تحقیق و پروژه رایگان - 288

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره ماه محرم

بازديد: 23059

 

ماه محرم الحرام

ماه محرم چه ماهی است؟

ماه محرم یا محرم ‌الحرام نخستین ماه های دوازده گانه قمری و از جملهٔ ماه‌های حرام مسلمانان نیز می باشد.‌همان ‌گونه که پیش از ظهور اسلام، در دوران جاهلیت، جنگ و خونریزی در این ماه‌ها ممنوع بود ، حضرت محمد (ص) نیز همان را تأیید کرد.

.علت نامگذاری ماه محرم

تاسیس تاریخ برای مسلمانان در زمان خلافت خلیفه دوم مسلمین و با مشورت حضرت علی (علیه‌السلام) در سال شانزدهم هجری صورت گرفته است. مبدا تاریخ را هجرت پیامبر و ماه نخست آن را محرم، سالی که هجرت روی داده بود گرفتند. علت نامگذاری ماه محرم آن بود که در ایام جاهلیت، جنگ در این ماه را حرام می‌ دانستند.

.ماه محرم در قرآن

ماه محرم ، اگر با این عنوان در قرآن مجید نیامده است . و لیکن در قرآن ، آیات چندى است که درباره ماه هاى حرام و لزوم حرمت آن ها نازل شده است . ماه محرم نیز از جمله ماه هاى حرام است که در آیات قرآن کریم به آن ها پرداخته شده است .

شهادت امام حسین (ع)

امام حسین(ع) از همان ابتدا بیعت با یزید را نپذیرفت. یزید نامه‌ای به حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. حسین پسر علی موافق راه و روش حکومت هم عصر خود نبود. بنابراین حاضر به بیعت کردن با یزید نشد و با خانواده خود برای حج از مدینه به مکه رفت.

در این هنگام عده‌ای از مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامه‌هایی برای حسین نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین نیز که مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاده بود، خود مراسم حج تمتع را به عمره تبدیل کرد و بطرف کوفه حرکت نمود. ابتدا شماری از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند؛ اما با ورود عبیدالله بن زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود و خبر آورده بود که حسین مراسم حج را نیمه کاره گذاشته و قاضی شریح فتوای قتل او را داده‌است و مردم کوفه را تهدید کرده بود مسلم را ترک کنند تا بلکه حسین را از ترک حج و آمدن به کوفه منصرف کرده و مانع بیعت مردم کوفه با وی شوند، مردم کوفه بیعت خود را از حسین پسرعلی پس گرفتند و به مخالفت با حسین پسر علی روی آوردند. او سرانجام در روز دهم محرم سال شصت و یکم هجری قمری (برابر بیست و یکم مهرماه سال ۵۹خورشیدی) به همراه ۷۲تن از یارانش کشته‌شدند. شیعیان همه سال سالروز کشته شدن حسین را با مراسم مذهبی و عزاداری پاس می‌دارند.

عاشورا، دهمین روز از ماه محرم در گاه‌شماری هجری قمری، روز مقدس مسلمانان است. شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال ۶۱هجری قمری است که با گاه‌شماری هجری خورشیدی این روز برابر با سه‌شنبه، ۲۰مهر ۵۹خورشیدی است. هرچند براساس گاه‌شماری هجری قمری قراردادی این روز با چهارشنبه، ۲۱مهر تطبیق داده می‌شود. در این روز حسین بن علی امام سوم شیعیان و یاران وی در رویداد کربلا در جنگ با لشکر یزید کشته شدند و مسلمانان در آن سوگواری می‌کنند. در مناطق شیعه نشین مراسم عزاداری برگزار می‏‌شود. در تقویم رسمی ایران، افغانستان، عراق، پاکستان و هند این روز تعطیل می‌باشد.

معرفی شهدای بنی‌ هاشم در کربلا

امام حسین علیه السلام

حضرت علی بن حسین بن علی بن ابی طالب

عبدالله بن مسلم بن عقیل بن ابی طالب

محمد بن مسلم بن عقیل

عون بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب

محمد بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب

عبدالرحمن بن عقیل بن ابی طالب

جعفر بن عقیل بن ابی طالب

حسن مُثنی بن الحسن

ابوبکر بن امیرالمومنین علیه السلام

عبدالله بن عقیل

ابوبکر بن الحسن بن امیرالمومنین علیهماالسلام

قاسم بن الحسن بن علی بن ابیطالب علیهماالسلام

عبدالله بن امیر المومنین علیه السلام

عثمان بن امیر المومنین علیه السلام

جعفر بن امیرالمومنین علیه السلام

عباس بن امیرالمومنین علیهماالسلام

علی اصغر بن الحسین علیه السلام

محمد بن(ابی)سعید(سعد)بن عقیل بن ابیطالب علیه‌السلام

عبدالله بن الحسن بن علی بن ابی طالب علیه السلام

.احکام عزاداری امام حسین علیه السلام

تمام اعمال و رفتار انسانها; چه فردی و چه اجتماعی، مشمول حکمی از احکام شرعی می باشد و تمام موضوعاتی که به گونه ای با رفتار آدمی ارتباط پیدا می کند، در فقه اسلامی دارای قانون و مقرراتی است . عزاداری سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و امامان معصوم علیهم السلام نیز همچون سایر اعمال انسان دارای احکامی است که در این مختصر بدان می پردازیم .

.

 

 

درس های عاشورا

1-عاشورا و انسانيت

يکي از ماندگارترين پيام هاي عاشورا که براي تمام بشريت در طول تاريخ،چه مسلمان و چه غيرمسلمان،آموزنده و زندگي سازاست،اين جمله امام(ع) است که فرمودند: «اگر دين نداريد، لااقل آزاده باشيد.» امام(ع) در اين جمله به اين نکته اشاره مي کند که انسانيت يک ملاک بسيار ارزشمند است که جداي از هر دين و مسلک که انسان ها از آن پيروي مي کنند و مؤمن به خداوند که يا کافر هستند، يک گوهر دروني در وجود تمام آنهاست که به نام انسانيت که اگر هر فرد به آن مراجعه کند، مي تواند راه درست و حقيقت را پيدا کند و حق و ناحق را به واسطه همين گوهر دروني تا حدود زيادي تشخيص دهد. در جاي ديگرايشان فرمودند: «دين لغلغه دهان شما نباشد.» يعني به مسايل دين به صورت ظاهري نگاه نکنيد بلکه تلاش کنيد تا آن را در زندگي خود متبلور و متجلي کنيد. نمود حضور دين در زندگي ايشان،بزرگي روح، عزت و کرامت انساني، به اسارت نگرفتن روح انسان در دام خواهش ها و وسوسه ها و تسليم نشدن در برابر آنچه انسانيت و روح انساني را ذليل مي کند، خواهد بود. به همين دليل است که امام(ع) مي فرمايد: «مرگ در مسير عزت،حيات جاودان است

2-عاشورا و اميد

امام حسين(ع) در آن شرايط سنگين قبل از شهادتش، خانواده اش را جمع مي کند و به ايشان مي فرمايد: «براي سختي ها و مشکلات آماده باشيد و مطمئن باشيد که خداوند، شر دشمنان را از شما دور مي کند

امام(ع) با اينکه مي داند چه شرايط سختي در انتظار خانواده اش است آنها را براي چنين مصايبي آماده مي کند و به عنوان بزرگ ترين خانواده،اعضاي خانواده اش را متوجه رحمت و عنايت خداوند مي کند و اينکه همه چيز در اراده خداوند است. اين يک پيام خانوادگي دارد براي تمام کساني که در زندگي با مشکلاتي رو به رو مي شوند و به سرعت دچار افت روحيه مي شوند يا عنان اختيار از کف مي دهند.

امام(ع) در سخت ترين شرايط به خانواده اش روحيه مي دهد و زماني که حضرت زينب(س) بي تابي مي کند، امام(ع) دست روي سينه خواهرش مي گذارد و مي فرمايد: «مبادا شيطان صبر و شکيبايي تو را از بين ببرد». اينها همه درس هايي است که ما ازاين واقعه عاشورا مي گيريم و مي توانيم در زندگي، از آنها استفاده کنيم.

 

 

3-عاشورا و عبوديت

يکي از مهم ترين پيام هاي واقعه عاشورا،بحث توحيد است. اينکه تمام سختي ها و مصايب عاشورا به دليل اين بود که امام حسين(ع) فقط تسليم امر خداوند بوده تا جاهليت به وجود آمده را از بين ببرد. اگر در جملات آخر امام(ع) قبل از شهادت تأمل کنيم،مي بينيم که ايشان مي فرمايند: «خداوندا من تسليم امرتو هستم و به قضاي تو رضايت دارم و معبودي جز تو نمي شناسم و پرستش نمي کنم. و فريادرس فريادرسان هستي

توجه کنيد که در نمازهاي يوميه که هر روز مي خوانيم مي گوييم: «اياک نعبدواياک نستعين». چند نفر از ما به اين جمله توجه مي کنيم؟ در حالي که پيام امام(ع) در آخرين لحظات زندگي اش همين آيه است. اين همان چيزي است که به عنوان سلامت معنوي از آن نام مي برند. سلامت معنوي يعني اينکه زندگي ما رنگ خدايي بگيرد و به آزادي معنوي دست پيدا کنيم که از غيرخدا جدا شويم و به توحيد فکري و عملي ناب برسيم. متأسفانه افرادي هستند که در زندگي وقتي با يک مشکل رو به رو مي شوند اولين چيزي که فراموش مي کنند خداست و براي حل مشکل خود دست به دامان اين و آن مي شوند. پيام عاشورا استقامت، صبر و اميد است و اينکه خداوند قادر بر تمام مسايل است. انساني که به اين مراحل برسد و اين پيام را در زندگي خود متجلي کند، هيچ گاه در برابر زور و باطل قد خم نمي کند و سازش نمي پذيرد چون به خداوند تکيه دارد و ايمان دارد که حق و حقيقت،نهايتاً پيروز است. به اين صورت است که پيام امام حسين(ع) و عاشورا، جهت زندگي انسان ها را تغيير مي دهد و اتفاقاً در تحمل سختي هاي دنياي امروز هم راه گشاست.

4-عاشورا و آزادگي

بحث بسيار مهم ديگري که از پيام هاي بزرگ پديده عاشورا است، بحث آزادي افراد در انتخاب و تصميم گيري است. آنجا که امام(ع) در شب عاشورا تمام يارانش را جمع کرد و به ايشان فرمود: «من تکليف دارم و اين دشمنان با من سروکار دارند و اگر شما هم بمانيد،کشته خواهيد شد. هيچ تکليفي بر شما نيست» و چراغ ها را خاموش مي کند و مي فرمايد: «هر کس که مي خواهد از همين راه که آمده است، بازگردد.» آيا شما آزادي عمل و اختياري بيش از اين در طول تاريخ سراغ داريد؟ وقتي که امام(ع) مي فرمايد: «من بيعت خودم را از شما برمي دارم.» يعني از آنچه که خود ايشان صاحب حق و اختيار است هم کوتاه مي آيد و از حق خودش نيز مي گذرد. فقط به اين دليل که به اصل آزادمنشي و آزادي در تصميم گيري و تفکر افراد احترام مي گذارد. امام(ع) با اين کار قصد داشت فقط افرادي را در کنار خود نگه دارد که به اهميت موضوع و باطن اعمال ايشان آگاهي داشتند و نه از روي جهل و يا اجبار در کنارامام(ع) مانده بودند. به همين دليل فرمودند: «آن تعداد معدود افرادي که با من هستند، بايد از آگاه ترين انسان ها باشند.» افرادي که عقيده کامل داشتند که امام(ع) براي رضاي خداوند و اجراي تصميم الهي دست به اين کار زده است نه از روي قدرت طلبي و حرص دنيوي.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت: 17:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(12)

تحقیق درباره تبلیغات

بازديد: 409

 

به نام خدا

موضوع : تبلیغات   تهیه و تنظیم :

تبلیغات چیست

در زبانها و فرهنگها، اصطلاحات‌ گوناگونی‌ به‌ منظور بیان‌ مفهوم‌ تبلیغ‌استعمال‌ می‌گرددمثلاً‌ درلغت‌ عرب‌ «تبلیغ»، دعوت،اعلام‌ ودعایه‌ و امثال‌ آنها،در فرهنگ غربی‌ معمولاً‌ واژه‌ پروپاگاند و یا ایندوكتری‌ نیشن‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد پروپاگاند از ریشه‌ لغت‌ لاتینی‌ پروپاگاره‌ مشتق‌ شده‌ است‌ كلمه‌ پروپاگاره‌ به‌ معنای‌ نشا كردن‌ برای‌ تولید مجدد گیاه‌ و به‌ تبع‌ تولید كردن‌ و تولید مثل‌ است‌ و معنی‌ وسیع‌تر و كلی‌تر آن‌ پخش‌ كردن‌ و افزودن‌ است.

بنابراین‌ ازنظرریشه‌ لغت‌ پروپاگاندتولیداجباری‌ است‌ وبه‌ معنی‌تولیدخودبخودی‌ نیست.

ساده‌ترین‌ تعریف‌ از تبلیغ‌ از دكتر دانیل‌ استاریچ‌ ارایه‌ شده‌ است‌ وی‌ كه‌ معتقد است .آگهی‌ نمایشی‌ است‌ كه‌ به‌ وسیله‌ یك‌ شخص‌ یا یك‌ مؤ‌سسه‌ معین‌ انتشار می‌یابد و هدف‌ آن‌ نفوذ در عقاید و اعمل‌ مردم‌ است‌.

‌درتعریف‌ دیگر"تبلیغ‌ بعنوان‌ روش‌ یاروش‌های‌ بهم‌ پیوسته‌ (درقالب‌یك‌مجموعه) برای‌ بسیج‌ و جهت‌ دادن‌ نیروهای‌ اجتماعی‌ وفردی‌ ازطریق‌ نفوذدرشخصیت ،افكاروعقایدواحساسات‌ آنها جهت‌ رسیدن‌ به‌ یك‌ هدف‌ مشخص‌ كه‌ این‌هدف‌ ممكن‌ است‌ سیاسی، نظامی، فرهنگی‌ و..مشروع‌ و نامشروع‌ باشد.

 در تبلیغات‌ گذشته‌ از انتقال‌ پیام‌ از پیام‌ دهنده‌ به‌ پیام‌ گیرنده‌ كه‌ در حقیقت‌ یك‌ حركت‌ آموزشی‌ وجود دارد، مسأله‌ تعمیق‌ پیام‌ درجامعه‌ پیام‌ گیرندگان‌ و در نتیجه‌ بسیج‌ افكار عمومی‌ نیز مطرح‌ است‌ كه‌ تحت‌ عنوان‌ " تنفیذ " مورد دقت‌ قرار خواهد گرفت.

 اصول و فنون تبليغ

معنا و مفهوم تبليغ :به معناي پخش كردن ،انشاء‌ كردن ، چيزي راشناساندن

 امروزه واژه  تبليغ سياسي يا پروپاگاندا  بيشتر به معناي تاثير گذاري  بر عقيده است و هدف براي تحت تاثير قراردادن عقايد ،‌نگرشها و يا اعمال ديگران با استفاده از نمادهايي چون كلمات ،‌اشارات ، پلاكاردها ،‌موسيقي ،‌ لباس ، نشانها ، آرايش مو و...

تعريف تبليغات ( تبلغ ) : تلاشي است سازمان يافته و آگاهانه به منظور دستكاري در احساس و ادراك و تغيير نگرش در رفتار مخاطب در جهت اهداف خاص مبلغ

اهداف تبليغات :

  1- شكل دهي به برداشت ها

 2- دستكاري ادراكات

  3- هدايت رفتارهاي خاص

اركان يا چهار ركن اصلي تبليغات:

1-گوينده و نويسنده پيام كيست ؟ ( پيام رسان)

2- چه ميگويد و چه مينويسد ؟ (‌پيام)

3- چه وسيله اي براي گفتن و نوشتن به كار مي برد؟  (‌وسيله ارتباطي)

4- براي چه كساني مي گويد و مي نويسد؟ و تاثير اين گفتن و نوشتن چيست؟ ( پيام گيران)

 ويژگيهاي پيام رسان (‌گوينده  و نويسنده  پيام)  :

الف )‌اعتبار : اعتبار پيام رسان يعني ميزان پذيرش او به وسيله مخاطبين در دو بعد 1- كفايت  2- قابل اعتماد بودن

1- متخصص و قابل اعتماد بودن

2- ظاهرا طوري وانمود نمايد كه نفع شخصي ندارد

2- تحت تاثير قراردادن افراد

3- دوست داشتن و تمايل مخاطب به پيام رسان

ب)‌ جذابيت: علاقه مخاطب را جلب و جذب نمايد .

1- همانند سازي يا مشابهت مسائلي چون سن ،‌شغل ، جنس ، تحصيلات و ...

2- آشنايي و  محبوبيت (‌استفاده از چهره هاي آشنا و محبوب و جذاب )

ج)‌ وسيله ارتباطي :

 (ماهيت پيام )

1- ساختار پيام  استدلال و اثر تقدم و تاخر در پيام ( روشن بودن و ابهام نداشتن پيام درك و بر انگيختن احساسات مخاطبان  )

 2-   سبك پيام : قابل فهم بودن ، تكرار پيام ، تنوع در محتواي پيام   

 3-  جاذبه پيام : ترغيب ، صريح بودن ، تحريك احساسات

 زمينه ارائه پيام و ويژگيهاي آن :

1- توجه : ( تيتر و فونت)   

  2- ادراك : (بعد از توجه بايد درك كرد)

  3- پذيرش: (‌توفيق پيام در پذيرش آن است)

شيوه هاي مختلف تبليغ و اقناع:

1-  روش همراهي

2-  روش انگيزش تفكر

3- روش الگويي

4- روش تمثيلي  

5- روش تدريجي و مرحله به مرحله

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت: 12:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

زندگی نامه کامل ادیسون

بازديد: 1077

 

ادیسون

توماس الوا ادیسون (۱۱ فوریه ۱۸۴۷ (میلادی) - ۱۸ اکتبر ۱۹۳۱ (میلادی)) مخترع و بازرگانی امریکایی بود. او وسایل متعددی را طراحی یا کامل کرد که مهم‌ترین و معروفترین آنها لامپ الکتریکی است.

ادیسون در طول حیات علمی خویش توانست ۲۵۰۰ امتیاز اختراع را در ایالات متحدهٔ امریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان به نام خود ثبت کند که رقمی حیرت‌انگیز و باورنکردنی به نظر می‌رسد. واقعیت این است که بیشتر اختراعات وی تکمیل شدهٔ کارهای دانشمندان پیشین بودند و ادیسون کارمندان و متخصصان پرشماری در کنار خود داشت که در پیشبرد تحقیقات و به سرانجام رسانیدن نوآوری‌هایش یاریش می‌کردند. دهنی ذغالی تلفن،ماشین تکثیر، میکروفن، گرامافون، دیکتافون، کینه‌توسکوپ (نوعی دستگاه نمایش فیلم)، دینام موتور و لاستیک مصنوعی از جمله مواد و وسایلی هستند که بدست ادیسون و همکارانش ابداع یا اصلاح شدند.

ادیسون از اولین مخترعانی بود که توانست با موفقیت بسیاری از اختراعات خود را به تولید انبوه برساند.

[ دوران طفولیت و نوجوانی

توماس ادیسون در شهر میلان ایالت اوهایو متولد شد و سال‌های کودکی را در پورت‌هِرون میشیگان بسر برد.«آل» بیش از یک سال نتوانست به مدرسه برود و دوران نوجوانی را با کارهایی چون فروختن ساندویچ و آب‌نبات در کنار ریل قطار و یا سبزی فروشی گذراند. او که برای فروش اجناس خود مرتباً با ترن میان پورت‌هرون و دیترویت در رفت و آمد بود، توانست از شرکت راه‌آهن نمایندگی توزیع یک روزنامهٔ دیترویتی را بدست آورد. با پس‌انداز پول حاصل از فروش روزنامه، آل توانست یک ماشین چاپ دست دوم خریداری کند. او دستگاهش را در یک واگن بارکشی نصب کرد و در سن پانزده سالگی اولین شماره‌ی‌ روزنامهٔ خود را با نام «ویکلی هرالد» منتشر ساخت. این نشریه که تمام کارهایش را ادیسون خود انجام می‌داد، نخستین و تنها روزنامه‌ای بود که در یک قطار در حال حرکت حروفچینی و چاپ می‌شد.

در سال ۱۸۶۲ م. وی اتفاقاً با تلگراف که در آن زمان وسیلهٔ نوظهوری بود آشنا شد و با وجود کم‌شنوایی چندی بعد توانست در ادارهٔ راه‌آهن به‌عنوان تلگرافچی شغلی برای خود بیابد و با تمرین زیاد یکی از چابک دست‌ترین مأموران تلگراف در امریکا شود.

ادیسون هنگامی که فقط بیست و یک سال داشت، اولین اختراع خود را که یک دستگاه الکتریکی شمارش آراء بود عرضه کرد. آن دستگاه فروش نرفت و او تصمیم گرفت که دیگر تا احتیاج و تقاضای عامه ایجاب نکند به فکر اختراع دیگری نیافتد. در همین هنگام با فردی به نام رسول آشنا شد که سر آغاز تحولات در آختراعات او بود.

سال‌های میانه

نخستین پله‌های ترقی

در سال ۱۸۶۹ م. ادیسون که ادارهٔ راه‌آهن را ترک کرده بود، به‌عنوان سرپرست فنی به استخدام یک مؤسسهٔ صرافی بزرگ در نیویورک در آمد. در این مقام او توانست نخستین اختراع موفقش را که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کند. تلگراف ادیسون برخلاف انواع رایج که علائم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور می‌رسانیدند، آنها را به شکل خط و نقطه بر روی نوار کاغذی چاپ می‌کرد. او حق امتیاز اختراعش را در مقابل چهل هزار دلار به مدیر صرافخانه واگذار کرد و با پول آن در شهر نیوآرک ایالت نیوجرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا نمود. در محل جدید او علاوه بر تکمیل لوازم جانبی تلگراف، یک سامانهٔ پیشرفتهٔ نمایشگر اطلاعات بورس را طراحی کرد که سود هنگفتی از آن حاصل آمد.

منلو پارک

ادیسون مدتها این فکر را در سرداشت که کارگاهش را به محل بازتر و بزرگ‌تری منتقل کند. با فراهم شدن سرمایهٔ کافی، سرانجام در سال ۱۸۷۶ م. در منطقهٔ «منلوپارک» نیوجرسی یک لابراتوار پژوهشی مجهز بنیاد نهاد و گروهی از افراد لایق و مستعد را به همکاری فراخواند.

تأسیس این آزمایشگاه نقطهٔ عطفی در رشته فعالیت‌های ادیسون و از بزرگ‌ترین ابتکارهای او به شمار می‌رود. آزمایشگاه منلو پارک نخستین مؤسسه‌ای بود که منحصراً با هدف تولید و تکمیل ابداعات علمی برپا شد و آن را باید نمونهٔ اولیهٔ آزمایشگاه‌های تحقیقاتی بزرگی دانست که از آن پس تمام صنایع مهم در کنار کارگاه‌های خود ایجاد کردند. در سایهٔ نظارت و سازماندهی توماس ادیسون و کار گروهی کارمندان وی صدها اختراع کوچک و بزرگ در این مؤسسه به ثمر رسیدند که البته همگی به نام ادیسون تمام شدند.

گرامافون

از قدیم الایام، داشتن وسیله‌ای که بتوان با آن صدا را ضبط کرد از آرزوهای بشر بوده است. قبل از آنکه توجه ادیسون به این مقوله جلب شود، لئون اسکوت مارتین‌ویل فرانسوی (۱۸۵۷ م.) و دیگران تحقیقاتی کرده و گام‌هایی در این راه برداشته بودند؛ اما دستگاه‌های آنها عملا ً قابل استفاده نبود زیرا تنها با یک دور گوش دادن، صدای ضبط شده از بین می‌رفت.


در سال ۱۸۷۷ م. ادیسون موفق به ساخت وسیله‌ای شد که واقعاً کار می‌کرد؛ یعنی می‌توانست صدا را ضبط و دو تا سه بار پخش کند. «ضبط صوت» ادیسون که فونوگراف (آوانگار) نام گرفته بود، ساختمانی ساده داشت: استوانه‌ای فلزی بود با یک دسته
ٔ گرداننده که در یک انتهای آن سوزنی همراه با یک بوق تعبیه شده بود. وقتی کسی استوانه را می‌چرخاند و درون بوق صحبت می‌کرد، بر اثر ارتعاش سوزن، روی ورقهٔ نازک حلبی ِدور استوانه خراش‌هایی می‌افتاد. برای شنیدن صدای ضبط شده نیز کافی بود سوزن را به ابتدای مسیر برگردانده و دوباره استوانه را به‌چرخش در آورند. کیفیت صدا البته بسیار پایین بود و صفحه حلبی هم پس از چند بار استفاده خراب می‌شد. با اینحال همین وسیله ابتدایی در نظر مردم بسیار شگفت‌انگیز می‌نمود و بشدت مورد استقبال قرار گرفت. روزنامه‌ها ادیسون را «جادوگر منلوپارک» لقب دادند. حتی دولت رسماً وی را به واشینگتن دعوت کرد تا اختراعش را در برابر مقامات به نمایش بگذارد. ده سال بعد (۱۸۸۷ م.) ادیسون (یا به روایتی الکساندر گراهام بل)، استوانهٔ مومی را جایگزین ورق حلبی کرد و بالاخره امیل برلینر مخترع امریکایی آلمانی‌تبار با تبدیل استوانهٔ مومی به صفحهٔ پلاستیکی، گرامافون را به شکل امروزی درآورد.

لامپ الکتریکی

سابقهٔ سیستم روشنایی الکتریکی به اواسط قرن نوزدهم می‌رسد. در سال ۱۸۵۴ م. هاینریش گوبل نخستین لامپ برق را اختراع کرد که حدود چهارصد ساعت نور می‌داد اما آن را به نام خود به ثبت نرساند. پس از وی جیمز وودوارد، ویلیام سایر، متیو ایوانز (۱۸۷۵ م.) و جوزف سووان (۱۸۷۸ م.) مدل‌های دیگر چراغ‌های ا لکتریکی را ارائه کردند.

کمی پیش از آنکه ادیسون نیز وارد این عرصهٔ جدید شود، والیس صنعتگر امریکایی نوعی چراغ برق را روانهٔ بازارکرده بود که نمونه‌ای از آن به دست ادیسون رسید (۱۸۷۸ م.). دستگاه والیس تشکیل می‌شد از چارچوبی با یک حباب و دو میلهٔ فلزی متحرک که به هر کدام تکه ذغالی متصل بود .عبور جریان برق از میله‌ها باعث می‌شد که دو قطعه ذغال بسوزند و میانشان قوس الکتریکی بسیار درخشانی به رنگ آبی پدیدار ‌شود. این چراغ الکتریکی ابتدایی بازده پایینی داشت زیرا مصرف برق آن زیاد و عمر ذغال‌هایش کم بود. با این وجود، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پی‌برده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای ذغال مادهٔ مناسب تری بیابد که با برق کمتر مدت درازی روشنایی بدهد و به مرور زمان نسوزد و از بین نرود.

پس از یک سال تلاش بی‌وقفه و آزمایش صدها مادهٔ گوناگون، سرانجام ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی کربونیزه (ذغالی‌شده) لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد تا آنها با پشتکار بیشتری به تحقیقات خود ادامه دهند و زمانیکه موفق شدند عمر متوسط چراغ برق را به پانصد ساعت برسانند، ادیسون تشخیص داد که زمان مناسب برای نمایش آن فرا رسیده است.

او از روزنامه‌نگاران و صاحبان سرمایه دعوت کرد تا در شب ۳۱ دسامبر ۱۸۷۹ م. برای دیدن اختراع جدیدش به منلوپارک بیایند. به دستور او آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق آراستند بطوریکه محوطهٔ منلوپارک و جادهٔ منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که برایشان سابقه نداشت. منظرهٔ لامپ‌های نورانی بازدیدکنندگان را به شدت تحت تأثیر قرار داد؛ بطوریکه وقتی ادیسون نقشهٔ خود را برای تأسیس یک کارخانهٔ بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد پیشنهادش با استقبال گرم سرمایه‌داران حاضر روبرو شد.

عصر الکتریسیته

در ۲۷ ژانویه ۱۸۸۰ م. ادیسون تقاضانامهٔ دریافت امتیاز اختراع «لامپ روشنایی الکتریکی» را به ادارهٔ اختراعات امریکا تسلیم کرد اما با درخواستش موافقت نشد. کارشناسان سازمان معتقد بودند که طراحی و ساخت لامپ ادیسون بر مبنای مطالعات ویلیام سایر انجام شده است؛ بنابراین تنها امتیاز اختراع رشتهٔ ذغالی شده پرمقاومت (مادهٔ تولیدکنندهٔ نور لامپ‌) به ادیسون تعلق گرفت.

در ۱۳ فوریه ۱۸۸۰ م. وی به کشف یک پدیدهٔ مهم فیزیکی نائل آمد که اکنون به اثر ادیسون معروف است.

دو سال پس از نمایش عمومی لامپ الکتریکی، (۱۸۸۲ م.) ساختمان کارخانهٔ مرکزی تولید برق موسوم به «ایستگاه پرل استر ی‍ت» به پایان رسید و در چهارم سپتامبر همان سال نخستین سیستم توزیع نیروی الکتریسیته در جهان با قدرت ۱۱۰ ولت و ۵۹ مشتری در پایین محلهٔ منهتن به دست ادیسون افتتاح گردید.

چندی بعد ادیسون کوشید تا حق امتیاز لامپ برق را در انگلستان از آن خود کند و بر رقیبش جوزف سووان که مستقل از ادیسون موفق به اختراع لامپ حرارتی ِرشته کربنی شده‌ بود- پیروز شود اما پس از یک دعوای حقوقی بی‌حاصل، دو طرف با یکدیگر به توافق رسیدند و برای بهره‌مند شدن از منافع اختراعشان در بریتانیا شرکت «ادیسووان» را تأسیس کردند. این شرکت در سال ۱۸۹۲ م. جزئی از کمپانی بزرگ جنرال الکتریک (متعلق به ادیسون) گردید.

شیوهٔ ادیسون

همانطور که گفته شد، بیشتر اختراعات ادیسون حاصل تکمیل ایده‌های دیگران و کار دسته‌جمعی گروه بزرگی از تکنسین‌ها و کارمندانی بود که تحت نظارت او به تحقیق و آزمایش می‌پرداختند. لویس لاتیمر دستیار افریقایی-امریکایی ادیسون که در پروژهٔ چراغ الکتریکی نقش مهمی داشت، از جملهٔ این افراد است.اگر امروز کمتر نامی از کسانی مانند او به میان می‌آید، به این دلیل است که ادیسون غالبا همکاران خود را در افتخار و اعتبار اختراعاتش سهیم نمی‌کرد. با این همه شکی نیست که بدون قدرت سازماندهی و خصوصاً همت بلند ادیسون دست یافتن به این همه موفقیت ممکن نبود. نیکلا تسلا فیزیکدان بزرگ و یکی از همکاران ادیسون دربارهٔ روش او برای حل مسائل می‌نویسد: «اگر ادیسون می‌خواست سوزنی را در انبار کاهی پیدا کند، با پشتکارفراوان دانه به دانه رشته‌های کاه را کنار می‌زد تا بالاخره سوزن نمایان شود. بارها با تأسف شاهد بودم که چگونه بخش اعظم وقت و انرژی او صرف یافتن یک فرمول جزئی یا انجام دادن محاسبه‌ای کوچک می‌شد.» ادیسون خود نیز در این‌باره گفته‌ است: «نوآوری عبارت است از یک درصد الهام روح و نود و نه درصد عرق ‌ریختن و تلاش کردن.»

تسلا دانشمندی شایسته و بهترین کارمند ادیسون بود. او ابتدا از طرف ادیسون مأمور شده بود تا راه‌های توسعهٔ سیستم‌های جریان مستقیم (DC) را بررسی کند اما چون پس از پایان کار ادیسون تعهدات مالی خود را زیر پا گذاشت تسلا تصمیم به ترک شرکت او گرفت. با پذیرش استعفای تسلا، ادیسون مرتکب اشتباه بزرگی شد چرا که چندی بعد تسلا با کشف جریان متناوب (AC) در برابر امپراتوری ادیسون و سیستم DC او قد علم کرد. او با حمایت جرج وستینگهاوس کارخانه‌دار معروف سامانه‌های چندفازی توزیع برق را برپایهٔ جریان AC تکامل بخشید که بسیار کارآمدتر از سیستم ادیسون بود. با وجود تبلیغات منفی جنرال الکتریک، جریان AC روز به روز رواج بیشتری یافت و سرانجام سلطه ادیسون را بر بازار صنایع الکتریکی درهم شکست.

سینما

در سال ۱۸۸۹م. یکی از کارمندان شرکت ادیسون به اسم ویلیام کندی لوری دیکسون نوعی دستگاه نمایش فیلم اختراع کرد که پنج سال بعد(۱۸۹۴م.) با نام تجاری کینه‌توسکوپ (متحرک نما) در نیویورک به معرض نمایش گذاشته شد. کینه‌توسکوپ دستگاهی بود که هرکس از سوراخ آن به درون می‌نگریست و دسته‌ای را می‌چرخاند، تصاویر متحرکی را مشاهده می‌کرد. این وسیله ابتدا به‌عنوان مکمل گرامافون و برای رونق بخشیدن به بازار آن طراحی شده بود وهدف آن بود که با افزودن امکان تماشای عکس متحرک، بر جذابیت گرامافون نزد خریداران افزوده شود.

با وجود اهمیت این اختراع، ادیسون یا دیکسون را نمی‌توان پایه‌گذار سینما دانست؛ کینه‌توسکوپ آنها بیشتر به ماشین «شهر فرنگ» شبیه بود و دریک زمان بیش از یک نفر نمی‌توانست از آن استفاده کند. چنین دستگاهی در عصر جدید که تودهٔ مردم به هیجان و سرگرمی‌های دسته‌جمعی نیاز داشتند چندان به کار نمی‌آمد. ایدهٔ بزرگ کردن تصاویر و بکارگیری پردهٔ نمایش هرگز به ذهن ادیسون نرسید چون همانطور که گفتیم از اختراع کینه‌توسکوپ مقصود دیگری داشت ولی حدود یک سال بعد لویی لومیر صنعتگر ثروتمند فرانسوی با ساختن دوربین فیلم‌برداری و پروژکتور و افتتاح اولین سالن سینما در گراند کافه پاریس (۲۸ دسامبر ۱۸۹۵م.) نخستین گام‌ها را برای علاقمند کردن مردم به این پدیدهٔ نو برداشت. پس از گذشت چند سال، سالن‌های نمایش فیلم در اروپا و امریکا آنقدر فراوان شده بود که ادیسون نیز چاره‌ای جز پیوستن به این جریان و کنار گذاشتن سینمای تک‌ نفره‌اش ندید.

ادیسون در تبدیل سینما به رسانه‌ای همگانی و صنعتی سودآور نقش مؤثری ایفا کرده است. فیلم استاندارد ۳۵ میلیمتری با چهار روزنه در لبهٔ هر فریم که هنوز مورد استفاده قرار می‌گیرد از یادگارهای ادیسون است. وی همچنین مؤسس اولین استودیوی فیلمسازی دنیا (بلک ماریا در ایالت نیوجرسی) است. نخستین فیلم کپی رایت شدهٔ تاریخ سینما با عنوان «عطسهٔ فرد اُت» در این استودیو ساخته شد.

سال‌های پایانی

در اول فوریه ۱۸۹۳م. ادیسون ساختمان «بلک ماریا» نخستین استودیوی تصاویر متحرک را در وست اورنج ِ نیوجرسی به پایان برد. او کوشید تا اختراع دوربین فیلم‌ برداری را تماماً به خود نسبت دهد و حق استفادهٔ انحصاری از آن را به دست آورد اما در ۱۰ مارس ۱۹۰۲م. ادعای او در یک دادگاه استیناف ایالات متحده رد شد.

در ۱۸۹۴م. او در زمینهٔ ترکیب فیلم و صدا تحقیقاتی انجام داد که سرانجام به اختراع کینه‌توفون انجامید. این دستگاه که ترکیب ناجوری از کینه‌توسکوپ و گرامافون استوانه‌ای بود با استقبال مردم مواجه نشد.

در ۶ ژانویه ۱۹۳۱م. ادیسون درخواست‌نامهٔ ثبت آخرین اختراع خود «وسیله نگهدارندهٔ اشیاء هنگام آبکاری» را به ادارهٔ اختراعات فرستاد اما پیش از دریافت پاسخ در اواخر همان سال در سن ۸۴ سالگی درگذشت.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت: 12:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره معرفی چهار ماده پرمصرف در زندگی

بازديد: 60915

 

 

چهار ماده پرمصرف در زندگی :

۱)گوجه فرنگی

ویتامین یا ماده ی مغذی اصلی: لیکوپن

اگر خودتان هم در حیاط پشت خانه تان گوجه فرنگی نکارید، مطمئناً این ماده غذایی را از بازار خریداری کرده و در یخچال خود نگاه می دارید. گوجه فرنگی از آندسته مواد غذایی است که سالیان سال مورد استفاده قرار گرفته و هنوز هم طرفداران بسیار زیادی دارد. اینطور برآورد شده است که هر نفر هر ساله به طور متوسط ۸۰پوند گوجه فرنگی مصرف می کند.

از این ماده ی غذایی قرمز رنگ می توان در پخت غذاهای بسیاری استفاده کرد. و به صورت های مختلف، چه کنسرو شده، چه فریز شده و یا به صورت تازه در اختیار همگان می باشد و تقریباً هم ارزان هستند. علاوه بر مزایایی که گفته شد، گوجه فرنگی یکی از سالم ترین مواد غذایی است که می توانید به بدنتان برسانید.

گوجه فرنگی حاوی لیکوپن، نوعی کاروتینوئید که باعث قرمز بودن گوجه فرنگی میگردد، می باشد. لیکوپن یک آنتی اکسیدان بسیار قوی است که خواص ضد سرطانی نیز دارد و برای جلوگیری از ابتلا به سرطان پروستات و سرطان سینه بسیار مفید شناخته شده است. لیکوپن نیز مثل سایر آنتی اکسیدان ها، رادیکال های آزاد را در بدن که ممکن است منجر به آسیب رسانی به سلول ها شود، از بین می برد. این مواد روند بالا رفتن سن را نیز کاهش می دهند.

گوجه فرنگی همچنین حاوی میزان بسیار بالایی ویتامین A و C است که برای مقابله با سرماخوردگی بسیار مفید است. همچنین حاوی میزان کمی فیبر، پتاسیم، نیاسین، و سایر مواد معدنی مفید نیز می باشد.

۲)ماست

ویتامین یا ماده ی مغذی اصلی: کشت زنده و فعال باکتریایی، و کلسیم

ماست از جمله ی آن مواد غذایی است که در همه ی خانه ها یافت می شود. ممکن است وقتی کودکی بیش نبودید، مادرتان شما را با ماست تغذیه می کرده است، البته این کاری بسیار هوشمندانه است، چون ماست نه تنها سرشار از کلسیم است که باعث استحکام استخوان ها و دندانهایتان می شود، بلکه مملو از کِشت باکتری است. این کِشت ها فعال معمولاً منتسب به لاکتوباسیلوس بولگاریکوس و سترپتوکوکوس ترمائوفیلوس می باشد که دو ارگانیسمی هستند که شیر پاستوریزه شده را طی عملیات تخمیر به ماست تبدیل می کنند.

آیا تا به حال تصور می کردید که ارگانیسم های زنده ی موجود در موادغذایی می توانند برای شما مفید باشند؟

میکروب های زنده ای که در ماست یافت می شوند، باکتری مناسب برای عمل گوارش را تقویت می کنند و باعث می شود که شما غذاهای خود را بهتر هضم کرده و مواد مغذی را جذب کنید. به علاوه، این ارگانیسم ها در ساخت سیستم دفاعی قوی نیز بسیار کمک کننده هستند، و همچنین پتانسیل کاهش کلسترول را نیز دارا می باشند. درحال حاضر تحقیقات بسیاری بر تاثیر این ارگانیسم ها بر بیماری های معده و روده و همچنین سرطان انجام می گیرد.

ماست همچنین حاوی پروتئین و میزان زیادی ویتامین B۱۲، ریبوفلاوین و پتاسیم میباشد. همچنین با طعم های مختلف در بازار در دسترس شما قرار می گیرد، از اینرو از خوردن آن هیچگاه خسته و دلزده نخواهید شد.

برنج که به نام های دوئی، چاپول، ریس، روزی ، رونز، ارز، ثمن، ری، اوریزا و گرنج نیز نامیده می شود، دارای طبع سرد و خشک است.

3) برنج

برنج گیاهی است علفی یکساله مخصوص مناطق گرم پر آب. معروف است که از نظر شرائط اقلیمی محل رویش برنج باید سر در آتش و پا در آب باشد. ارتفاع ساقۀ آن حدود 4/1-1 متر. برگها ی آن باریک و دراز  نوک تیز و گلهای آن به صورت سنبلکهایی با دم کوتاه در اطراف محور گل دهندۀ گیاه ظاهر می شود و میوۀ آن به شکل خوشه ای متشکل از سنبلکها در انتهای ساقه در می آید. در مورد بعضی از ارقام، خوشه برنج دارای ریشک است ودر مورد بعضی از ارقام بدون ریشک می باشند. در هر سنبلک سه گل وجود دارد که یکی از گلها که در راس واقع شده کامل و بارور و دو گل دیگر که در طرفین آن قرار دارند عقیم هستند. میوه را که یک دانۀ برنج در آن قرار داردشلتوک نامند.

برنج از آسیا برخاسته است و از روز گاران کهن در چین ، ژاپن، هندوچین و هندوستان و پس از آن در جاوه ، سیلان ، اندونزی ،مصر، ماداگاسکار،برزیل ، امریکا،جنوب اروپاو عد های از سایر مناطق دنیا حتی در جنوب شوروی سایق نیز در مناطق گرم مانند سرزمین کوبان کاشته می شود. در ایران انواع آن در مناطق شمال ایران ودر جنوب در خوزستان و در نواحی گرمسیر فارس و اصفهان کاشته می شود.

از نظر شکل ظاهری به طور کلی دو نوع برنج وجود دارد، نوع هندی که دانۀ دراز است و باریک و خیلی مرغوب که قسمت عمدۀ برنجهای مرغوب صدری ایران از آن نوع می باشد. نوع دوم ژاپنی که دانۀ گرد و ریز است که در ایران به نام برنج گرده معروف می باشد.

از نظر تطابق با شرایط اقلیمی رویش نیز 4 گونه اصلی مختلف وجو دارد .

برنجی است که در اراضی جلگه ای آبگیر کاشته می شود و به آب زیادی احتیاج دارد. Riz cultive1.

برنجی است که دارای چسبندگی می باشد ودر مناطق پر آب کاشته می شود و ژاپنی ها بیشتر Riz glutant2.

این دونوع را دوست دارند این برنج نیز به آب زیاد احتیاج دارد.

خواص _کاربرد

مسلم شده است که در جریان گرفتن پوست و سفید کردن دانۀ برنج مقدار قابل ملا حظه ای از ویتامینها و خواص آنتی نوری تیک یعنی (ضد التهاب عصبی) شلتوک از دست می رود، زیرا این مواد در پوست و در غشای قهو ه ای برنج وجود دارد.[برکیل  ولز]. به علاوه طبق بررسی ها روشن شده است که مقدار ویتامیههای موجود در دانۀ سفید شده نیز در طول مدت زمان انبارداری برنج بخصوص اگر مدت درازی باشد کم می شود و به عبارت دیگر برنج تازه دارای ویتامین بیشتری از برنج کهنه است [کو ندو اوکامار]. دانۀ برنج دارای مواد غذایی است که تحریکات Euphorbia احشاو اندرونۀ معده ر اآرام می سازد [هاو]و در چین از مخلوط آرد برنج و نوعی گیاه فرفیون به نام ساییده شده و نرم ضمادی درست می کنند که برای خنثی کردن سم یک نوع سفره ماهی به نام Pilu lifera

استینگ ری بسیار مفید است [ویدال]. دانه های جوانه زدۀ برنج یا مالت برنج به عنوان مقوی معده به کار می رود و به طور کلی تونیک وبرای تقویت بدن خیلی نافع است [روا، هاو و دیگران]. آب برنج کننده و مدر است و ترشحات زیاد اسهال و اسهال خونی را تسکین می دهد. برای ورمهایروده ای و استفراغهای خونی و خونروی از بینی و شست و شوی زخمهای بد بسیار نافع است [استوارت کروست و پتلو ].دم کردۀ کلش و کاه نوعی از برنج به عنوان داروی ضد اسهال خونی و روماتیسم [هو] ونقرس [ویدال] به کار می رود.

خاکستر کاه وساقه های برنج چسبناک برای ریختن روی زخم و التیام و اگر در آب مخلوط شود مایع حاصله برای رفع تشنگی و التیام بو اسیر مفید است[هاو].جوشاندۀ ریشه ها وساقه های زیر زمینی برنج در موارد کمی ترشح ادرار تجویز می شود[گررو].

4 ) نمک

اثرات خوب و بد نمك بر بدن

نمک يکي از مواد غذايي ضروري براي بدن است و به عملکرد صحيح بدن و مغز کمک مي کند. اما مصرف زياد نمک مي تواند خطرات بيشماري را براي بدن داشته باشد. اين خطرات در افرادي که فشار خون بالايي دارند، به مراتب بيشتر است.

ريختن نمک زياد در غذا

اثرات مفيد نمک براي بدن:

1- بيشترين اثر مفيد نمک، ثابت کردن ضربان غير عادي قلب است و به تنظيم فشار خون مي کمک مي کند.

2- خارج کردن اسيديته زيادي که در بدن به وجود آمده است.

3- حفظ تعادل مقدار قند خون

4- فراهم ساختن انرژي لازم براي بدن

5- کمک به عملکرد صحيح سلول هاي عصبي

6- جذب مواد مغذي

7- صاف و نرم کردن حنجره و جلوگيري از چسبناک شدن مخاط که معمولا در تنگي نفس ديده مي شود.

8- براي بيماري زکام و سينوزيت بسيار مفيد است.

9- نمک يک آنتي هيستامين طبيعي مي باشد.

10- جلوگيري از کرامپ يا گرفتگي عضلاني

11- جلوگيري از ريزش بزاق در حين خوابيدن

12- براي ساخت استخوان مهم است. يکي از مهم ترين دلايل پوکي استخوان، کمبود نمک و آب مي باشد

 

شما می توانید بعضی از داروهای پرمصرف مانند استامینوفن یا شوینده ها مانند انواع شامپوها، محصولات پتروشیمی مانند انواع پلی اتیلن ها و… را انتخاب کنید برای مثال داروی استامینوفن:

داروی استامینوفن

رده درمانی: داروی های مسکن،اشکال دارویی آن:قطره، قرص،شربت و شیاف.

استامینوفن یک داروی ضد درد و ضد تب است که در درمان بسیاری از دردها مانند دردهای عضلانی، کمر درد و دندان درد استفاده می شود. تاثیر این دارو حدود ۱۲ دقیقه است. مصرف زیاد این دارو می تواند موجب آسیب کبد شود.

استامینوفن را معمولا در زمان درد مصرف می کنند ولی در مواردی ممکن است پزشک توصیه کند که آن را به طور مرتب مصرف کرد. استامینوفن در بالغین بیش از ده روز و در بچه ها بیش از ۵ روز مصرف شود مگر با دستور پزشک همراه باشد و اگر استامینوفن را برای تب مصرف می کنید آن را بیش از ۳ روز ادامه نداده و حتما به پزشک مراجعه کنید.

 

توجه

 

همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.

بر روی هرپایه و کلاس کلیک کنید :

 

 

 
 
 
 
 
 

 

توجه.

برای حمایت از سایت ما و ایجاد انگیزه برای سایت ما برای گذاشتن بیشتر تحقیقات و جواب سوالات کتاب ها بصورت رایگان برای شما  ، بر روی لینک های زیر هر چند بار خواستید (بعد خواندن مطلب یا قبل از آن ) کلیک کنید :

لیست کلیه اقدام پژوهی ها

لیست کلیه تحقیقات و تجربیات ارتقای شغلی دبیران

لیست کلیه پایان نامه ها

لیست کلیه مقالات و تحقیقات

لیست کلیه پروژه های آماری

لیست کلیه پروژه ها کارآموزی و مالی

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 30 مهر 1393 ساعت: 12:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(42)

تحقیق درباره چگونگی کار با میکروسکوپ

بازديد: 1047

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع  تحقیق :

چگونگی کار با میکروسکوپ

تهیه و تنظیم :

 

پائیز 1393

 

 

 


 آشنایی با میكروسكوپ و طرز كار آن در بررسیهای میكروسكوبی .

میكروسكوپ دستگاهی است كه برای دیدن اشیاء بسیار ریز بكار می رود. میكروسكوپ از سه قسمت تشكیل شده است:

1- لوله      2- دسته       3- پایه 

   لوله میكروسكوپ حامل دستگاههای ویژه دیدن است كه توسط دو پیچ یكی بزرگ بنام ماكرومتر و دیگری كوچك بنام میكرومتر. حركت بطئی لوله با كمك پیچ میكرومتریك كه یكی از حساسترین قسمتهای میكروسكوپ است انجام می گیرد. در قسمت پایین لوله صفحه مدوری بنام رولور وجود دارد كه در حول محوری می گردد و بر روی آن عدسیهای چشمی مختلف نصب شده اند كه به ترتیب می توانند در مقابل لوله میكروسكوپ قرار گیرند. لوله از عدسیهای چشمی و عدسیهای شیئی تشكیل شده است. اوكولر از دو عدسی كه در دو طرف آن قرار گرفته اند تشكیل شده است و بر حسب قدرت درشت نمایی دارای درجات مختلف میباشد. در وسط لوله اوكولر سوراخی است بنام دیافراگم اوكولر كه جهت قرار دادن میكرومتر اوكولر است.

عدسیهای شیئی از یك سری عدسیهای مختلف تشكیل شده است كه درون لوله ای قرار گرفته اند. نمرات پایین را عدسیهای خشك و نمرات بالا را عدسیهای ایمرسیون می نامند كه برای دیدن اشیاء خیلی ریز بكار می روند و لازم است از آنها در محیطی با اندیس رفراكسیون معیین استفاده كرد. این محیطها محتوی آب و روغن سدر می باشند كه روغن سدر متداول بوده و دارای اندیس رفراكسیون 52/1 می باشد. بعضی از میكروسكوپها بجای یك اوكولر دارای دو اوكولر می باشند كه آنها را میكروسكوپ دو چشمی می گویند.

پایه به دسته متصل می شود و در بعضی از میكروسكوپها به شكل نعل اسبی است.دسته روی پایه بطور عمودی قرار گرفته و در داخل آن در سمت پایین دستگاههای تنظیم كننده نور یا آیینه نصب شده است كه آیینه متحرك بوده و یك طرف آن مسطح و طرف دیگر آن مقعر است.

دستگاه تنظیم كننده نور یا كوندانسور دارای مدلهای مختلفی است كه از چند عدسی تشكیل شده و می تواند تمام نورهاییرا كه از  آیینه منعكس می شوند روی نمونه آزمایشی جمع كند. در زیر این دستگاه دیافراگم قرار دارد كه شبیه دیافراگم دوربین بوده و برای تنظیم نور بكار می رود. صفحه میكروسكوپ معمولا به رنگ سیاه و به شكل مربع یا گرد بوده و وسط آن دارای سوراخی است كه نمونه های مورد آزمایش  را روی آن قرار می دهند. این صفحه ممكن است ثابت یا متحرك باشد.

 طرز كار با میكروسكوپ

هنگام استفاده از میكروسكوپ ابتدا با پارچه نرم یا در صورت امكان با Lens paper  تمام عدسیها را پاك میكنند و سپس دستگاه را روی میز ثابتی قرار می دهند و سپس با نور طبیعی یا مصنوعی آنرا روشن می نمایند. برای استفاده از نور طبیعی كافیست كه میكروسكوپ را در مقابل پنجره آزمایشگاه گذاشته و آیینه را در یك جهت مناسب كه دسته ای از نور را  بتواند به شیئی بفرستد قرار می دهند.

موقعیكه از عدسیهای شیئی( اوبژكتیوها) خشك استفاده می شود طرف مقعر آیینه را در مقابل نور قرار می دهند. علاوه بر  اینها  لازمست سوراخ دیافراگم را تغییر داد. موقع استفاده از ابژكتیوهای خشك ممكن است كندانسور را پایین كشید ولی  موقع  استفاده  از ایمرسیون لازم است كندانسور كاملا در سطح تحتانی شیئی مورد آزمایش قرار گیرد.

هنگام  كار با ابژكتیو ایمرسیون یك قطره روغن سدر را روی لامی كه نمونه را پوشانیده قرار می دهند. سپس ایمرسیون را با تماس با روغن سدر پایین می آورند. برای میزان كردن میكروسكوپ، عدسی شیئی را با پیچ ماكرومتر تا نزدیكی لازم پایین آورده بعد چشم را روی اوكولر گذاشته سپس با پیچ بزرگ لوله را آنقدر پایین می آورند تا نمونه دیده شود. بعد میزان كردن را با پیچ میكرومتر كامل می كنند. در صورت لزوم با حركت دادن رولور میتوان ابژكتیوها را بدون اینكه میزان میكروسكوپ  بطور محسوسی تغییر كند عوض كرد. در میزان نمودن میكروسكوپ آسانتر این است كه ابتدا با ابژكتیوهای كوچك(ضعیف)  میزان نموده و نقاط قابل اهمیت را با حركت دادن صفحه پلاتین با لام پیدا كرد و با گیره های صفحه میكروسكوپ ثابت  نگهداشت (در بسیاری از میكروسكوپها بوسیله یادداشت كردن شماره های روی خط كشهای مدرج كنار صفحه پلاتین این  كار را میتوان انجام داد) سپس با ابژكتیوهای قوی آنرا مطالعه كرد.

در تمام مدت آزمایش دست نباید پیچ میكرومتر را رها كند. بعد از اتمام مطالعه میكروسكوپی لوله را بالا آورده نمونه را برداشته  و صفحه میكروسكوپ و عدسیها را پاك می كنند. اگر ابژكتیو ایمرسیون بكار برده شود لازمست به آرامی و با كمی كلروفرم آن را پاك كرد.

میكروسكوپوانواعآن

میكروسكوپ یكی از وسایل آزمایشگاهی اصلی در آزمایشگاه گیاه شناسی است . كه در اینجا انواع آن را مورد بحث و بررسی قرار داده و طرز كار با میكروسكوپ نوری معمولی را به تفصیل ارائه مینمائیم .

میكروسكوپهای مختلف دارای بزرگنمائی های متفاوتی میباشند كه عموماً با وجود عدسیهای گوناگون، تصویر نمونه مورد نظر چند برابر میشود . اصول كلی در تمامی انواع میكروسكوپها براساس عبور نور با طول موجهای متفاوت از چندین عــدسی محدب میباشد كه هرچقدر طول موج نور بكار رفته در میكروسكوپ مزبور كوتاهتر باشد قدرت تفكیك و یا جــداكنندگی آن میكروسكوپ بیشتر است . برای مثال قدرت تفكیك چشم انسان 1/0 میلیمتر میباشد و میكروسكوپ نوری معمولی 24/0 میكرون .

 1 -  میكروسكوپ نوری ( Light Microscope  )

منبع نور در این میكروسكوپ نور مرئی میباشد و با عبور از چندین عدسی محدب كه در آن تعبیه شده است و نیز یك منشور كه مسیر نور را تغییر میدهد ( قدرت تفكیك 24/0 میكرون ) .

2 میكروسكوپ ماوراء بنفش ( Ultra Violet Microscope )

میكروسكوپ ماوراء بنفش یا میكروسكوپ U.V.  كه منبع تغذیه نور ، اشعه U.V. میباشد. نسبت به میكروسكوپ نوری معمولی قدرت تفكیك بالاتری داشته چراكه اشعه ماوراء بنفش طول موج كوتاهتری نسبت به نور مرئی دارد . عدسی شیئی بكار رفته در این میكروسكوپ از جنس كوارتز میباشد. بدلیل مضر بودن اشعه ماوراء بنفش برای چشم انسان، از تصویر شیء عكسبرداری شده و سپس بر روی صفحه مانیتور قابل مشاهده است ( قدرت تفكیك 600 آنگستروم ).

 3 میكروسكوپ فلورسنس (Fluorescence Microscope )

بطوركلی مواد از لحاظ خاصیت فلورسانس دو نوعند :

- فلورسانس اولیه كه این مواد ذاتاٌ خاصیت فلورسانس دارند یعنی از خود نور ساطع میكنند مثل ویتامینها و رنگها .

- فلورسانس ثانویه كه از خود خاصیت فلورسانسی نداشته و با رنگ آمیزی و معرفهای گوناگون از قبیل سولفات بربرین و نارنجی آكریدین خاصیت فلورسانسی را به آنها القاء میكنیم. 

منبع تغذیه نور در این میكروسكوپ اشعه U.V. میباشد. در اینجا نیز از تصویر شیء عكسبرداری شده كه بر روی صفحه مانیتور قابل مشاهده است

 4 –  میكروسكوپ زمینه سیاه ( Dark Field Microscope )

منبع تغذیه نور در این نوع میكروسكوپ نور مرئی میباشد و با ایجاد انكسار نور توسط آئینه های محدب و مقعر شیء یا نمونه مورد بررسی، شفاف و نورانی در زمینه سیاه دیده میشود.

5 -  میكروسكوپ اختلاف فاز ( Phase Contrast Microscope )

منبع تغذیه نور در این نوع میكروسكوپ نور مرئی میباشد و برای بررسی بافتها یا نمونه هایی كه اختلاف انكساری نوری كمی دارند مورد استفاده قرار میگیرد بدین منظور صفحه سوراخ داری به نام پلاك فاز در كندانسور تعبیه میشود .

6 -  میكروسكوپ الكترونی ( Electron Microscope )

پیشرفته ترین میكروسكوپ قرن حاضر، با قدرت تفكیك 2 آنگستروم است. در این میكروسكوپ با عبور پرتوهای الكترونی ساطع شده از رشته سیمی تنگستن با طول موج بسیار پائین از عدسی های متعدد كه در نهایت بر روی یك صفحه فلورسنت یا صفحه مانیتور، عكسبرداری صورت گرفته و تصویر شیء قابل مشاهده میباشد.

اجزای میكروسكوپ نوری

      1- اجزای نوری : اجزای نوری عمدتاً مشتمل بر منبع تغذیه نور و قطعات مرتبط با آن میباشد ، از قبیل لامپ با ولتاژ 20 وات ، فیلتر تصحیح نور و كندانسور كه كندانسور مشمل بر پنج قطعه است كه نور را تصحیح كرده و بر روی نمونه یا شیء مورد بررسی متمركز میكند:

1 فیلتر رنگی ( تصحیح نور )                     2 دیافراگم كه حجم نور را تنظیم میكند

3 دو عدد عدسی محدب        4 پیچ نگهدارنده كندانسور      5 - پیچ تنظیم دیافراگم

     2 اجزای مكانیكی :

1 پایه ( Base ) : كلیه قطعات میكروسكوپ بر روی پایه مستقر میباشد . در برخی از مدلهای میكروسكوپ نوری منبع نور ، فیوز و كابل برق در پایه تعبیه میگردد .

2 دسته ( Handle ) : جهت حمل و نقل میكروسكوپ از دسته استفاده میشود . نكته قابل توجه آنكه به هنگام جابجایی میكروسكوپ آن را روی میز كار نمی كشیم .

3 لوله میكروسكوپ  ( Barrel ): مشتمل بر عدسی شیئی ( Ocular lens ) و عدسی چشمی (Objective lens) كه با بزرگنــمائی های مختلف طراحی می شوند. عــدسی شیـئی دارای بزرگنمائی های X4 ، X10 ،X40 ، X60 و X100 و عدسی چشمی دارای بزرگنمائی های X10 ، X15 ، X18 میباشد كه بسته به نوع میكروسكوپ متفاوت است. عدسی شیئی معمولاً از چندین عدسی محدب كه در آن تعبیه شده است تشكیل میگردد.

4 -  صفحه گردان یا متحرك ( Revolver ) : عدسیهای شیئی بر روی این صفحه قرار میگیرند و با چرخاندن آن موقعیت عدسیهای شیئی تغییر میكند.

5 -  پیچ حركات تند ( Macrometrique ) : این پیچ بر روی دسته تعبیه شده است و باعث میگردد كه صفحه پلاتین با سرعت بیشتری در جهت عمودی جابجا شود.

6 پیچ حركات كند ( Micrometrique ) : این پیچ بر روی پیچ حركات تند قرار داد و صفحه پلاتین را در جهت عمودی و درحد میكرون جابجا میكند .

7 صفحه پلاتین ( Platine plate )  : صفحه ای است كه نمونه مورد نظر روی آن قرار میگیرد و در جهت طول و عرض دارای دو خط كش مدرج میباشد كه جهت ثبت و یادداشت مكان یك نمونه خاص بكار میرود .

8 پیچ طول و عرض : این پیچ زیر صفحه پلاتین قرار دارد كه آن را در جهت طول و عرض جابجا میكند .

بزرگنمائی یك میكروسكوپ حاصل ضرب بزرگنمائی عدسی شیئی در بزرگنمائی عدسی چشمی میباشد .         

                                                         

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 29 مهر 1393 ساعت: 17:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره اهمیت و اثار نماز

بازديد: 581

 

ريشة واژه فارسي «نماز»

ريشة واژه فارسي «نماز» از لفظ پهلوي «نماك» گرفته شده است و آن هم به نوبة خود از ريشة باستاني «نم» به معني «خم شدن» و «تعظيم كردن» مأخوذ است كه بتدريج بر معني «صلات» يا عبادت ويژة مسلمين، اطلاق گريده است.

بر ساس بعضي از تواريخ، برخي از ايرانيان تازه مسلمان در سالهاي حكومت اعراب بر ايران به جاي كلمة «صلات» از كلمة «نماك» استفاده مي كرده اند و هنگام فراخواندن مردم به سوي نماز به جاي (الصّلوه)، كلمة (النِماك) و به جاي (حَيَّ عَلَي الصَّلوهِ) ، جمله (بشاتيبيد به سوي نماك) را بكار مي برده اند.

با توجه به موارد استعمال كلمة نماز، مي توانيم براي آن سه معني كلي در نظر بگيريم:

معني اول: خدمت و خدمتكاري اطاعت و فرمانبرداري، سرفرود آوري و تعظيم، سر به زمين نهادن، كرنش و تكريم، اظهار طاعت و بندگي.

واژه هاي «نماز بردن» ، «نماز آمدن»، «به نماز آمدن» و «نماز آوردن» به معناي پرستش كردن، عاجزي نمودن، خم شدن به علامت تعظيم و بندگي و به خاك افتادن به قصد تعظيم در برابر پادشاهي با بزرگي ديگر به كار رفته است.

معني دوم: كلمه «نماز»به معني «پرستش واداي طاعت ايزد، تعالي» و «عرض نياز بسوي خداي عالميان است به طريقي كه در شريعت پيغمبران وارد شده است» كه در اين معني، معادل كلمة «صَلوه» مي باشد.

معني سوم: از آنجا كه شرط نماز، طهارت است و كلمة نماز، مفهوم طهارت و پاكيزگي را تداعي مي كند، كلمة «نمازي» كه منسوب به نماز و به معناي «دوستداران نماز» است، به معني «پاك و طاهر» نيز به كار رفته است و «نمازي شدن» كه مصدر مركب است، به معني «پاك و طاهر شدن، شسته شدن و غسل شدن» بكار رفته است.

همچنين «نمازي كردن»، به معني «پاك كردن، شستن، آب كشيدن و غسل دادن» و «نماز كن» به معني «شستشو كننده» استعمال مي شده است.

بعضي گفته اند: كلمة «صلات» عبري است. و در زبان عبرانيان «صلوتا» كنية يهوديان است.

«نولدكه» صلات را از لفظ عربي «صلوها» مشتق مي گيرد و در منابع سرياني الفاظي مشابه و معادل با «اقامة صلات» به چشم مي خورد.

در آيه چهلم سورة حج «صَلَوات» به صيغة جمع به معني «معابد» بكار رفته است:

اگر خداوند، برخي از مردم را به وسيلة برخي ديگر، دفع نمي كرد، صومعه هاي راهبان، كليساهاي نصارا و كنيسه هاي يهود و مساجدي كه در آنها نام خدا بسيار ياد مي شود، ويران مي شد.

برخي از متاخرين، ريشة آن را آرامي پنداشته اند و با تحقيقاتي كه اخيراً به عمل آمده، اين احتمال قوت گرفته است كه اصل «صَلوه» سُرياني باشد. و از آن زبان، نخست در زبان جنوب عربستان، معمول گرديده است و شعرا، آن را در اشعار بكار برده اند. و پس از آن اعراب شمالي، لفظ «صَلوه» را از عربهاي جنوبي گرفته اند. در هر حال، پيش از اسلام، اين لفظ، به معاني «پرستشگاه» و «نيايش» بكار رفته است.

در آية يكصدو سوم از سورة توبه، به معناي «دعا» استعمال شده است.

اي پيغمبر! از مال ايشان، صدقه بگير و در حق ايشان دعا كن. دعاي تو، آرام بخشي براي آنان است.

احتمال دارد كه «صلوه» در اين آيه هم به معني نماز باشد. كلمة «صَلوه» در قرآن به معني «درود» هم مطرح شده است و در آية يكصدو پنجاه و هفتم از سوره بقره به معني آمرزش به كار برده رفته است:

و در آية نود و نهم از سورة توبه نيز، به معني «وسيلة دعاي خير» و «آمرزش خواهي» به كار رفته است:

و آنچه را به راه خدا خرج مي كند، نزد خدا اسباب نزديك شدن به او و دعاي خير رسول مي شمرد

كلمة «صلات» در آية هشتاد و هفتم از سورة هود، به معناي «دين» است:

گفتند: اي شعيب! آيا دينت به تو فرمان مي دهد كه آنچه را نياكان ما مي پرستيده اند، رها سازيم؟

مورد ديگر استعمال كلمة «صلات»، «قرآن خواندن در نماز» است، چنان كه در آية يكصدو دهم از سورة بني اسرائيل فرموده است:

قرآن را در نمازت به آواز بلند مخوان.

عده اي ديگر آن را از مادة «صَلَّي» به معني «راست كردن با آتش» مأخوذ، پنداشته اند.

«صلي» را در زبان عرب، به معني «افروختن آتش، براي خواندن مهمان» نيز، بكار برده اند. و در ادب فارسي هم: «دعوت  به مهماني» و نظاير آن را «صَلي» گفته اند، مثلاً مي گويند: «فلان،صداي مهماني در داد».

ترجمه و توضيح: در اشتقاق معنوي نام «صَلوه» اختلاف ذكر كرده و گفته اند: اين كلمه از كجاست؟ گفته شده از «دعا» مشتق است و نام بردن از دعا، بتا كلمة «صَلوه» در كلام عرب معروف است. بنابراين نماز را بخاطر دعاهايي كه درآن وجود دارد، «صَلوه» ناميده اند و گفته اند: نماز از آن جهت كه رحمت پروردگار است، «صَلوه» ناميده مي شود. خداي، تعالي در سورة احزاب آية فرمود:

همانا خدا و فرشتگان او بر پيامبر درود مي فرستند. اي اهل ايمان!

شما نيز بر او درود فرستيد... صلاتي كه از جانب خدا باشد «رحمت» و آن كه از جانب فرشتگان باشد، «آمرزش خواهي» و آن كه از سوي مردم باشد، «دعا» است.

و گفته اند: نماز را از روي كه مشتمل بر كمك خواهي از خداست، «صَلوه» ناميده اند، از آنجا كه عرب مي گويد:

«چوب يا عصا را به كمك آتش، نرم و راست كردم».

انسان با استعانت از خدا و نماز، نرم و انعطاف پذير مي گردد و افزودن بر آن كه از خشكي و سنگدلي، نجات مي يابد، در طريق تكامل انسان شدن، مستقيم مي گردد. از اين روست كه خداي، تعالي، فرمود:

از روزه و نماز كمك بگيريد. (سورة بقره آيه 153و 46)

اگر بنده، نماز حقيقي به پا دارد، نماز نيز او را به پا مي دارد. به او استقامت مي دهد او را بر فرمان بردن از خدا و انجام وظيفه بندگي، مدد مي بخشد و از مخالفت با اوامر پروردگار باز مي دارد، همچنان كه خداي قدرتمند و بلند مرتبه، در سورة عنكبوت آيه 46 فرمود:

براستي كه نماز، از فحشا و منكرات باز مي دارد.

در كتب لغت «صَلوه» به معني بزرگداشت و تعظيم نيز آمده است چنان كه لفظ «نم» در كلمه «نماز» به همين معني است و گفته اند: نماز را «صَلوه» ناميده اند زيرا پيوند بين بنده و پروردگار است.

چنان كه گفته شد، نماز پرستش مشتركي ميان تمام اديان است و براي آن تعريف هاي زيادي شده است. در اينجا به دو تعريف گزيده كه از دو دانشمند غربي است توجه كنيد:

آگوست ساباتيه، استاد فلسفة دانشگاه پاريس در كتاب فلسفة دين مي گويد: دين، روح انسان را با نيرويي نامرئي كه مقدراتش را در اختيار دارد، ارتباط مي دهد و نماز كه اين ارتباط را برقرار مي سازد، دين حق، يعني همان ديني است كه به مرحلة علم در آمده است. اگر دين با عمل زنده اي كه پيوند دهندة آفريده به آفريدگار و سوق دهندة روح به سوي رستگاري باشد، توام نگردد، معنا و مفهومي نخواهد داشت.

اين گفتة آگوست ساباتيه، مفهوم همان سخن رسول خدا (ص) است كه فرمودند:

ديني كه نماز در آن نباشد، در آن خيري نيست.

«ويكتور هوگو»، در تعريف نماز كه عاليترين نوع پرستش است سخني در خور توجه دارد مي گويد:

نماز

نماز مي گزارند.

براي كه؟

براي خدا.

نمازگزاران براي خدا، معناي اين كلمه چيست؟

آيا در خارج از وجود ما يك لايتناهي وجود دارد؟

اين لايتناها يك امر پايدار و لايزال است و چون لايتناهاست، ضرورت، ذاتي اوست.

اگر شامل ماده نمي بود به همانجا محدود مي شد.

چون لايتناهاست داراي شعور است اگرفاقد شعور مي بود به همانجا پايان مي يافت، در صورتيكه ما نمي توانيم چيزي جز تصور موجوديت به خود نسبت بدهيم.

آيا اين لايتناها جوهر و ذات را در ما به وجود مي آورد؟ به عبارت ديگر آيا او همان وجود مطلق نيست كه ما وابستة به او هستيم؟

هم در آن حال كه يك لايتناها در خارج از وجود ما هست، آيا در خود ما نيز يك لايتناها نيست؟

اين همه لايتناها با هم؟ چه جمع موحشي؟!

آيا يكي از آن دو فوق ديگري قرار نمي گيرد؟ آيا لايتناهي هاي دوم، به اصطلاح، زير دست نخستين نيست؟

آيا لايتناهاهي دوم، آيينه آن، پرتو انعكاس آن و يك لجه متحدالمركز با لجه اول نيست؟

آيا اين لايتناهي ثانويه نيز داراي شعور است؟ فكر مي كند؟ دوست مي دارد؟ مي خواهد؟

اگر هر دو لايتناها ذيشعورند پس هر يك از آن دو، اصلي براي خود دارد.

يك «من» در لايتناهاي بالا هست، همچنان كه يك «من» در لايتناهاي پايين وجود دارد. «من پاييني» جان است، «من بالايي» خداست.

لايتناهاي پايين را با نيروي تفكر، با لايتناهي بالا در تماس نهادن، نماز ناميده مي شود.

نامهاي نماز در قرآن

1 صلات

مومنان، فقط كساني هستند كه نماز را به پا مي دارند و ...  سورة انفال آية 3 و 4

2 ايمان

آن قبله را كه بر آن بودي (بيت المقدس)، براي آن مقرر كرديم تا كساني را كه از فرستادة ما پيروي مي كنند، از آنان كه بر هر دو پاشنه بر مي گردند و از دين، روي مي تابند، جدا سازيم و ... خدا كسي نيست كه نماز شما را بدون پاداش بگذرد.

سورة بقره آية 143

نمازيهايي كه تا كنون، رو به بيت المقدس، خوانده ايد، باطل نيست.

3 تسبيح:

هنگامي كه شام مي شود و وقتي كه وارد صبح مي شويد... و شبانگاه و آنگاه كه نيمروز، در مي آييد، تسبيح معبود يگانه را بجاي آوريد، يعني نماز بگزاريد.

سورة روم آيه 17 و 18

قرآن:

پس از زوال آفتاب، تا هنگام هجوم تاريكي شب، نماز را بپاي دار و همچنين نماز صبح را به جاي آور...

سورة بني اسرائيل آيه 79

 5 حسنه

و نماز را بر پا كن.... همانا كه نمازها، بديها را دور مي سازد.

سورة هود آية 114

6 ركوع:

و نماز را بپا داريد... و با نمازكنندگان، نماز بگزاريد.

سورة بقره آية 43

7 قنوت:

اي مريم! براي پروردگار خود، به نماز ايست، براي او به خاك بيفت و با نمازكنندگان، نماز بجاي آور.

سورة آل عمران آية 43

8 و 9 قيام و سجده:

همه، يكسان نيستند، بخشي از اهل كتاب، گروهي هستند كه نمازگزارند. و در حال نماز، آيات كلام ا... را در اوقات شب، مي خوانند.

سورة آل عمران آية 113

10 امانت:

ما، امانت خود را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم، و از برداشتن آن سرباز زدند و از آن ترسيدند و انسان، آن را برداشت...

برخي از مفسران، بار امانت را عبادت از نماز مي دانند.

11 استغفار:

و خدا به بندگان خود بيناست. همان بندگاني كه ... و به آن بندگان كه در اواخر شبها، نماز مي خوانند.

سورة آل عمران آية 15 تا 17

12 ذكر:

به اجراي همة نمازهاي واجب، پايبند باشيد... و چنانچه از دشمن و مانند آن بر جان خويش ترسيديد، در همان حال كه بر پاهاي خود يا سوار بر مركب، روان هستيد، نماز بگزاريد و آنگاه كه ايمن شديد، خدا را ياد كنيد، يعني نماز را با آرامش و با آداب آن بجاي آوريد.

سورة بقره آيه 238

در آيين مقدس اسلام براي خوشبختي بشر و سير تكاملي اش برنامه اش سودمندي هست كه بخش اعظم آنها تحت عنوان عبادت مقرر شده است.

عبادت

عبادتها، مانند انسان زنده داراي، دو مرحلة جسم و روح اند و به گونه اي هستند كه جسم آنها در جسم انسان، موثر است و روح آنها ماية ترقيات روح انسان است.

جسم نماز عبارت از اجزاي ظاهري و صوري آن است كه در حد خود فوايد و نتايجي دارند. رعايت طهارت و پرهيز از نجاست در حفظ الصحه ، در ايجاد نشاط و سجده و خم و راست شدن در پرورش كالبد اثر دارند. همچنين اثري كه جسم نماز مي تواند در روح و باطن آن بگذارد غير قابل انكار است چنان كه جسم انسان در روح و روان او اثر دارند ليكن اگر اين امور، جسم بدون جان باشند، چگونه مي توانند در تعال روح انسان موثر واقع شوند. تاثير كلمات، الفاظ، حركات، و چنين نمازي در تامين هدفي، تقريباً مساوي با صفر است.

بنابراين صرف اين امور نمي تواند موجبي براي تشريع نماز باشد. آنچه هدف بوده است و به اين ظواهر نيز ارزش اعتبار مي بخشد روح نماز است، چنان كه در مقايسة انسان زنده و مرده مي يابيم كه ارزش انسان به روح و روان او بستگي دارد.

روح نماز، عبارت از معاني باطن آن است كه حيات نماز به آن بستگي دارد و اين روح نماز است كه روح انسان را به خدا نزديك مي سازد و كمال مي بخشد و هدف از تشريع نماز، همين سير تكاملي روح انسان بوده است.

روح ابتدايي هر پرستشي، توجه به «الله» است و حالت توجه، مستلزم امري است كه بدون آن محقق نخواهد شد و آن علم و آگاهي است. تا انسان به هدفي معرفت پيدا نكند، چگونه مي تواند به آن متوجه گردد؟ به عبارت ديگر، توجه انسان به يك چيز، فرع بر آگاهي و معرفت به آن چيز است. حال كه دانستيم توجه به خدا، ملزوم به او و عظمت و قدرت اوست. بايد توجه كنيم كه اين علم پيش از توجه اندك است. پيداش حالت توجه و استمرار آن، انسان را وا مي دارد كه هدف را بيش از پيش بشناسد. بنابراين اگر بگوييم كه برگشت تمام عبادتها به علم و آگاهي است و غرض اصلي و روح نهايي هر عبادتي، معرفت و شناسايي ايزد منان است، سخني درست و حكيمانه گفته ايم. بر اين اساس، استمرار و تكرار توجه به خدا موجب افزايش علم است و افزايش علم، ماية ازدياد توجه است و افزوني توجه به خدا موجب نزديك شدن به حضرت اوست و چون خدا كمال مطلق است، نزديك شدن به او به معناي سير تكال روح است.

به بيان ديگر، منظور اصليش از مقرر كردن عبادتها، قرب به حق است و وصول به آن از اثرات روح عبادت است و روح عبادت معنويتي است كه در ظرف اين اعمال برجسته فراهم است و ليكن معنويت در همة عبادتها بدون استثنا، علم و معرفت هدفدار به ذات اقدس حضرت حق است و چون معرفت به او را نهايت نيست حتي آنان كه در بالاترين مراتب معرفت هستند، نه تنها از اداي فرايض معاف نمي باشند بلكه مسووليت بيشتري هم دارند چنانكه پيامبر اكرم (ص) علاوه بر نمازههاي يوميه، به انجام نماز شب نيز موظف بود و خود فرمود:

خداي من تو  را چنان كه حق توست، نشناخته ام و چنان كه حق عبادت توست، پرستش نكرده ام.

حيات نماز، به معناي باطني و آداب نهان و اسراري كه به اجزا و شرايط ظاهريش تعلق دارد، نيز بستگي دارد و معاني باطنيي كه افزودن بر معرفت جزء روح نماز و حقيقت آن است، هفت است.

1 اخلاص: كه به معني قصد قربت و خالي بودن از رياست و توضيح آن گذشت.

2 حضور قلب: يعني فارغ بودن دل از غير آنچه به آن مشغول است و در آن سخن دارد (نماز)، تا آن بداند چه ميكند و چه مي گويد: به عبارت ديگر حضور قلب، خشوع دل است و خشوع دل، آن است كه نمازگزار، بي آنكه فكرش به جاي ديگري برود تمام انديشه  و همتش نماز باشد و همة حواس خود را متوجه آن سازد. به نحوي كه جز معبود در دلش وارد نشود.

پس مادامي كه فكرش از غير آنچه درآن است (نماز) منصرف است و ياد خدا در دلش هست و از او غافل نيست، حضور قلب حاصل است.

توضيح آنكه خشوع در نماز دو نوع است يكي خشوع دل و ديگري خشوع جوارح است.

معناي خشوع دل را گفتيم و خشوع اندامهاي بدن عبارت است از آن كه نمازگزار، چشمها را به زير افكند. به چيزي ديگر التفات نكند، با چيزي بازي نكند، خميازه نكشد، انگشتهاي پا و تمام بدن را رو به قبله دارد، حركتي براي غير نماز نكند و چيزي از مكروهات را مرتكب نشود، خشوع اندامهاي بدن ار خضوع نيز مي نامند.

رسول اكرم شخصي را در مشاهده كردند كه در ضمن نماز با دستهاي خود بازي مي كرد فرمودند:

اگر قلب او خاشع شده بود، اندامهايش نيز خاشع مي شدند.

زيرا قلب، سلطان اعضاي تن است و چون قلب خاشع نيست و بازي مي كند، دست و پا و اندامهاي ديگر نيز در حال بازي هستند و خشوع ندارند.

نماز، ذكر خداست و بازي كردن در ضمن ذكر، يادآور سومين و چهارمين كريمه از سورة شريفة انبياست كه مي فرمايد:

هيچ گاه ذكر تازه اي، يعني آيه يا سورة جديدي از جانب پروردگارشان براي هدايت آنان فرود نيامد، مگر آن كه آن را شنيدند در حالي كه دلهايشان به بيهوده سرگرم بود و مشغول بازي بودند.

از اين آيه مي فهميم كه لهو و لعب قالب، ملازمه دارند. اگر دل به بازيچه سرگرم شود، بدن نيزمشغول بازي مي شود و اگر قلب، خاشع شود، اندامهاي بدن نيز خاضع و خاشع مي شوند.

مرحوم ولي محمد تقي مجلسي گفته است هنگامي كه نماز مومن كامل غالباً با حضور دل باشد، قلبش به منزلة امام، و حواس باطن و ظاهر و قوا و جوارحش به منزلة اقتدا كنندگان هستند.

3 تفهم: و اين غير از حضورقلب است، زيرا ممكن است كسي حضور قلب داشته باشد ولي نداند الفاظي كه بر زبان مي راند، چه معني دارد. عكس آن نيز صادق است. ممكن است كسي معاني الفاظ نماز را بداند، چنان كه عربها مي دانند اما چه بسيار عربهايي كه در نماز خود همانند بسياري از مسلمانهاي غير عرب حضور قلب ندارند.

مراد از فهم آن است كه دل از معاني الفاظ با خبر و متوجهش باشد و اين مقامي است كه حال مردمان در آن متفاوت است، همة مردم، معاني قرآن و تسبيحات را به طور يكسان نمي فهمند چه بسا معاني لطيفي كه بعضي از نمازگزارن در اثناي نماز به آن مي رسند و خود هرگز از آن به آن نرسيده اند و ديگران نيز آن را نمي فهمند.

براي نماز يك بنده به آن اندازه كه مي فهمد ثواب مي نويسند.

4 تعظيم: و آن چيزي است غير از حضور قلب و فهميدن. چه بسا كه آدمي غير خود را مخاطب قرار مي دهد، در حالي كه دلش حاضر است و مي فهمد كه چه مي گويد امام مخاطب را بزرگ نمي دارد.

5 هيبت: و آن افزودن بر تعظيم است و عبارت از ترسي است كه بر اثر انديشه در عظمت پروردگار پديد آيد. آن را كه ترس و بيم ندارد، ترسان و بيمناك نمي نامند. هر ترسي را نيز هيبت و مهابت نمي گويند. هيبت، ترسي است كه به سبب گذاشتن خدا، دست مي دهد.

6 رجا: اميد نيز امري است علاوه بر آنچه مذكور افتاد، چه بسا كسي صاحب قدرتي را تعظيم مي كند و از او ترس و هيبتي هم به دل دارد اما به لطف و احسان او اميد ندارد. حال آن كه بنده بايد در نماز خود به ثواب و پاداش خدا اميدوار باشد همچنان كه به هنگام تقصير خود بايد از عقاب او بهراسد.

7 حيا: سبب حيا، آگاهي بنده از تقصير و يادآوري از گناهان خويشتن است و اين چيزي است علاوه بر تعظيم و خوف و رجاء، شرم و حيا ممكن است بدون تذكر تقصير و ارتكاب گناه پيش آيد، بنده اي كه به هنگام نماز از خداي خود شرم دارد، حالت شرمساريش در فواصل نمازهاي روزانه نيز محفوظ است و نمازگزاري كه خدا را در همه حال حاضر و ناظر مي داند، پيوسته از او شرم داد و از گناه باز مي ماند.

توصيف هاي كوتاهي از نماز

1-    نماز، برقراري ارتباط با الله و بريدن از آلهه هاست.

2-    نماز، سكوي اعتلا و عروج انسان است.

3-    نماز، معيار حق جويي، شكوفايي جوانه هاي وجود و پيمان تسليم است.

4-    نماز، پيام مكتب، ستون دين و قله بالندگي است.

5-    نماز، درس خاك طبعي و فروتني و بريدن از منيت هاست.

6-    نماز، كلاس درس و كتاب هستي است.

7-    نماز، صف آرايي در كرانة هستي و ديدن ناديدنيهاست.

8-    نماز، نياز هميشه انسان به شكفتن است.

9-    نماز، سكينة روح، آرامش

10-  نماز، كشش عاشقان، محبوب خاشعان و مهر معبود است.

11- نماز، منشور سفيران، حق، وفاي عهد رشد يافتگان و پيام آوران به معروف، ناهيان از منكر و مصلحان زمين است.

12- نماز، قرباني كردن هوسها، زدودن زشتي ها، نفي انحصارطلبي ها، سدكژرويها، عامل خويشتن داريها، و رهبر نيكيها و زيباييهاست.

13- نماز، صيقل وجود و آيينه حق است.

14- نماز، بانگ برپايي تعظيم ارزشها و تكريم انسانهاست.

15- نماز، ترسيم كنندة طريق فلاح و نقطه اوج انسان است.

16- نماز، چراغ هر خانه و كاشانه، زينت هر شهر و ديار و عطر حيات است.

17- نماز، درس توحيد رمز اخلاص و راز عبوديت است.

18- نماز، پرفروزترين ستارة آسمان احكام اسلامي است.

19- نماز، نويد بخش سلامت جسم، بهداشت روان وطهارت روح است.

20- نماز، چشمة جوشان معرفت است.

21- نماز، ارزش است و نگهدار ارزشهاست.

22- نماز، شكستن ديوار آزمنديها، گذر از بي قراريها و رهايي از خودمداريهاست.

23- نماز، پالايش وجود، آلايش روان و باران رحمت است.

24- نماز، كامل ترين پاسخ به عالي ترين نياز انسان است.

25- نماز، انعكاس فرياد روح محبوس در جسم است.

26- نماز، دلتنگي روحي است كه جلاي وطن شده است و مي خواهد كه از خاك كنده شود و به افلاك بپيوندد.

27- نماز، زبان هنري اسلام است.

28- نماز، ارتباط ميان زمينيان را با ملكوتيان برقرار مي سازد.

29- نماز، ستون اسلام و پرچم رسالت رسول خدا (ص) است.

30- نماز، گوياترين آيينة ايمان است.

31- نماز، رأس تمام عبادتهاست.

32- نماز، وسيلة محو گناهان است.

33- نماز، سد محكمي در برابر سيل گناهان است.

34- نماز، جنگ با شياطين است.

35- نماز، اصلاح فرد و جامعه است.

36- نماز، ايجاد كنندة اخوت اسلامي است.

37- نماز، راه رستگاري دنيا و آخرت است.

38- نماز، ترازوي سنجش انسانهاست.

39- نماز، كوبنده ترين سلاح مكتب توحيد است.

40- نماز، شرط قبولي اعمال است.

41- نماز، جاري تطهير است.

42- نماز، پركشيدن روح مومن به سوي خداست.

43- نماز، وسيلة امتحان شيعيان اهل بيت عصمت و طهارت است.

44- نماز، سرود قدسيان و نماز خواندن، هماوايي با فرشتگان است.

45- نماز، روشن كنندة شبهاي تاريك است.

46- نماز، مصداق بارز بار امانت است.

47- نماز، بهترين عبادتهاست.

48- نماز، بهترين موضوع است.

49- نماز، فاضل ترين كار است.

50- نماز، محبوب ترين كار در پيشگاه كردگار است.

51- نماز، موثرترين سلاح بر عليه شيطانهاست.

52- نماز، كور كنندة چشم اهريمن است.

53- نماز، روشني بخش چشم پيغمبر است.

54- نماز، رخسارة ايمان و چهرة دين است.

55- نماز، عمود خيمة دين است.

56- نماز، پايگاه اخلاص است.

57- نماز، ياد متقابل عابد و معبود است.

58- نماز، سرود رهايي و باب رحمت ايزدي است.

59- نماز، سبب روي آوردن ايزد به بنده است.

60- موجب تابش انوار ايزدي است.

61- نماز، كليد دلهاست.

62- نماز، جلوه گاه فقر الي الله است.

63- نماز، تكليفي غير قابل اسقاط است.

64- نماز، پرچم اسلام است.

65- نماز، جوهر و عصارة دين است.

66- نماز، گنجينة ذكر و راز است.

67- نماز، عاليترين سير روحاني و عرفاني است.

68- نماز، آيين امت اسلام و از برترين وسيله هاي توسل به خداوند است.

69- نماز، از بهترين توشه هاي آخرت است.

70- نماز، آخرين سفارش پيغمبران است.

71- نماز، كليد بهشت است.


منابع:

1-    روشهاي پرورش احساس مذهبي در كودكان و نوجوانان، افروز غلامعلي

2-    احكام قرآن، خزائلي، محمد

3-    لغت نامة دهخدا

4-    نماز شناسي جلد اول، راشدي حسن

5-    دين و روان، اثر جيمز ويليام، ترجمة: قائمي مهدي

6-    بينوايان، هوگو، ويكتور، ترجمة: مستعان، حسينقلي

7-    رموز نماز، نهاوندي، فريد

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 29 مهر 1393 ساعت: 11:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره اهن زنگ نزن

بازديد: 418809
تحقیق درباره  اهن زنگ نزن

 

با سلام به شما بازدید کننده گرامی برای حمایتاز سایت ما و قرار دادن بیشتر تحقیقان در سایت بر روی لینک زیر ( بعد از خواندن یا قبل از خواندن تحقیق)هر چند بار که خواستید کلیک کنید تا ما نیز با علاقه بیشتری تحقیقات دانش آموزی برای شما بگذاریم . باتشکر

 لیست گزارش تخصصی ها 

لیست و فهرست کلیه اقدام پژوهی ها

به نام خدا

موضوع : اهن زنگ نزن

تهیه و تنظیم : مهدی حکیمی

آهن زنگ نزن

اصطلاح آهن زنگ نزن به چه معناست؟ به علت فعال بودن فلز آهن وقتی در مجاورت اکسیژن و رطوبت قرار می گیرد ، اصطلاحا ((زنگ می زند)). در واقع آهن با اکسیژن تشکیل اکسید آهن داده که قرمز رنگ بوده و روی آن را می پوشاند. برای استفاده بهتر از آهن و جلوگیری از زنگ زدن آن، آن را گالوانیزه می کنند . در این روش آهن را با فلز روی پوشش می دهند و در نتیجه زمانی که آهن گالوانیزه در معرض محیط مرطوب قرار می گیرد زنگ نمی زند.

اصطلاح آهن زنگ نزن در مورد این فلز اشتباه رایجی است. زمانی که کربن به آهن اضافه شود ، تبدیل به آلیاژ می شود و از حالت عنصری خارج می شود. به این آلیاژ، فولاد گفته می شود که خواصی بهتر از آهن دارد. یک نوع از این فولادها، فولاد زنگ نزن هستند که علاوه بر آهن و کربن عناصری دیگری مانند کروم به آن اضافه شده که باعث ایجاد مقاومت در برابر زنگ زدن در آنها می شود.

پس اصطلاح آهن زنگ نزن اشتباه بوده و فولاد زنگ نزن صحیح می باشد.

موارد کاربرد:

مخازن نگهدارنده موادشیمیایی لوازم آشپزخانه لوله های صنعتی نمای خارجی بناها استراکچرها

صنایع پتروشیمی کاغذسازی قند و نیشکر همچنین کشتی سازی این دسته ازفولادهای ضدزنگ هردو ساختارمتالورژیکی مربوط به فاز های فریت و آستنیت را همزمان درخودداشته ازاینرو آنها را فولادهای ضدزنگ duplex نیز نامگذاری کرده اند این فولادها حاوی مقادیری ازعنصرنیکل به منظور پایدارکننده فازآستنیت و حصول خواص انعطاف پذیری همچنین مقادیری از عنصر کرم به منظورپایدارکننده فازفریت و حصول خواص استحکام و چقرمگی مناسب درفولادمی باشند.

 آهن زنگ نزن

فرایند زنگ زدن

زنگ زدن عبارتی است که به اکسیداسیون آهن اطلاق می‌شود. اکسیداسیون آهن معمولا از طریق واکنش با اکسیژن صورت می‌گیرد اما نوع‌های دیگری از زنگ زدن وجود دارد که حاصل واکنش آهن و کلر است که به آن زنگ سبز می‌گویند. “زنگ” نام متداول یکی از ترکیبات بسیار رایج یعنی اکسید آهن با فرمول Fe2O3 است. این نام رایج است زیرا آهن به سرعت با اکسیژن ترکیب شده و تشکیل زنگ آهن را می دهد. در حقیقت آهن را به ندرت می توان به صورت خالص در طبیعت پیدا کرد. زنگ آهن (یا فولاد) نمونه ای از فرایند خوردگی است: فرایند الکتروشیمیایی شامل آند (یک قطعه فلز که به راحتی الکترون از دست می دهد)، الکترولیت (مایعی که به حرکت الکترون ها کمک می کند) و یک کاتد (یک قطعه فلز که به راحتی الکترون می پذیرد) است. وقتی فلزی خورده می شود، الکترولیت به تولید اکسیژن در آند کمک می کند. سپس اکسیژن با فلز ترکیب شده و الکترون آزاد می شود. وقتی الکترون ها از طریق الکترولیت به سمت کاتد جریان می یابند، آند با جریان الکتریکی حذف می شود یا به کاتیون های فلزی تبدیل شده و زنگ تشکیل می شود.

اکسیده شدن آهن

برای این که آهن اکسید شود به سه ماده نیاز است: آهن، آب و اکسیژن. و اما فرایند زنگ زدن: با افتادن یک قطره آب بر روی اشیای آهن فورا دو اتفاق می افتد. نخست آن که آب به عنوان یک الکترولیت خوب با دی اکسیدکربن موجود در هوا واکنش داده و اسید کربنیک که یک اسید ضعیف است تشکیل می شود. اسید کربنیک نسبت به آب، الکترولیت بهتری است. پس از تشکیل اسید و حل شدن آهن در آن، ملکول های آب به اجزای سازنده آن یعنی اکسیژن و هیدروژن تبدیل می شود. اکسیژن آزاد و آهن حل شده با هم پیوند داده و اکسید آهن را تشکیل می دهند. در این فرایند الکترون آزاد می شود. الکترون های آزاد از بخش آند که همان آهن است به سمت کاتد که ممکن است فلزی با واکنش پذیری کمتر از آهن یا بخش دیگری از سطح آهنی باشد، جریان می یابد. مایعاتی مانند باران های اسیدی، آب دریا و افشانه نمکی برای ذوب کردن برف جاده های یخی به علت ترکیبات موجود در آنها نسبت به آب الکترولیت های قوی تری هستند. به همین دلیل آهن و فلزات دیگر در این محیط ها با سرعت بیشتری زنگ زده و خورده می شوند.

چرا آهن زنگ می زند؟

آیا توجّه کرده اید که بعضی از فلزات زنگ می زنند و بعضی دیگر٬زنگ نمی زنند؟آهن معموأ زنگ می زند. به همین علّت است که وقتی رنگ قسمتی از بدنه اتومبیل از بین می رود٬هوا باعث می شود که آهن زیر قسمت رنگ شده خیلی زود زنگ بزند.

برای آن که آهن با اکسیژن موجود در هوا ترکیب می شود و اکسیدآهن قرمز رنگ را (که همان زنگ آهن است) تولید می کند. در هر صورت نوعی آهن وجود دارد که زنگ نمی زند. اختراع یاکشف این آهن امری تصادفی بود! در سال۱۹۱۳ هری بریرلی٬ که متخصص ذوب فلزات بود٬ برای ساختن لوله تفنگ٬ دنبال فلزی مناسب می گشت. از این رو فلزات گوناگون را با هم ترکیب کردو آلیاژهای مختلفی به دست آورد. امّا پس از انجام آزمایش ها٬ تمام نمونه ها را به گوشه ای انداخت. چند ماه بعد متوجّه شد در حالی که همه نمونه های دور ریخته شده٬ زنگ زده اند٬ یکی از آنها زنگ نزده است! بریرلی این آلیاژ را با دقّت بررسی کرد و فهمید که ۱۴٪ آن کروم است.

به این ترتیب فلز زنگ نزن یا استنلس استیل وارد زندگی بشر شد. امروزه اغلب لوازم آشپزخانه ها از آهن زنگ نزن هستند. جنس بیشتر دیگ ها٬ کتری ها٬ ماهی تابه ها٬ قاشق و چنگال ها٬ چاقو ها و لگن ظرفشویی آشپزخانه ها از آهن زنگ نزن است؛ همین طور بسیاری از لوازم جرّاحی و قطعات خودرو ها از این فلز ساخته می شوند. فولاد زنگ نزن ، جزو فلزات بسیار مقاوم در برابر خوردگی است و در صنایع شیر آلات مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نوع فولاد ، آلیاژ فولاد با کروم می‌‌باشد و گاهی نیکل نیز به ‌این آلیاژ اضافه می‌‌شود.

نکته:کروم یا کرومیوم فلزی سخت٬خاکستری و دیر گداز است با علامت اختصاریcr.

نکته:آلیاژ فلزی است که از ترکیب دو یا چند فلز به دست می آید.

کاربردهای آهن

کاربرد آهن از تمامی فلزات بیشتر است و 95 درصد فلزات تولید شده در سراسر جهان را تشکیل می‌دهد. قیمت ارزان و مقاومت بالای ترکیب آن استفاده از آنرا بخصوص در اتومبیلها ، بدنه کشتی‌های بزرگ و ساختمانها اجتناب ناپذیر می‌کند. فولاد معروف‌ترین آلیاژ آهن است و تعدادی از گونه‌های آهن به شرح زیر می‌باشد:

• آهن خام که دارای 5%- 4% کربن و مقادیر متفاوتی ناخالصی از قبیل گوگرد ، سیلیکون و فسفر است و اهمیت آن فقط به این علت است که در مرحله میانی مسیر سنگ آهن تا چدن و فولاد قرار دارد.

• چدن ، شامل 5/3%-2% کربن و مقدار کمی منگنز می‌باشد. ناخالصی‌های موجود در آهن خام مثل گوگرد و فسفر که خصوصیات آنرا تحت تاثیر منفی قرار می‌دهد، در چدن تا حد قابل قبولی کاهش می‌یابند. نقطه ذوب چدن بین k 1470-1420 می‌باشد که از هر دو ترکیب اصلی آن کمتر است و آنرا به اولین محصول ذوب شده پس از گرم شدن همزمان کربن و آهن تبدیل می‌کند. چدن بسیار محکم ، سخت و شکننده می‌باشد. چدن مورد استفاده حتی چدن گرمای سفید موجب شکستن اجسام می‌شود.

• فولاد کربن شامل 5/1% – 5/0% کربن و مقادیر کم منگنز ، گوگرد ، فسفر و سیلیکون است.

• آهن ورزیده ( آهن نرم) دارای کمتر از 5/0% کربن می‌باشد و محصولی محکم و چکش‌خوار است، اما به اندازه آهن خام گدازپذیر نیست. حاوی مقادیر بسیار کمی کربن است ( چند دهم درصد). اگر یک لبه آن تیز شود، به‌سرعت تیزی خود را از دست می‌دهد.

فولادهای آلیاژ حاوی مقادیر متفاوتی کربن بعلاوه فلزات دیگر مانند کروم ، وانادیم ، مولیبدن ، نیکل ، تنگستن و … می‌باشد. اکسیدهای آهن برای ساخت ذخیره مغناطیسی در کامپیوتر مورد استفاده قرار می‌گیرند. آنها اغلب با ترکیبات دیگری مخلوط شده و خصوصیات مغناطیسی خود را بصورت محلول هم حفظ می‌کنند.

انواع پوشش های محافظ آهن

پوشش های رنگها و جلاها

ساده‌ترین راه مبارزه با خوردگی ، اعمال یک لایه رنگ است. با استفاده ‌از رنگها بصورت آستر و رویه ، می‌‌توان ارتباط فلزات را با محیط تا اندازه‌ای قطع کرد و در نتیجه موجب محافظت تاسیسات فلزی شد. به روشهای ساده‌ای می‌‌توان رنگها را بروی فلزات ثابت کرد که می‌‌توان روش پاششی را نام برد. به کمک روشهای رنگ‌دهی ، می‌‌توان ضخامت معینی از رنگها را روی تاسیسات فلزی قرار داد. آخرین پدیده در صنایع رنگ سازی ساخت رنگهای الکتروستاتیک است که به میدان الکتریکی پاسخ می‌‌دهند و به ‌این ترتیب می‌توان از پراکندگی و تلف شدن رنگ جلوگیری کرد.

پوشش های فسفاتی و کروماتی

این پوششها که پوششهای تبدیلی نامیده می‌‌شوند، پوششهایی هستند که ‌از خود فلز ایجاد می‌‌شوند. فسفاتها و کروماتها نامحلول‌اند. با استفاده ‌از محلولهای معینی مثل اسید سولفوریک با مقدار معینی از نمکهای فسفات ، قسمت سطحی قطعات فلزی را تبدیل به فسفات یا کرومات آن فلز می‌‌کنند و در نتیجه ، به سطح قطعه فلز چسبیده و بعنوان پوششهای محافظ در محیط‌های خنثی می‌‌توانند کارایی داشته باشند. این پوششها بیشتر به ‌این دلیل فراهم می‌‌شوند که ‌از روی آنها بتوان پوششهای رنگ را بر روی قطعات فلزی بکار برد. پس پوششهای فسفاتی ، کروماتی ، بعنوان آستر نیز در قطعات صنعتی می‌‌توانند عمل کنند؛ چرا که وجود این پوشش ، ارتباط رنگ با قطعه را محکم‌تر می‌‌سازد. رنگ کم و بیش دارای تحلخل است و اگر خوب فراهم نشود، نمی‌‌تواند از خوردگی جلوگیری کند.

پوشش های اکسید فلزات

اکسید برخی فلزات بر روی خود فلزات ، از خوردگی جلوگیری می‌‌کند. بعنوان مثال ، می‌‌توان تحت عوامل کنترل شده ، لایه‌ای از اکسید آلومینیوم بر روی آلومینیوم نشاند. اکسید آلومینیوم رنگ خوبی دارد و اکسید آن به سطح فلز می‌‌چسبد و باعث می‌‌شود که ‌اتمسفر به‌ آن اثر نکرده و مقاومت خوبی در مقابل خوردگی داشته باشد. همچنین اکسید آلومینیوم رنگ‌پذیر است و می‌‌توان با الکترولیز و غوطه‌وری ، آن را رنگ کرد. اکسید آلومینیوم دارای تخلخل و حفره‌های شش وجهی است که با الکترولیز ، رنگ در این حفره‌ها قرار می‌‌گیرد. همچنین با پدیده ‌الکترولیز ، آهن را به ‌اکسید آهن سیاه رنگ (البته بصورت کنترل شده) تبدیل می‌‌کنند که مقاوم در برابر خوردگی است که به آن “سیاه‌کاری آهن یا فولاد” می‌‌گویند که در قطعات یدکی ماشین دیده می‌‌شود.

پوشش های گالوانیزه

گالوانیزه کردن (Galvanizing) ، پوشش دادن آهن و فولاد با روی است. گالوانیزه ، بطرق مختلف انجام می‌‌گیرد که یکی از این طرق ، آبکاری با برق است. در آبکاری با برق ، قطعه‌ای که می‌‌خواهیم گالوانیزه کنیم، کاتد الکترولیز را تشکیل می‌‌دهد و فلز روی در آند قرار می‌‌گیرد. یکی دیگر از روشهای گالوانیزه ، استفاده ‌از فلز مذاب یا روی مذاب است. روی دارای نقطه ذوب پایینی است. در گالوانیزه با روی مذاب آن را بصورت مذاب در حمام مورد استفاده قرار می‌‌دهند و با استفاده ‌از غوطه‌ور سازی فلز در روی مذاب ، لایه‌ای از روی در سطح فلز تشکیل می‌‌شود که به ‌این پدیده ، غوطه‌وری داغ (Hot dip galvanizing) می‌گویند. لوله‌های گالوانیزه در ساخت قطعات مختلف ، در لوله کشی منازل و آبرسانی و … مورد استفاده قرار می‌‌گیرند.

پوشش های قلع

قلع از فلزاتی است که ذاتا براحتی اکسید می‌‌شود و از طریق ایجاد اکسید در مقابل اتمسفر مقاوم می‌‌شود و در محیطهای بسیار خورنده مثل اسیدها و نمکها و … بخوبی پایداری می‌‌کند. به همین دلیل در موارد حساس که خوردگی قابل کنترل نیست، از قطعات قلع یا پوششهای قلع استفاده می‌‌شود. مصرف زیاد این نوع پوششها ، در صنعت کنسروسازی می‌‌باشد که بر روی ظروف آهنی این پوششها را قرار می‌‌دهند.

پوشش های کادمیم

این پوششها بر روی فولاد از طریق آبگیری انجام می‌‌گیرد. معمولا پیچ و مهره‌های فولادی با این فلز ، روکش داده می‌‌شوند. روکش کادمیم مخافظ خوبی برای کالاهای آهنی و فولادی در برابر زنگ زدگی و فسادتدریجی در اثر هوا می باشد. روکش کادمیم بیشتر قسمت های اساسی هواپیماها و کشتی ها و کالاهایی که در آب و هوای گرمسیری مصرف دارد، به کار برده می شود. پوشش های کادمیم مخصوصا در محیط های طبیعی موثرند. مقاومت این پوشش ها در مقابل فساد تدریجی در مناطق روستایی بیشتر از مناطق صنعتی است.

===================

روش های کنترل زنگ زدن فلزات

 

 

20120215142642575 x17 آهن زنگ نزن چیست

 

 

ماده ای که به طور ذاتی نسبت به محیط اطراف خود مقاومت نشان می دهد و پوسیده نمی شود (البته به طور ایده آل)، اولین انتخاب در نیازهای مکانیکی و اقتصادی خواهد بود؛ متاسفانه اغلب چنین نیست و بسیاری از مواد به روشی برای کنترل زنگ خوردگی خود نیاز دارند؛ به همین دلیل سه روش عمده برای این کار وجود دارد:

 

20120215142642559 34 آهن زنگ نزن چیست

 

اصلاح محیط اطراف ماده ای که در معرض این محیط قرار دارد

 

20120215142642559 34 آهن زنگ نزن چیست

 

روش های کنترل الکتریکی

 

20120215142642559 34 آهن زنگ نزن چیست

 

استفاده از روکش های محافظ

 

لایه نشانی و روکش به روش اسپری حرارتی برای کنترل زنگ زدن:

روکش محافظی که به روش حرارتی روی ماده مورد نظر اسپری می شود، برای بسیاری از مواد مورد استفاده است. در این روش، گزینه های لازم برای روکش کردن مواد و اسپری بسیار زیاد است. این روش به سه گروه اصلی تقسیم می شود:

 
20120215142642638 x19 آهن زنگ نزن چیست

 

روکش آندی

روکش کاتدی

روکش خنثی یا بی طرف

 

 

20120215142642731 x25 آهن زنگ نزن چیست

روش اسپری برای  روکش کردن فلزات

 

 

Click this bar to view the full image.
20120215142642716 x24 آهن زنگ نزن چیست
 

 

روکش آندی
روکش آندی برای محافظت زیرلایه های آهن و فولاد تقریبا فقط به روکش های روی (Zn) و آلومینیوم (Al) یا آلیاژهای آن ها محدود می شود. محافظ زنگ زدن این زیرلایه  بایستی محافظ کاتدی یا محافظ قربانی باشد. زیرلایه نقش کاتد را در این روش ایفا کرده و روکش روی آن، نقش آند قربانی را خواهد داشت. مکانیسم محافظت زنگ خوردگی فلزات به دو دسته تقسیم می شود:
 
20120215142642559 1 آهن زنگ نزن چیست

 

محافظت کاتدی یا قربانی شدن روکش

20120215142642559 1 آهن زنگ نزن چیست

 

سد محافظ در برابر محیط اطراف

 

حال به توضیح این روش ها می پردازیم.

 

روکش قربانی:

یک روش پیچیده تر برای روکش کردن، اعمال اندکی بار منفی به فلز است؛ پس واکنش این فلز به صورت M → M2+ + 2e-سخت تر اتفاق خواهد افتاد. برای این کار می توان  با فراهم کردن بار منفی و اعمال آن به روکشی از یک فلز فعال تر ، به این هدف دست یافت.  یعنی یک روش  رایج برای  محافظت فولاد،  لایه نشانی آن  با لایه نازکی از روی است ؛  این  فرایند ” گالوانیزه کردن” نامیده می شود. روکش روی، واکنش پذیری بیش تر از آهن دارد و تمایل دارد به طور انتخابی زنگ بخورد. حل شدن این روکش قربانی ، الکترون هایی را به جا می گذارد که در آهن جمع می شوند و آن را کاتدی می کنند؛ بنابراین از خوردگی و حل شدن آهن جلوگیری می شود(شکل پایین، سمت چپ).

 

Click this bar to view the full image.
20120215142642638 x21 آهن زنگ نزن چیست

 

تأثیر روکش کردن آهن با یک فلز که واکنش پذیری کم تری دارد، یک پدیده جالب به وجود می آورد. یک مثال خوب از این حالت، روکشی از قلع است(شکل بالا، سمت راست). تا جایی که روکش قلع دست نخورده باقی می ماند، همه چیز خوب است؛ اما حتی اگر قسمت کوچکی از آهنی که در زیر قلع قرار گرفته، در معرض رطوبت محیط اطراف قرار بگیرد، پوسیدگی آغاز می شود. الکترون ها از آهن آزاد شده و به سمت قلع می آیند و آهن را آندی تر می کنند؛ پس اکنون قلع، پوسیدگی آهن را بیش تر می کند! حتما زنگ خوردن قوطی کنسروها را بعد از باز شدن درب آن ها دیده اید.

 

محافظت کاتدی:

 

یک روش عالی برای این که  بارهای الکتریکی منفی به طور پیوسته در روی فلز باقی بمانند، آن است که از حل شدن و از بین رفتن یون های مثبت جلوگیری شود. از آن جایی که کل سطح به وضعیت کاتدی در می آید، این روش را” محافظت کاتدی” می گویند. منبع الکترون ها می تواند یک منبع تغذیه جریان مستقیم خارجی باشد (این روش برای محافظت خط لوله های نفت و دیگر تجهیزات زیر خاک به کار می رود) یا می تواند زنگ خوردگی فلز فعال دیگری مانند تکه ای آلومینیوم یا روی در زیر زمین و در کنار فلز اصلی باشد؛ در مخزن پروپان شکل زیر در زیر زمین چنین کاری صورت گرفته است:

 

 

20120215142642669 x22 آهن زنگ نزن چیست

 

 

20120215142642684 x23 آهن زنگ نزن چیست

 

 

روکش خنثی:

مواد خنثایی مانند آلومینیوم یا سرامیک های اکسید کروم با حذف محیط بسیار خورنده از ماده ای که استعداد زنگ زدن را دارد، محافظ های خوبی برای زنگ زدگی هستند. معمولا یک ماده خنثی، حتی اگر روکش آن تا اندازه ای نشت پذیر باشد (یک استثنا برای این حالت، فولاد زنگ نزن است که حذف اکسیژن می تواند باعث زنگ زدن شکاف دار آن ها شود و روکش های پیوندی نیکل کروم برای جلوگیری از زنگ زدن چنین موادی مناسب هستند) سرعت زنگ زدن را زیاد نمی کنند. اما در هر حالت برای محافظت بیش تر، ضخیم ترین و متراکم ترین روکش های اسپری پلاسما لازم اند.

 

 توجه. برای حمایت از سایت ما و ایجاد انگیزه برای سایت ما برای گذاشتن بیشتر تحقیقات و جواب سوالات کتاب ها بصورت رایگان برای شما  ، بر روی لینک های زیر هر چند بار خواستید (بعد خواندن مطلب یا قبل از آن ) کلیک کنید :

 

لیست گزارش تخصصی ها 

لیست کلیه اقدام پژوهی ها

لیست کلیه تحقیقات و تجربیات ارتقای شغلی دبیران

لیست کلیه پایان نامه ها

لیست کلیه مقالات و تحقیقات

لیست کلیه پروژه های آماری

لیست کلیه پروژه ها کارآموزی و مالی

 

 به کانال سایت علمی و پژوهشی آسمان در تلگرام مخصوص دبیران و فرهنگیان بپوندید.کلیک کنید

http://up.asemankafinet.ir/view/1689294/44.jpg

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 29 مهر 1393 ساعت: 10:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(188)

تحقیق درباره معرفی شاهنامه فردوسی

بازديد: 36975

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

شاهنامه فردوسی

تهیه و تنظیم :

 

دبیر گرامی :

 

پائیز 1393

 

 

 

شاهنامه

اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از بزرگ‌ترین حماسه‌های جهان، شاهکار حماسی زبان فارسی و حماسهٔ ملی ایرانیان و نیز بزرگ‌ترین سند هویت ایشان است و آن را قرآن عجم نیز نام نهاده‌اند.

شاهنامه اثری است منظوم در حدود پنجاه‌هزار بیت در بحر متقارب مثمن محذوف (یا مقصور) (فعولن فعولن فعولن فعل (فعول)). سرایش آن حدود سی‌سال به طول انجامید. فردوسی خود در این باره می‌گوید:

بسی رنج بردم درین سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی

آخرین ویرایشهای فردوسی در شاهنامه در سالهای ۴۰۰و ۴۰۱هجری قمری روی‌داد.

موضوع داستان‌های شاهنامه

شاهنامه شرح احوال، پیروزیها، شکستها، ناکامیها و دلاوریهای ایرانیان از کهنترین دوران (نخستین پادشاه جهان کیومرث) تا سرنگونی دولت ساسانی به دست تازیان است (در سده هفتم میلادی).

کشمکشهای خارجی ایرانیان با هندیان در شرق، تورانیان در شرق و شمال شرقی، رومیان در غرب و شمال غربی و تازیان در جنوب غربی است.

علاوه بر سیر خطی تاریخی ماجرا، در شاهنامه داستان‌های مستقل پراکنده‌ای نیز وجود دارند که مستقیماً به سیر تاریخی مربوط نمی‌شوند. از آن جمله: داستان زال و رودابه، رستم و سهراب، بیژن و منیژه، بیژن و گرازان، کرم هفتواد و جز اینها بعضی از این داستان‌ها به طور خاص چون رستم و اسفندیار و یا رستم و سهراب از شاهکارهای مسلم ادبیات جهان به شمار می‌آیند.

دودمان‌های پادشاهی در شاهنامه

پیشدادیان

کیانیان

اشکانیان

ساسانیان

پیشینه داستان‌های شاهنامه

باید دانست که بن‌مایه‌های داستان‌های شاهنامه ساختهٔ فردوسی نیست و این داستان‌ها از دیرباز در میان ایرانیان رواج داشته‌اند. مثلاً در کتب پهلوی مانند بندهشن، ایاتکار زریران (که مشابهتهای بسیار با گشتاسب‌نامهٔ دقیقی دارد) و دینکردتلمیحات و اشارات بسیاری به قهرمانان و پهلوانان شاهنامه وجود دارد. همچنین در اوستا خصوصا در نسک یشت‌ها اشارات فراوانی به بسیاری از شخصیتهای شاهنامه (پیشدادیان و کیانیان) شده‌است.

این قضیه در تمام آثار حماسی بزرگ به چشم می‌خورد به این معنا که در آغاز (و شاید برای مدتی مدید) داستان‌های حماسی در میان مردم دهان به دهان و از نسلی به نسلی سینه به سینه می‌گردد تا آنکه شاعر توانا و با ذوق و قریحه‌ای پدیدار شده و اثری بزرگ از روی آنها می‌آفریند.

مأخذ اصلی فردوسی در به‌نظم کشیدن داستان‌ها، شاهنامهٔ منثور ابومنصوری بود که چندی پیش از آن توسط یکی از سپهداران ایران‌دوست خراسان از روی آثار و روایات موجود گردآوری شده بود. فردوسی در شاهنامه از پنج راوی شفاهی نیز به نام‌های آزادسرو، شادان برزین، ماخ پیر خراسانی، بهرام و شاهوی یاد کرده که او را در بازگوکردن داستاه‌ها یاری رسانده‌اند اما ذبیح‌الله صفا در کتاب «حماسه‌سرایی در ایران» با ذکر دلایلی آورده‌است که به احتمال فراوان راویان یادشده مربوط به روزگاران پیشین بوداند و فردوسی به جهت احترام از آنان سخن به زبان آورده و هیکدام معاصر با حکیم طوس نبوده‌اند.

نیز شایان ذکر است که کتاب بسیار عظیمی در اواخر روزگار ساسانی به نام خوتای نامگ (خدای‌نامه) تالیف شده بود که به یک معنا کتاب تاریخ رسمی شاهنشاهی به شمار می‌آمد. روزبه پسر دادوویه با کنیهٔ عربی «عبدالله بن مقفع» یا همان ابن مقفعمترجم کلیله و دمنه آن را به عربی ترجمه کرد. این کتاب یکی از مآخذ تقریباً همهٔ تاریخنگاران سده‌های آغازین اسلامی به شمار می‌آمد. از خوتای نامگ در شاهنامه با نام نامهٔ خسروان یاد شده‌است. «خوتای» برابر پهلوی «خدای» است که به معنی پادشاه به کار می‌رفته‌است. معنی مشابهی برای خدا هنوز هم در نامهایی چون «کدخدا» دیده می‌شود.

این نکته دارای اهمیّت است که داستان‌های شاهنامه در آن دوران نه به عنوان اسطوره بلکه به عنوان واقعیّتی تاریخی تلقی می‌شدند. یعنی فردوسی تاریخ ایرانیان و حماسه‌های ملی آنان را به نظم کشید نه اسطوره‌های آنان را.

ویژگیهای هنری شاهنامه

شاهنامه نگاهبان راستین سنتهای ملی و شناسنامه قوم ایرانی است. شاید بدون وجود این اثر بزرگ، بسیاری از عناصر مثبت فرهنگ آبا و اجدادی ما در طوفان حوادث تاریخی نابود می شد و اثری از آنها به جا نمی ماند. فردوسی شاعری معتقد و مومن به ولایت معصومین علیهم ‌السلام بود و خود را بنده اهل بیت نبی و ستاینده خاک پای وصی می دانست و تاکید می کرد که:  

 

 

 

گرت زین بد آید، گناه من است                     چنین است و آیین و راه من است

  بر این زادم و هم بر این بگذرم                     چنان دان که خاک پی حیدرم       

فردوسی با خلق حماسه عظیم خود، دو فرهنگ ایران و اسلام را به بهترین شکل ممکن در هم آمیخت. اهمیت شاهنامه تنها در جنبه ادبی و شاعرانه آن خلاصه نمی شود و پیش از آن که مجموعه ای از داستانهای منظوم باشد، تبار نامه ای است که بیت بیت و حرف به حرف آن، ریشه در اعماق آرزوها و خواسته های جمعی ملتی کهن دارد؛ ملتی که در همه ادوار تاریخی، نیکی و روشنایی را ستوده و با بدی و ظلمت در ستیز بوده است.

شاهنامه از حدود شصت هزار بیت تشکیل شده و دارای سه دوره اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. شاهنامه روایت نبرد خوبی و بدی است و پهلوانان، جنگجویان این نبرد دائمی در هستی اند. جنگ کاوه و ضحاک ستمگر، کین خواهی منوچهر از سلم و تور، مرگ سیاوش با دسیسه سودابه و . . . همه حکایت از این نبرد و ستیز دارد.

دیدگاه فردوسی و اندیشه حاکم بر شاهنامه همیشه پشتیبان خوبیها در برابر ستم و تباهی است. ایران که سرزمین آزادگان به شمار می رود، همواره مورد آزار و اذیت همسایگانش قرار می گیرد. زیبایی و شکوه ایران نیز آن را در معرض رنجها و سختیهای گوناگون قرار می دهد و از این رو، پهلوانانش با تمام توان به دفاع از هستی این کشور و ارزشهای ژرف انسانی مردمانش بر می خیزند و در این راه، جان خود را نیز فدا می کنند. برخی از پهلوانان شاهنامه، نمونه متعالی انسانهایی هستند که عمرشان را به تمامی در اختیار همنوعان خود قرار داده اند؛ پهلوانانی همچون فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز و طوس از این دسته اند. شخصیتهای دیگری نیز همچون ضحاک و سلم و تور، وجودشان آکنده از فتنه گری، بدخویی و تباهی است. آنها ماموران اهریمنند و قصد نابودی و تباهی در کار جهان را دارند.

قهرمانان شاهنامه ستیزی همیشگی با مرگ دارند و این ستیز، نه رویگردانی از مرگ است و نه پناه بردن به کنج پارسایی؛ بلکه پهلوان در رویارویی و درگیری با خطرهای بزرگ، به جنگ مرگ می رود و در حقیقت، زندگی را از آغوش مرگ دور می سازد.

بیشتر داستانهای شاهنامه، فانی بودن دنیا را به یاد خواننده می آورد و او را به بیداری و درس گرفتن از روزگار رهنمون می سازد، با وجود این، آنجا که زمان بیان سخن عاشقانه می رسد، فردوسی به سادگی و با شکوه و زیبایی خاص خود، موضوع را می پروراند.

 تصویرسازی

 تصویرسازی در شعر فردوسی جایگاه ویژه ای دارد. شاعر با تجسم رخدادها و ماجراهای داستان در پیش چشم خواننده، او را همراه با خود به متن حوادث می برد؛ گویی خواننده، داستان را بر پرده سینما به تماشا نشسته است. تصویرسازی و تخیل در اثر فردوسی چنان محکم و متناسب است که حتی بیشتر توصیفهای طبیعی درباره طلوع، غروب، شