین، متداول ترین، و بزرگترین اشکال در یادگیری زبان است. تحقیقات نشان می دهد که مطالعه گرامر به توانایی صحبت کردن آسیب می رساند. چرا؟ زیرا گرامر انگلیسی برای به خاطر سپردن و استفاده کردن بسیار پیچیده می باشد در حالی که مکالمه واقعی بسیار پرسرعت و سریع می باشد. ما زمان کافی برای فکر کردن، به خاطر آوردن صدها و هزاران قواعد گرامری، انتخاب مورد صحیح و سپس استفاده از آنرا نداریم. قسمت منطقی سمت چپ مغز نمی تواند آنرا به درستی انجام دهد. ما بایستی گرامر را به مانند یک کودک و بصورت حسی یاد بگیریم. نگران نباشید!!! فقط کافی است به مکالماتی گوش دهید که در آن گرامر صحیح انگلیسی صحبت می شود- خصوصا توسط انگلیسی زبانان بومی. سپس مغزتان بصورت اتوماتیک قواعد صحیح را فرا
اشتباه رایج در یادگیری زبان
همه ما علاقمند به یادگیری زبان انگلیسی هستیم، اما اکثر مواقع آنرا کاری سخت، طاقت فرسا و کند تلقی می کنیم. شاید هیچوقت دقت نکرده باشیم مشکل را در جایی دیگر بایستی جستجو کرد. افراد زیادی هستند که بیش از دو زبان به غیر از زبان(های) مادری خود صحبت می کنند؛ دیدن این افراد باعث می شود که کمی انگشت اتهام خود را به سمتی دیگر بچرخانیم... به سمت روشهای غلط و ناکارآمد و شاید اشتباهات رایج. در این پست قصد داریم به بررسی این اشتباهات (منبع A.J. Hoge) بپردازیم تا یادگیری زبان کاری ساده تر و لذت بخش تر گردد.
1- تمرکز بر گرامر:
تمرکز بر قواعد بدترین، متداول ترین، و بزرگترین اشکال در یادگیری زبان است. تحقیقات نشان می دهد که مطالعه گرامر به توانایی صحبت کردن آسیب می رساند. چرا؟ زیرا گرامر انگلیسی برای به خاطر سپردن و استفاده کردن بسیار پیچیده می باشد در حالی که مکالمه واقعی بسیار پرسرعت و سریع می باشد. ما زمان کافی برای فکر کردن، به خاطر آوردن صدها و هزاران قواعد گرامری، انتخاب مورد صحیح و سپس استفاده از آنرا نداریم. قسمت منطقی سمت چپ مغز نمی تواند آنرا به درستی انجام دهد. ما بایستی گرامر را به مانند یک کودک و بصورت حسی یاد بگیریم. نگران نباشید!!! فقط کافی است به مکالماتی گوش دهید که در آن گرامر صحیح انگلیسی صحبت می شود- خصوصا توسط انگلیسی زبانان بومی. سپس مغزتان بصورت اتوماتیک قواعد صحیح را فرا خواهد گرفت.
2- اجبار به صحبت کردن:
بسیاری از زبان آموزان قبل از اینکه آماده شده باشند سعی می کنند به اجبار صحبت کنند و حتی مورد تشویق معلمان خود نیز قرار می گیرند. نتیجه این عمل این خواهد بود که اکثر زبان آموزان، انگلیسی را بسیار آهسته و کند – بدون اعتماد به نفس و بدون روانی- صحبت می کنند. اجبار به صحبت کردن یک اشتباه بزرگ است. هرگز به اجبار صحبت نکنید. بر روی گوش دادن تمرکز کنید و صبور باشید. فقط زمانی شروع به صحبت کردن کنید که به سادگی و طبیعی آماده شده اید، هرگز اجبار نکنید.
3- یادگیری فقط از طریق کتابهای درسی (Textbook)
متاسفانه اکثر زبان آموزان فقط از طریق کتابهای درسی در مدارس و یا آموزشگاهها، زبان انگلیسی را بصورت رسمی یاد می گیرند. مشکل این است که انگلیسی زبانها در محاورات خود این گونه صحبت نمی کنند. در زمان صحبت با دوستان، خانواده، همکاران و یا در فیلمها و موسیقی ها، انگلیسی زبانان از انگلیسی غیررسمی (خودمانی) استفاده می کنند که پر است از اصطلاحات، افعال مرکب و اصطلاحات عامیانه. پس برای ارتباط با انگلیسی زبانان نباید تنها بر کتابهای آموزشی و درسی متکی بود بلکه بایستی انگلیسی غیررسمی (خودمانی) را نیز آموخت.
4- کامل و بی نقص بودن:
گاهی مواقع زبان آموزان و معلمان بر روی اشتباهات تمرکز می کنند. آنها نگران اشتباهاتند و در این مورد عصبی می شوند. به هر حال هیچ کس کامل نیست. انگلیسی زبانان بومی نیز همیشه اشتباه می کنند درست مثل ما. به جای تمرکز بر منفی ها بر روی ارتباطات متمرکز شوید.
هدف از یادگیری زبان بی نقص و کامل صحبت کردن نیست، بلکه هدف، ارتباط با ایده های متفاوت، کسب اطلاعات و تجربه احساسی جذاب در مواجهه با یک فرهنگ متفاوت از طریق یک بستر شفاف و قابل درک است. پس بر روی ارتباطات تمرکز کنید، روی مثبتها متمرکز شوید. مطمئن باشید به صورت خودکار در زمان مناسب تمامی اشتباهاتتان اصلاح می گردد.
5- متکی بودن به آموزشگاهها:
اکثر زبان آموزان متکی به آموزشگاه هستند. آنها آموزشگاه و معلم را مسؤل موفقیت خود می دانند. در حالی که شما، بله شما زبان آموزان، همیشه مسؤل موفقیت خود هستید. یک معلم خوب می تواند کمک کننده باشد اما سرانجام خودتان بایستی مسؤلیت آموزش خود را بپذیرید.
حال سؤال این است که چگونه می توان مسؤل موفقیت و آموزش خود بود؟
شما بایستی درسها و مواد آموزشی مؤثر را بیابید.
شما بایستی روزانه گوش دهید و بخوانید.
شما بایستی احساسات خود را مدیریت کنید و باانگیزه و پرانرژی بمانید.
شما بایستی مثبت و خوش بین باشید. در این صورت است که از عهده این مسؤلیت خطیر برآمده اید.
درست است که این مشکلات خیلی متداول و گریبان گیر هستند، اما خبر خوب این است که می توان آنها را اصلاح کرد. زمانی که این اشتباهات را متوقف می کنید، در واقع راه یادگیری زبان خود را تغییر داده اید. سریعتر یاد می گیرید. صحبت کردنتان رشد می کند. و مهمتر از همه اینکه از یادگیری زبان لذت می برید.
مجموعه Effortless English توسط A.J. Hoge طراحی گردیده و به افرادی که در حال یادگیری زبان دوم هستند کمک شایانی کرده است. اساس این روش بر پایه گوش دادن (Listening) بنا نهاده شده است که مبتنی بر 7 اصل می باشد (در پست اول این مطلب توضیح داده شده است). این مجموعه برای تمامی افراد، با هر سطح زبانی طراحی گردیده است. برای هر سطح زبان، دروسی در قالب مجموعه هایی گرد آمده اند که هر یک از این مجموعه ها بایستی روزانه و حداقل به مدت یک هفته به روشی که در زیر توضیح داده می شود گوش داده شود.
هر مجموعه درس حداقل دارای 4 درس مختلف می باشد که تمامی دروس یک مجموعه، نام یکسان (واحد) دارند. در هر روز شما به روشی که در ادامه توضیح داده خواهد شد به تمامی دروس یک مجموعه گوش می دهید و این کار را در طول یک هفته یا بیشتر تکرار می کنید. در این روش شما به سرعت رشد خواهید کرد به شرطی که از روش گفته شده پیروی نمائید - روزانه فقط یک مجموعه که یک هفته و بیشتر نیاز به تکرار دارد.
در هر مجموعه چه نوع دروسی وجود دارند و چگونه باید از آنها استفاده کنیم؟
1- فایل متنی (A Text Article)
در هر مجموعه متنی وجود دارد که باید این متن را بخوانید (Read) و لیست لغات را (در صورت وجود) مرور نمائید. منظور از خواندن، مطالعه متن (Study) یا حفظ کردن آن نیست. در طول روز چندین مرتبه آنرا بخوانید (با آرامش و لذت) و اگر نیاز داشتید از دیکشنری و یا جستجوی تصاویر google بهره ببرید – پیشنهاد ما جستجوی تصاویر google است، چون این کار حافظه بصری شما را تقویت می کند و در سرعت یادگیری شما نیز مؤثر است.
2- درس صوتی واژگان (Vocabulary Lesson)
فقط گوش کنید. سعی نکنید لغات را حفظ کنید. روزانه 1 تا 3 مرتبه و حداقل یک هفته این کار را انجام دهید.
3- درس صوتی داستانک ها (Mini-Story Lessons)
این بخش نقطه قوت این روش است. برای بار اول، فقط گوش کنید. سپس گوش کنید و بعد از هر سؤال دستگاه پخش کننده را متوقف کنید. به هر سؤال با صدای بلند به انگلیسی پاسخ دهید و دوباره فایل را پخش کنید. پس از هر سؤال این روند را تکرار نمائید. اگر همه چیز را متوجه نشدید نگران نباشید! و همینطور نگران اشتباه کردن نباشید!
به این بخش در طول یک روز به دفعات زیاد گوش کنید و حداقل برای یک هفته. فراموش نکنید که یکی از بخش های کارآمد این روش است.
در هر داستانک سه کار انجام می دهیم:
الف) جملاتی بیان می شود
ب) سؤالی پرسیده می شود که شما جواب آنرا می دانید. فقط به سؤال جواب دهید. لازم به جواب دادن بصورت جمله نمی باشد. می توانید فقط از 1 یا 2 کلمه برای جواب دادن استفاده کنید.
ج) سؤالاتی پرسیده می شود که جواب آنرا نمی دانید. حدس بزنید. سریع یک حدس بزنید و با صدای بلند پاسخ دهید. جواب کامل ضروری نیست، می توانید 1 یا 2 کلمه بیان کنید. نگران جوابهای دقیق نباشید. مهم ترین مسأله "سرعت" شماست. سعی کنید سریع پاسخ دهید.
4- فایل صوتی روخوانی متن (Audio Article)
فقط گوش کنید. با آرامش لذت ببرید. چندین مرتبه در روز گوش کنید و لذت ببرید. هدف این بخش فهمیدن 100% بصورت اتوماتیک و سریع می باشد.
توجه: دقت داشته باشید که شما زمانی یک مجموعه را به خوبی گوش داده اید که بتوانید فایل روخوانی متن را به صورت اتوماتیک و سریع بفهمید و زمانی مجاز هستید که مجموعه جدیدی را شروع کنید که فایل روخوانی مجموعه قبلی را 100% متوجه شده باشید.
بعضی از مجموعه ها علاوه بر قسمت های بالا دارای قسمت های زیر نیز می باشند:
5- داستانک ها در زمان های مختلف (Point of View Mini-Stories)
یک روش برای یادگیری گرامر بدون مطالعه کردن است. فقط با دقت گوش دهید. آرامش داشته باشید و در مورد قواعد گرامری هم فکر نکنید.
6- تفاسیر (Commentaries)
قسمت های تکمیلی درباره موضوع آن درس هستند که ممکن است خیلی مشکل به نظر برسند. اگر خیلی مشکل هستند آنها را کنار بگذارید. در این روش این قسمت کم اهمیت ترین تلقی می شود. اگر بیشتر از 75% متوجه شدید گوش کنید. بر روی فهمیدن ایده کلی و اطلاعات کلی تمرکز کنید. چندین مرتبه در روز به این قسمت گوش کنید حداقل برای یک هفته.
ترتیب پیشنهادی مطالعه روزانه:
1- حداقل 2 بار در روز متن (Text Article) را بخوانید. بخوانید و مرور کنید نه اینکه مطالعه کنید، و همچنین حفظ نکنید.
2- حداقل 2 بار به واژگان (Vocabulary Lesson) گوش کنید.
3- بیش از 3 بار به داستانک ها (Mini-Story Lessons) گوش کنید.
4- به دفعات زیاد (حداقل 4 بار) به فایل صوتی (Audio Article) گوش کنید.
5- حداقل 2 بار به نظرات (Point of View Mini-Stories) گوش کنید. (اگر در مجموعه هست و متوجه می شوید!)
6- یک بار به تفاسیر (Commentaries) گوش کنید (اگر در مجموعه هست و متوجه می شوید!)
برنامه ریزی هر مجموعه:
یک مجموعه را یک هفته یا بیشتر مطالعه کنید. سعی کنید روزانه حداقل دو مرتبه به تمام قسمت های یک مجموعه گوش کنید و اینکار را حداقل یک هفته تکرار نمائید.
حداقل روزانه یک ساعت مطالعه نمائید. دو ساعت نتیجه بهتری دارد. زمان هایتان را در طول روز تقسیم کنید. برای مثال 30 دقیقه صبح، 30 دقیقه زمان رفتن به سر کار، 30 دقیقه هنگام نهار، 30 دقیقه هنگام برگشت به منزل، 30 دقیقه قبل از خواب؛ در واقع این بهترین روش یادگیری می باشد.
از سطح مقدماتی شروع کنید. اگر درسها ساده به نظر می رسند، یک هفته به یک مجموعه گوش دهید. ممکن است لغات را خوب بشناسید ولی نیاز به زمان دارید که به درک عمیقی دست یابید که اینکار با تکرار و پاسخ به سؤالات مطرح شده انجام می گیرد. اگر درسها ساده بودند سعی کنید که سریعتر پاسخ دهید. اگر دروس سطح مقدماتی برای شما مشکل بود، نگران نباشید. شما می توانید به یک مجموعه به مدت 4 هفته یا 10 هفته گوش کنید. با آرامش بر روی فهمیدن دروس تمرکز کنید. یک مجموعه از سطح مقدماتی انتخاب کنید و هر روز تکرار کنید تا اینکه 100% فایل صوتی را متوجه شوید. آرام حرکت کنید. پیشرفت بسیاری خواهید کرد حتی اگر فقط به یک مجموعه به مدت 10 هفته گوش دهید!
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اصول یادگیری زبان انگلیسی
به راحتی یک متن انگلیسی را بخوانید (Reading)
یک مطلب انگلیسی بنویسید (Writing)
یک مکالمهی انگلیسی را بفهمید (Listening)
دربارهی یک موضوع به انگلیسی صحبت کنید (Speaking).
اگر به زبان انگلیسی تسلط پیدا کنید، به راحتی میتوانید درصد بالایی را در کنکور کسب کنید.
اما برای رسیدن به این هدف (کسب درصد بالا) نیازی به تسلط بر این زبان ندارید!
در کنکور تنها از قسمت Reading و به نحو غیرمستقیم از قسمت Writing آزمون به عمل میآید. برای مسلط شدن بر این دو قسمت باید دو رکن اساسی در یادگیری این زبان را بهخوبی و بهطور صحیح مطالعه کنید.
Vocabulary (گنجینهی لغات) ۲. Grammar (قواعد)
شما با مطالعهی صحیح و یادگیری اصولی این دو رکن، علاوه بر تضمین موفقیت در آزمون کنکور قدم بزرگی در تسلط بر این زبان برداشتهاید.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر اکثر داوطلبان در این درس درصد بالایی از سوالات را بهطور صحیح پاسخ میدهند (۷۰-۶۰درصد)، دقت داشته باشید که کسب این حداقل لازم است و برای پیشی گرفتن از دیگران باید به کسب درصدهای بالاتر فکر کنید.
همچنین با توجه به اینکه دانستن معنی لغات و عبارات لازمهی پاسخگویی به تمامی سوالات میباشد (چه سوالات مربوط به لغات و چه سوالات مربوط به گرامر) و از طرف دیگر قسمت اعظم سوالات در مورد معنی لغات و عبارات میباشد (تقریباً ۸۰درصد سوالات از معنی لغات و عبارات و ۲۰%از گرامر میباشد) اهمیت مطالعهی لغات واضح است.
ما بهترین شیوهی مطالعهی زبان انگلیسی را به شما ارائه میدهیم.
شیوهی مطالعه
قبل از پرداختن به شیوهی مطالعه، به شما پیشنهاد میکنیم:
– از خودتان و یا روش مطالعه انتظار معجزه نداشته باشید. مطمئن باشید زبان انگلیسی نیاز به استمرار، پشتکار و صرف وقت و انرژی (البته بهصورت اصولی و با برنامهریزی) دارد. پس به تبلیغات فریبندهای که ادعای آموزش زبان انگلیسی در مدتزمان کوتاه و بدون تلاش را دارند هیچ اهمیتی ندهید.
– فراتر از کنکور به زبان انگلیسی فکر کنید!
و اما شیوهی مطالعه:
در هر روز هفته یک ساعت مطالعه را به این درس اختصاص دهید، مطالعه زبان انگلیسی را به ۳بخش مجزا تقسیم کنید.
Vocabulary (واژگان) ۲. Grammar ۳. تستزنی. به این ترتیب شما در هفته، ۳ساعت مطالعه مختص واژگان ۲ساعت مطالعه مختص گرامر و ۲ساعت مطالعه مختص تستزنی خواهید داشت.
در ساعت مطالعهی مختص واژگان:
الف) همزمان با شروع مطالعهی یک درس، کلمات را از همه جای درس (تمرینها، متنها، زیرنویسها، جدولها و….) استخراج و آنها را در جدولهایی بنویسید که هر جدول:
– شامل گروهی از کلمات باشد که به نحوی در یک زمینه دارای اشتراک باشند، مثلاً: کلمات همشکل را در یک جدول بنویسید (bind، bond، bund، band، bound، …… یا bird، bread، braid، bride، breed و…..)
کلمات مترادف را در یک جدول بنویسید (mediate، intervene، interpose، reconsiliate، interfere و…..)
کلمات با یک پیشوند را در یک جدول بنویسید (degenerate، decompose، deflate، deviate و….)
کلمات با یک مضمون (theme) را در یک جدول بنویسید، مانند جدول مربوط به میوهها، جانوران، گیاهان، زمانها، مکانها و…..
– شامل ۳ستون باشد که یک ستون مربوط به کلمه، یک ستون برای معنی فارسی و در ستون دیگر نیز یک جمله بنویسید. (بهتر است که جمله را خودتان بسازید و در غیر اینصورت از کتاب و یا دیکشنری استفاده کنید)
نکتهی ۱: به لغات پایانی درس اکتفا نکنید.
نکتهی ۲: کلمات خیلی ساده را وارد جدولها نکنید.
نکتهی۳: دقت کنید که لازم نیست هر جدول شامل تعداد کلمات زیادی باشد. همچنین کامل شدن این جدولها بهصورت تدریجی و همراه با مطالعهی کتاب صورت میگیرد. مثلاً شما در درس یک جدولی را ایجاد کردهاید که یک یا دو کلمه در آن قرار گرفتهاند. اما در درس هشت یا نه چند کلمه ی دیگر به آن اضافه میکنید.
نکتهی ۴: چون نمیتوانید همهی لغات را در جدولها قرار بدهید، باید یک جدول با عنوان «other words» یا «unsubjected words» نیز داشته باشید تا لغات مذکور (که برای آنها وجه اشتراک پیدا نکرده اید) را در آن بنویسید. احتمالاً بیشترین لغات را در این جدول خواهید نوشت!
ب) پس از مطالعهی چندین درس و تهیهی تعدادی از جدولها (تقریباً ۲۰۰تا ۳۰۰کلمه) ساعت مطالعهی مختص واژگان را به ۳بخش (طبق زیر) تقسیم کنید:
– در یک قسمت مانند قبل، کتاب را مطالعه و جدولها را تهیه و یا کامل کنید (نمونهی جدول)
– در یک قسمت با استفاده از جدولها، کلمات را به فیشهای لایتنر انتقال داده و کلمات را به روش لایتنر میخوانید (روش لایتنر)
– در قسمت دیگر تنها به خواندن متون انگلیسی بپردازید. هدف از این بخش کسب تجربه به منظور خواندن سریع متون انگلیسی میباشد. شما باید علیرغم مشاهدهی کلمات نا آشنا مفهوم متن و جملات را درک وحتی با توجه به معنی جملات و مفهوم کلی متن، معنی کلمات جدید را حدس بزنید.
نکته: تنها به تکرار کلمات اکتفا نکنید. برای یادگیری عمیق کلمات، بین آنها و مطالب موجود در حافظه به نحوی ارتباط برقرار کنید. سعی کنید کلمات را در قالب تصاویر، جملات، آهنگها، رفتارهای رومزه و … در حافظه ثبت کنید. چند مثال:
– steal که با style خاص خود steel میدزدد.
– اگر میخواهید معنی fig (انجیر) در ذهنتان ثبت شود، pig را تصور کنید که fig میخورد.
– به فردی فکر کنید که chess بازی میکند و در همان حال cheese میخورد.
– وقتی هنگام مطالعهی زبان برای شما آب هویج میآورند، بهعنوان تشکر بگویید: به خاطر آبcarrot ممنون!
ساعت مطالعه مختص گرامر:
مفیدترین روش برای مطالعه و یادگیری گرامر، خواندن گرامرهای ذکر شده در کتابهای درسی و نوشتن یک خلاصهی کلی از آنها میباشد. در این خلاصهبرداریها میتوانید برای بهخاطر سپردن موثرتر با استفاده از خلاقیت ذهنتان جملات و یا کلماتی را بهصورت رمزی ایجاد کنید که با بهخاطر آوردن این جملات و کلمات رمزی گرامرهای مورد نظر را نیز به یاد بیاورید.
مثلاً ترتیب قرار گرفتن صفات در جمله قبل از اسم را میتوانید به این طریق بهخاطر بسپارید.
اما تنها خواندن و خلاصهبرداری کردن از گرامرها (حتی اگر به بهترین نحو انجام گیرد) به هیچ عنوان کافی نیست. شما باید برای درک و یادگیری عمیق گرامرها تا میتوانید تمرینهای کتاب درسی (و کتابهای غیردرسی) را حل کنید. سعی کنید جواب تمرینها را در کتاب یادداشت نکنید تا بتوانید در مطالعات بعدی نیز خود را تست کنید.
ساعت مطالعهی مختص تستزنی:
– برای هر ساعت مطالعهی مختص تستزنی یک آزمون انگلیسی تهیه کنید.
– از آزمونهای مشابه کنکور و یا آزمونهای کنکورهای گذشته استفاده کنید (البته آزمون کنکورهای گذشته برای زمانی است که اکثر مطالب را مطالعه کردهاید)
– هرگز از تستهای طبقهبندی شدهی موضوعی (مثلاً صد تست پشت سرهم در مورد ضمایر و….) استفاده نکنید.
– در هر آزمون این احساس را در خود ایجاد کنید که در جلسهی کنکور هستید.
– زمان را کنترل کنید. با پیشرفت مطالعه و تمرین باید زمان پاسخگویی به سوالات کاهش یابد.
– یکی از اهداف تمرین تستزنی شناخت نقاط ضعف و قوت است. یعنی اینکه شما متوجه شوید که در کدام قسمت از سوالات (گرامر، درک مطلب و…..) قوی و در کدام قسمت ضعیف هستید تا بعداً با توجه به آنها به سوالات پاسخ دهید.
– در درکمطلبها ابتدا یک نگاه کلی (گذرا) به متن و سوالات انداخته (۱تا ۲دقیقه) و سپس متن را بخوانید و سعی کنید با توجه به نگاه گذرایی که به سوالات انداختهاید زیر نکات مهم خط بکشید. (این طریقهی خواندن متن را در ساعت مطالعهی مختص واژگان انجام دادهاید!). در پاسخدهی به سوالات طرح شده از متن ابتدا به سوالات Vocabulary پاسخ دهید. سپس سوالات مفهومی را که از ایدهی کلی متن پرسش کردهاند پاسخ دهید.
– در سوالات گرامر سعی کنید پاسخهایی را انتخاب کنید که ساختارهای گرامری ساده را بهوجود میآورند. گزینههایی که ساختار گرامر جمله را پیچیده میکنند به احتمال بیشتری اشتباه هستند.
– در انتهای هر آزمون نکات جدید گرامر و همچنین کلمات نا آشنا و جدید که در حین مطالعه به آنها برنخورده بودید یا به آنها توجه نکرده بودید را مشخص کرده و یادداشت کنید تا در ساعت مطالعهی مختص واژگان یا گرامر، آنها را مطالعه کنید.
پیشنهاد بسیار مفید و سرگرم کننده
کلمهی روز: پس از اتمام هر ساعت مطالعهی زبان (واژگان، گرامر و تست) یک کلمه را بهعنوان کلمهی روز انتخاب کنید و آن را در تقویمی (در همان روز) یادداشت کنید. سعی کنید به این کلمه کمی بیشتر از دیگر کلمهها بها دهید و در مورد آن بیشتر فکر کنید. انتخاب کلمهی روز کاملاً بستگی به سلیقهی شما دارد.
گرامر هفته: برای هر هفته نیز یک گرامر را انتخاب کنید وسعی کنید در طول هفته خوب آن را یاد بگیرید، با کمک آن جمله بسازید، در کتابهای کمک درسی آن را مطالعه کنید و….. .
inhabitant
ساکن در(کشور یا منطقه ای خاص برای مدت طولانی)
A town of 11000 inhabitants.
resident
مقیم، مستقردر(جایی که خا نه ی فرد است)
A resident of the United States.
denizen
ساکن، مقیم، ساکن کردن
Polar bears, denizens of the frozen north.
citizen
تابع، رعیت، تبعه یک کشور، شهروند
She’s Italian by birth but is now an Australian citizen.
colonist
مستعمره نشین، کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند،مهاجر
The early colonists faced many problems in a new land.
immigrant
مهاجر، تازه وارد، غریب، کوچ نشین، اواره
Illegal immigrants maybe killed with ethnocentric guy.
pilgrim
زائر، زوار، مسافر، مهاجر
Muslim pilgrims on their way to Mecca
refugee
مهاجر، فراری، پناهنده سیاسی، اواره شدن
a steady flow of refugees from the war zone
migrant
کوچ کننده، مهاجر، سیار(به دنبال کار)، جانور مهاجر، کوچگر
The country has a large seasonal migrant population, who work on the coffee and cotton plantations for part of the year.
emigrant
مهاجر(که کشور خودش را به قصد زندگی در جای دیگر ترک کرده)، کوچ کننده
emigrants to Canada
Evacuee
فراری یا پناهندهای که درموقع جنگ محل خودراتخلیهمیکند، مهاجر، فراری
The evacuee is sent away from Iran.
Settler
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اُفت و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان
ویژگی های فردی، عوامل خانوادگی و مشکلات ناشی از مدرسه مهمترین دلایل افت تحصیلی دانش آموزان است یکی از مشکلات نظام های آموزشی هر کشور افت تحصیلی دانش آموزان است. کاهش یا افت عملکرد تحصیلی یکی از مسائل و مشکلات عمده ای است که برخی از خانواده ها و فرزندانشان با آن روبه رو می شوند. ما زمانی از این اصطلاح استفاده می کنیم که عملکرد درسی دانش آموز به طور پیوسته و در بیشتر درس ها یا درس های اساسی رو به کاهش می گذارد.
اُفت و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان
همچنین زمانی که ظرفیت یادگیری دانش آموز هنگام تحصیل، بعد از یک دوره موفقیت تحصیلی یا پیشرفت در حد متوسط بتدریج کاهش یابد یا تکرار پایه ای تحصیلی داشته باشد و به طور کلی نمرات او نسبت به ماه قبل یا سال های قبل سیر نزولی محسوسی از خود نشان بدهد، می گوییم دانش آموز دچار افت تحصیلی شده است که نشانه های آن شامل انجام ناقص تکالیف، حضور نامرتب در مدرسه، عدم رغبت تحصیلی، دست کشیدن ناگهانی دانش آموز از سعی و تلاش برای موفقیت تحصیلی است. این پدیده نه تنها آثار و پیامدهای مالی زیادی برای خانواده، مدرسه و اجتماع در بردارد، بلکه سلامت و بهداشت روانی آنان را نیز تهدید می کند. دانش آموزی که دچار افت تحصیلی می شود و انگیزه خود را برای فراگیری از دست می دهد نسبت به استعدادها و توانایی های خود بدبین می شود و اعتماد به نفس او کاهش پیدا می کند. با توجه به اهمیت این مساله در این نوشتار به برخی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر افت تحصیلی می پردازیم.
افت تحصیلی چرا؟
اُفت و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان
افت تحصیلی مانند دیگر مشکلات اساسی پدیده ای است که عوامل زیادی بر شکل گیری آن تاثیر دارند که از جمله مهم ترین آنها می توان ویژگی های فردی دانش آموز، عوامل خانوادگی، مشکلات ناشی از مدرسه و عوامل اجتماعی را نام برد.
در مورد ویژگی های فردی دانش آموز می توان به عواملی چون داشتن مشکلات و بیماری های جسمی، ذهنی، روانی، کمبود انگیزه برای یادگیری، هدف نداشتن، ناتوانایی های یادگیری، داشتن خودپنداره ضعیف، ناسازگاری های رفتاری، داشتن اضطراب و فشار روانی برای تحصیل اشاره کرد.
درباره اهمیت مسائل خانوادگی نیز می توان گفت از آنجا که والدین بیشترین تاثیر را بر رشد جسمی، ذهنی و روانی فرزند خود می گذارند، بنابراین کمترین سهل انگاری، کم توجهی و عدم رسیدگی به نیازهای دانش آموز می تواند مسائل و مشکلات زیادی را برای او به وجود آورد.
از جمله مهم ترین عوامل خانوادگی تاثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی دانش آموز می توان موارد زیر را نام برد:
ـ جدایی یا غیبت یکی از والدین
ـ نبود ارتباط موثر بین والدین و فرزندان
ـ میزان تحصیل و سواد والدین
ـ بیماری های جسمی یا روانی والدین
بچههای امروز نمی خوانند!
ـ کافی نبودن امکانات خانه
ـ مشکلات مالی و اقتصادی خانواده
ـ عدم احساس مسوولیت والدین
ـ مشاجرات و منازعات والدین
ـ بی تفاوتی و عدم علاقه والدین به تحصیل
ـ واداشتن نوجوان به تحصیل در رشته ای که مورد علاقه او نیست.
مشکلات ناشی از مدرسه بخصوص مشکلات ناشی از معلم و شیوه تدریس وی می تواند به تنهایی به اندازه مجموعه عوامل متعدد بر روند آموزش و تحصیل دانش آموز تاثیر بگذارد. برخی دیگر از مشکلات ناشی از مدرسه که تاثیر مستقیم بر افت تحصیلی دانش آموز دارد شامل کیفیت فضای آموزشی، تغییرات پی در پی محتوای کتاب های درسی، توبیخ و تنبیه های دانش آموز، عدم رسیدگی به علت غیبت های دانش آموز و... هستند.
در مورد عوامل اجتماعی موثر بر افت تحصیلی دانش آموزان می توان گفت این عوامل که بیشتر آنها از اختیار دانش آموز، خانه و مدرسه خارج هستند شامل مواردی چون کمبود امکانات تحصیلی در اجتماع، عدم انگیزه دانش آموزان برای پیشرفت در اجتماع، کم ارزش شدن مدرک تحصیلی و نداشتن امکانات رفاهی معلمان است.
خانواده عامل کلیدی در افت تحصیلی دانش آموز
یکی از عوامل مهم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، خانواده است. خانواده اولین مکانی است که کودک در آن زندگی می کند و تربیت می شود. بسیاری از روان شناسان بر این عقیده اند که شخصیت کودک در 6 سال اول زندگی شکل می گیرد،
مراکز کانون به پیشباز تابستان میروند
بنابراین خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی می تواند نقش بارزی در پیشرفت تحصیلی و همین طور افت تحصیلی وی داشته باشد از جمله عوامل خانوادگی موثر می توان شرایط عاطفی و امنیت محیط خانواده، شرایط اجتماعی و اقتصادی، تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده، تعداد اعضا و اشتغال مادران را نام برد. این که والدین با دانش آموز و درس و تحصیل او چگونه برخورد کنند و در الگوهای تربیتی خود برای چه نوع رفتارهایی ارزش قائل شوند یکی از اجزای اساسی در شکل گیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل است. چنانچه نگرش خانواده نسبت به مدرسه، معلمان و درس منفی باشد یا بین آنچه می گویند و آنچه عمل می کنند تفاوت وجود داشته باشد، طبیعی است که به تدریج فرزند آنها نیز نگرش منفی نسبت به درس و تحصیل پیدا خواهد کرد. در موارد بسیاری علت افت تحصیلی یا شکست تحصیلی به وجود این گونه نگرش های منفی، تضادها، مساعد نبودن شرایط خانواده از نظر عاطفی، روانی و... برمی گردد.
والدین باید محیط خانه را به محیطی صمیمی و به دور از مشاجرات تبدیل کنند، زیرا ناامنی محیط خانه موجب می شود دانش آموز رغبتی برای مطالعه دروس و انجام تکالیف نداشته باشد و همچنین هنگام یادگیری دچار اضطراب و عدم تمرکز شود .
غنی کردن محیط خانواده از دیگر روش هایی است که والدین می توانند در پیشرفت تحصیلی فرزندان خود نقش داشته باشند. در بعضی خانواده ها والدین به طور ناخواسته و ناآگاهانه نه تنها محیط مساعدی را برای مطالعه فرزندان ایجاد نمی کنند، بلکه اصرار می ورزند که دانش آموزان در محلی آکنده از سر و صدا و محرک های مختلف و مزاحم به انجام تکالیف بپردازند. آنها تصور می کنند مطالعه و انجام تکالیف نیز مانند کارهای دیگر (مثلا کار یدی) در هر شرایطی قابل انجام است. شرایط اقتصادی خانواده نیز تاثیری بسزا در پیشرفت یا افت تحصیلی دانش آموز دارد.
هستند دانش آموزانی که از نظر بهره هوشی و جسمانی هیچ گونه ناراحتی و عقب ماندگی ندارند، اما بر اثر فقر خانوادگی، کمبودها و نداشتن وسایل تحصیلی نمی توانند به طور مرتب در مدرسه حضور یابند و درس های خود را فراگیرند در نتیجه دچار ناکامی و عقب ماندگی می شوند. سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده نیز مانند سایر عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی یا افت تحصیلی دانش آموز تاثیرگذار است. پایین بودن سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده در درجه اول سبب می شود که خانواده نتواند کمک های درسی لازم را به دانش آموز انجام دهد و در حل مشکلات درسی آنها را یاری کند. همچنین به دلیل فقر فکری چنین خانواده هایی نمی توانند نگرش های لازم را به فرزندان فرد برای ادامه تحصیلات مناسب بدهند.
به نیازهای فرزندانتان توجه کنید
والدین با فرزندانی روبه رو هستند که هر کدام از آنها علایق و خواسته های متنوعی دارند و از ویژگی های منحصر به فردی برخوردارند. تفاوت های فردی میان آنها کاملا به چشم می خورد و این تفاوت ها، رفتارهای متفاوتی را می طلبد. با همه این تفاوت های فردی بین فرزندان، پاره ای از نیازهای آنها جنبه مشترک و عمومی دارد.
چطور کودکان را به مطالعه علاقهمند کنیم؟
مثلا همه آنها دارای نیازهای فیزیولوژیک هستند. همه آنها به آب، غذا و هوا نیازمندند و بدون تغذیه مناسب و موثر قادر نخواهند بودند وظایف محوله زندگی خود را به نحو احسن انجام دهند.
به عنوان نمونه دانش آموزی که گرسنه است و از سوءتغذیه رنج می برد قادر نخواهد بود بدرستی مطالعه کند و بر مباحث درسی تمرکز داشته باشد. دومین نیازی که همه دانش آموزان را تحت تاثیر قرار می دهد نیاز به امنیت و احساس آسایش خاطر است که نیازی فوق العاده مهم و اساسی است. اگر دانش آموز در خانه ای به سر ببرد که هر لحظه در آن نزاع و کشمکش، آرامش او و افراد خانواده را بر هم زند و رابطه عاطفی سردی بین افراد خانواده حکمفرما باشد، آیا به نظر شما دیگر میل و رغبتی برای رشد و شکوفایی و تحصیل و تعلیم بر جای خواهد ماند؟ همه ما خوب می دانیم که کودکان و نوجوانان تا چه اندازه عاطفی و احساساتی هستند. تا چه حد نسبت به محیط پیرامون خود بویژه خانواده حساسیت به خرج می دهند و چقدر محیط می تواند در رشد و ساخت شخصیت آنان نقش اساسی داشته باشد. سومین نیازی که کودکان و نوجوانان سخت در پی ارضای آن هستند، نیاز به عشق و دوست داشتن است. آنان میل دارند دیگران آنها را دوست داشته باشند و آنها نیز دیگران را دوست بدارند. میل دارند پدر و مادر و افراد خانواده آنها را مورد لطف و توجه خود قرار دهند و این اجازه را بدهند که با آنها ایجاد رفاقت، ارتباط و همکاری داشته باشند.
زمانی که کودک یا نوجوان احساس کند که مقبول پدر و مادر است این احساس در تشدید حس اعتماد به خود و اتکای به نفس وی بسیار موثر خواهد بود. این اعتماد به نفس به او جرات شرکت در دیگر فعالیت ها را خواهد داد.
بنابراین پدر و مادر باید به فرزندان خود محبت کنند و آن را در سخن گفتن، نگاه کردن و در انجام خواسته های مقدور کودکان به طور عملی نشان دهند. از دیگر نیازهای مهم، نیاز به احترام است. دانش آموزان نیازمندند که مورد احترام دیگران قرار گیرند، آنان دوست دارند که مورد اعتماد و اعتبار دیگران باشند و به عنوان افرادی شناخته شوند که دارای استعدادهای خاص و منحصربه فرد بوده و با دیگران فرق دارند، از تحقیر شدن توسط دیگران بیزارند و دوست دارند در خانواده و اجتماع مورد تبعیض واقع نشوند. همچنین به هیچ عنوان دوست ندارند که با دیگران مقایسه شوند.
پیشنهادهایی به والدین برای پیشرفت تحصیلی فرزندان
1ـ مواظب باشید عوامل و موانعی که باعث افت تحصیلی فرزندانتان هستند ادامه پیدا نکند.
2ـ به طور مرتب و منظم با معلم فرزندانتان در تماس باشید و با آنان در مورد پیشرفت تحصیلی وی همکاری همفکری و مشورت کنید.
3ـ استعدادها و توانمندی های فکری و جسمانی فرزندانتان را باور داشته باشید.
4ـ از فرزند خود انتظار پیشرفت تحصیلی معقول و منطقی داشته باشید، توقعات شما باید براساس توانمندی های او باشد.
5ـ هیچ گاه نزد فرزندانتان از مدرسه و معلم آنها بدگویی نکنید.
6ـ سعی کنید گفتار و حرکات شما در تضاد با مقررات مدرسه نباشد.
7ـ از طریق فراهم کردن امکانات، به فرزندتان در پیشرفت تحصیلی کمک کنید.
8ـ همواره از فرزندانتان انتظار داشته باشید که می تواند بخوبی یاد بگیرد.
9ـ وقتی که فرزندانتان در خانه یا مدرسه بخوبی از عهده یادگیری برآمدند با تشویق به آنها نشان دهید که از موفقیتشان دلگرم شده اید.
10ـ از رفتار آمرانه، حاکمانه و پرخاشگرانه با فرزندان بپرهیزید.
11ـ مشکلات شغلی و اقتصادی را کمتر به فرزندانتان انتقال دهید.
12ـ از هر گونه اختلاف و دعوای زناشویی در محیط خانواده جدا خودداری کنید، زیرا موجب ایجاد اضطراب و ترس در فرزندانتان می شود.
روزنامه جام جم - معصومه اسدی
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
ويژگی های يادگيری و تدريس مؤثر مطالعات اجتماعی
يادگيری يک فرايند مادام العمر است و در طول حيات يک فرد به طور مستمر ادامه دارد؛
يادگيرند گان به روش های مختلف ياد می گيرند؛
يادگيرندگان به روش های متفاوت مهارت های تفکر و عمل را بروز می دهند؛
يادگيری می تواند از طيف گسترده ای از روش ها و فنّاوری (تکنولوژی )ها بهره گيری کند؛
يادگيری و آموزش تلاشی جمعی تلقی می شود؛ دانش آموز، معلم و همه ی افراد دخيل در
يادگيری، هم در مسئوليت و هم در نتيجه ی کار سهيم اند.
بر اين مبنا، يادگيری فرايند شکل دادن به معنا از طريق تجربه است. آموزش و تدريس فرايند
رهبری و تسهيل يادگيری است.
فراگيرنده در درجه ی اوّل به دانش آموز اطلاق می شود. اما نه تنها دانش آموز بلکه همه ی افراد
دخيل در فرايند ياددهی يادگيری در حال آموختن اند؛ بنابراين، واژه ی فراگيرنده می تواند به معلمان،
٥٨
اوليای مدرسه، والدين و هر فرد ديگری که در اين فرايند دخالت دارد نيز اطلاق شود.
از آن جا که همه ی دانش آموزان و معلمان ابعاد گوناگون يادگيری را تجربه می کنند، دامنه و
تعداد ابعاد به نسبت تعداد شرکت کنندگان در فرايند افزايش می يابد. به علاوه، يادگيری تلاشی جمعی و
متضمن مشارکت است. معلم در درجه ی اول به فرد حرفه ای واجد شرايط در حوزه ی تعليم و تربيت
که فعاليت هايش يادگيری را هدايت و تسهيل می کند، اطلاق می شود. در عين حال، مواردی نيز وجود
دارند که دانش آموزان، کادر مديريت مدرسه، والدين، مراقبان و ناظران و اعضای ديگر مجموعه نيز
اين نقش را ايفا می کنند.
به منظور آموزش و يادگيری مؤثر مطالعات اجتماعی، پنج اصل يا ويژگی بايد در نظر گرفته شود.
اين پنج اصل هم ارز يکديگرند و با هم موجب اثربخشی اين فرايند می شوند.
١١پنج ويژگی اساسی در آموزش و يادگيری مطالعات اجتماعی
الف) آموزش و يادگيری مطالعات اجتماعی زمانی مؤثر است که معنادار باشد:
محتوايی که برای آموزش برگزيده می شود و هم چنين روش هايی که به اين منظور طراحی می شود بايد
با زندگی واقعی دانش آموزان مرتبط باشد. حفظ کردن مجموعه ای از اطلاعات يا تمرين مهارت ها به
خودی خود و جدا از متن زندگی دانش آموزان موجب می شود که آن ها نتوانند پيوندی ميان آن چه ياد
می گيرند با فضای خارج از مدرسه برقرار کنند؛ در حالی که چنان چه محتوا و روش ها بتواند موجب
اتصال دانش ها، مهارت ها و باورها و نگرش ها شود و در زندگی واقعی دانش آموزان مؤثر افتد، برای
آن ها معنادار می شود.
اين نوع آموزش، دانش آموز را به دنيای اطراف خود حساس می کند و موجب می شود او
بتواند دانش ، تفکر و مهارت های خود را در محيط اجتماعی به کار ببندد و از سوی ديگر، به يادگيری
اجتماعی علاقه ای مستمر پيدا کند. در اين نوع آموزش، هم چنين معلمان بيش از آن که برای انتقال
اطلاعات گسترده و زياد به ذهن دانش آموزان تلاش کنند، همّ خود را در کاربرد محتوا و الگوهای
موقعيت های واقعی به کار می بندند و به علاوه در حين آموزش ايده ها، واقعيت ها، مهارت ها و نگرش ها
را با هم می آميزند و بر يک بعد يا جنبه، تکيه ی بيش از حد نمی کنند.
فعاليت ها و ارزش يابی از کار دانش آموزان در آموزش مؤثر مطالعات اجتماعی، زمانی معنادار
طراحی می شود که بتواند پيوندی ميان محتوا و تجارب فراگيرندگان برقرار کند؛ برای مثال، به جای
تأکيد بر برچسب گذاری اسامی مکان ها روی نقشه، می توان از دانش آموزان خواست که مسيری را
٥٩
روی يک نقشه به عنوان مسافر واقعی، مشخص کنند يا به جای فهرست کردن فوايد برخی قوانين
و مقررات، اهميت رعايت کردن مقررات يا عدم رعايت آن ها را در محيط زندگی خود مثلاً مدرسه،
کلاس، بازی و نظاير آن شناسايی کنند يا به جای تعريف برخی اصول و ارزش های اخلاقی، اين
ارزش ها را در موقعيت های مختلف زندگی روزمره به کار ببندند. معلم در چنين شرايطی بايد به خوبی
به نيازهای اجتماعی و شهروندی دانش آموزان آگاهی و حساسيت داشته باشد تا بتواند اين فرايند را
برای آن ها معنادار کند. يکی از جنبه های معنادار کردن آموزش مطالعات اجتماعی تأکيد بر آموزش
تاريخ، جغرافيا و فرهنگ محلّ زندگی دانش آموزان است.
ب) آموزش و يادگيری مطالعات اجتماعی زمانی مؤثر است که تلفيقی باشد: مطالعات
اجتماعی ماهيتاً يک حوزه ی يادگيری تلفيقی است که با طيف وسيعی از موضوعات، منابع و فعاليت های
يادگيری سروکار دارد. با اين حال، آموزش و يادگيری مؤثر آن زمانی رخ می دهد که اين تلفيق،
هم آميزی و يکپارچه سازی در همه ی جنبه ها به خوبی رعايت شود.
در انتخاب موضوعات بايد به گونه ای عمل کرد که محتوا از مرزهای ديسيپلين ها عبور کند.
آن چنان که موضوعات واقعی که دانش آموز در محيط زندگی خود تجربه می کند، به يک رشته ی خاص
تعلق ندارد و آميزه ای از موضوعات فرهنگی، اجتماعی، جغرافيايی، اقتصادی، دينی، اخلاقی، هنری
و … است. مطالعه ی فضای جغرافيايی در زمان و مطالعه ی تاريخ مکان ها با توجه به شرايط محيطی،
فرهنگی و از منظرهای گوناگون صورت می گيرد. اين تلفيق و هم بسته سازی به ويژه بايد خود را در
يکپارچگی ميان دانش مهارت ها، ارزش ها و نگرش ها جلوه گر کند. هم آميزی فنّاوری های گوناگون و
متعدد در آموزش و جمع آوری اطلاعات از طريق استفاده از فيلم ها، اسلايدها، رايانه ها، منابع نوشتاری
و الکترونيکی، يکی ديگر از جنبه های اين تلفيق است. در نهايت، آموزش و يادگيری مطالعات اجتماعی
بايد با ساير حوزه ها نيز درآميزد و آن ها را تقويت کند. خواندن متون، نوشتن متون، انجام محاسبات،
بهره گيری از هنر و ادبيات، بهره گيری از حوزه ی دين و اخلاق موجب می شود ساير برنامه های درسی
که با هدف تربيت اجتماعی و شهروندی برای دانش آموزان يک کشور طراحی می شوند، از طريق درس
مطالعات اجتماعی، تقويت شوند.
پ) آموزش و يادگيری مطالعات اجتماعی زمانی مؤثر است که ارزش محور باشد:
انتخاب محتوا و روش های آموزش مطالعات اجتماعی بايد به گونه ای باشد که مسئوليت پذيری،
اخلاق گرايی، نوع دوستی، تعاون و ساير ارزش های محوری را در دانش آموزان نهادينه کند.
فعاليت های ياددهی يادگيری، پرسش ها، روش های ارزش يابی و … بايد به گونه ای تهيه و طراحی
٦٠
شوند که دانش آموزان را به سوی اهداف ارزشی و نگرشی برنامه سوق دهند و به آن ها ياد بدهد که
چگونه از طريق بحث و گفت وگو، کاوشگری، استدلال و مفاهمه، مسائل فردی، اجتماعی و محيطی
را تجزيه و تحليل و ارزيابی کنند. زمانی که تضادهايی ميان اهداف ارزشی با ارزش های شخصی و
خانوادگی دانش آموزان يا هنجارهای اجتماعی وجود دارد، بايد دانش آموزان را از اين پيچيدگی ها
و تضادها آگاه کرد و به آن ها ياد داد که به شناسايی و نقد نظرها و ديدگاه های مختلف بپردازند و سپس
دانش آموزان را به سوی ارزش های موردنظر هدايت کرد. البته در اين زمينه، يکی از راه های مؤثر نيز
به نمايش گذاشتن ارزش ها در قالب رفتار عملی معلم است.
ت) آموزش و يادگيری مطالعات اجتماعی زمانی مؤثر است که چالش برانگيز باشد:
در انتخاب محتوا و روش های آموزش مطالعات اجتماعی بايد تلاش کرد که دانش آموزان با موقعيت های
چالش برانگيز نه تنش زا روبه رو شوند. وقتی دانش آموزان در طی بحث و کارگروهی با چنين
موقعيت هايی مواجه شوند، ياد می گيرند که به طور دقيق و فعال گوش کرده، پاسخ هايی مبتنی بر تفکر
درباره ی نظر ديگران ارائه کنند. هم چنين آن ها به تدريج ياد می گيرند که از رفتارهای نامناسب در حين
بحث يا کار با ديگران بپرهيزند؛ به اين منظور، معلم در فرايند تدريس، دانش آموزان را با فعاليت های
برانگيزاننده ای مواجه می کند که در آن ها منابع مختلف اطلاعاتی و ديدگاه های متضاد و مختلف ارائه
می شود و پس از طرح مسئله ها و سؤال ها، زمان کافی در اختيار آن ها قرار می دهد تا به تفکر درباره ی
اظهارنظرهای يکديگر بپردازند و پاسخ های خود را نيز بر مبنای تفکر جمع بندی کنند. اين سؤال ها
معمولاً پاسخ های متعددی دارند.
ث) آموزش و يادگيری مطالعات اجتماعی زمانی مؤثر است که معلم و فراگير هر دو
فعال باشند: آموزش و يادگيری مطالعات اجتماعی نيازمند به کارگيری روش های فعال در انتخاب
محتوا و طراحی و اجرای تجارب يادگيری است. معلم با دانش آموزان در فرايند يادگيری کاوشگری
و اکتشاف مشارکت می کند.
معلم از موادّ آموزشی متعدد استفاده می کند و تجارب يادگيری را با زندگی دانش آموزان مرتبط
می سازد و در روند جريان يادگيری، فعالانه به هدايت دانش آموزان می پردازد. به طور مداوم، ابهامات
و مشکلات را رفع می کند.
دانش آموزان نيز منفعل نيستند و فقط به حفظ کردن و کپی کردن نمی پردازند بلکه با توجه به
تجارب يادگيری معلم، دانش آموزان به تحرک و فعاليت وا داشته می شوند، آن چه را باز می يابند و
فرامی گيرند، متعلق به خود می دانند؛ لذا يادگيری عميق و پايدار رخ می دهد. در روش های فعال، گاه
٦١
معلم و دانش آموز يا دانش آموزان با هم به توليد يا گردآوری موادّ آموزشی مورد نياز يا طراحی مدل
يادگيری دست می زنند. يادگيری فعال به ويژه به طور گروهی دانش آموزان را برای تبديل شدن به عناصر
فعال اجتماعی مهيا می کند. مصاحبه، جمع آوری داده ها از منابع مختلف در زمينه ی محلّ زندگی،
ايفای نقش، بازديد ميدانی، مراجعه به نهادهای محلی، گفت وگو با اعضای خانواده (برای مثال در
مورد مصرف انرژی)، خواندن روزنامه ها و مجله ها تکميل يا انجام يک پروژه، همگی موجب می شود
که دانش آموزان درک و فهم و مهارت های اجتماعی خود را توسعه دهند.
٢طراحی واحد يادگيری
واحد يادگيری عبارت است از پيشبرد زنجيره وار درس ها برای بسط يک موضوع يا مضمون
که در آن محتوا، مفاهيم، مهارت ها و ارزش ها با بيانی روشن و دقيق بسط داده می شود.
بر وحدت و يکپارچگی دلالت دارد. لذا زمانی که به عنوان يک معلم آموزش « واحد » واژه ی
خود رادر قالب واحد يادگيری سازماندهی می کنيم، اين امکان را برای خود و دانش آموزان فراهم
می آوريم که انسجام و يکپارچگی رادر فرايند آموزش تجربه کنيم.
طراحی يک واحد يادگيری به منزله ی طراحی اسکلت يک ساختمان يا معماری آن است که
با توليد منابع لازم، طراحی و پياده سازی تکاليف يادگيری، چگونگی پشتيبانی از دانش آموزان و
فعاليت های مربوط به مرور و ارزيابی برروی اين اسکلت توسعه می يابند.
استفاده از واحد يادگيری در بيش تر موقعيت های تدريس و يادگيری، رويکرد مفيدی است؛
زيرا تلاش های معلم و دانش آموزان را بر روی موضوع اصلی يا مجموعه ای از مفاهيم نظام مند متمرکز
می کند. چنين تمرکزی باعث می شود که يادگيری به شکل اصولی و به سمت اهداف کاملاً مشخصی
پيش برود و معلمان از افتادن در دام صرفاً تدريس مفاهيم و فعاليت ها و صفحات ويژه ای از کتاب
درسی مصون بمانند. تمرين و مهارت ورزی در طراحی واحد يادگيری مناسب به تدريج به معلمان کمک
می کند که بتوانند با استفاده از در دست داشتن سرفصل ها وعناوين و اهداف برنامه ی درسی، خود به
تنظيم و توليد محتوا و سازماندهی فعاليت های يادگيری اقدام کنند. قبل از طراحی واحد يادگيری،
معلم بايد به سه سؤال اساسی پاسخ دهد:
چه چيز را قصد داريم بياموزيم (اهداف)؟
٦٢
از کدام روش ها، مواد و وسايل استفاده می کنيم (روش ها)؟
چگونه تحقق رسيدن به اهداف را متوجه می شويم (ارزش يابی)؟
١٢فرايند طراحی
به طور کلی، فرايند طراحی يک واحد يادگيری شامل مراحل زير است:
الف) انتخاب ____________موضوع: اوّلين گام آن است که معلم براساس اهداف کلّی دوره و ترم و
هم چنين سرفصل های کلّی برنامه ی درسی، موضوع را انتخاب کند. در برنامه ی درسی تلفيقی، معلم
به طور مبتکرانه مضمونی را که به چند حوزه ی موضوعی پوشش می دهد، انتخاب می کند. در اين
زمينه، انتخاب موضوع به خلاقيت و هنر معلم بستگی دارد. هر قدر موضوع جذاب تر و با نيازها و
زندگی واقعی مخاطبان هماهنگی بيش تری داشته باشد، يادگيری مؤثرتر و با نشاط تری به وقوع خواهد
پيوست.
ب) شرح اجمالی: دومين گام اين است که برای آن واحد، شرحی اجمالی در چند بند شامل
يک استدلال درباره ی هدف موضوع مورد انتخاب و نيز بيان مختصری از محتوا نوشته شود و حدود
موضوع مورد آموزش مشخص شود. مواردی که انتظار می رود در عمل از خود بروز دهند، به
اختصار در اين بخش نوشته می شود.
پ) اهداف عينی واحد يادگيری: اهداف واحد يادگيری بايد کاملاً واضح و شفاف نوشته
شود و هر يک تصريح کند چه عملکردی از دانش آموزان انتظار می رود. اهداف عينی از اهداف کلّی
دوره استخراج می شود. اهداف عينی بايد به صورت يک سری جمله ی خبری نوشته شوند و نشان دهند
دانش آموزان در پايان واحد يادگيری:
چه چيزهايی را بدانند؛
چه چيزهايی را بتوانند انجام دهند؛
به چه چيزهايی ارزش بگذارند.
آن چه انتظار می رود دانش آموزان بدانند از اهداف کلّی دوره و سرفصل ها يا محتوای اصلی
نشأت می گيرد و آن چه انتظار می رود دانش آموزان بتوانند انجام دهند، ناظر به پرورش و بروز مهارت هايی
است که در خلال يا پس از فرايند يادگيری به وقوع بپيوندد.
ت) توليد محتوای واحد يادگيری: معلم ممکن است برای فراهم کردن اطلاعات لازم،
به ناچار، به منابع اطلاعاتی متنوعی مراجعه کند.
٦٣
محتوای فراهم شده توسط معلم بايد به روز، معتبر و در راستای اهداف واحد يادگيری باشد.
هم چنين، حجم آن با زمان اختصاص يافته به آموزش آن واحد، واقع گرايانه و متناسب انتخاب شده
باشد. پس از انتخاب محتوای مناسب، معلم بايد به سازماندهی آن بپردازد و درباره ی نحوه ی ارائه ی
آن تصميم گيری کند.
ث) فراهم کردن منابع و موادّ آموزشی مورد نياز: در اين مرحله، معلم براساس محتوا
و پيش بينی تجارب و فعاليت های يادگيری، به گردآوری، توليد و فراهم کردن موادّ آموزشی اقدام
می کند. اين موارد ممکن است شامل چند کتاب مرجع، يک فيلم کوتاه داستانی يا مستند، اسلايد
و عکس، پوستر يا نرم افزار رايانه ای مرتبط با موضوع باشد. کار برگ هايی که برای انجام فعاليت ها
به دانش آموزان داده می شوند و برگه های حاوی آزمون های خودسنجی، همتاسنجی يا ساير ابزار
ارزش يابی، از اجزای مهمّ بسته ی آموزشی اند که معلم آن ها را تهيه، طراحی و تکثير می کند. موادّ
آموزشی طيف گسترده ای دارند و ممکن است از ابزار و وسايل فيزيکی تا دعوت از صاحب نظران و
مقامات مسئول يک نهاد يا بازديد از يک مؤسسه را نيز شامل شوند.
ج) شيوه ی تدريس و سازماندهی تجارب يادگيری: در اين مرحله، معلم به انتخاب شيوه يا
ترکيبی از شيوه های آموزشی دست می زند؛ برای مثال، ممکن است در قالب روش بارش مغزی در ابتدا
واژه ای را روی تخته بنويسد و از دانش آموزان بخواهد آن چه را به ذهنشان می آيد، بگويند و سپس
به طبقه بندی يا تفسير آن ها اقدام کند يا در آغاز درس، فيلم کوتاهی را به نمايش بگذارد يا داستانی
چالش برانگيز را بخواند و از دانش آموزان بخواهد درباره ی عملکرد بازيگران يا قهرمانان داستان به
گفت وگو بپردازند و در مرحله ی ديگر از آن ها بخواهد به طور گروهی، پس از نتيجه گيری از گفت وگو،
به تهيه ی پوستر يا نقاشی يا تهيه ی چارت يا نقشه ای که موارد را نشان بدهد، اقدام کنند يا برای بازديد
از يک مؤسسه و ملاقات با مسئول يا صاحب نظری، سؤالاتی طراحی کنند.
در اين مرحله، معلم در قالب شيوه يا شيوه های منتخب تدريس برای آن موضوع، تجارب و
فعاليت های يادگيری را سازماندهی می کند و به آن نظم می بخشد و آن ها را به اختصار و شفاف، به طور
من » متوالی و مرتب و در واحد يادگيری طراحی شده، منظور می کند؛ برای مثال، در درسی با عنوان
در سال سوم ابتدايی: « بزرگ تر می شوم
خواندن داستان شناسنامه
توضيح شفاهی درباره ی فعاليت، پرکردن فرم های مشخصات و توانايی های خود
گروه بندی و ترغيب دانش آموزان به گفت وگو درباره ی تفاوت ها و تشابهات بين خودشان
٦٤
توزيع تست های خودارزيابی
جمع بندی گفت وگو توسط دانش آموزان و گزارش آن به کلاس
فرصت لازم برای اين که دانش آموزان خود را با توجه به اطلاعات فرم هايی که پرکرده اند،
معرفی کنند.
چ) ارزش يابی: معلم هنگام طراحی واحد يادگيری، روش های ارزش يابی را نيز معين می سازد
و ابزار و لوازم آن را شامل سياهه ی مشاهدات يا انواع برگه های آزمون يا پوشه ی کار و امثال آن از
پيش تهيه می کند. معلم در هر واحد يادگيری طراحی شده در ستون مربوط به ارزش يابی، به اختصار
ظهور و بروز نتايج يادگيری را به نحوی که انتظار می رود و محورهايی که مورد نظر است، مشخص
می کند.
برای مثال:
محورهای ارزش يابی پيشنهادی برای اين واحد يادگيری عبارت اند از:
ميزان مشارکت در بحث و گفت وگو
ارائه ی شفاهی مطالب جمع بندی شده
پرکردن فرم ها وفعاليت های کاربرگ به طور صحيح
( پرس وجو و فراهم کردن اطلاعات درباره ی موضوع فعاليت ( ٢
فراهم آوردن مدارک و شواهدی درباره ی تغييرات خود
معين کردن نکات کليدی داستان (پاسخ به پرسش ها به طور صحيح).
ح) تخصيص زمان: معلم به عنوان يک کارشناس براساس نحوه ی طراحی واحد يادگيری و
حجم و ميزان مفاهيم و فعاليت ها، زمان لازم برای آموزش آن واحد و زمان تقريبی برای هر فعاليت را
مشخص می کند؛ بايد توجه شود که پيش بينی ظرف زمانی و مظروف فعاليت های ياددهی يادگيری،
معقولانه و متناسب صورت گيرد.
٦٥
صفحه ی ١
عنوان واحد يادگيری:
عنوان درس: زمان آموزش:
پايه: …… جلسه
…… ساعت
شرح اجمالی: در اين درس دان شآموزا ن……
اهداف:
انتظار م یرود دان شآموزان: ……
(بدانند) ………………………………………………….......…..
(بتوانند) …………………………………………………………….
(ارزش بگذارند) …………………………………………………….
منابع، مواد و وسايل مورد نياز:
٦٦
صفحه ی ٢
تجارب و فعاليت های ياددهی يادگيری:
…………… زمان تقريبی مورد نياز:
……………
……………
……………
……………
محورهای عمده ی ارزش يابی: چگونگی ارزش يابی:
١ …………… ………
٢ …………… ………
٣ …………… ………
٤ …………… ………
٥ …………… ………
٦٧
٣روش های مؤثر در آموزش مطالعات اجتماعی
درس مطالعات اجتماعی بنابر ماهيت خود با موضوعات متنوع و هم چنين رشد فردی و اجتماعی
دانش آموزان سروکار دارد؛ لذا استفاده از روش های متنوع و فعال يادگيری در اين حيطه، الزامی و
اجتناب ناپذير است.
١٣گسترش روش های فعال
تاريخ پيدايی روش های نوين در آموزش و پرورش را که به روش های فعال از آن ها ياد می شود، »
بيش از همه بايد در بنيان گذاری روان شناسی تکوين (رشد) و روان شناسی اجتماعی دوران کودکی و
فعاليت مربيان، روان شناسان و انديشمندانی دانست که در طول بيش از دو قرن به مرور به شکل گيری
چنين روش هايی کمک کردند. اين انديشه که کودک دارای شيوه های مشاهده، تفکر و احساس خاص
خويش است که با بزرگ سال فرق می کند و هم چنين کودک يک فرايند رشد هوش عملی به سمت
هوش نظری را طی می کند، از اهميت بسيار برخوردار شد. اصولاً کودک از راه درک فعالانه ی امور
است که چيزی ياد می گيرد. روش های نو در آموزش و پرورش که به روش های فعّال مشهورند، ريشه
در فعاليت های علمی و جمعی روان شناسان و مربيان معاصر در قرن بيستم داشته است که به يک کشور
يا منطقه ی خاصی اختصاص ندارند. اين تحول در روان شناسی باعث شد تا نگاه به کودک و رشد و
. ... تکوين عقلانی و يادگيری او عوض شود ١
با پيشرفت علوم تربيتی، روش های ياددهی يادگيری دچار تحول شد. اين روش ها را به دليل
تازگی روش های نو، در همين قياس بايد روش های ماقبل آن را روش های قديمی، سنتی يا کهنه نام
داد. بايد توجه داشت که اطلاق اين نام ها به روش های مختلف، در سطح نظری فاقد جنبه ی ارزش
داوری است و بد يا خوب بودن از آن ها مراد نمی شود. روش های نو را براساس ماهيت آموزش
را روش های مستقيم نام داد. « سنتی » می توان روش های غيرمستقيم هم ناميد و در مقابل، روش های
روش های نوين ياددهی يادگيری را می توان روش های فراشناختی هم ناميد و در تعريف آن
اظهار داشت که روش فراشناختی يک استراتژی آموزشی است که طیّ آن، معلم با روش های مختلف،
فراگيرندگان را متوجه مجهولات ذهنی خود می کند و اين آگاهی هرچه بيش تر باشد، ميل به دانستن
١سلسبيلی، نادر؛ آشنايی با تجربيات و طراحی رويکرد حلّ مسئله و پژوهشگری با تأکيد بر مطالعات اجتماعی، ١٣٨٨ ، صص
. ٢٩ ٢٨
٦٨
و تبديل آن ها به مجهولات از قوت بيش تری برخوردار می شود؛ روند تبديل مجهولات به معلومات از
مراحلی مانند مطالعه، مشاهده، مباحثه و نتيجه گيری می گذرد و نتايج حاصل که همان مجهولات تبديل
شده به معلومات است با استدلال پذيرفته می شود. اين فرايند هر اندازه عمق بيش تری برخوردار باشد،
را دانستن بدانيم، فراشناخت « شناخت » فراشناخت عميق تری حاصل خواهد شد؛ به بيان ساده تر، اگر
را عميق تر دانستن، دانستن همراه با استدلال و دانستن برآمده از تفکر بايد بدانيم.
تعريف فوق، تعريف روش های غيرمستقيم آموزش نيز است. در اين روش ها، معلم آن چه را
فراگيرندگان بايد بدانند آماده و به صورت معلومات مسلم در اختيار آن ها نمی گذارد. بلکه فراگيرندگان را
درگير پروسه ای از فعاليت های علمی، ذهنی و فکری می کند تا آنان در فرايندی کاوشگرانه و مشارکتی
بر دانش و معرفت خود بيفزايند و آن چه را معلومات تلقی می کنند، با استدلال همراه سازند. نتيجه ی
چنين آموزشی بر اعماق ذهن نقش می بندد و از پايداری بيش تری برخوردار می شود مقايسه ی دو
تعريف فوق، بنيان مشترکی را ميان آن ها نشان می دهد چنان که در سطح نظری و بر مبنای تعاريف فوق
می توان روش های فراشناختی را همان روش های غير مستقيم ياددهی يادگيری دانست.
روش هايی مثل ايفای نقش، حلّ مسئله، تبيين ارزش ها و نمايشی را می توان در مجموعه
طبقه بندی کرد؛ زيرا از توان بالقوه برای تحقق اهداف فراشناختی « روش های غير مستقيم يا نوين »
برخوردارند. در اين جا يادآوری اين نکته ضروری است که به کارگيری صورت اين روش ها می تواند
فرايند آموزش را از قالب فراشناختی يا غيرمستقيم خارج کند.
اما روش های مستقيم يا سنتی آموزش، فرايندی تقريباً ساده است که آن چه بايد
آموزش داده شود در کتاب درسی نوشته می شود و معلم با شيوه ها يا روش های مختلف
از جمله توضيح يا سخنرانی، روخوانی و پرسش و پاسخ يا تلفيقی از آن ها، محتوای
مذکور را به اطلاع دانش آموزان می رساند و دانش آموزان نيز در مطلوب ترين حالت،
صددرصد آن محتوا را به حافظه می سپارند و در زمان پرسش و آزمون بازگو می کنند.
تلاش ذهنی دانش آموز در اين فرايند بر تقويت حافظه و انتقال بی کم و کاست مطالب
استوار است؛ بنابراين، هر شيوه يا روش آموزشی که چنين فرايندی را بپيمايد و به هدف
فوق نايل آيد، هرچند دارای نام های مختلفی باشد در مجموعه ی روش های مستقيم يا
سنتی جای می گيرد؛ برای مثال، معلم می تواند با روش هايی مثل پرسش و پاسخ، طرح چند
سؤال اضافی، يافتن پاسخ آن ها توسط دانش آموزان به صورت فعاليت گروهی يا فعاليت
در خانه، بررسی پاسخ ها در کلاس، مشخص کردن جواب های صحيح از کتاب، ملزم
٦٩
ساختن دانش آموزان به نگارش سؤال ها و جواب ها به صورت پاکنويس در دفتری خاص،
چنين پندارد که روش فعال يا مشارکتی به کار گرفته است و کلاس را از حالت يکنواختی
خارج کرده است. اما اگر توجه کند که آن چه دانش آموز در نهايت فرا خواهد گرفت عين
متن کتاب است، در خواهد يافت که از قالب آموزش مستقيم خارج نشده است. البته
مسلم است که به کارگيری اين روش ها، تنوع فعاليت آموزشی به دنبال دارد و در قياس با
روش های يکنواخت، از امتياز بالاتری برخوردار است اما در نهايت، از ماهيت آموزشی
روش های مستقيم پا فراتر نمی گذارد.
ايفای » ، عکس حالت فوق می تواند در اجرای روش های غير مستقيم اتفاق بيفتد؛ برای مثال
در کلاس اجرا شود اما آن چه ممکن است مدنظر معلم باشد دريافت عبارات رد و بدل شده « نقش
و اسامی ايفاگران نقش توسط بقيه ی شاگردان و انعکاس آن ها باشد. در چنين حالتی بايد گفت که
فراگيرندگان آن چه را بايد به حافظه می سپردند، به دليل عينی شدن مطالب، راحت تر يادگرفته اند؛
به عبارت ساده تر، دانش آموزان هيچ تلاش فکری و ذهنی برای پذيرش معلومات و چرايی پذيرش آن ها
به کار نبرده اند.
پس آن چه می تواند مرز و شاخص روش های مستقيم و غيرمستقيم (سنتی و نو) ياددهی
يادگيری باشد، ميزان دوری و نزديکی به ماهيت آموزشی مورد انتظار براساس تعاريف اين دو مجموعه
است.
نکته ی مهمّ ديگر، نيازمندی روش های مستقيم و غير مستقيم و تداخل حيطه های آن هاست؛
يعنی اين که هيچ روش آموزشی را شايد نتوان بدون استفاده از روش های ديگر به کار برد. چنان که در
اجرای روش غيرمستقيم، گاهی از توضيح و سخنرانی در محدوده ای کوچک و به عنوان شيوه استفاده
می شود و آموزش های حاصل از ياددهی يادگيری مستقيم در مواردی می توانند به سطح آموزشی
روش های غيرمستقيم نزديک شوند.
روش های نوين، فعال يا غيرمستقيم که در مقابل روش های سنتی قرار می گيرند، طيفی
از روش های مختلف را در برمی گيرند؛ برای مثال، روش های ايفای نقش، مطالعه ی
موردی، بحث گروهی، نمايش، استفاده از کارت های آموزشی بارش مغزی (بيان
ايده های آنی)، روش تبيين ارزش ها، اکتشافی، حلّ مسئله و بازديد علمی، از آن
جمله است.
اين روش ها به تفصيل در کتاب های روش تدريس مورد بحث قرار گرفته است و دانشجويان
٧٠
عزيز می توانند برای يادآوری و مرور اين روش ها به اين کتاب ها مراجعه کنند. هر يک از اين
روش ها برای اجرا، ويژگی های خاصّ خود را دارند و با توجه به مضامين و موضوعات مختلف
و ويژگی های مخاطبان، انتخاب می شوند. استفاده از مؤثرترين روش در آموزش هر مضمون يا
موضوع نيز به هنر و مهارت معلم بستگی دارد؛ زيرا در صورتی که روش متناسب با موضوع
انتخاب نشود، خود، آثار منفی به دنبال دارد؛ برای مثال، زمانی می توانيم از روش بحث
گروهی برای يک موضوع استفاده کنيم که آن موضوع قابليت بحث و نقد و گفت وگو
داشته باشد؛ به عبارت ديگر، درباره ی آن موضوع ايده های مختلف وجود داشته باشد؛ در
حالی که برای آموزش يک پديده و موضوع قطعی و مسلم، به کاربرد اين روش نيازی نيست
يا روش بيان ايده های آنی (بارش مغزی) به نوعی ارزش يابی تشخيصی، جذاب کردن فضای
کلاس و انگيزه ايجاد کردن نيز است. از روش ايفای نقش در مواردی استفاده می شود که
در آن، کنش های افراد يا ديدگاه ها مطرح باشند؛ برای مثال، در تاريخ، مباحثات و مذاکرات
بين شخصيت های تاريخی يا در جغرافيا و مدنی، رفتارهای افرد هنگام وقوع بلايای طبيعی يا
تصميم گيری های محيطی و اجتماعی يا در نقش کارکنان و مسئولان مؤسسات مختلف ظاهر
شدن، از آن جمله است. شايان ذکر است که به کارگيری هر يک از روش ها، ارزش يابی خاص
و منطبق با همان روش را نيز طلب می کند. روش تلفيقی: روش تلفيق
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
شرایط مناسب برای درس خواندن
به طور سنتی، زمان امتحانات مدارس که نزدیک می شود، همه به تکاپو می افتند! دانش آموزان به دنبال کامل کردن جزوه ها، مرور در درس های مانده، در صورت نیاز رفتن به کلاسهای کمکی و... و والدین درصدد فراهم آوردن فضایی مناسب تر برای درس خواندن بچه ها. اما درس خواندن خود آداب و رسومی دارد. آداب و رسومی که باعث بالا رفتن کیفیت آن می شود و ضمناً، ضامن سلامتی نیز هست. گرچه همه ی ما کمابیش با آنها آشناییم، اما یادآوری آن، آن هم از دید متخصصان، خالی از لطف نیست. فاصله ی چشم تا کتاب، قوس طبیعی کمر، دمای اتاق، سروصدا و... از مهمترین مواردی است که در کار خواندن و نوشتن تأثیر دارد. مطلب حاضر این موارد را از دید پزشکان مورد بررسی قرار داده است.
اینگونه درس بخوانید
دماسنج:
دمای 20 درجه را بیشتر کارشناسان، مناسب ترین دما برای مطالعه می دانند.
ساعت:
پس از آن که در مکان مطالعه قرار گرفتید، فوراً مطالعه را شروع کنید و به هیچ عنوان وقت را به بهانه انجام کارهای دیگر تلف نکنید.
لباس:
هنگام مطالعه لباس راحت بپوشید. لباسی که نه زیادی زبر باشد و نه زیادی نرم، نه بسیار گشاد و نه بسیار تنگ.
وضعیت بدن:
بهترین حالت برای مطالعه، حالت نشسته است و بعد از آن حالت ایستاده و بدترین حالت، حالت خوابیده یا درازکش است. مطالعه در حالت هایی نظیر درازکش روی شکم، به پشت خوابیدن، در حال راه رفتن، تکیه زدن به دیوار و امثال این ها به هیچ وجه توصیه نمی شود، چرا که مطالعه کننده در چنین موقعیت هایی به سختی می تواند تمرکز حواس خود را حفظ کند.
کمر:
هنگام مطالعه باید قوس طبیعی ستون فقرات حفظ شود. مطالعه در حالت خمیده به جلو، به ویژه برای یک مدت طولانی، با خطر ایجاد تغییر شکل در ستون فقرات و کمردرد همراه است. نگذارید خم شدن کمر به شکل عادت درآید.
پا:
بهترین وضعیت پاها به هنگام مطالعه، وضعیتی است که فشار کمتری روی عضلات پا وارد شود. به همین دلیل توصیه می شود که در وضعیت ایده آل مطالعه (که همان وضعیت نشسته است)، ترجیحاً از یک صندلی راحت استفاده شود که پاهای مطالعه کننده روی آن راحت باشد و بتواند کمی هم به سمت جلو مایل شود. بهتر است در فواصل مطالعه که به چشمتان استراحت می دهید، وضع نشستن خود را تغییر دهید تا خون در پاهایتان حرکت داشته باشد.
رعایت آداب و رسوم خواندن و نوشتن، کیفیت آنها را بالا می برد.
استفاده همیشگی از چراغ مطالعه خوب نیست، زیرا نور موضعی چشم ها را خسته می کند.
صندلی:
از آن جا که فرایند یادگیری یک فرایند شرطی است، هر کسی می تواند خودش را به محیط یا زمانی خاص عادت بدهد و به اصطلاح، خودش را شرطی کند. عادت های تمرکز هر شخص هم با اشخاص دیگر متفاوت است. صندلی می تواند یکی از همین عادت های تمرکزی باشد، به نحوی که هر وقت روی صندلی مخصوصتان نشستید، تمرکزتان برای مطالعه و یادگیری افزایش پیدا کند. اما یادتان باشد که صندلی تان نباید خیلی هم راحت باشد، چرا که صندلی های بسیار راحت باعث لمیدن، چرت زدن و احساس خواب آلودگی می شوند.
خودکار، کتاب و وسایل مورد نیاز:
عادت کنید تمام آنچه را که برای مطالعه نیاز دارید، از ابتدا فراهم کنید و هر کار متفرقه ای را که دارید قبل از مطالعه انجام دهید و پس از این که نشستید، فوراً شروع کنید به مطالعه.
تنفس:
در جایی که مطالعه می کنید، حتماً باید هوا به خوبی جریان داشته باشد و تنفس در آن محیط، راحت صورت گیرد.
چشم:
ور متوسط ، برای مطالعه مناسب تر است. نور اطراف و قسمت هایی که در زاویه ی دید چشم ها هستند باید یکنواخت باشد. پس استفاده ی همیشگی از چراغ مطالعه خوب نیست، زیرا نوری که فقط روی کتاب می افتد، باعث خستگی چشم می شود. نور لامپ های مهتابی به خاطر این که نوسان دارد، برای مطالعه مناسب نیست. بهترین فاصله ی کتاب تا چشم نیز حداقل 30 سانتی متر است.
سر:
ممکن است حواس پرتی شما ناشی از گرسنگی و تشنگی شدید، بی خوابی، خستگی یا علل درونی دیگر باشد. در چنین موقعیتی هرگز مطالعه نکنید.
گوش:
محرک های محیطی از قبیل صدای رادیو، تلویزیون، تلفن و... باعث حواس پرتی می شوند. آن ها را از موقعیت مطالعه ی خود حذف کنید. ذهن نمی تواند در یک آن بر دو موضوع تمرکز داشته باشد. گوش کردن به موسیقی همزمان با مطالعه یعنی حواس پرتی.
برگه های کاغذ:
چند برگ کاغذ روی میز مطالعه ی خود داشته باشید و افکار منحرف کننده و مزاحم را یادداشت کنید و بعد از مطالعه نسبت به حل آنها در حد امکان اقدام نمایید.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
دوره کردن دروس
شاید باور نکنید اما اکثر دانش آموزان دوره کردن را بلد نیستند! مثلا خیلی از بچه ها در دی ماه برای یادگیری مبحثی 10 ساعت وقت گذاشته اند بعد برای فروردین ماه نیز دوباره همان مقدار وقت صرف می کنند یعنی دوره کردن برای آن ها مساوی است با دوباره خوانی دروس.
در حالی که اصلا قرار نیست هنگام دوره نمودن مطالب آن ها را از اول بخوانیم زیرا هیچ گاه آن چیزی را که بلدیم بیشتر بلد نمی شویم. زیرا دوره کردن درست وقتی نتیجه بخش است که قبلا با توجه به نکات (روش های یادگیری و مطالعه) نکته برداری و خلاصه نویسی را به دقت انجام داده باشیم.
پس هنگام دوره کردن یک مطلب، بهتر است بتوانیم چیزهایی را که از یادمان رفته است پیدا کنیم و توجه داشته باشیم که بیشتر مباحث خوانده شده در ذهنمان وجود دارد و باقی مانده ی مطالب را پیدا کنیم و چنان چه بخواهیم تمام مبحث را دوباره از اول تا آخر مثل بار اول که خوانده بودیم بخوانیم نتیجه آن خواهد شد که بیشتر وقتمان را تلف کرده ایم پس مطابق آن چه گفته شد می توانیم به صورت زیر عمل کنیم:
1- خواندن اجمالی و سریع: فرض کنید که می خواهید درسی مثل معارف را دوره کنید کتاب درسی را باز کرده و از بالا به پایین سریع نگاه می کنید از مطالب آشنا گذشته و در مورد مطالب مبهم می ایستید و آن را بازخوانی می کنید. در این روش برای گذشتن از هر صفحه حداکثر 3 تا 4 دقیقه وقت کافی است این روش برای دروس حفظی بسیار موثر است. مخصوصا یادگیری مطالبی مثل معنی لغات، ادبیات و امثالهم.
2- نگاه کردن و مطالعه ی یادداشت ها: چنان چه خلاصه برداری خوبی داشته باشید می توانید دوره ی عالی تری نیز داشته باشید.
3- دوره کردن مطالب مشکل تر: در هنگام دوره کردن قرار نیست تمام تست ها و تمریناتی را که قبلا حل نموده اید دوباره حل کنید کافی است تنها تعدادی از آن ها را انتخاب کنید. باید از میان تست هایی که زده اید آن هایی را که به نظرتان مبهم یا نکته دارتر بود. علامت بزنید تا بعدا با خواندن آن ها سریعا مفاهیم برای شما جابیفتد این سوالات را نیز می توانید به صورت زیر مشخص کنید:
الف) سوالاتی که نتوانستید بار اول آن ها را بفهمید یا حل نکرده اید.
ب) سوالاتی که کلا اصل و پایه مباحث را بسط و تشریح می کنند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
تحقیق درباره عوامل موثر بر یادگیری
آمادگی
شاگرد باید از لحاظ جسمی ، عاطفی ، عقلی و ... رشد کافی کرده باشد تا بتواند بخوبی یاد بگیرد و یادگیری زمانی برایش مفید خواهد بود که از هر نظر آمادگی لازم داشته باشد. او حتی اگر بعضی از جنبههای آمادگی را کسب نکرده باشد، یادگیری برایش خستگی آور و کسل کننده خواهد شد و چندان پیشرفتی نخواهد کرد. مثلا در یادگیری نوشتن ، اعصاب و عضلات دست و انگشتان باید به قدر کافی رشد کرده و آمادگی داشته باشند. اگر کودکی را که از لحاظ جسمی و روانی آمادگی یاد گرفتن و نوشتن را ندارد، تعلیم بدهیم، جریان یادگیری او در این زمینه حتی در سالهای بعدی به کندی پیش خواهد رفت، در صورتی که اگر همین کودک در سنی که آمادگی کافی دارد، تحت تعلیم قرار گیرد، نوشتن را زودتر فرا خواهد گرفت و در این زمینه سریعتر پیشرفت خواهد کرد.
آمادگی در زمینههای مختلف متفاوت است. ممکن است فرد از لحاظ عقلی آماده باشد ولی از نظر عاطفی نسبت به امر مورد نظر فاقد احساس مطبوع باشد. مثلا ترس از معلم احساس عدم امنیت ، دلهره ، اضطراب و پریشانی فکر ممکن است یادگیری را در زمینه مورد نظر مختل کند. رشد و آمادگی ذهنی افراد نیز در فهم و یادگیری علوم مختلف متفاوت است. مثلا ممکن است شاگردی در مرحلهای از رشد خود آماده درک علوم تجربی باشد، ولی برای درک علوم اجتماعی هنوز آمادگی لازم را بدسن نیاورده باشد. بنابراین ، معلم باید آمادگی هر یک از شاگردان خود را تدریس مواد درسی در نظر داشته باشد و فعالیتهای آموزشی خود را متناسب با سطح آمادگی آنان عرضه کند.
هر چه فرد آمادگی بیشتری برای رفتار معینی داشته باشد، برای انجام دادن رفتار ، به محرک کمتری نیاز دارد. مثلا خنداندن یک انسان خوشحال بسیار سادهتر از خندان یک شخص غمگین است. هر چه فرد آمادگی کمتری داشته باشد، تحرک بیشتری برای ایجاد آن رفتار لازم است. تدریس و فعالیت معلم زمانی بیشترین تاثیر را در یادگیری خواهد که شاگرد به آمادگی لازم رسیده باشد و در غیر این صورت شاگرد همچون چراغی که فتیله آن پایین کشیده شده باشد، هرگز برافروخته نمیشود و چیزی نخواهد آموخت.
انگیزه و هدف
یادگیری معلول انگیزههای متفاوتی است. یکی از این انگیزهها که نقش مهمی در جریان یادگیری میل و رغبت شاگرد به آموختن است. رغبت هر کس است که نیروی فعالیت را افزایش میدهد. برای اینکه شاگردان در ضمن یادگیری فعال باید به موضوعی که میخواهند قرا بگیرند علاقمند باشند. برای ایجاد رغبت ، لازم نیست موضوعات درسی را به طور تصنعی جالب توجه نشان داد، همینکه مطالب و مفاهیم درسی بر اساس نیاز شاگردان تنظیم شده باشد و مسائل اساسی و واقعی آنان را مطرح سازد و به آنان در برخورد با محیط کمک کند، رغبت آنان برانگیخته خواهد شد.
یکی دیگر از عوامل ایجاد انگیزه ، هدف است. هدف به فعالیت انسان و جهت و نیرو میدهد. اگر انسانی در طول زندگی خود هدف قابل وصولی نداشته باشد، پویایی و حرکت خود را از دست خواهد داد. هدف ارزشمند، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار میکند. در مدارس ، هدفهای تربیتی باید انعکاس از احتیاجات و تمایلات شاگردان باشد و بطور واضح بیان شود.
معلم و دانش آموز باید بدانند غرض از فعالیتهای آموزشی در یک مقطع زمانی خاص چیست. مشخص بودن هدفها در مدرسه ، سبب هماهنگی پیش فعالیتهای معلم و شاگرد میشود و آنان را به اجرای فعالیتهای متنوع بر میانگیزد و جهت و میزان پیشرفت آنان را نشان میدهد، محیط مدرسه و کلاس را آموزنده و نشاط آور میسازد و سطح یادگیری شاگردان را گسترش داده و یادگیری را عمیقتر و موثرتر میکند.
تجارب گذشته
آموختهها و تجارب گذشته شاگرد ساختشناختی وی را تشکیل میدهد. آمادگی شاگرد در حد وسیعی تحت تاثیر تجارب گذشته اوست. فرد زمانی میتواند مفاهیم و مسائل جدیدی را درک کند که مفهوم و مساله جدیدی با ساختشناختی او مرتبط باشد. در واقع ، فرایند یادگیری همچون روند رشد است. همچنان که رشد جریانی دائمی است، یعنی گذشته ، حال و آینده آنان با هم ارتباط دارد، یادگیری نیز جریانی است که تجارب گذشته پایه و اساس وضع فعلی آن را تشکیل میدهد و آنچه فرد در آینده خواهد آموخت باید متناسب با تجارب او در زمان حاضر باشد.
فرد وقتی مفهومی را واقعا میآموزد که پایه و ریشه در تجارب گذشتهاش داشته باشد. اگر این ارتباط برقرار نشود، یادگیری به معنی خاص خود صورت نخواهد گرفت. بنابراین معلم همواره باید فعالیتهای آموزشی را بر اساس تجارب گذشته شاگردان و متناسب با ساختشناختی آنان طراحی و اجرا کند. توجه به این امر شرط اساسی موفقیت در کارها تربیتی است. معلم آگاه در فعالیتهای آموزشی و پرورشی ابتدا زمینهها و تجارب گذشته شاگرد را بررسی میکند، توان او را برای درک و هم مسئله جدیدی میسنجد و مفاهیم جدید را با توجه به سطح دانش او ارائه میدهد. مثلا اگر معلم ریاضی در تدریس مفهوم تازه ، زمینههای قبلی شاگردان را به دست فراموشی بسپارد و آموزش خود را بدون توجه به مطالب و دانش قبلی آنان در این زمینه آغاز کند، هرگز موفق نخواهد بود.
البته ممکن است در اینها سوال مطرح شود که با توجه به اینکه تجارب گذشته شاگردان یک کلاس ، دلیل تفاوت در شکوفایی استعداد ، محیط خانواده و سطح تربیت والدین یکسان نیست. چگونه ممکن است معلم روش تدریس خود را متناسب با تجارب همه شاگردان انتخاب کند. اگر چه چنین امری کار آسانی نیست، اختلاف سطح دانشآموزان را میتوان از طریق آموزش ترمیمی یا فعالیتهای متنوع دیگر که به حل این مسئله کمک میکند، از میان برد.
موقعیت و محیط یادگیری
موقعیت و محیط یادگیری از عوامل بسیار موثر در یادگیری است. محیط مانند نور ، هوا ، تجهیزات و امکانات آموزشی. طبیعی است هر چه امکانات آموزشی ، کتابخانه و منابع مختلف علمی مناسبتر و بیشتر باشد، یادگیری شاگردان در مقایسه با یادگیری شاگردان مدرسهای که دارای فضای مناسب نیست و در آن جز کتاب درسی منابع دیگری یافت نمی شود بسیار متفاوت خواهد بود.
محیط ممکن است عاطفی باشد. رابطه معلم و شاگرد ، رابطه شاگردان با هم ، رابطه والدین با هم و نگرش والدین و مربیان در زمینه تربیت کودکان ، همگی میتواند در میزان یادگیری شاگردان موثر باشد. موقعیت آموزش منظم همراه با محبت و احترام متقابل ، نسبت به محیطهای خشک و تهی از عواطف ، تاثیر بیشتری در یادگیری احترام متقابل ، نسبت به محیطهای خشک و تهی از عواطف ، تاثیر بیشتری در یادگیری خواهد داشت. عاطفه به عنوان یک عامل بسیار موثر میتواند در جریان یادگیری عمل کند.
عواملی نظیر عدم امنیت ، ترس ، اضطراب ، نومیدی ، شک و تردید میتوانند در فعالیتهای آموزشی از همه امکانات یاد شده برخوردار باشد، شاگرد را به کنجکاوی و تلاش برای یادگیری و حل مسائل ذهنی خود واردار میسازد. البته محیط و موقعیت تلاش برای یادگیری و حل مسائل ذهنی خود وادار میسازد. البته محیط و موقعیت یادگیری باید متناسب با آمادگی ، استعداد ، نیاز و گرایش شاگردان باشد.
اگر مجموعه عوامل موجود در محیط برای شاگرد برانگیزنده و قابل درک نباشد، مسالهای در ذهن او ایجاد نخواهد شد یا در صورت وجود مساله ، شاگرد توانایی حل آن را نخواهد داشت. به هر حال ، امکانات محیط آموزشی ، اعم از نیروی انسانی و تجهیزات ، وضع اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی خانواده نگرش والدین و مربیان نسبت به تحصیل و آموزشگاه و هزاران عامل محیطی دیگر میتواند در کیفیت و کمیت یادگیری شاگردان موثر باشد.
روش تدریس معلم
در کنار شرایط و امکانات آموزشی نیرویی انسانی و بویژه معلم ، از مهمترین عوامل تشکیل دهنده محیطهای آموزشی است. تاثیر موقعیت و امکانات مناسب بر هیچ فردی پوشیده نیست. اما امکانات و تجهیزات بدون وجود معلم کارایی لازم را نخواهد داشت. معلم با شناخت امکانات به تجهیز مناسب محیط آموزشی میپردازد. محیط و امکانات آموزشی را سازماندهی میکند، موقعیت آموزشی مناسب را بوجود میآورد و با شناخت استعداد ، علایق و توانایی شاگردان ، آنان را در طریق صحیح یادگیری هدایت میکند.
البته چنین نقشی به دانش و اعتقادات معلم بستگی دارد. اگر چه کنجکاوی و ارضای آن را بدیهی ترین احتیاجات شاگردان است. اگر معلم با نظریه ها و اصول یادگیری آشنا نباشد و تدریس را فقط انتقال واقعیتهای علمی بداند و تجارب یادگیری را منحصر به نشستن در کلاس ، گوش دادن و حفظ کردن مطالب شنیده شده یا نوشته شده در کتاب تصور کند، مسلم است که در تقویت کنجکاوی و پرورش استعداد و تفکر علمی شاگردان چندان موفقیتی به دست نخواهد آورد. زیرا شاگرد که همواره علاقمند به فکر کردن است. در بررسی عوامل مختلف باید فرصت حرکت و جنبش داشته باشد تا بتواند به هدفهای آموزشی برسد. یادگیری بدون تلاش و فعالیت و تعامل با محیط صورت نخواهد گرفت.
کسی که میخواهد یاد بگیرد باید فعالیتی متناسب با علایق و توان خود داشته باشد. و اگر در روش تدریس معلم این نکات در نظر گرفته نشود، مدرسه و کلاس برای شاگرد جالب توجه و جذاب نخواهد بود، اما اگر معلم خود را راهنما و ایجادکننده شرایط مطلوب یادگیری بداند و بجای انتقال اطلاعات ، روش کسب تجربه را به شاگردان بیاموزد، آنان در برخورد با مسائل فعالتر خواهند شد، از منابع مختلف استفاده خواهند کرد، اطلاعات لازم را به دست خواهند آورند، به سازماندهی آن خواهد پرداخت و آن را تحلیل خواهند کرد تا به حل مسائل نایل شوند.
با چنین روشی ، شاگرد نه فقط حقایق علمی را فرا میگیرد. بلکه با روشهای علمی کسب معرفت نیز آشنا خواهد شد، طرز کار را با منابع مختلف و نحوه استفاده از مطالب درسی برای حل مساله را خواهد آموخت و در فرایند یادگیری ، ابتکار و خلاقیت خود را به کار خواهد انداخت.
توجه به کل به جای جز
طرفداران مکتب گشتالت معتقدند کل ، اجزا را در یک طرح و زمینه قرار میدهد و ارتباط آنها را روشن میسازد. به نظر ایشان ، اجزا به تنهایی بیمعنی و نامفهوم هستند ولی وقتی در یک طرح زمینه قرار بگیرند، معنی و مفهوم آنها روشن میشود. طرح یا کل قابل انتقال و تعمیم است، اما اجزا و کیفیت خالص آنها این خصوصیت را ندارد طرح یا کل ، عناصر را مشخص میسازد و آنها را در یک زمینه خالص به هم ارتباط میدهد.
مطالعه فرایند یادگیری نشان خواهد داد که حرکت از کل به جز روند یادگیری را بهتر و فهم مطالب را آسانتر میکند. اجزا به تنهایی بیمعنی و نامربوط هستند و در طرح و کل ، معنی پیدا میکنند. البته کل معادل مجموع اجزا نیست و بررسی تک تک اجزا و روی هم قرار دادن آنها سبب تصور کل نمیشود. کل عبارت است از نحوه ارتباط و پیوند اجزا با هم و تا این ارتباط مشخص نشود، اجزا قابل فهم نیستند.
در جریان تدریس ، معلم باید در حد امکان ، ابتدا مطالب درسی را به صورت کل مطرح کند و ارتباط اجزا با کل را مشخص سازد و پس از آن به بررسی و تحلیل اجزا بپردازد. مطالعه جزئیات بدون در نظر گرفتن رابطه آنها با هم و همچنین رابطه آنها با کل ، موجب پریشانی فکر خواهد شد، در حالی که مطالعه از کل به جز با مشخص کردن روابط جز با کل ، قدرت تحلیلی در فراگیران میدهد و در نتیجه یادگیری معنیدار میشود. به عبارت دیگر ، حفظ و فکر و تکرار ، جای خود را به فهم و اندیشه میدهد.
تمرین و تکرار
برای بسیاری از دستاندرکاران آموزش و پرورش، هنوز این سوالها مطرح است : تمرین چه نقشی در فرایند یادگیری دارد؟ آیا پیشرفت یادگیری مستقیما تابع تکرار است؟ اگر چنین نیست، شرایط تمرین و تکرار چیست؟ مساعدترین موقعیت برای تمرین کدام است؟ تکالیف تکراری مدارس میتواند برای شاگردان مفید باشد یا نه؟
در پاسخ به سوالات مطرح شده باید گفت: تاثیر تمرین و تکرار در کل فرایند یادگیری و حیطههای مختلف آن بویژه در حیطه روانی - حرکتی ، انکار ناپذیر است. همه این ضربالمثل قدیمی در کار نیکو کردن از پر کردن است،را شنیدهاند و واقفند که بازی روی یخ یا رانندگی فقط در نتیجه تمرین و تکرار یاد گرفته میشود. و اگر تکرار نشوند، دیر یا زود به دست فراموشی سپرده خواهند شد.
ولی این نکته نیز غیر قابل انکار است که کیفیت اجرای تمرین ، مقدار و زمان آن نقش بسیار مهمی در تثبیت یا عدم تثبیت رفتار دارد. چنانکه آزمایشهای متعدد نشان داده است، اجرای تمرین در زمان غیر متمرکز ، اثر یادگیری بیشتری نسبت به اجرای تمرین در زمان متمرکز دارد. مثلا شاگرد موضوع مورد یادگیری را در دو تمرین بیست دقیقهای ، زودتر از یک تمرین چهل دقیقهای یاد میگیرد. از همین رو ، تمرین و تکرار موثر باید شرایط و ویژگی خاصی داشته باشد، از جمله اینکه باید منظم و مرتب و طول دورههای آن مناسب باشد و در شرایط واقعی و طبیعی انجام پذیرد.
اگر شاگرد در اوضاع و احوال ساختگی و غیر طبیعی تمرین کند، مطلع شود. زیرا اطلاع از پیشرفت ، او را به کوشش وا میدارد. تمرین نباید بیش از حد طولانی و خستگیآور باشد. هر گاه عملی به طور سریع و متوالی تکرار شود ، اغلب موجب کاهش کارایی تمرین میشود. به این معنی که شخص در انجام دادن آن عمل به تدریج کندتر و ضعیفتر میشود، تا اینکه سرانجام از انجام دادن آن سرباز میزند. در واقع خستگی یادگیری را کاهش میدهد.
منبع : www.roshd.ir - رشد
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
راه های موفقیت در تحصیل
سعی کنید در ایام تابستان ، کتابهای علمی و کتابهای مربوط به رشته ی تحصیلی یا شغلی که دوست دارید ، بخوانید و اطلاعات عمومی قوی در هر زمینه ای(مخصوصادر زمینه های مورد علاقه تان) داشته باشید. مثلاوقتی کسی از شما پرسید ، می خواهی چه کاره شوی؟
۱) سعی کنید در ایام تابستان ، کتابهای علمی و کتابهای مربوط به رشته ی تحصیلی یا شغلی که دوست دارید ، بخوانید و اطلاعات عمومی قوی در هر زمینه ای(مخصوصادر زمینه های مورد علاقه تان) داشته باشید. مثلاوقتی کسی از شما پرسید ، می خواهی چه کاره شوی؟ و یا چه رشته ای را دوست داری؟ باید بتوانید ، بی درنگ و با ارائه ی اطلاعات موثق و منطقی ( نه بر اساس حرف عامه ی مردم ) به او پاسخ دهید
۲) با پیش مطالعه ی قبلی سر کلاس درس حاضر شوید. همیشه سر کلاس ، حرفی برای زدن داشته باشید.
۳) با یک روحیه ی فعال و شاداب سر کلاسهای درس شرکت کنید. با همکلاسی های خود رقابت سالم داشته باشید و سعی کنید در یادگیری دروس به هم کنید تا دست آخر خدا هم به شما کمک کند.
۴) با دقت و تمرکز فراوان به درس گوش کنید و هر جایی که ابهامی بود، از معلم خود (نه از دانش آموزان دیگر) بپرسید. نگذارید اشکالات و ابهامات، در ذهن شما انباشته شوند و بزودی تبدیل به یک ضعف علمی بزرگ شوند.
۵) درس هر روز را همان روز در خانه بخوانید و کمی از تمرینهایش را حل کنید.
این کار کمک می کند ، مطلب کاملادر ذهن شما حک شود ، چون تازه آنرا آموخته اید و یادگیری اولیه، کاملادر ذهنتان وجود دارد ، پس با یک مرور بلافاصله ،مراحل یادگیری در ذهن را کامل می کنید.
۶) سعی کنید متن کتاب را خوب بخوانید و مثالها و تمرینها را بدون توجه به حل آنها، خودتان حل کنید. (استفاده از حل المسائل ، فقط به افرادی که غیر حضوری درس می خوانند ، توصیه می شود) اگر کسانی که فرصت شرکت در کلاسها و استفاده از معلم و همشاگردیها دارند ،
از حل المسائل ها استفاده کنند ، به جز ضرر(تنبلی ذهن ، عدم تلاش کافی برای یافتن جواب ، کاهش روحیه ی خلاقیت و ارائه ی راه حل های جدید و ابتکاری و ) ، چیزی عایدشان نخواهد شد.
۷) دروس برنامه ی فردا را مرور کنید و همیشه با آمادگی کامل برای امتحان کلاسی یا درس جواب دادن، سر کلاس حاضر شوید.
۸) سعی کنید عادت کنید که شبها زود بخوابید و صبح زود از خواب بیدار شوید تا هیچگاه دیر به مدرسه نرسید.(با این کار هم به همه ی کارهایتان می رسید و هم همیشه سرحال و شاداب و پرانرژی خواهید بود.). بهتر است هر روز صبح حتی اگر شده ۱۰ دقیقه با موسیقی نرمش کنید ، تاثیر اعجاب انگیزی در روحیه ی شما خواهد داشت.
۹) در اوقات فراغت(زنگهای تفریح ، زنگهای بیکاری و ) در مدرسه، دروس را برای یکدیگر توضیح دهید.( این روش بسیار خوبی است برای اینکه بفهمید که خودتان هم درس را فهمیده اید یا نه؟ و هم دیگران از معلومات شما استفاده می کنند، در ضمن این کار باعث می شود احساس خیلی خوبی نسبت به خود و کلاس و درس و مدرسه داشته باشید.)
۱۰) قبل از هر امتحان ، سوالات امتحانی سالهای گذشته ی هر درس را گیر بیاورید و در خانه ، به صورت آزمایشی امتحان دهید.
۱۱) اهمیت شرط معدل(چه در کنکور، چه در شرایط پذیرش مدارس و موسسات مختلف چه در استخدام در ادارات و شرکتهای مختلف و ) کاملاواضح و آشکار است .
پس سعی کنید با حداکثر معدل ممکن، دیپلم بگیرید. البته این مسئله نباید باعث شود که شما فکر کنید ارزش نمره از فهم و یادگیری دقیق مطلب بیشتر است و دنبال راههای بگردید که به هر قیمتی که شده نمره تان بالا شود، نه!!!
نمره ی بالا همراه یادگیری کامل مطالب ارزشمند است وگر نه دیر یا زود (سر جلسه ی کنکور) دست شما رو خواهد شد!
۱۲) سعی کنید همین الان ، به این مسئله که هدفتان از درس خواندن و ادامه تحصیل و چیست ، خوب فکر کنید و برای این سوالات پاسخهایی داشته باشید که برای شخص خودتان (نه برای آشنا و در و همسایه و فامیل) قابل قبول باشد ، بعد بر اساس این پاسخها ، اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را بنویسید و برای رسیدن به تک تک آنها دنبال راه حل بگردید.
با این کار، هیچوقت انگیزه ی خود را در طول تحصیلات از دست نخواهید داد و همیشه انرژی لازم برای درس و کار را خواهید داشت.
۱۳) از همین الان(از دوران دبیرستان) ، استفاده از جدول برنامه ریزی را آغاز کنید تا بتوانید مهارتهای مدیریت زمان خود را افزایش دهید.
۱۴) همیشه سعی کنید به تغذیه ، خواب، ورزش و تفریح سالم اهمیت دهید تا بدنتان همیشه سالم و با نشاط باشد ،(شما می توانید یک فعالیت ورزشی مورد علاقه تان را در کنار درستان داشته باشید و آن فعالیت یکی از اوقات تفریح و شادابی شما باشد) زیرا که به تبعیت آن ، ذهن و فکرتان هم همیشه باز و آماده برای دریافت و ثبت اطلاعات ، خواهد بود.
۱۵) یادتان باشد، تست یک وسیله ی آزمایشی است نه آموزشی!
یعنی شما تست می زنید که ببینید مطالب آن درس را خوب یاد گرفته اید و با نکاتی که از متن کتابها بیرون کشیده اید ، می توانید تست بزنید یا نه؟
اول تست نزنید تا بعد با مراجعه به پاسخ تشریحی ، بخواهید نکته ی آنرا یاد بگیرید ، بلکه اول کتاب را در حد عالی بخوانید بعد برای آزمودن معلومات خود تست بزنید .
البته می توانید نکات استخراج شده از تستها را هم به طور کلی یادداشت کنید و بعداآنها را مرور کنید.
آیلر قزل
منبع:اینترنت
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
برنامه ریزی برای آموزش انشا
آزمون تصویری زبان یا pslt و آزمون زبان نوشتاری دو ابزار هنجار مرجع هستند که در آن دانش آموزان باید نمونه های نوشتاری خود را ارایه کنند.
در آزمون تصویری زیان pslt دانش آموزان داستانی را درباره تصویر یک پسربچه در حال بازی می نویسند. بخش هایی از نوشته دانش آموز مثل تعداد کلمات، تعداد جملات، صحت ترکیب و میزان انتزاعی بودن جملات مورد ارزیابی و قضاوت قرار گرفته و با نمرات هنجار مقایسه می شوند.
در آزمون زبان نوشتاری از دانش آموز خواسته می شود نمونه ای از نوشته خود را درباره شرایط کارتونی که ماجرایی فضایی را دنبال می کند ارایه دهند. از طریق ارزیابی نوشته دانش آموزا به خزانه واژگان و رشد توانایی دانش آموز در پاراگراف بندی، نحوه شروع و خاتمه متن و غیره نمراتی داده می شود. دانش آموزانی که در این آزمون ها نمرات پایینی دریافت کنند احتمالا به آموزش بیشتری نیاز دارند و واجد دریافت آموزش جبرانی هستند.
انشا را اینگونه به کودکان ناتوان یادگیری آموزش دهیم
چه مداخلاتی در رفع مشکلات انشا موثر هستند؟
برخی معتقدند که آموزش جنبه های مکانیکی نوشتن باید حذف شود، چون مانع بروز خلاقیت دانش آموزان می گردد. در واقع آموزش نوشتن باید به نحوی باشد که افراد را تشویق کند تا عقایدی که میخواهند را بازگو کنند و در عین حال جنبه های اساسی نوشتاری را نیز فراموش نکنند .زیرا این جنبه ها برای برقراری یک ارتباط روشن و صریح ضروری است .برنامه ها باید ابعاد خاصی از دستور زیان را آموزش دهند .به طور کل مهارت های مکانیکی نیابد بر آموزش ارتباط برقرار کردن به وسیله نوشتار سایه افکند.
یکی از رویکردها در زمینه آموزش نوشتن این است که دانش آموزان در ابتدا باید تصاویری را از روزنامه ها و مجلات ببرند و برای هریک از تصاویر بریده شده عنوانی بنویسند. در مرحله بعد معلم آن ها را راهنمایی می کند که هر تصویر را با یک جمله توصیف کنند. سپس این دانش آموزان باید مطالب توصیفی دو جمله ای بنویسند. که در این مرحله است که به آن ها قواعد نگارشی و دستور زبان نشان داده می شود. و در مرحله چهارم کودکان برای تصویرها توصیف های سه جمله ای یا طولانی تر می نویسند. البته ضرورتی ندارد که جملات نوشته شده حتما به یکدیگر ارتباط داشته باشند. در مرحله پنجم از آن ها خواسته می شود که به طور موضوعی مطلب بنویسند.
بر اساس تحقیقات انجام شده در مورد نوشتن میتوان توصیه های چندی را درباره آموزش ارایه داد.
دانش آموزان باید آنچه را می خواهند بنویسند ابتدا برنامه ریزی کنند. برنامه ریزی می تواند نکته برداری ساده تا تهیه نمودارها یا خلاصه ها را دربر بگیرد.
دانش آموزان باید برنامه هایشان را به مواد نوشتاری تبدیل کنند. این کار باید عمدتا بر تبدیل یک کار نوشته شده به یک پیش نویس متمرکز باشد.
دانش آموزان باید آنچه را که نوشته اند ویرایش کنند. ویرایش باید از طریق خواندن دوباره آن صورت گیرد تا ببینند آنچه را که می خواسته اند به زبان بیاورند بیان کرده اند یا نه. سپس اشکالات آن را رفع کنند.
شش اصل که متخصصان به منظور جلوگیری از مشکلات نوشتاری مد نظر قرار داده اند:
ارایه آموزش نوشتاری موثر
ارایه آموزش نوشتاری به منظور رفع نیازهای فردی کودکان با ناتوانایی یادگیری
مداخله زودهنگام و انجام تلاش مداوم و منسجم در بهبود مهارت های نوشتاری کودک
داشتن این تفکر که همه کودکان نوشتن را می آموزند.
شناسایی و توجه به موانع تحصیلی و غیر تحصیلی نوشتن و موفقیت های تحصیلی
استفاده از ابزارهای فناوری برای بهبود عملکرد نوشتن.
در مداخله ی آموزش بیان نوشتاری به دانش آموزان آموزش داده می شود که چگونه سر سطر هر پاراگراف بنویسند، چگونه از جملات موضوعی استفاده کنند، چگونه مجموعه ای از حوادث را توصیف کنند و چگونه تولیدات نوشتاری خود را بر اساس انواع ویژگی های نوشتاری ارزیابی کنند.
انشا را اینگونه به کودکان ناتوان یادگیری آموزش دهیم
ایجاد راهبرد خودتنظیمی
در این رویکرد معلمان راهبردهایی را برای برنامه ریزی یا بازبینی متنها آموزش می دهند. آن ها رویکردهای خودگردان شامل: هدف گذاری، خودنظارتی ، خودآموزی و خود تقویتی را آموزش می دهند. معلمان می توانند با استفاه از ایجاد راهبرد خود تنظیمی راهبردهایی از قبیل برنامه ریزی، سازمان دهی نوشتن، ویرایش و بازبینی را تعلیم دهند. همچنین می توانند نوشتن حروف بزرگ، سازمان دهی، نقطه گذاری و هجی کردن را تعلیم دهند.
دانش آموزان هنگام نوشتن راهبردهای زیادی را فرامی گیرند بعضی از این راهبردها عبارتند از:
جمله نویسی: دانش آموزان می آموزند چگونه جملات ساده، مرکب، و پیچیده تشخیص دهند.
پاراگراف نویسی: دانش آموزان می آموزند چگونه ایده ها را خلاصه کنند، یک دیدگاه را انتخاب کنند و برای ساختن یک پاراگراف کامل عقایدشان را پشت سر هم قرار دهند.
تصحیح کردن: دانش آموزان می آموزند چگونه نوشته های خود را اصلاح کنند و اشتباهات خود را در متن پیدا کنند.
موضوع نویسی: دانش آموزان میآموزند چگونه یک موضوع پنج پاراگرافی بنویسند.
تقویت
این موضوع کاملا تایید شده است که پاداش دادن بر عملکرد نوشتاری دانش آموزان تاثیر مثبت دارد. هرچه معلمان نوشتن کلمات را بیشتر تقویت کنند، دانش آموزان کلمات بیشتری را می نویسند. هنگامی که به استفاده بیشتر از افعال اقدامی پاداش داده می شود، دانش آموزان افعال بیشتری را در نوشته هایشان به کار می برند (دویدن چرخیدن و پرتاب کردن افعال اقدامی هستند، اما فکر کردن و خواستن جز این افعال نیستند) هنگامی که به کار بردن کلمات متنوع تقویت شود، دانش آموزان در نوشته هایشان واژگان بیشتری به کار می برند. با وجود این تقویت بخشی از نوشتن بر عملکرد بخش های دیگر تاثیر ندارد. بنابراین سیستم پاداش دهی باید به گونه ای باشد که در بهبود ابعاد گوناگون نوشتن تاثیر بگذارد.
دستور زبان داستانی
دستور زبان داستانی یکی از فنون موثری است که نقش ارزنده ای در کمک به دانش آموزان با ناتوانایی های یادگیری در نوشتن انشاهای بهتر دارد. روش دستور زبان داستانی به آموزش اجزای اساسی داستان (یا یک مقاله) به دانش آموزان و دادن یک چهارچوب به آن ها به عنوان بخشی از مرحله برنامه ریزی که در نوشتن آثارشان به کار می بند گفته می شود. این روش رویه نوشتن را تسهیل می کند. این روش از نظر اجرایی ساده است و به دانش آموزان در تولید آثار نوشتاری با کیفیت بالا کمک می کند.
فنون شناختی-رفتاری
طرفداران رویکردهای شناختی – رفتاری ناتوانایی یادگیری اغلب توصیه می کنند که معلمان هنگام تدوین برنامه های آموزشی برای بهبود نوشتن روش های مختلف مانند دستور زبان داستانی، ویرایش به کمک همسالان و خود ارزیابی را با هم ترکیب کنند. خودارزیابی و خود نظارتی تکنیک های موثری هستند. زمانی که دانش آموزان درباره نوشته هایشان بازخورد دریافت می کنند نوشته های آن ها به طور شگفت انگیزی بهبود پیدا می کند.
همان طور که گفته شد دانش آموزان با ناتوانایی یادگیری اتواع مشکلات را در دستخط نوشتن املا و عبارات نوشتاری دارند .تمرین های آموزش موثر در دستخط بر سرمشق دهی معلمان و تمرین دانش آموز تاکید می کند. در مقالات بعدی به مشکلات املانویسی دانش آموزان خواهیم پرداخت
توجه :
حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر
برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :
.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
علل ضعف دانش آموزان در انشاء نویسی
انشاء فرزند اندیشه است، فعالیت ذهنی بسیار پیچیده ای است که به مراتب از خواندن دشوارتر است. نوشتن در گرو خلاقیت ذهنی و مستلزم تخیل و تفکر و رشد و فهم آدمی است.
به گزارش وبلاگ گروهی از دانشجویان تربیت معلم شهید پاکنژاد یزد، درس انشاء یکی از مواد مرتبط با ذهنیت وخلاقیت ذهنی، تصویرسازی و صحنه آفرینی است. اهمیت آن در برنامه های درسی دوره های مختلف به قدری است که می توان آن را زمینه ساز یادگیری خلاق عادت به تفکر، تأمل و تدبر دانست. به ویژه آن که بیشتر
پژوهش ها ارتباط میان درس انشاء و عادت مطالعه را مورد تأیید قرار داده اند.پایه و اساس هر نوشته ای حروف و جملاتی است که در مدارس آموزش داده می شود. درس انشاء یکی از مفیدترین ابزارهای آموزش نوشتن است.
انشاء از نظر کاربردی در زندگی دانش آموزان نقش بسزایی دارد، زیرا بخش بزرگی از ارتباطات در محیط مدرسه و خارج از آن از طریق نوشتن فراهم می شود.دانش آموزان به وسیله انشاء می توانند با ترکیب کردن آموخته های خود اثری نو به وجود آورند و از آن لذت ببرند. ساعات انشاء باید برای معلمان و دانش آموزان خوشایند و دلپذیر باشد.
انشاء می تواند به دانش آموزان نیروی ابتکار و ابداع بدهد. پس به وسیله انشاء دانش آموزان می توانند از استعدادهای نهفته خویش اطلاع حاصل کنند و بتوانند استعدادهای بالقوه خویش را شکوفا کنند.
وقتی به نوشته های دانش آموزان توجه می کنیم معلوم می شود که آنان در نوشتن مشکل دارند و نمی توانند مکنونات قلبی خویش را آن طور که باید با قلم وصف کنند
. در سایر دروس که وابسته به انشاء و هنر نویسندگی دانش آموزان است، شاید علل ضعف بر اثر مشکلات درس انشاء باشد و اگر از خود دانش آموزان علت پرسیده شود، چنین اظهارمی دارند که بحثها و فرمول هایی که در کلاس توسط معلم ارایه می شود را متوجه نمی شویم. وجود چنین مشکلی دلالت بر مشکل اصلی و ضعف اساسی در ماده درسی انشاءاست.
چرا انشاء در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته است؟ چرا عادت به مطالعه از سوی والدین و معلمان در میان کودکان و نوجوانان برانگیخته نمی شود؟ آیا موانع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی سد راه این مسأله است؟ یا عادت ها و قراردادهای نادرست نظام آموزشی در بها ندادن به این مفهوم موجب بروز چنین پدیده ای شده است.
کمتر کودک یا نوجوانی می توان یافت که خود انگیزه و توانایی نوشتن داشته باشد، در این صورت یا وجود چنین ماده ای در برنامه های تحصیلی زیادی است یا جذابیت خلاقی که باید زمینه ساز درسی باشد، نادیده انگاشته می شود. چرا هنوز تعداد زیادی از دانش آموزان حتی در دوره های تحصیلی بالاتر به احتمال زیاد در جمله نویسی ناتوان هستند؟ از همه مهمتر این که به چه علت در نظام آموزش متوسطه درسی مستقل به نام انشاء گنجانده نشده است؟
آیا صرفاً اختصاص دادن چهار یا پنج نمره از درس زبان فارسی (آیین نگارش) آن هم در حد بسیار ساده جبران این همه کمبود را می کرد؟با اینکه در تمامی مواد درسی و دوره های تحصیلی درس انشا کاربرد دارد، اما متأسفانه چندان جایگاهی برای خود پیدا نکرده است، و تنها در درس آیین نگارش یا دستور زبان فارسی حدود پنج نمره و آن هم با عنوان نگارش در نظر گرفته شده است و می توان گفت که در این مورد نیز بیشتر دبیران مدارس سلیقه ای عمل می کنند. دانش آموزان حتی از نوشتن یک نامه معمولی یا در تنظیم یک تقاضا عاجز هستند، این امر نشانگر ضعف در انشاء یا آشنایی با دستور زبان فارسی است.درک نکردن معنی و مفهوم لغات، ضعف پایه تحصیلی دانش آموز، مطالعه نکردن کتاب های غیردرسی، کم توجهی مسئولان، نبود کتاب درسی ویژه انشا و در بعضی از مدارس و مناطق کمبود کتاب های غیردرسی و بالابودن قیمت آن و ناتوانی عده ای از دانش آموزان در خرید کتاب از عــمده مـشکـلات درس انشاء و علل ضعف دانش آموزان در این درس است.حتی راهنمایان تعلیماتی و مسئولان آموزشی در بازدیدهای خود از آموزشگاه ها کـمتر بـه درس انشا توجه کرده اند.
انواع انشاء
انشا را از نظر طرح موضوعات مختلف به چهار نوع تقسیم کرده اند انشاء وصفی ، انشاء نقلی ، انشاء تحقیقی ، نامه نگاری.
۱-انشاء وصفی : وصفی از کلمه وصف است ، یعنی تعریف کردن کسی یا چیزی یا صحنه ای است که شخص درباره چیزهایی که مشاهده می کند و در محیط خود می بیند قلم فرسایی کرده و آنها را چنانکه هست توصیف کند در این نوع انشا لازم است که نویسنده تمام خصوصیات آنچه را که دیده یا می بیند با دقت در نظر بگیردتا به خوبی از عهده وصف آن برآید مانند یک نفر نقاش که کیفیت و چگونگی اشیاء را نقش می کند، شخص نویسنده آن ها را مجسم می سازد .
تمام اشیایی که در محیط خود می بینیم ممکن است موضوع انشا وصفی قرار گیرد مانند : تخته سیاه ، میز ، صندلی ، اتاق ، مدرسه ، خانه ، مناظر طبیعی مانند : بهار ، پاییز ، جنگل ، دریا ، صحرا ، طلوع ، و غروب آفتاب ،خورشید و ماه هم چنین وصف دوستی که با او مصاحبت و مجالست داریم و غیره . در این نوع انشاء ابتدا از کلیات یعنی قسمت های مهم شروع کرده و به جزئیات ختم می دهیم مثل یک نفر نقاش که ابتدا حد و محیط و کادر کار خود را ترسیم پس از آن به جزئیات می پردازد.
۲-انشاء نقلی : نقلی ازکلمه نقل است، و نقل یعنی بیان کردن سخن یا قول کسی برای دیگران ، یاشرحوحکایت نمودنکلیهیا خلاصهای ازتاریخچه زندگیوسرگذشت کسی.
پس موضوعی که به نقل و بیان سرگذشت کسی یا زندگی نامه برخی از اشخاص مربوط است ، آن را موضوع نقلی می گویند . مثل این موضوع : «خلاصه ی زندگی حضرت امام حسین ( ع ) را بنویسید » یا : «امیر کبیرکه بود و چه خدماتی به کشور ایران نمود ؟ »
در این قبیل انشاء ها باید قبلاً برای خواندن کتاب های مناسب و دست یافتن به منابع و مآخذ، آگاهی هایی به دست آوریم و سپس به نوشتن انشا بپردازیم.
۳-انشاء تحقیقی : اگر بخواهیم درباره ی حقایق و واقعیاتبرخی از مسایل زندگی از قبیل : مسائل شخصی ، اجتماعی ، علمی ، ادبی ، فرهنگی ، سیاسی ، مذهبی ، اقتصادی ، صنعتی و کشاورزی و…تحقیق نماییم و نتیجه تحقیقات و بررسی های خود را به وسیله نوشتن به دیگران گزارش دهیم، این نوشته را انشای تحقیقی می نامند. مثال این موضوع «در مکتب های سیاسی جهان تحقیق کنید و بنویسید که کدامیک از این مکتب ها می تواند متضمن سعادت جوامع انسانی باشد » یا مثل این موضوع «با توجه به وضع اقتصادی و امکانات صنعتی و کشاورزی کشورمان ایران ، تحقیق کنید که آیا صنعت برای کشورمان بیشتر ضروری است یا کشاورزی یا هر دو ؟»
۴-نامه نگاری : نامه نگاری یا مکاتبه نیز مانند انشا نویسی ، با اهمیت ترین و ضروری ترین هنری است که باید آن را یاد گرفت و با فراگیری این هنر ارزنده ، بر ارزش های انسانی و اجتماعی خود افزود . موضوع نامه نگاری نوعی از انشا است که انسان مقاصد خود را به اشخاص یا به هیات ها می نویسد . نامه نگاری را به دو قسمت متمایز تقسیم کرده اند:
۱-نامه های خصوصی که به دوستان و آشنایان و افراد خانواده و بزرگتران و غیر اینان نوشته می شود.
۲-نامه هایی که به هیات ها یا ادارات ، بنگاه ها ، شرکت ها و وزارتخانه ها نوشته می شود.
دلایل ضعف انشاء
- اختصاص دادن ساعت درس انشاء به سایر دروس در بعضی از مدارس در ضعف انشای دانش آموزان تاثیر دارد.
- نبودن ملاک استاندارد برای تصحیح و نمره گذاری انشاء در ضعف انشاءنویسی دانش آموزان مؤثر است.
- ضعف روخوانی فارسی در مشکل انشاءنویسی تأثیر دارد.
- نشناختن حروف توسط بعضی از دانش آموزان در ضعف انشاء تأثیر گذاشته و موجب می شود دانش آموزان از همان ابتدا نتوانند در این درس پیشرفت کنند.
- ضعف دانش آموزان در درس جمله نویسی پایه دوم، در ضعف انشا نویسیپایه ها ی بعدی تأثیر بسزایی دارد.
- کم سوادی و بی سوادی برخی از والدین
- نهادینه نشدن فرهنگ مطالعه کتاب های غیر درسی
- تکلم معلمان مناطق دوزبانه به زبان محلی و بومی
- تکراری بودن موضوعات
- فقدان معیار مناسب ارزشیابی
- عدم فعالیت و برنامه ریزی معلمان در کلاس
- مناسب نبودن موضوعات با خصوصیات رشدی و ذهنی فراگیران
- اطلاع نداشتن فراگیران از روش های انشاء نویسی.
مشکلات نوشتن انشاء در دوره ابتدایی
- نداشتن مطلب
- توسعه نیافتن کتابخانه دبستان و کلاس
- شرکت ندادن بچهها در مجالس عمومی،سخنرانی، گردش ها و بازدیدهای علمی سطح آگاهی آنها را کاهش میدهد .
- فراهم نکردن زمینههای مساعد و واقعی برای اجبار به نوشتن مانند شرکت در تهیه روزنامهدیواری،نوشتن نامه و دادن پیام کتبی به خانواده
- کمبود گنجینه لغات کودکان
- نیاموختن کلمات هم خانواده،متشابه و متضاد و افزایش لغات دانش آموزان
- فقدان آشنایی به سبک و الگوی خاص که بهترین نمونه همان متون کتاب های فارسی است.
- عدم تطابق موضوع انشاء با سن و فهم و علاقه کودکان
- نبود توانایی در ترکیب کلمات و بیان احساس فکر
- عدم آشنایی دانشآموز با چگونگی شروع انشاء
پیشنهادات
۱-داستان نویسی با کلمات مرتبط
۲-ادامه دادن متن بصورت داستانی
۳-نوشتن داستان برای یک تصویر
۴-جایگزینی کلمه به جای کلمات یک متن و بازنویسی متن مورد نظر
۵-تاکید بر افزایش مطالعه کتب غیر درسی مفید
۶-آشنایی فراگیران با کتب غیر درسی و انواع سبک ادبی
۷-آموزش نامه نگاری به فراگیران
۸-آموزش انواع مکالمات شفاهی به فراگیران
۹-تعریف معیارهای مناسب برای ارزشیابی.
۱۰-نوشتن داستان نقاشی خود توسط فراگیران.
۱۱-نوشتن یک متن ساده نمایشنامه توسط فراگیران و اجرای آن در زنگ هنر.
۱۲-ساعات درس انشا در برنامه هفتگی مدارس افزایش یابد.
۱۳-دبیران ادبیات برای شرکت در دوره های کارآموزی و تقویت بنیه علمی در زمینه نگارش و دستور زبان فارس تشویق شوند.
۱۴-تشویق بیشتر و دادن اختیار به مدیران و دبیران تا در صورت احساس ضعف درس انشا کلاس تقویتی تشکیل بدهند.
۱۵-برگزاری مسابقات نوشتاری در مدارس و تشویق دانش آموزان برای شرکت در این مسابقات.
۱۶-نوشتن انشا در کلاس صورت حتی اگر ۳ الی ۴ سطر هم باشد.
۱۷-بعد از نوشتن انشا ، یکی یکی از دانش آموزان بخواهیم تا انشای خود را بخوانند.
۱۸- چون پرورش تخیل در کودکان خیلی قوی است و به داستان های خیالی و فضایی علاقه فراوان دارند بنابراین سعی شود موضوعات انشا به صورت داستانی انتخاب شود.
۱۹- برای دانش آموزان قصه ای بخوانیم بعد از آنها بخواهیم خود را به جای یکی از شخصیت های قصه قرار دهند و برای ما قصه شنیده را خلاصه نویسی نمایند.
۲۰-تمامی موضوعات فصل ها را می توانیم در قالب داستان و به زبان بسیار ساده و کودکانه شروع و ادامه دهیم.
نتیجه گیری
نکته مهمی که معلمان در زنگ انشا باید مدنظر قرار بدهند ، نوشتن انشاء در کلاس و در حضور معلم است نه در منزل . اگر این روند در مدارس پیگیری شود ، دانش آموزان در پایه های بالاتر نوشته های قوی خواهند داشت و این قدرت نوشتاری باعث پیشرفت تحصیلی نیز خواهد شد.شیوه داستان نویسی و داستان گویی می تواند از بهترین روش های آموزش انشاء در دوره ابتدایی باشد .
در صورتی که روش داستان نویسی توام با علاقه و دقت دانش آموزان شود ، مناسب ترین شیوه نگارش انشا بوده و قوه تخیل و گنجینه لغات آنها را بالا برده و در جهت پیشرفت تحصیلی نیز در بلند مدت موثر خواهد افتاد.
منابع
حسینی نژاد ، سیدحسین ، انشا ، دیدگاه ها و روشها ، انتشارات لوح زرین ، چاپ چهارم ۱۳۸۲
حاجی آقالو ، عباس ، مزاحم ها و مراحم های درس انشا ، انتشارات لوح زرین ، ۱۳۸۰
روش تدریس فارسی دوره ابتدایی , ویژه دانشجویان مراکز تربیت معلم ، ۱۳۸۵
مجله رشد آموزش ابتدایی ، ماه های دی و بهمن ۱۳۸۲
سخنان ارائه شده از استاد دانشگاه و تجربیات خودم در کلاس درس
تهیه کننده: عباس عامری هفتادر
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
ارزش و مقام معلم
شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد كه بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یكی از آن معلمان راستین است كه اولاً با نگاه تركیبی به همه معارف بشری نظر می كند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را كامل می سازد . به همین مناسبت روز شهادت این بزرگ مرد فرزانه (12 اردیبهشت )را روز معلم نامیدند
هنر معلمی:
معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:
اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: 1ـ 5) بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.
در این آیات خداوند، خود را ?معلم? می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است. مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش
داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:
چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد
از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.
شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند می فرماید:
خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار می رفت، شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر ?الاکرام? بیان شده است. چنین تعبیری می فهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه او، یعنی علم و دانش هم طراز است.
به همین جهت امام خمینی (ره) می فرمود:
معلم اول خدای تبارک و تعالی است ..... به وسیله وحی؛ مردم را دعوت می کند به نورانیت؛ دعوت می کند به محبت؛ دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای انسان است.
معلّمی برتر از شهادت
حضرت امام جعفر صادق (ع) می فرمایند:? هنگامی که روز قیامت شود، خداوند تمام انسان ها را جمع می کند و چون ترازوی اعمال نهاده شد و خون شهیدان را با مرکب قلم عالمان و معلمان بسنجند، ارزش مرکب آنان بر خون شهیدان فزونی خواهد داشت ?. این ارزش بدان جهت است که شهیدان در سایة علم و تربیت معلمان و تعلیم شایستة آنان به خدا راه یافته و لیاقت شهادت نصیبشان شده است.
توصیه امام سجاد (ع) به دانش آموزان
امام سجاد (ع) در زمینة حفظ حقوق معلم می فرماید: ? حق معلم بر تو آن است که همواره، با دیدة تعظیم و تکریم به او بنگری، مجلس او را گرامی بداری و به سخنانش با دقت گوش دهی، رو به جانب او بنشینی و صدایت را در حضورش بلند نکنی ?.
لزوم دلسوزی معلم نسبت به شاگرد
مرحوم شهید ثانی در مورد لزوم دلسوزی معلم نسبت به شاگرد می نویسد: ? معلم باید دربارة شاگردان، خواهان اموری باشد که نسبت به آنها، در خود احساس علاقه و دوستی کند. و از هرگونه شر و بدی که برای خویش نمی پسندد برای شاگردانش نیز نپسندد؛ زیرا این گونه دلسوزی و برابر اندیشی نسبت به شاگردان، حاکی از کمالِ ایمانِ معلم و حُسن رفتار و برادری، نمایانگر روح تعاون و همبستگی معلم نسبت به آنان می باشد? .
حقوق معلم در آینة فرمایشات حضرت سجاد (ع)
حضرت سجاد (ع) در فرمایشات خود سفارش بسیاری در حفظ حقوق معلم از سوی شاگردان دارند و می فرماید:? حق کسی که عهده دار تعلیم توست آن است که او را بزرگ شماری و مجلس او را سنگین بداری و نیکو به وی گوش فرا دهی و روی خود را بر او کنی و با او بلند سخن نگویی و کسی را که از او چیزی می پرسد تو پاسخ ندهی و بگذاری که خود او پاسخ گو باشد و در مجلس او با هیچ کس به صحبت ننشینی و در محضر او بدگویی از کسی نکنی و اگر از او در نزد تو بدگویی شد از او دفاع کنی و عیب پوشش باشی و فضایل و مناقب او را آشکار کنی و با دشمنش همنشینی نکنی و با دوستش دشمنی نورزی؛ پس چون چنین کردی، فرشتگان خدای تعالی به سود تو گواهی خواهند داد که مقصد و مقصود تو از او و فرا گرفتن دانش او فقط برای خدا بوده نه به خاطر مردم ?.
داستانی زیبا از رابطه شاگرد و معلم:
بهترین نوع این رابطه که سرشار از ادب و فروتنی است، در داستان حضرت موسی (ع) به عنوان شاگرد و حضرت خضر (ع) در مقام معلم ـ نمود دارد. موسی (ع) مأمور شد تا از بنده ای صالح به نام خضر (ع) کسب علم کند. قرآن آغاز گفت و گوی این معلم و شاگرد را این چنین بیان می کند:
قال له موسی هل اتبعک علی ان تعلمن مما علمت رشداً * قال انک لن تستطیع معی صبراً * و کیف تصبرعلی ما لم تحط به خبراً * قال ستجدنی ان شاء الله صابراً و لا اعصی لک امراً * قال فان اتبعتنی فلا تسئلنی عن شی ءٍ حتی احدث لک منه ذکراً. (کهف: 66 ـ 70) موسی به او گفت: ?آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده که مایه رشد است به من بیاموزی؟ گفت : ?تو هرگز هم پای من نمی توانی صبر کنی و چگونه در مورد چیزهایی که از آن شناخت نداری، شکیبایی می کنی؟? گفت: ?اگر خدا بخواهد، مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچ کاری
نافرمانی تو نمی کنم?. گفت: اگر به دنبال من آمدی، چیزی از من مپرس تا خودم از آن با تو سخن بگویم.?
معلمی در کلام امام خمینی (ره):
نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند. تمام ملت باید معلم باشند؛ فرزندان اسلام تمام افرادش معلم باید باشند و تمام افرادش متعلم.
معلم در سخنان مقام معظم رهبری:
دست توانای معلم است که چشم انداز آینده ما را ترسیم می کند. اگر می بینید که امیرمؤمنان، مولای متقیان علی (ع) می فرماید: ?من علمنی حرفاً فقد صیرنی عبداً؛ هرکس چیزی به من بیاموزد، مرا غلام خویش کرده است.? این بیان برای ما درس است تا معلمان، قدر
خود را بدانند و تشخیص دهند که چقدر، وجود آنها در سرنوشت یک ملت مؤثر است.
معلم در کلام استاد مطهری:
معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از خارج می آورید و آن قدر زیر این چوب ها و هیزم ها قرار می دهید که اینها کم کم
مشتعل شود.
مقام معلم
می توان در سایه آموختن گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیم پس، سویدای سواد آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیم از معلم جان روشن یافتیم
ای معلم چون کنم توصیف تو چون خدا مشکل توان تعریف تو
ای تو کشتی نجات روح ما ای به طوفان جهالت نوح ما
یک پدر بخشنده آب و گل است یک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترین آنکه دین آموزد و علم یقین
استاد شهریار
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
چکیده
آموزش، از شئون الهی است و خداوند، این ویژگی را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تربیت، به صورت یکی از سنت های نیک آفرینش در آمد. معلمی، کرامتی سترگ و تحفه ای آسمانی است که خداوند به انسان داده است. از زلال وجود معلم، نهال های تشنه دانش، در کویر نادانی سیراب می شوند. کوشیده ایم سیمای واقعی معلم را ابتدا از زلال کلمات بزرگان دین و سپس در قالب داستان ها و حکایت هایی آموزنده ترسیم کنیم تا شاید اندکی از مقام والای معلم قدردانی کرده باشیم.
معلمی از دیدگاه بزرگان
معلم از دیدگاه معصومان علیهم السلام
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله : «در میان صدقه هایی که مردم می دهند، هیچ صدقه ای ارزنده تر از یاد دادن علم و دانش نیست».
امام علی علیه السلام : «کسی که در مقام هدایت و آموزش قرار می گیرد، باید بیش از آموختن به دیگران، خود را پالایش روحی کند و ادبِ رفتاری اش، بیش از ادب گفتاری اش باشد».
امام سجاد علیه السلام : «اگر معلم وظیفه معلمی را بداند و به آن عمل کند، خداوند نعمت دانش را بر او بیشتر خواهد کرد».
معلمی در کلام امام خمینی رحمه الله
حضرت امام خمینی رحمه الله درباره مقام معلم می فرماید: «نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند. نقش معلم، بسیار حساس و مهم است و مسئولیت بسیار زیادی دارد. نقش مهمی است که همان نقش تربیت است که اخراج من الظلمات الی النور است. معلم، امانت داری است که [امانت او] غیر از همه امانت هاست؛ انسان، امانت اوست. امانت های دیگر را اگر کسی خیانت به آن بکند، خلاف کرده است، اما امانت اگر انسان باشد، اگر خدای نخواسته به این امانت خیانت شد، یک وقت می بیند خیانت به یک ملت است، خیانت به یک جامعه است، خیانت به اسلام است. معلم، امانت دار نسلی است که تمام مقدّرات یک کشور، به آن نسل سپرده می شود و تربیت شما باید همراه با تعلیم باشد».
معلمی در کلام مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری در مورد معلم می فرماید: «شما [معلم ها] در سر کلاس، نه فقط درسی که می دهید، بلکه نگاهی که می کنید، اشاره ای که می کنید، لبخندی که می زنید، اخمی که می کنید، حرکتی که انجام می دهید و لباسی که می پوشید، بر روی دانش آموز اثر می گذارد. ما به خودمان که مراجعه می کنیم، عمیق ترین احساسات و عواطف و حالات خودمان را اگر ریشه یابی کنیم، در انتهای خط، یک معلم را مشاهده می کنیم. معلم است که ما را می تواند شجاع یا جَبان، بخشنده یا بخیل، فداکار یا خودپرست، اهل علم و طالب علم و فهم و فرهنگ، یا منجمد و بسته و پای بند به تفکرات جامد بار بیاورد. معلم است که می تواند ما را متدین، باتقوا، پاک دامن، یا خدای ناکرده بی بندوبار، بار بیاورد. معلم چنین نقشی دارد. این ارزش معلم است و این تأثیر معلم است».
معلم اول و نخستین درس
معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت بی پایان الهی، نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی دانسته شده است و در آیات اول تا پنجم سوره علق، خداوند، خود را معلم می خواند. امام خمینی رحمه الله در این مورد می فرماید: «معلم اول، خدای تبارک و تعالی است... . به وسیله وحی، مردم را دعوت می کند به نورانیت، دعوت می کند به کمال، دعوت می کند به محبت، دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای انسان است».
داستان هایی از معلمان
گشاده رویی معلم
زنی از بانوان مدینه خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام رسید و پرسشی را مطرح کرد. حضرت پاسخ داد. او پرسش های دیگری کرد و باز حضرت پاسخ داد تا اینکه به پرسش دهم رسید و آن حضرت پاسخ فرمود. در آن لحظه، آن زن شرمنده شد و گفت: بیش از این مزاحم نمی شوم. حضرت فاطمه علیهاالسلام با گشاده رویی فرمود: هر چه می خواهی بپرس. اگر به کسی صدهزار دینار بدهند که بار سنگینی را بر بامی ببرد، آیا با توجه به آن مزد زیاد، احساس خستگی می کند؟ گفت: نه. فرمود: من در مقابل هر پاسخ که به تو می دهم، مزدی هزاران بار بیش از آن می گیرم و شایسته است هرگز خسته و ملول نشوم.
امام حسین علیه السلام و مقام معلم
شخصی به نام عبدالرحمان، مدتی آموزگار کودکان و نوجوانان بود. یکی از فرزندان امام حسین علیه السلام نیز به مکتب او می رفت. معلم، آیه شریفه «اَلْحَمْدُ للّه رَبّ العالَمینَ» را به کودک آموخت. امام حسین علیه السلام به دلیل این کار نیک، هزار دینار طلا همراه با پارچه هایی گران قیمت و مرواریدهایی بسیار به معلم او هدیه داد. شخصی از امام پرسید: آیا آن همه پاداش به معلم رواست؟ حضرت در پاسخ فرمود: آنچه به او دادم، چگونه با ارزشِ آنچه به پسرم آموخت برابری می کند.
ابن سینا و ابن مسکویه
ابوعلی سینا هنوز به بیست سالگی نرسیده بود که بسیاری از علوم زمان خود را فراگرفت و در علوم الهی، طبیعی، ریاضی و دینی، سرآمد عصر شد. روزی به مجلس درس ابوعلی بن مسکویه، دانشمند معروف آن زمان حاضر گردید. سپس با کمال غرور، گردویی را جلو ابن مسکویه افکند و گفت: مساحت سطح این را تعیین کن. ابن مسکویه جزوه هایی از یک کتاب را که در علم اخلاق و تربیت نوشته بود، به ابن سینا داد و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح کن تا من مساحت سطح گردو را تعیین کنم. بوعلی از این گفتار شرمسار شد و این جمله، راهنمای اخلاقیِ او در همه عمر قرار گرفت.
معلم و شکوفایی شاگرد
روزی ابوعلی سینا از جلوی آهنگری می گذشت. کودکی را دید که از آهنگر مقداری آتش می خواهد. آهنگر گفت: ظرفت را بگیر تا آتش در آن بریزم، ولی چون کودک ظرف نیاورده بود، بی درنگ خم شد و مقداری خاک از زمین برداشت و کف دست خود پهن کرد و گفت: بریز. ابن سینا از تیزهوشی او در شگفت ماند. جلو رفت و نام کودک را پرسید. پسرک گفت: نامم بهمنیار است و از خانواده ای زرتشتی هستم. ابن سینا او را به شاگردی خود پذیرفت و در تربیتش کوشید. بهمنیار اسلام پذیرفت و یکی از حکیمان و دانشمندان روزگار خود شد.
فروتنی معلم
آیت اللّه العظمی بروجردی با اینکه مقام مرجعیت داشت، ولی با شاگردانش بسیار فروتنانه برخورد می کرد. ایشان گاه در درس، با بعضی از طلبه ها مباحثه تندی می کرد، ولی پس از درس از آنان عذر می خواست تا از مجلس درس با افسردگی خارج نشوند. از این رو، با خود عهد کرد اگر با کسی تندی کند، یک سال پی در پی روزه بگیرد. از روی اتفاق، روزی سر درس تندی کرد. به همین دلیل، به عهد خویش عمل نمود و دوازده ماه پی در پی روزه گرفت و از آن پس، تا آخر عمر کسی را ناراحت نساخت.
معلمی علامه
یکی از شاگردان علامه طباطبایی، جلسه درس و بحث ایشان را الگویی آموزشی و بسیار مفید برای حق جویان می داند و می فرماید: «علامه خیلی آرام و آهسته تدریس می کرد. از پراکنده گویی پرهیز داشت. در عوض، کم گوی و گزیده گو بود و بحث ها را با عباراتی کوتاه، اما متین و محکم بیان می کرد. وقتی می خواست درسی را آغاز کند، نخست موضوع را روشن و ابعادش را تشریح می کرد و بعد به استدلال در مورد آن می پرداخت. اگر حتی می خواست نظر فردی را رد کند یا مورد انتقاد قرار دهد، از عبارات ملامت گونه و سرزنش کننده استفاده نمی کرد. جلسه درس ایشان به صورتی بود که اگر شاگردی به درس ایشان انتقادی داشت، با مهربانی سخن او را گوش می داد و با کمال احترام او را متقاعد می کرد. علامه از اینکه با صراحت بگوید نمی دانم، ابایی نداشت. بارها اتفاق می افتاد که می گفت باید این موضوع را ببینم یا اینکه لازم است در خصوص آن فکر کنم، بعد جواب دهم».
رجایی، معلم شهید
شهید رجایی در سال 1312 در قزوین به دنیا آمد. او با همت مادرش دوره ابتدایی را در شهر قزوین به پایان برد و سپس به تهران رفت. رجایی هم زمان با کار و فعالیت، به طور متفرقه ادامه تحصیل داد و پس از دانش آموختگی، با راهنمایی آیت اللّه طالقانی به معلمی روی آورد. شهید رجایی به معلمی عشق می ورزید و کلامش این بود که: «اشتباه کردم شغل معلمی را انتخاب کردم؛ چون مسئولیت آن خیلی سنگین است. اگر قرار باشد بار دیگر آزادانه شغلی را انتخاب کنم، باز همین اشتباه را تکرار می کنم.» او همچنین می گفت: «معلمی شغل نیست؛ عشق است. اگر به عنوان شغل انتخابش کرده ای، رهایش کن و اگر عشق توست، مبارکت باد».
مدال معلم
یک سال به آقای رجایی خبر دادند معلم نمونه شده است، آیا حاضر است برای دریافت مدال معرفی گردد. او با بی تفاوتی گفت آن را لازم ندارد و در مقابل تعجب مدیر و دیگران گفت: اگر دانش آموزی به هنگام تدریس، درسش را خوب بفهمد و لبخند رضایت بر لبانش نقش بندد، همان مدال معلم است و به آن افتخار خواهد کرد.
تدریس بدون دانش آموز
یکی از شاگردان شهید رجایی می گوید: بر اساس رسمی نادرست، یک سال دو سه روز مانده به پایان اسفند ماه، بچه ها کلاس ها را تعطیل کرده بودند. آقای رجایی را دیدم که سر ساعت وارد کلاس شد و بعد از مدتی با دستی گچی از کلاس بیرون آمد. فورا وارد کلاس شدم. با شگفتی دیدم مطالب درس جدید را بر تخته نوشته و پیامی به این مضمون به دانش آموزان داده است: «من برای انجام وظیفه به کلاس آمدم و درس را نوشتم. سال نو را به همه تبریک می گویم».
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
مدیریت کلاس در مقابل یادگیری فعال
برای بیشتر معلم ها این شرایط کلاس خیلی خوب را به تصویر می کشد .
با این وجود اولین نگرانی معلمان جدید ( همانند بسیاری از معلمان با تجربه ) مدیریت کلاس است .
همچنین مدیران و والدین توقع دارند معلمان کنترل کلاسهایشان را به دست گیرند . بارزترین نشانه مدیریت موثر کلاس زمانی است که بچه ها تکالیف تعیین شده معلم را به آرامی تمرین می کنند .
هر چند که سرو صدا و بی نظمی پیشنهاد نمی شود اما معلم ممکن است هنوز نگران باشد که وسایل و زمان لازم برای به دست آوردن چنین کلاسی تلف شده است.
مشکلاتی در مدیریت کلاس اغلب در آموزش پیش دبستانی وجود دارد . تاکید بر یادگیری مستقیم از معلم در یک محیط محدود، شور و نشاط و توسعه یادگیری در کلاس را از بین می برد .
در یک محیط بازی بچه ها به یادگیری ترغیب می شوند . آنها به نوبت طرحهای بازی را برای همدیگر توضیح می دهند و با توجه به تواناییهای فزاینده خود به حل کردن مسايل پیچیده و تصمیم گیری مشغول می شوند .
در محیط مدرسه سنتی علایق و عقاید کودکان در مقایسه با علایق و عقاید معلمان کمتر مورد تایید قرار می گیرد . چنین تمهیدات یک جانبه ای در بین کودکان ممکن است به خاتمه زود هنگام پاره ای از نقش آنها (به عنوان دانش آموز و یکی از ارکان مدرسه ) منجر شود.
همچنین در مدت زمانی که صرف می شود استاندارد رفتاری تحت فرمان معلم ، مورد قبول واقع شود، فرصت یادگیری به هدر میرود .
مدت زمانی را در نظر بگیرید که در کلاسهای زیادی به انتظار پیروی از یک استاندارد رفتاری صرف می گردد . مانند مدت زمان تشکیل یک صف مستقیم، ساکت نشستن ، وسایل را بی حرکت نگه داشتن یا نگاه کردن به معلم .
بسیاری از معلمان توجیه می کنند که دانش آموزان به این موقعیتها نیاز دارند تا کنترل خود را بیاموزند . متاسفانه در بعضی از این محیط ها آنها حتی تغییر ظاهری بسیار کمی را در رفتارشان به کار می بندند .
در نهایت تاکید بر مدیریت در دوران پیش دبستانی نا بجا می باشد زیرا از نظر توسعه نا مناسب است . کودکان فقط فراگیران فعال نیستند ، آنها به سبب قدرت استدلال بسیار بالا موجودات فعالی هستند .
پیاژه در نظر یه خود استدلال می کند که کودکان از طریق شنوایی و تفکر چقدر می توانند یاد بگیرند . مرحله (تفکر قبل از عمل ) نشان می دهد که کودکان از 6 یا 7 سالگی شکل دادن تصاویری را در مغزشان شروع می کنند .
به عبارت دیگر ، توانایی کودک برای شکل دادن یک طرح منطقی برای تحرک کاملا محدود می باشد . از این رو ، او به تحرک و فعالیتهای دستکاری جسمانی به عنوان یک ویژگی آموزشی نیاز دارد. علاوه بر این ، تمایل به موفقیت یا رقابت ، کودکان را به انطباق و وفق دادن اطلاعات ادراکی سوق می دهد همان طور که فعالانه در یادگیری یک وظیفه شرکت می کنند .
بنابراین در حالی که دانش آموزان فعالانه به تمرین مهارت درگیرند ، ارايه اطلاعات قبل از مشارکت ممکن است به اندازه آموزش (به عنوان عامل تقویت کننده ) مفید نباشد .
علاوه بر این ، در نظر بگیرید که کودکان قابلیت زیادی برای یادگیری از یکدیگر دارند . به یقین تمرین بی سر و صدا با کاهش بازخوردها از سوی همسن و سالانشان مانع یادگیری آنان از دیگران می شود . همچنین فرصتهای حل کردن مشکلات همسن و سالان نیز از این طریق حذف می گردد
منبع:ماه نامه زیور ورزش
***************************************
علل بی نظمی دانش آموزان در کلاس درس و شیوه های برخورد با آن
بسیاری از معلمان و حتی مدیـران مـدارس از دانش آموزانی که به اعتقاد آن ها شلوغ هستند و رفتارهای نا خواسته و نا مناسبی از خود بروز می دهند و به این ترتیب نظم و انضباط مدرسه و کلاس درس را دچار اخلال می کنند گله دارند . هر کدام از این افراد واکنش های متفاوتی در مقابل این نوع دانش آموزان از خود نشان می دهند و تصمیم گیری ها ی آنان در این زمینه هم متفاوت است . معمول ترین و آشکار ترین این تصــمیـم گیـری ها برای کاهش یا از بین رفــتن بی نظمی ، گرفتن تعهد کتبی از دانش آموزان و در صورت تکرار از والدین آنان ، تهدید به تنبیه و حتی عملی کردن آن و در نهایت اخراج موقتی از کلاس و مدرسه است . از این رو ، نگارش این مقاله و مطالعه ی آن ، به معلمان و مدیران کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه تری بگیرند .
در زمــینه ی بی نظــمی دانــش آمــوزان در کـلاس درس ، معلمان بایــد به سه سوال پاسخ دهند :
1) علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان کدام اند ؟
2 ) چگونه میتوان از بروز و ظهور رفتار های نا مناسب دانش آموزان ، که نظم و انضبــاط را به مخاطره مي اندازند ، پیشگیری کرد ؟
3 ) به هنگام وقوع رفتار های نا مطلوب دانش آموزان ، چه باید کرد ؟
برای پاسخ دادن به این سوال هــا به عــبارت دیــگــر ، شنا سایی علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان در مجموعه عامل های متعدد ، باید زیر مجموعه ای از عوامل کشف شوند تا با ارائه ی راه کار های کاربردی برای از بین بردن یا کاهش آن ها ، تغییرات مناسب و مثبت در کیفیت نظم و انضباط مدرسه ایجاد شود. در این ارتباط ، کارگاهی با حضور عده ای از معلمان با تجربه در مراکز تربیت معلم یاسوج برگزار شد . حاصل چند جلسه بارش مغزی در این کار گاه برای پاسخ به سوال های یاد شده ، بررسی شد . سپس با اندکی دخل و تصرف و تغییر در دید گاه های افراد ، این مقاله برای استفاده ی معلمان و مدیران مدارس و دست اندر کاران تعلیم و تربیت تهیه و تنظیم شد.
علل بی انضباطی دانش آموزان را می توان با توجه به ابعاد در یک مقاله نمی گنجد ، اما به دلیل کاربردی بودن بحث وجلوگیری از طولانی شدن آن ابتدا به ذکر علل و عوامل کلی بی انـضباطی دانــش آموزان می پردازیم ، آنگاه حاصل هم اندیشی معلمان با جربه را در این زمینه به طور مختصر بررسی می کنیم و در پایان هر قسمت ، راهکار های عملی برای جلوگیری از بی انضباطی دانش آموزان را به منظور برقراری نظم و انضباط در مدرسه ارائه می کنیم .
علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان را میتوان به پنج دسته تقسیم کرد :
الف ) علل مربوط به دانش آموزان (ویژگی های فردی آنان ) ؛
ب ) عوامل مربوط به معلم ؛
ج ) عوامل مربوط به فضای مدرسه ، کلاس درس و کارکنان ستادی مدرسه ؛
د) ویژگی های خانوادگی دانش آموزان ؛
و ) عوامل اجتماعی .
نظم و انضباط تعاریف متعددی دارد. عده ای کنترل رفتار فرا گیرند گان و تسلط بر عوامل رفتاری آنان را انضباط می نامند . برخی دیگر معتقدند نظم و انضباط شامل هر نوع سازماندهی در محیط مدرسه و کلاس است ، به نحوی که سبب افزایش یاد گیری شود . صفوی ( 1383 ) می گوید« انضباط عبارت است از اعمال قواعد و مقرراتی که یاد گیری از تسهیل می کند و اخلال در کلاس را به حداقل کاهش می دهد (ص 266 ) . لو فرانسوا (1991 ) معتقد است " انضباط" به آن دسته از اعمال معلم اطلاق می شود که مانع سر زدن رفتارهایی از دانش آموز است که فعالیت کلاسی را مختل یا تهدید به اخلال می کنند(نقل از زمانی ، 1378) با وجود این ، بی نظمی یا بی انضباطی را میتوان این گونه تعریف کرد : انجام دادن هر عمل یا رفتاری به وسیله ی دانش آموز که سازماندهی مدرسه و فعالیت های کلاس را مختل یا تهدید به اخلال می کند. بروز رفتارهایی از دانش آموزان که انضباط کلاس را مختل می کنند ، تنها به معلم و کلاس درس مربوط نیستند، بلکه همان طور که قبلا گفته شد علل دیگری نظیر عوامل آموزشگاهی ، خانوادگی ، اجتماعی و... وجود دارند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم زمینه را برای بروز رفتار های مخرب دانش آموزان فراهم میکنند . بنابراین ، برای برقراری انضباط در کلاس درس و اداره ی آن ، معلمان باید قبل از برقراری نظم و انضباط اقدامات لازم را برای پیشگیری از رفتار های نامناسب دانش آموزان را به کار گیرند ؛ زیرا پیشگیری مهم تر از در مان است . کانین ( 1970 ) در تحقیق خود که به مقایسه ی رفتار معلمان در کلاس های دارای رفتارهایی نا مطلوب وكلاسهاي عادي پرداخته است او ميگويد : تفاوت اين كلاسها به نحوهي پاسخ گويي معلمان به رفتار نامطلوب دانش آموزان مربوط نیست ، بلکه از اقدامات پیشگیرانه ی آن ها نا شی میشود (نقل از کدیور 1382 ص 431 ) به هر حال بی نظمی های دانش آموزان در کلاس علل متعدد دارد.
الف – علل مربوط به دانش آموزان
گاهی علل بی نظمی در کلاس ناشی از خود دانشآموز است . برخی از این علت ها عبارت است از :
1 ) ناراحتی های جسمی ، روحی و روانی ؛
2 ) نداشتن علاقه و انگیزه ؛
3 ) سر در گم بودن و بی اعتنایی به انتظارات معلم و قوانین و مقررات مدرسه و کلاس درس ؛
4 ) نداشتن برنا مه ی مشخص مطالعه ؛
5 ) کم خوابی و خستگی مفرط ؛
6 ) انجام دادن تکالیف خود ؛
7 ) تغذیه ی نا مناسب ؛
8 ) نا امیدی به آینده ؛
9 ) استقلال طلبی و مقابله با اقتدار معلم .
از بین بردن یا کاهش عوامل بی نظمی ، در درجه ی اول مستلزم هم کاری و هماهنگی میان خانه و مدرسه است ، و روشن است که معلمان و اولیای مدرسه به تنهایی و بدون همکاری والدین کاری از پیش نخواهند برد . بنا براین ، در نظام آموزش و پرورش برای برقراری ار تباط میان خانه و مدرسه نهاد مستقلی به نام انجمن اولیا و مربیان به وجود آمده است که این نهاد در هر مدرسه ای برای آگا هی والدین از مراحل رشد فرزندان خود در سنین متفاوت و آگاه کردن آن ها از این مسائل فعالیت می کند :
o توجه والدین به وضعیت جسمی و روحی فرزندان خود ؛
o ایجاد شرایط ، موقعیت و امکانات مورد نیاز برای پیشرفت تحصیلی فرزندان خود ؛
o تشویق ما دی و معنوی و تقویت اعتماد به نفس آن ها ؛
o پذیرش وضعیت خاص فرزندان خود و مقایسه نکردن آن ها با افراد دیگر؛
o تبعیض قایل نشدن بین آن ها ؛
o تهیه ی میز و صندلی ، اتاق مطالعه ، وسایل مورد نیاز ، رعایت سکوت هنگام مطالعه؛
o کمک به آن ها در تهیه و اجرای برنامه ی مطالعه ؛
o تشویق آن ها به ورزش و تفریحات سالم و تنظیم خواب و استراحت آن ها ؛
o داشتن برنامه ی تغذیه ی مناسب ، کمک به آن ها در انتخاب دوستان مناسب ؛
o آگاه کردن فرزندان از وظایف خود در مدرسه و خانه ، رعایت حقوق معلمان و کمک به دوستان و هم کلاسان خود ؛
و در نهایت تشویق آن ها به رعایت نظم و انضباط در مدرسه و کلاس درس ، اغلب، والدین علاقه مندند که بدانند در طول سال تحصیلی، درخصوص امور تحصیلی وحتی تر بیتی فرزندان خود ، چه وظیفه ای به عهده دارند وچه کمک هایی سبب پیشرفت تحصیلی فرزندانشان می شود . آگاهی از این مسائل، مستلزم ارتباط مستمر با مدرسه است.
ب- علل مربوط به معلم
1) فقدان آماد گی جسمی ، روحی و روانی معلم ؛
2 ) نا مناسب بودن وضعیت ظا هری معلم ؛
3 ) نا آگاهی از روش های جدید تدریس و استفاده ی مکرر از روش های سنتی ؛
4 ) بی علاقه بودن به شغل معلمی ؛
5 ) نا توانی در برقراری ارتباط مطلوب با دانش آموزان ؛
6 ) رعایت نکردن عدالت آموزشی ( تبعیض بین دانش آموزان )؛
7 ) نا مناسب و نا رسا نا بودن صدا ی معلم؛
8 ) نداشتن طرح درس؛
9) بی توجهی به نیاز های دانش آموزان؛
10) فعال بودن معلم و منفعل بودن دانش آموزان ؛
11) استفاده ی نا مناسب از تشویق و تنبیه؛
12) بی حـوصــلگی و نداشتن صــبر و بــر د بــاری و سعه ی صدر ؛
13 ) بی نظمی معلم (نظیر دیر آمدن به کلاس و ترک زود هنگام آن و... )؛
14 ) تسلط نداشتن به موضوع مورد یاد گیری؛
15 ) نداشتن رو حیه ی انتقاد پذیری و خود داری از پاسخ گویی به سوال های دانش آموزان؛
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
قوانین و شرایط موثر در یادگیری ، موانع یادگیری و یادگیری مشارکتی
مقدمه
جوامع انسانی در شکل کنونی خود دارای سازمانهای متنوع ، اجتماعی ، فرهنگی و آموزشی هستند که هر کدام بطور مستقل و در ارتباط با یکدیگراقدام به برآوردن نیازهای این جوامع می نمایند.
بی شک یکی از گسترده ترین و مهمترین این سازمانها ، آموزش وپرورش است . آموزش وپرورش نقش برجسته و حساس در تربیت نسل جدید به عهده دارد.
مدرسه به عنوان جایگاه اصلی و مرکز فرآیندهای یاد دهی - یادگیری و معلم و دانش آموز به عنوان محور اصلی آموزش از جایگاهی ویژه بر خوردارند ؛ بطوری که دقت وتعمق در مورد هر یک از عناصر مذکور و پرداختن به زوایای کمتر شناخته شده و مبهم نظام آموزشی می تواند کمکی هرجند ناچیز ، در جهت بهبود تعلیم و تربیت باشد ، عمده ترین فعالیتهای آموزشی در کلاس درس و توسط معلم صورت می پذیرد. شکل دادن به هر عمل و فرایندی در کلاس درس ، مستلزم وجود روشهای ویژه آن عمل است که استفاده از آن روشها راه را برای رسیدن به اهداف مورد نظر هموار می سازد . عمل آموزشی و یاد دهی معلم در کلاس درس نیز که از اصلی ترین راهها برای آموزش به دانش آموزان است ، دارای شرایط و روشهای مخصوص به خود می باشد که انتقال تجارب و دانش به فراگیران و ترتیب دادن فرصتهای یادگیری برای آن ها می تواند بر پایه آن قرار گیرد.
قوانین موثر در یادگیری
قوانین شناخته شده ای در رایطه با یادگیری وجود دارند که به کارگیری آنها در بهبود کیفیت و تسریع یادگیری اثر می گذارند . با استفاده از این عوامل و شرایط می توان تجربه های یادگیری را برای فراگیران موثرتر و لذتبخش تر نمود . برخی از این عوامل و شرایط عبارتند از:
1. آمادگی: به موجب این قانون یاد گیرنده باید از حیث جسمی ، عاطفی ، ذهنی و عقلی به اندازه کافی رشد کرده باشد تا بتواند آموختنی های معینی را فرا گیرد . به عنوان مثال : آموختن رنگها تا قبل از چهارسالگی برای کودک دشوار است و با فرگرفتن مفاهیم مجرد در سنین کمتر از یازده سال به آسانی صورت نمی گیرد.
2. اثر: انسانها میل دارند تجاربی که مطلوب و رضایتبخش هستند بپذیرند و تکرار کنند و آز آنهایی که اثر ناخوشایند دارند اجتناب ورزند . در امر آموزش مهمترین عاملی که موجب رضایت خاطر دانش آموز می شود فهمیدن ویاد گرفتن درس است ، زیرا یادگیری درس علاوه براین که بطور مستقیم وی را خشنود میسازد چون موفقیت او در درسی که یاد گرفته است ، تحسین معلم ، همکلاسیها و افراد خانواده را به همراه دارد بطور غیر مستقیم تشویق می شود تا بهتر وبیشتر یاد بگیرد .از این رو معلم باید دانش آموزان را یاری دهد تا از هر فعالیت یاد گیری، نوعی رضایت شخصی احساس کنند و درسها را با میل ورغبت یاد گیرند.
3. تمرین : تمرین و تکرار در یادگیری و دوام آن تاثیر فراوان دارد ، زیرا هر قدر انجام عملی بیشتر تکرار شود ، آن عمل زودتر به صورت مهارت و عادت در می آید و در اثر تکرار درست ، تبحر ایجاد میشود . تمرین غلط تبحر غلط ایجاد میکند و ترک عادت نادرست دشوار است . به عنوان مثال اگر دانش آموزی در کلاس اول ابتدایی نوشتن اعداد را از سمت راست تمرین کند و معلم او را به موقع راهنمایی نکند ، ترک این عادت برای او مشکل میشود .
4. تقدم: معمولا نخستین خاطرات کلاس درس بیشتر در ذهن باقی می مانند به همین جهت در اوایل سال تحصیلی و در نخستین روز تشکیل کلاس باید رفتار وبر خورد معلم با دانش آموزان صحیح و منطقی باشد . به ویژه که در اغلب موارد دانش آموزان با معلمان جدید روبرو می شوند و چون به کلاس بالاتری رفته اند و با درسهای تازه هم آشنا نیستند . ممکن است این عوامل در آنها تولید نگرانی و اضطراب کند . از این رو لازم است که در جلسات اولیه ، اعتماد آنان جلب شود و اطمینان حاصل کنند که یادگیری درس برایشان مفید و آسان است .
5. شدت: یک واقعه ای مهیج وجذاب ، بیشتر از واقعه ای عادی و کسل کننده در ذهن باقی می ماند . به همین دلیل درسهای آن عده از معلمینی که با حالتی باروح و مهیج تدریس می کنند ، بیشتر جلب توجه می کند و در خاطر می ماند . البته منظور این نیست که کلاس درس به سیرک یا تماشاخانه تبدیل شود بلکه هدف آن است که معلم با آوردن مثالها و نمونه های زنده و استفاده از تکنولوژی آموزشی و به فعالیت واداشتن دانش آموزان حالتی پر تحرک و جذاب در کلاس ایجاد کند.
6. عدم کاربرد: مهارت و دانشی که بکار کرفته نشود ، به تدریج و به میزان زیادی فراموش خواهد شد . به موجب این قانون معلم باید موقعیتهایی تدارک بیند تا دانش آموزان بتوانند آموخته های خود را بکار گیرند.
3 شرایط موثر در یادگیری
1. انگیزه یاد گیری : بهترین عاملی که انگیزه شاگرد را به ادامه فعالیتهای یادگیری تقویت میکند آن است که درس را خوب بفهمد شاگردی که درس را می فهمد از عهده امتحانات مختلف به خوبی بر می آید . مورد تشویق معلم وهمکلاسان خود قرار می گیرد و همین امر انگیزه اورا تقویت می کند . بطور کلی هر گونه رفتار تشویق آمیز از سوی معلم و فعلیتهایی که به موقعیت و ÷یشرفت دانش آموز منتهی شود ، انگیزه او را تقویت می کند.
2. آگاهی از ناکافی بودن دانش و مهارتهای کنونی : شاگرد باید از ناکافی بودن دانش و مهارتهای فعلی خود آگاه گردد، تجربه نشان داده است که اانسان معمولا هنگامی که ضرورت یاد گیری دانش یا مهارت جدیدی را تشخیص می دهد ، با میل و رغبت آن را می پذیرد . کودکی که وارد کلاس اول ابتدایی می شود، باید بداند برای اینکه بتواند اسم خود را بنویسد باید نخست خواندن و نوشتن حروف را فرا گیرد ، بنابراین معلم باید شاگرد را با مسائل و موقعیتهای تازه و ضرورت آموختن آنها مواجه کند تا وی از نا کافی بودن معلومات فعلی خویش آگاه شود.
3. داشتن تصور روشن از دانش و مهارتهایی که باید کسب شوند : اگر شاگرد بداند که یادگیری جدید او به چه دانش ومهارتهایی منتهی می شود، امر یادگیری برای او هدفدارتر می شود ، در اینجاست که نقش هدفهای رفتاری ظاهر می گردد. در این رابطه ، معلم باید هدفهای رفتاری هر درس را با دقت بیان کند و شاگردان را از تغییراتی که در اثر آموختن در دانش و مهارت آنان حاصل می شود آگاه گرداند .
4. دانشتن فرصت کافی برای تمرین : بدیهی است هر تمرین ومهارتی به تمرین نیاز دارد . از این رو معلم باید برای تمرین ، شرایط مناسب و زمان کافی در نظر گیرد . البته باید توجه داشت که تمرینها و تکالیف زیاد هم موجب خستگی شاگرد می شود .
5. آگاهی از پیشرفت : این بدان معنی است که معلم باید دائما شاگرد را ازمیزان پیشرفت او در درس مطلع گرداند . تجربه نشان داده است که آگاهی از نتایج مثبت کار در حین یاد گیری ، در بهبود و پیشرفت شاگرد اثر مثبت دارد زیرا شاگرد هنگامی که احساس کند در حال ÷یشرفت است برای ادامه یادگیری شوق وانگیزه بیشتری می یابد.
6. داشتن وسایل و منابع مناسب برای یادگیری : هر درسی بنا به ماهیت خود دارای وسایل و منابعی است که استفاده از آنها آموختن آن درس را تسهیل می کند. مانند نقشه ، کره جغرافیا که به آموختن درس جغرافیا کمک می کند و یا وسایل آزمایشگاهی موجب می شود که درسهای علوم تجربی بهتر آموخته شوند.
3 موانع یادگیری
در مقابل قوانینی که به یاد گیری کمک می کنند عواملی نیز وجود دارند که ممکن است مانع یاد گیری شوند .
1. کسل کنندگی : ممکن است یادگیری برای دانش آموزان خیلی آسان و یا فوق العاده دشوار باشد و یا ممکن است معلم در برانگیختن علاقه دانش آموزان و یا جلب توجه آنان کوتاهی کند و یا درست مطالب را تفهیم نکند در جنین مواردی امر یاد گیری برای شاگردان کسل کننده می شود.
2. پیچیدگی : ممکن است معلم با ارائه مطالب زیاد و پیچیده ، کار یادگیری را برای دانش آموزان دشوار سازد . گفته های متناقض و ارتباط ندادن مطالب به یکدیگر نیز ممکن است مشکل آفرین شود .
3. آزردگی : رفتار رنجش آور معلم ، روابط نامطلوب ، بی نظمی ، دیرآمدن به کلاس و غیره نیز از جمله عواملی هستند که دانش آموزان را آزرده خاطر می سازندذ.
4. تنش های عاطفی بین کودک و یکی از والدین : تنش های عاطفی بین کودک ویکی از والدین ممکن است حس بی اعتمادی در کودک ایجاد کند که از پیشرفت یادگیری بکاهد . عامل این تنش از طرف والدین می تواند تحمیل بیش از حد به کودک یا تاثیر استرس های محیط بر خود والدین باشد . از طرف کودک هم ممکن است لجبازی و غرور موجب این تنش شود. برای شناسایی این وضعیت پدر ومادر باید همیشه رفتارهای خود را باز نگری نموده و اشتباهات خود را شناسایی و اصلاح نمایند. در صورت لزوم حداقل برلای مدت کوتاه و موقت شخص دیگری را پیدا کنند که کودک بتواند به او اعتماد کند و مشکلات خود را به او بگوید. این شخص می تواند خواهر یا برادر بزرگتر یا یک دوست خانوادگی باشد. تشابه موضوعهای درس هم می تواند یک مانع یادگیری باشد این مشکل هنگامی پیش می آید که دو موضوع مشابه پشت سر هم به کودک آموزش داده شوند و کودک محتوا و مطالب این دو موضوع را باهم قاطی کند یابه اصطلاح مطالب دروس باهم تداخل پیدا کنند. برای مثال دانش آموزان کلاس اول ابتدایی هنگام یاد گرفتن حروف الفبا ممکن است حروف ج،چ،ح،خ را باهم اشتباه کنند . در درس ریاضی هم ممکن است علامت جمع و تفریق را با هم اشتباه کنند، زیرا این علائم از نظر کودک باهم شبیه هستند گر چه قواعد عمل آنها کاملاً باهم متفاوت است ، بنابراین در شروع کار نباید تمرین های جمع وتفریق را با هم و در کنار هم به کودک داد.
فعالیتهای کودک هنگام استراحت در بین درس دادن خواندن بسیار حائز اهمیت است اگر استراحت کوتاه با تفریح خیلی سرگرم کننده و لذت بخش همراه باشد این خطر وجود دارد که کودک نتواند بعد از استراحت به موقع تمرکز لازم را برای ادامه یادگیری بدست آورد .
استرس ناشی از کم آوردن وقت شوق یاد گیری را از بین میبرد ؛ به کودک فرصت کافی برای فکر کردن بدهید. موفقیت در حل هر مسئله انگیزه یادگیری را تقویت می کند ، زیاد عجله نکنید و مدام را ه حل تمرینات را به کودک نگوئید ، در صورت لزوم با طرح سئوالات ماهرانه سعی کنید کودک را به سمت راه حل مسئله هدایت کنید.
5. سایر موانع: ترس از شکست ، نگرانی از مسخره شدن ،آزار دیدن و غیره ، موانع عمومی یادگیری محسوب می شوند ؛ برای رفع موانع ترس فرصتهایی فراهم سازید تا موفقیت افراد در یادگیری آسان شود.
3 ارائه یکی از روشهای یاد گیری
یاد گیری مشارکتی چه چیزهایی را ارائه می دهد ؟
یادگیری مشارکتی بروابستگی متقابل تاکید می کند و یک سری از ساختارهای اساسی را برای اطمینان حاصل کردن از موفقیتش دنبال می کند. در یادگیری مشارکتی یک باور وجود دارد مبنی بر آنکه : "ما در این کار با یکدیگر هستیم " که معمولاً در کا گروهی ساده وجود ندارد . معلمانی که از یادگیری مشارکتی به طور هدفمند استفاده می کنند ، ساختارهایی را ایجاد می کنند که از وجود همکاری صحیح در کلاس اطمینان می دهد .
در بیشتر کلاسها ی درس ، سه صفحه یادگیری وجود دارد . اولین آنها یادگیری رقابتی است . در صحنه رقابتی ، فرض بر این است که برنده وبازنده هایی وجود خواهند داشت .
در این صحنه ،دانش آموزان مقابل یکدیگر کار می کنند تا به اهدافی نایل شوند که تنها تعداد محدود می توانند به آن دست یابند . دانش آموزان تنها در صورتی که بقیه شکست بخورند ریال موفق خواهند شد . این مسئله این مسئله وابستگی متقابل منفی نامیده می شود.
دومین صحنه ، صحنه فرد گرایی است . در صحنه فردگرایی اصل اساسی این است که ما با خودمان به رقابت می پردازیم . دانش آمزان معمولاً در جهت معیار مشخصی مانند نمره در حال فعالیت هستند . آنها در حال تلاش برای کسب نمره و یا رضایت خودشان هستند. زمانی که اهداف فردی در کلاس تعیین گردد. این که آیا دانش آموزی به هدف خود دست می یابد یا نه ریا، به عملکرد دانش آموز دیگر ارتباطی ندارد . در این صحنه وابستگی متقابلی وجود ندارد ، زیرا دانش آموزان در می یابند که خود به تنهایی در موقعیت یادگیری قرار دارند و موفقیت آنها به موفقیت و یا شکست دیگر دانش آموزان بستگی ندارد و نیز بر روی موفقیت و شکست آنها تاثیر نمی گذارد.
سومین صحنه ، یاد گیری مشارکتی است ، در صحنه یادگیری مشارکتی ، اصل اساسی و زیر بنایی این است که ما در این کار با یکدیگر هستیم ، ما به یکدیگر کمک می کنیم تا به موفقیت دست یا بیم . در دروسی که دانش آموزان با یکدیگر کار می کنند و به یکدیگر کمک می رسانند تا به اهداف مشارکتی نایل شوند در میان این دانش آموزان وابستگی متقابل مثبت وجود دارد . آنها در می یابند که اگر هر شخصی در گروه در جهت اهداف یکسانی به فعالیت بپردازد می توانند به نحوی موثرتر و مفیدتر به آن اهداف دست یابند.
کلاسهای درس باید هر سه روش یادگیری را در بر داشته باشند ، با پیدایش تحقیقات در مورد یاد گیری سازگار مغزی و هوش عاطفی ، اهمیت لحاظ کردن یادگیری مشارکتی در صدر قرار گرفته است در یادگیری مشارکتی نقش معلم این است که با گروه ها ارتباط و تعامل داشته و بازخوردی در مورد این که آنها چگونه در مورد مهارتهای اجتماعی و آموزش عمل می کنند را ارائه دهد.
3 نتیجه
نتیجه بعمل آمده نشان می دهد استفاده از قوانین و شرایطی مناسب در یادگیری ، در بهبود کیفیت و تسریع یاد گیری اثر می گذارد .
با استفاده از این قوانین و شرایط می توان تجربه های یاد گیری را برای دانش آموزان موثر تر و لذتبخش نمود . یادگیری مشارکتی هم می تولند به عنوان راهبردی آموزشی ، دانش آموزان را قادر سازد تا بطور گروهی و مشترک در گروههای ناهمگون ساختار بندی شده در جایی که هر یک بطور انفرادی مسئول پاسخگو به حساب می آیند در جهت یک هدف مشترک به کار بپردازند.
3 منابع و ماخذ
صفوی ، امان ا..... ، کلیات روشها و فنون تدریس ، تهران : نشر معاصر، 1387
تایلستون ، دونا واکر ، آنجه یک معلم باید بداند ، قم ، سماء قلم ، 1384
تایلسون ، دونا واکر، مدیریت و انضباط کلاس درس ، شیراز : نوید شیراز، 1385
گلیکمن ، کارل ، رهبری آموزشی برای یادگیری موثر ، تهران : نشر قطره ، 1385
کولب ، کلاوس ، یادگیری آسان با تفکر و تفریح ، تهران : پیدایش ، 1386
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
طرح کاربردی مدرسه ی بدون کیف
با تغییر و تحولات به وجود آمده در زمینه ی تــکنولوژی، نحوه ی آموزش نیز در مدارس در حال تغییر و تحول است. نظام آموزشي در فرايند تكامل جوامع، دچار تحول شده و به نسبت پيچيدگيهاي زندگي مدرن امروزي، برنامههاي تازهاي را براي هماهنگي بيشتر پذيرفته است وآن ها را دنبال ميكند. اگر روزگاري نشاني از تحولات نوين آموزشي و ابزارهاي لازم براي رسيدن به اين تحولات در مدارس مشاهده نميشد، اكنون همه چيز با آن روزها فرق كرده است. روي آوردن به سمت استفاده از شيوههاي تازه، حداقل در مدارس شهرهاي بزرگ امري قابل مشاهده است كه راه خود را به مدارس باز كرده است و آرام آرام جديتر از گذشته مورد توجه قرار ميگيرد. امروزه تئوريهايي همچون «مدرسه ی بدون كيف» در جوامع توسعه يافته مطرح است كه به تفكيك نقش مدرسه و خانواده تاكيد دارد. در اين شيوه ی آموزش، دانشآموزان با خود كيف نميبرند و تكاليف خود را به خانه بر نميگردانند.
مدرسه بدون كيف يكي از مفاهيمي است كه در كشورهاي توسعه يافته به عنوان راهبردي آموزشي در حال اجراست و نيز كشورهايي كه طي سالهاي اخير به چرخش چرخهاي توسعه ی دانش چرخشی مضاعف بخشيدهاند، اين سياست كلان آموزشي را با جديت دنبال ميكنند تا آنجا كه اكنون كشوري مانند تركيه مدرسه بدون كيف را ضميمه ی اين سياست آموزشي خود كرده است.
در رشد و توسعه ی كشور، نقش آموزش به ويژه آموزش ابتدايي بسيار مهم مي باشد و ميبايست جدي گرفته شود و براي امر مزبور مسئولان و معلّمان دلسوز و آگاه به صورت تخصصي تربيت شوند. اکثر اولیا نمیتوانند در منزل با روشهای جدید تحصیلی به فرزندان خود آموزش دهند و مدرسه ی بدون کیف این امکان را پدید آورده است که دانشآموز در مدرسه با نظارت مربی و معلم خود به یادگیری و تمرین دروس بپردازد. البته خانوادهها میتوانند در منزل با دانشآموز خود تمرین کنند ولی برای این کار اجباری وجود ندارد.
Text Box:
4-2 اهداف و مزاياي طرح كيف در مدرسه
1- بهبود كيفيت آموزشي .
2- ارتقاي توان علمي دانش آموزان .
3- هم انديشي و همدلي در حل مسايل و مشكلات آموزشي و رفع دوگانگي آموزشي .
4- سبكي كيف و رفع هرگونه مشكلات جسماني .
5- رسيدن رشد فكري دانش آموزان به روش رشد بارش مغزي و روش اكتشافي .
6- برخورداري از سايت كامپيوتر و پايگاه اينترنتي .
7- اجراي الكترونيكي كتب درسي با هدف كاهش شمار كتاب كاغذي .
8- برخورداري از سيستم آموزش پيشرفته .
9- رسيدگي تكاليف با نظارت دبير.
10- بهرهمندي از سيستم مدرن و كنترل كلاسها .
3-4 طرح كيف در مدرسه
در حال حاضر طرح مدرسه بدون کیف در بسیاری از کشورهای دنیا در حال انجام است و سوابق نشان میدهد تمامی کشورهای پیشرفته در مباحث علمی از این شیوه بهرهمند بودهاند. به عنوان مثال آلمان از جمله کشورهایی است که با اجرای این طرح توانسته است در زمینه ی پرورش دانشآموزان مستعد و خلاق موفق عمل کند.
ازسوی دیگر، مدتی است که شیوههای آموزشی کشور دستخوش تغییراتی شده است که بسیاری از آنها نقش زیادی در یادگیری دانشآموزان دارند. مسئولین نظام آموزشی کشور در تلاش هستند تا با بهرهگیری از آخرین علوم روز به مرحلهای از آموزش برسند که دانشآموز بتواند براساس شرایط زمانی و ارتقای سطح کیفی وکمی به یادگیری علوم بپردازد.یکی از این روشها «مدرسه ی بدون کیف» است. در این طرح، کلیه فعالیتهای آموزشی مختص دانشآموزان مقطع ابتدایی و پیش دبستانی بر اساس سیاستهای سازمان آموزش و پرورش صورت میگیرد ولی دانشآموز، کتاب یا لوازم التحریری با خود به محل تحصیل حمل نمیکند. در این طرح سیاست به گونهای تعریف شده است که تدریس، تمرین و تکلیف درسی دانشآموز تنها در محل مدرسه صورت پذیرد و دانشآموز در منزل چندان درگیر مسائل درسی نشود.
در كشور ما طرح كيف در مدرسه به طور کامل تحت نظارت و بررسی وزارت آموزش و پرورش میباشد و نزدیک به 3 سال است که در اصفهان ، چالوس و یزد در حال اجراست. در تهران نیز این طرح تا حد زیادی اجرا شده است و در سال تحصیلی آينده هم بسیاری از مدارس دیگر به جمع فعالان این طرح خواهند پیوست. طرح بدون کیف باعث خواهد شد دانشآموزان، کلیه ی امور تحصیلی خود را تحت نظارت مربیان و معلمان مجرب در محیط آموزشی انجام دهند.
در ابتدا اين طرح چندان مورد توجه مردم نبود، امّا با توجه به ارزش و تاثیر آن در دانش آموزان، از سوی خانوادهها نیز مورد استقبال قرار گرفت به نحوی که از مدتها پيش، ثبت نام دانشآموزان برای شروع سال تحصیلی آتيه رزرو ميشود. مدارک و کارنامه دانشآموزان مشغول به تحصیل در این مدارس با دیگر دانشآموزان تفاوتی ندارد ولی از جهت سطح معلومات، این افراد با توجه به فراگیری علوم روز و انجام پروژههای تحقیقاتی و از نظر رشد اجتماعی در سطح بالاتری قرار دارند.
طرح كيف در مدرسه با عنوان «مدرسه بعد از مدرسه» نيز ناميده مي شود که ويژه ی دانشآموزان مقطع ابتدايي است. در اين طرح دانش آموزان پس از تعطيلي مدرسه، تكاليف شان را زير نظر معلم خود در مدرسه انجام ميدهند و بعد از آن به خانه ميروند. بهبود كيفيت آموزشي، ارتقاي توان علمي دانش آموزان، هم انديشي و همدلي در حل مسايل و مشكلات آموزشي و رفع دوگانگي آموزشی از محاسن اين طرح اعلام میگردد.
4-4 مفهوم مدرسه ی بدون کیف
مفهوم مدرسه ی بدون کیف دارای ابعاد متعددی است که در زیر به هر کدام پرداخته میشود.
الف) تفکیک نقش دو نهاد خانواده و مدرسه:
اگر ما دقیق به نقشهای متفاوت مدرسه و خانواده توجه نداشته باشیم، این نقشها در هم تداخل پیدا کرده و علاوه بر ایجاد مشکلات برای خود دانشآموز، مدرسه و خانواده را هم در برابر شکل ایفای نقش با مشکل مواجه خواهد کرد. مدرسه ی بدون کیف اگرچه پیشرفت تکنولوژی آموزشی را به عنوان مهمترین پارامتر پیش روی ما قرار میدهد، امـا معانی دیگری هم در این موضوع نهفته است کـه اتفاقا آنها مهمترند. مـدرسه بـدون کیف بـه مـا میگویدکه دانش آموز دفتر مشقش را به خانه نمیآورد و والدین او هم به ناچار وارد روند آموزش اجباری مجدد نمیشوند. در واقع والدین در کشور ما با به مدرسه رفتن فرزندانشان مجددا پا به پای آنها درس میخوانند و بخشی از نقش معلم و نیز بخشی از نقش دانشآموز را همراه با نقش پدری و مادری خود همزمان بر عهده میگیرند.
Text Box:
ب) مدرسه پیشرو:
مدرسه ی پیشرو یکی دیگر از جهتهای مفهوم مدرسه بدون کیف است که به دو موضوع تکنولوژی آموزشی و محوریت نیازهای دانشآموز قابل تفکیک است. وقتی از تکنولوژی آموزشی صحبت می شود ناخودآگاه همه به یاد استفاده از رایانه میافتند، اما واقعیت این است که تکنولوژی آموزشی صرفا به این معنا نیست، بلکه این مسئله ابعاد گوناگونی دارد که شیوه ی تدریس، طراحی متون و مواد آموزشی و... را در بر میگیرد. به اعتقاد نگارنده در سالهای اخیر قدمهای مثبت و موثری در زمینه ی ورود تکنولوژی آموزشی به مدارس برداشته شده است یعنی رایانههای زیادی تحت عنوان آزمایشگاهِ رایانه وارد مدارس شده، چهره ی ظاهری متون آموزشی تغییر کرده است، معلمان بیش از پیش زیر ذره بین هستند و به همین جهت مجبورند تا به روشهای نوین آموزش مجهز شوند و...، اما در مورد توزیع امکانات، رفتار صحیح با امکانات و مدیریت آنها هنوز مشکلات جدی وجود دارد.
با توجه به این اظهارنظر، در یک تحلیل کلی میتوان گفت تنها راه رسیدن به توسعه ی فراگیر و همه جانبه، اصلاح نظام آموزشی و به ویژه ساماندهی آموزشهای پایه است. حال برای آنکه بتوان به درستی آموزش پایهای را متحوّل کرد، احتیاج به تکنولوژی پیشرفته ی آموزشی است، اما در جهت تحقق این هدف، صرفاً با نو کردن چهره ی آموزش نمیتوان تمامی راه را پیمود، بلکه مدیریت عناصر و مظاهر نوین آموزشی خود بخش مهمی از ماجراست که در آن کنترل و مدیریت مالی، بازاندیشی در اهداف آموزشی، بالا بردن سطح دانش معلمان و مدیران و... اهمیت خواهد داشت؛ موضوعی که امروزه یکجا در مفهوم مدرسه ی بدون کیف جمع شده است.
5-4 فضای آموزشی طرح كيف درمدرسه
یکی دیگر از مفاهیم اساسی آموزش و پرورش نوین تاکید بر فضای آموزشی ست که در ابعاد متفاوتی قابل بحث است. در فضای آموزشی، پیش از پرداختن به ظاهر فضا، توجه به نظام سیستماتیک اهمیت دارد. به عنوان مثال در نظریه ی فضا، همه ی عناصر درگیر با آموزش در ارتباط با هم معنا پیدا میکنند و هیچ یک نمیتوانند حضوری مستقل داشته باشند و اراده ی خود را تحمیل کنند، در واقع این برآیند
کلی کار است که اهمیت دارد. موضوع بعدی این است که فضا رفتار افراد را شکل میدهد، به عبارت دیگر اگر میخواهیم که دانشآموزان درس بخوانند و تحلیلی قوی داشته باشند، قبل از آن که آن ها را نصیحت کرد باید فضا را به شکلی طراحی کرد که به درس خواندن علاقه نشان دهند.
بنابراین میتوان مفهوم مدرسه ی بــدون کیـــف را هــم نوعی از فضای آموزشی تلـــــقی کرد که در آن هــــیچ چیزی حـــرف اول را نمیزند، بلکه هـــمه چیــز دسـت به دســت هم میدهد تا برآیند آن تفکیک نقش دو نهاد خانواده و مدرسه، ارتباط سازنده ی ایـن دو نهاد، پرورش قدرت خلاقانه... و در نهایت توسعه و آبادانی کشور باشد.
همچنين برخي كارشناسان ، دوري از كتاب و پرداختن به جزوات را يكي از نگرانيهاي خود در زمينه ی دانشآموز محوري مدارس ارزيابي ميكنند. آنها معتقدند نبايد به اين بهانه كه خواست و نياز دانشآموز اهميت دارد تعداد صفحات كتابها را کم تر و کم تر نمود. زيرا در چنين رويكردي اين ترس وجود دارد كه در سالهاي آتي اساساً كودكان نتوانند با كتاب ارتباط برقرار نمایند. بنابراين بايد به عكس عمل كرد به اين معني كه هراس دانش آموز را از انبوهي و قطوري كتابها ريخت و در عين حال به او چنين آرامشي داد كه آن چه معيار است برداشت و نگرش او درباره ی كتابهاســـت نه خواندن
لغت به لغت وهمین طور ملاک ارزشیابی نمره ی بالاي قبولي در امتحان است.
6- 4 بار سنگين تكاليف درسى
عنوان تكليف خانگى دانشآموزان پديده جديدى نيست. مسألهاى است كه از ديرباز براى دانشآموزان، معلمان و اوليا در بسيارى از كشورهاى جهان مطرح بوده است. كوله پشتى دانش آموزان ايرانى از همين رو سنگينترين حجم را دربرمىگيرد. انتقال دائمى معلومات بين مدرسه و خانه، تكيه بر محفوظات، تمرين انفرادى و تمديد طولانى مدت آموزش از مدرسه به خانه و از معلم به والدين. مصداق چنين برداشتى يافته هاى دو پژوهشگر دانشگاه پنسيلوانياست. براين اساس در بين ۵۰كشور جهان، معلمان سه كشور ايران، تايـلند و يونان بيشترين تكاليف خانـگى را به دانـشآموزان مى دهند. در مقابل، دانشآموزان سه كشور ژاپن، چك و دانمارك كمترين ميزان تكليف خانگى را دارند.
چگونگى تكليف شب در ايران، از جمله مسائل آموزشى است كه بهعلت درگيرى والدين، دانشآموزان و معلمان، داراى اهميت و حساسيت ويژهاى است، به طورى كه عـدم انجام تكاليف دانشآمـوزان مشكلات عمدهاى براى آموزگاران دوره ی ابتدايى فراهم می سازد. براساس نظريات كارشناسان، تـكاليفى كه مـــعمولاً بـراى دانشآموزان
تعيين مىشود، اغلب داراى ساختار حل تمرين و رونويسى و حفظ كردن است كه هر دانشآموز با انگيزه ی متفاوت به انجام آن مىپردازد. برخى صرفاً براى اينكه مورد تحسين ديگران به ويژه والدين خود قرار گيرند، مىكوشند تا هر كار طاقت فرسايى را تا حد امكان به خوبى انجام دهند و خود را كوشا و مسؤوليتپذير نشان دهند. گروهى هيچ انگيزهاى براى انجام تكاليف ندارند و معمولاً از اين كار شانه خالى مىكنند و يا در اثر فشار والدين و مدرسه به طور ناقص و سرسرى تكاليف خود را انجام مىدهند. عدهاى از دانشآموزان با دقت و علاقه ی بسيار، تكليف خود را شروع مىكنند ولى با دلزدگى ناشى از عوامل مختلف، برای پايان دادن به آن به هر بهانهاى سرباز مىزنند و برخى نيز با گرفتن جايزه و ساير امتيازات، تن به اين كار می دهند. چه بسا، هيچ يك از اين دانشآموزان، انگيزه مطلوبى براى انجام تكاليف ندارند، زيرا تحقيقات نشان مىدهد بهترين انگيزه، يك انگيزه ی درونى و ميل به يادگيرى است.دانشآموزى كه به اين مرحله برسد، از يادگيرى بيشتر احساس لذت مىكند و براى جلوگيرى از فراموشى و دريافت حدود آگاهى و ناآگاهىهاى خويش به خودارزيابى مىپردازد و چنان كه براساس يافتههاى تحقيقي در دانشگاه پنسيلوانيا، تكاليف زياد خانگى، يادگيرى دانشآموزان را چندان افزايش نمىدهد و بايد معلمان را آموزش داد تا كيفيت تكاليف خانگى را افزايش دهند نه كليت آنها را.
يادگيرى يك فرايند است و براى آنكه اتفاق بيفتد به زمان و تمرين نياز دارد. اين فعاليتها بايد به نوعى تمرين شود. تكليف مدرسه مىتواند مفيد باشد اما بايد ديد چگونه لازم است رفتار شود تا این تکالیف مفید ترواقع شوند و ما را به هدف يادگيرى بهتر برساند. اين موضوعى است كه هميشه در بحث آموزش و يادگيرى وجود داشته و تا حدود زيادى نيز تغيير كرده است. تكليف مدرسه به عنوان يك قاعده در خيلى كشورها به معناى آنچه که در ایران رایج است، وجود ندارد. بسيارى، تكاليف را در مدرسه انـجام مىدهند. از سوى ديگر، بخشى از اين تكليفخواهى در نظام آموزش، به خواست و انتظار والـدين بر مىگردد. آنها فكر مىكنند اگر تكليفى نباشد بدين معنى است كه بخشى از زمينه يادگيرى فراهم نشده است . منتقدان نظام تعليم و تربيت، مدرسه را پلى براى ورود به جامعه مىدانند. بنابراين مدرسه، خود، هدف نيست بلكه راهى براى پيدا كردن مــهارتهاى لازم است. نظام آموزش و پرورش به دليل عدم حمــايتهاى لازم نيروهاى انسانى، انگيزش مديريت متناسب با انتظارات پيش نرفته، دچار تعرض مىشود. آموزش و پرورش به عنوان متولی آموزشهاى رسمى بايد تلاش كندتا بين نيازهاى جامعه و خانواده و فرد تعادلى ايجاد كند. مهمترين كار در اين بخش، كيفيت بخشى نيروى انسانى، ايجاد انگيزش و وجود فضاهاى مناسب در مدارس است. فضاهاى جديدى كه با تغيير روشهاى آموزشى بتوان از آنها استفاده كرد، روشهاى فعال تدريس و چينش كلاسها به گونه ای جديد به كيفيت كار مىافزايد.
يك تكليف سنگين و طاقت فرسا مىتواند مضر باشد به ويژه اگر متناسب با استعداد دانشآموز و در راستاى تقويت دانشآموز هم نباشد. چنين چيزى ايجاب مىكند تكليف سبك، كوتاه و متناسب با استعداد و علايق فردى و شرايط و توانايى های خانواده باشد. محيط آرام و امكانات كمك آموزشی مىتواند شرايط تبعيض آميزى، باتوجه به سطح زندگی و تفاوت خانوادهها به وجود آورد. يكى از ويژگىهاى معلمان خلاق براى هر درس اين است كه روشهاى گوناگون را در نظر مىگيرند، چراکه همه ی فراگيران با يك روش ياد نمىگيرند. فردى قوه ی شنيدارى قوىترى دارد و فرد ديگر از طريق تمرين كردن، نتيجه ی بهترى مىگيرد. با توجه به تفاوتهاى فردى و فرهنگى- اجتماعى نمىتوان گفت يك روش كاملاً درست است. بنابراين، بايد ويژگىهاى يك تكليف خوب را دانست. تكليف مىتواند در مدرسه انجام شود و فعاليتهايى كه در مورد يك مدرسه اتفاق مىافتد ممكن است جاى ديگر متفاوت باشد. پس بایدبا توجه به شرايط فرهنگى و اجتماعى خانواده تكليف داده شود، به زبانى ديگر ما نيازمند ساختار شكنى و ابداع روشهاى نووخلاق هستيم. ارتــقاى حــرفهاى معلمان و
اصلاح نگرش مديران، زمينه مناسبى براى رشد دانــشآموزان فراهم مىكند.
7-4کیف الکترونیکی
یکی از طرحهایی که به رهایی دانشآموزان از حمل کیفها و کولههای سنگین میانجامد ، طرح کیف الکترونیکی است که امسال اين طرح به صورت آزمايشي با همکاري پارک علم و فناوري دانشگاه اصفهان در برخي مدارس اين شهر در حال اجراست و در صورت موفقيت از سالهای آينده در مدارس سراسر کشور اجرا ميشود.
کتاب الکترونيکي مقدمه ی اجراي طرح «کيف الکترونيکي» است که با استفاده از لپ تاپ (رايانه همراه) يا رايانه شخصي در خانه، محتواي آموزشي کتابها در اختيار دانشآموزان قرار ميگيرد و نياز به حمل کتاب، کمتر ميشود.
در قالب این طرح، دانشآموزان به جای کیف درسی که انباشته از کتب درسی مختلف است، کیف الکترونیکی را به همراه خود میبرند. یعنی محتوای الکترونیکی کتب درسی در یک لپ تاپ یا نوت بوک محدود قرار میگیرد که به جای خواندن کتاب کاغذی، دانشآموزان از محتویات این نوتبوکهای محدود الکترونیکی بهره میبرند. بدین ترتیب، در این طرح دانشآموزان به جای حمل انبوه کتابهای درسی، رایانه همراه (لپ تاپ) به مدرسه مـــیبرند که در آن
مطالب کتابهای درسی به صورت محتوای الکترونیکی با قابلیت چند رسانهای در آمده است.
ويژگيهاي فني نرم افزار کتاب الکترونیک این است که علاوه بر تمام كتابهاي درسي دانشآموز، مجموعهاي از اجزاي آموزشي نيز طراحي شده است؛ به طور مثال در درس فارسي شعري با صدايي خوش خوانده ميشود يا در كتاب قرآن مجيد از اصوات خوش استفاده شده است.
نقطه ی قوت اين پروژه توسعه ی اين نرمافزار توسط معلمان است زیرا معلمان ميتوانند خودشان اجزاي آموزشي به شكل فيلم، عكس يا هر چيز ديگري را توليد كنند و روي صفحه مورد نظر كتاب درسي دانشآموزان قرار دهند كه اجزاي اضافه شده به طور خودكار روي كتاب همه ی دانشآموزان كلاس قرار ميگيرد؛ از سوی ديگر آموزش و پرورش نيز به طور مستقيم ميتواند اجزاي توليد شده توسط معلمان در سراسر كشور را رصد كند و بهترين و پوياترين را انتخاب و تاييدکند و به تمام كتابهاي درسي در سراسر كشور اضافه كند.
بنابراین، اجرای این طرح به معنای حذف کتاب درسی نیست بلکه آشنایی دانشآموزان با فناوریهای نوین اطلاعاتی و آموزشی در جهان است. هم اکنون دانشآموزان هند، چین، ترکیه وکشور مالزی
که شخصاً از نزدیک مشاهده نمودهام از این کیفهای الکترونیکی استفاده میکنند و به موفقیتهای آموزشی خوبی نیز دست یافتهاند.
طـرح اسـتـفـاده از كـتـاب الـكترونيك، ميتواند باعث ارتقاي سطح علمي و آگاهي دانشآموزان شود، همچنين ارتباط بين معلمان و دانشآموزان را بيشتر کند و كيفيت آمـوزشي توسط معلمان و سرعت عمل آنها را هم افزايش دهد.
در طـرح كـتب الـكـتـرونـيك، وقتي معلمان، درسي را سر كلاس به دانشآموزان آموزش ميدهند، دانشآموز اين امكان را مييابد كه همان درس را به صورت الكترونيكي در منزل، دوباره تكرار كند و اين يكي از قابليتهاي طرح كتب الكترونيكي است.
در کلاسهای مجهز به تدریس محتوای الکترونیک، در مقابل هر دانشآموز یک سیستم قرار دارد که به صورت شبکه با سیستم معلم در ارتباط است. در این شبکه معلم قادر است بـرای ارایـه بهتر و قابل فهمتر بـه دانشآموز در هر قسمتی از درس از طریق امکانات دیگر این شبکه شامل عکس، انیمیشین، فیلم مطالب، تصاویر و صدا را به محتوای آموزشی بیفزاید و با دخل و تصرف بر روی محتوای الکترونیک آموزشی و به روز کردن آن، علاوه بر دانشآموزان، این مطالب را با تایید رییس گروه درسی در اختیار سایر معلمان قرار دهد.
در این روش، آموزش چهره به چهره ی معلم و دانشآموزان بر قوت خود باقی است. قرار نیست کتاب الکترونیک جای معلم را بگیرد بلکه این کتابها فقط یک ابزار است که به صورت هوشمندانه با فناوریهای جدید در اختیار دانشآموزان قرار میگیرد.
از سوی دیگر، براي انجام تمرينهاي دانشآموزان در خانه و ارائه ی آن به آموزگار دو روش در نظر گرفته شده است؛ روش آنلاين و روش آفلاين.
در روش آنلاين دانشآموز از طريق اينترنت با آموزگار مرتبط است و در روش آفلاين، از كارت حافظه و CD استفاده مي شود.
شايد يكي از قابليتهاي اين طرح كه ميشود آن را از مزاياي فناوريهاي نوين نيز قلمداد كرد، جا دادن حجم زيادي از كتابهاي درسي به علاوه فيلمهاي آموزشي، مطالب كمك درسي، آزمايش و... در يك لوح فشرده است.
اين طرح مي تواند به ارتقاي سطح علمي دانشآموزان كمك نماید، ارتباط بین معلمان را افزایش دهد و كيفيت آموزشي توسط آموزگار و سرعت عمل او را نيز بالا ببرد.
در طرح جديد وقتي آموزگار درسي را سر كــلاس به دانشآموزان ياد ميدهد، اين امكان وجود دارد كه دانشآموز در منزل همان درس را بازبيني كند و آزمايشها، تــــمرينها و آزمــونها را نيز
توسط اين نرمافزار در دسترس داشته باشد؛ همچنين انعطافپذيري اين روش سبب ميشود سرعت عمل آموزگار بالا رود كه به دنبال آن كيفيت آموزشي نيز ارتقا خواهد يافت.
کیف الکترونیک، لپ تاپی است که محتوای درسی و آموزشی در آن قرار میگیرد و در نتیجه فراگیری دانشآموزان بهتر و یاد گیری نیز سریعتر انجام میشود. این کیف قابلیت اتصال به سیستم آموزشی مدرسه را دارد، طوری که در منزل نیز دانشآموزان میتوانند از اطلاعات آن بهرهمند شوند. به تدريج رايانه قرار است جاي كتاب درسي را بگيرد اما هر چند استفاده از لپتاپ براي دانشآموزان بسيار لذتبخش ترمی شود نبايد فراموش كرد كه استفاده از آن بايد با آموزشهاي خاصي همراه باشد، چرا كه ميتواند اثرات نامطلوب رواني هم داشته باشد. زیرا هنوز عدهاي نسبت به تاثير سوءاستفاده زياد رايانه در بين دانشآموزان، هشدار ميدهند. به همین سبب، توصیه میشود والدین ضمن نظارت بیشتر بر دانشآموزان خود، صفحه ی مانیتور رایانه ی منزل را به گونهای قرار دهند تا از زوایای دیگر منزل قابل رویت باشد و کاربر خود را امن نبیند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
نقش دانش آموزان در كاهش اضطراب امتحان
- 1اگر نسبت به درسی مطالعه بی میل هستید تسلیم بی میلی خود نشوید به مرور زمان به مطالعه و درس علاقه مندی شوید. 2 ـ از همین حالا وقت خود را با برنامه امتحانی تنظیم كنید . 3 ـ به جای اضطراب امتحان , كتابتان را به چند بخش تقسیم كنید و هر زمان روی بخشی از آن كار كنید , می بینید موفق شدن آنقدرها هم دور از دسترس نیست .
- اگر نسبت به درسی مطالعه بی میل هستید تسلیم بی میلی خود نشوید به مرور زمان به مطالعه و درس علاقه مندی شوید. 2 ـ از همین حالا وقت خود را با برنامه امتحانی تنظیم كنید . 3 ـ به جای اضطراب امتحان , كتابتان را به چند بخش تقسیم كنید و هر زمان روی بخشی از آن كار كنید , می بینید موفق شدن آنقدرها هم دور از دسترس نیست . 4 ـ وقتی می بینید اضطراب مانع تمركز حواستان می شود و شدت آن به اندازه ای است كه مفهوم یك جمله را هم درك نمی كنید , خودتان را بیازمایید. كتاب را بسته و جمله را تكرار كنید. دوباره كتاب را باز كنید و مطلب را با صدای بلند بخوانید سپس كتاب را ببندید. این بار خواهید توانست مطلب فراگرفته را به خاطر بیاورید. تمرین و جدیت شما نیرویی عظیم تراز نیروی اضطراب است . 5 ـ این جمله را با خود بگویید و آنرا تكرار كنید : « شروع هر كاری در ابتدا آنطور كه باید خوشایند نیست , وقتی كه پیشرفت كردم انگیزه بیشتری پیدا خواهم كرد. » 6 ـ اگر در حین مطالعه نگرانید و حواستان پرت می شود , چند دقیقه استراحت به خود بدهید و حواستان را از رویاها و تخیلات به محیط اطراف خود پرت كنید و محیط اطراف را توصیف نمائید و پس از رنگ استراحت مجددا به مطالعه بپردازید. فقط مطالعه كنید. این ترفند شما را از حواس پرتی و خیالبافی در حین مطالعه نجات خواهد داد. 7 ـ توجه داشته باشید كه یكی از عوامل موثر و جدی در اضطراب امتحان , انباشته شدن درسها برای شب امتحان است . ضمنا فراموش كنید شب امتحان زمان یادگیری درس نیست بلكه زمان مرور درس است . 8 ـ اضطراب , نوعی احساس فریب انگیز است كه به شما القا می كند از پس هر كاری كه قرار است انجام دهید برنمی آیید. پس در شرایط اضطراب دست از تلاش و كوشش برندارید و به مطالعه درس امتحانی مشغول شوید و اجازه ندهید اضطراب , زمام شما را دردست بگیرد. 9 ـ اگر اضطراب امتحان دارید , اولا : آن را بیان كنید . ثانیا : آن را یك اختلال جزئی قلمداد كنید و باور داشته باشید كه می توانید اضطراب امتحان را كنترل كنید. 10 ـ شبهای امتحان به اندازه كافی استراحت كنید . غذای ساده صرف نموده و وسایل مورد نیاز را آماده نمایید. 11 ـ همیشه و خصوصا در ایام امتحانات در حفظ سلامت خود كوشا باشید . 12 ـ هیچگاه به خود نگویی اضطراب تمام هوش و حواسم را مختل می كند و از پس امتحان برنمی آیم . متوجه باشید كه اضطراب می تواند ایجاد نگرانی كند و كمی شما را برنجاند ولی نمی تواند شما را از هدفتان باز دارد. 13 ـ آرامش روحی و روانی تاثیر زیادی در موفقیت شما دارد . لذا سعی كنید محیط آرام و به دور از تشنج و درگیری برای خود و خانواده و دوستان داشته باشید. 14 ـ قبل از شروع امتحان سعی كنید از همدیگر سوال نكنید . 15 ـ سعی كنید با لباس مناسب و تغذیه كافی سرجلسه حاضر شوید . 16 ـ توجه داشته باشید كه شما توان ذهنی و هوش كافی جهت پاسخ به سئوالات را دارید و می توانید از پس از امتحانات خود برآئید. 17 ـ روی صندلی محل امتحان نشسته و چند نفس عمیق بكشید . 18 ـ عضلات بدن خود را رها كنید و اكسیژن را به تمام بدنتان برسانید و به نفسهایتان توجه كنید. 19 ـ از بیان جملات منفی بپرهیزید مانند : « من حتما قبول نمی شوم » و به خودگویی مثبت بپردازید و بگویید : من در امتحان موفق خواهم شد. » 20 ـ انرژی خود را قبل از جلسه امتحان با بحثهای بی مورد در باره سئوالات امتحانی از بین نبرید. 21 ـ ابتدا به سئوالات آسانتر پاسخ دهید سپس سئوالات دیگر را بخوانید و پاسخ دهید. 22 ـ در تحویل برگه امتحانی به مراقبین عجله نكنید و یك بار مرور كنید . 23 ـ اگر اتفاق خاصی در جلسه افتاد , زیاد توجه نكنید . 24 ـ از نشستن در كنار دانش آموزان متقلب كه مزاحم شما هستند , خودداری نمائید.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
نقش مدیران در كاهش اضطراب امتحان
1ـ برنامه امتحانی را چند هفته قبل از شروع امتحانات به دانش آموزان اعلام كنید. 2 ـ فاصله بین جلسات امتحان را باتوجه به سختی یا آسانی دروس تنظیم نمائید. 3 ـ پس از تهیه برنامه امتحانی تا آنجا كه ممكن است , تغییر جدیدی در برنامه ایجاد نكنید.
1ـ برنامه امتحانی را چند هفته قبل از شروع امتحانات به دانش آموزان اعلام كنید. 2 ـ فاصله بین جلسات امتحان را باتوجه به سختی یا آسانی دروس تنظیم نمائید. 3 ـ پس از تهیه برنامه امتحانی تا آنجا كه ممكن است , تغییر جدیدی در برنامه ایجاد نكنید. 4 ـ از برگزاری امتحانات با وقت بسیاركم اجتناب نمائید . 5 ـ چند دقیقه قبل از شروع امتحان دانش آموزان به محل برگزاری امتحان بروند. 6 ـ محل برگزاری امتحان دارای تهویه مناسب , نور كافی , دمای مناسب و صندلی مناسب باشد. در سالن یا نزدیكی آن , آب آشامیدنی در دسترس باشد. 7 ـ در حد ممكن از نیمكت ها و یا صندلی های سالم در جلسه امتحان استفاده نمائید. 8 ـ محل برگزاری امتحان , عاری از هرگونه عوامل مزاحم از قبیل سروصدا باشد. 9 ـ با دانش آموزان به صورت اطمینان بخش و امیدواركننده در كلاس و جلسه امتحان برخورد كنید. 10 ـ قبل از شروع جلسه فاصله افراد رعایت شده باشد تا در حین برگزاری جلسه نیازی به جابجایی و حركت نباشد. 11 ـ در شروع جلسه آیاتی از كلام الله مجید قرائت شده و چند جمله دعای مناسب بیان گردد. 12 ـ بعد از شروع جلسه امتحان دانش آموزان را جابجا نكنید . 13 ـ در جلسه امتحان , دبیر مربوط به درس حتما حضور داشته باشد و با جملات اطمینان بخش دانش اموزان را آرام نماید. 14 ـ مراقبین در حین برگزاری جلسات با یكدیگر صحبت نكنند . 15 ـ سعی شود مراقبین بالای سر دانش آموزان زیاد توقف نكنند . 16 ـ اگر مراقبین مشاهده كردند كه دانش آموز جواب را اشتباه نوشته , او را سرزنش نكنند. 17 ـ از برخورد شدید با دانش آموزان خاطی اجتناب شود . 18 ـ مراقبین با تبسم و بیان مطلبی نشاط انگیز , تنش های احتمالی دانش آموزان را كاهش دهند. 19 ـ در ابتدای جلسه امتحان راهنمایی و توضیح كافی پیرامون آن آزمون داده شود ودر حین جلسه از توضیح اضافی كه موجب حواس پرتی آنان می شود اجتناب نمائید. 20 ـ سئوالات امتحانی , خوانا و از كیفیت بالا و مناسب برخوردار باشد . 21 ـ با دانش آموزان در حین انجام امتحان گفتگو نشود . 22 ـ در صورت نیاز , پیش نویس در اختیار دانش آموزان قرار داده شود
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
تحقیق درباره راه های شکوفایی خلاقیت در دانش آموزان نابینا
زندگی امروز حاكی از ایده های نوینی است كه مبتنی بر پرورش تفكر و استدلال افراد می باشد. ایجاد عادت به تفكر و استدلال در دانش آموزان به وسیله پرورش خلاقیت امكان پذیر است و این امر بر عهده خانواده و مدرسه است.
خلاقیت به كارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یك فكر و مفهوم جدید است لذا برای خلاق بودن باید آنگونه فكر كرد كه دیگران فكر نمی كنند.
دانش آموزی كه دچار آسیب بینایی است ممكن است دوره های حساس رشد را به خوبی طی نكند و با مشكلات اجتماعی و عاطفی بسیاری مواجه شود. بینایی، انگیزه تعامل با دیگران و كشف محیط را در كودك ایجاد می كند، بنابر این ضروری است كه والدین و مربیان این كودكان، محیط را برای پرورش همه جانبه آنان مهیا سازند و حتی می توان انتظار را از این حد نیز فراتر برد و با اتخاذ روش هایی ساده به پرورش خلاقانه آنان پرداخت.
راه های گوناگون و متنوعی برای پرورش خلاقیت در كودكان وجود دارد كه تقریباً تمام آن ها برای كودكان آسیب دیده بینایی نیز كاربرد دارد، برخی از این راه ها عبارتند از:
۱) تشویق آن ها به طرح سوال ها و پاسخ های عجیب و غریب كه سبب ارتقای رفتار خلاق و تعمیم آن به سایر زمینه های زندگی می گردد.
۲) آموزش مهارت های پژوهشی، حل مسئله و طرح مسئله. كسب این مهارت ها به كودكان كمك می كند تا در عرصه های مختلف زندگی بتوانند مسائل و مشكلات را به طور عاقلانه حل كنند.
۳) تشویق و ترغیب كودكان به انجام كارهای متنوع هنری. هنر به كودك آرامش می بخشد، روح كنجكاوی، تحقیق و سازندگی را در او بیدار می كند و فرآیند سازندگی، خلاقیت، تولید و آفریندگی را در وی به وجود می آورد.
۴) آموزش روش مطالعه خلاق و خواندن قصه های متنوع و ناتمام. قصه های ناتمام ذهن كودك را به چالش می اندازد و پایان های متفاوتی را در ذهن او به تصویر می كشد.
۵) نوشتن قصه و داستان و خاطره با موضوعات مختلف.
۶) نوشتن، استفاده و كاربرد كلمات و تولید واژه ها و تركیب آن به ذهن كودك انسجام و نظم و ارتقاء می بخشد.
۷) تدارك فرصت هایی برای كسب تجارب متنوع جهت خودآموزی و یادگیری اكتشافی. این فرصت ها در برخورد با اشیاء، افراد، موقعیت ها و شرایط می تواند لذت بخش و توام با تجارب دست اول باشد.
۸) اهمیت دادن به بازی های كودكان و ایجاد فرصت هایی برای بازی های خلاقانه. كودك برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیازمند اندیشه و تفكر می باشد و بازی خمیرمایه این تفكر و اندیشه است.
گفتنی است انگیزه بالا، كنجكاوی فراوان، پشتكار و انضباط در كارها و افزایش جرأت و چالش پذیری از ویژگی های افراد خلاق است كه با روش های فوق می توانیم در كودكان تقویت كنیم و شاهد انجام كارهای خلاق توسط خود كودكان باشیم زیرا افراد خلاق و صاحب اندیشه نو، گرانبهاترین سرمایه های جوامع محسوب می شوند.
پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.
سامانه خرید و امن این سایت از همه لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .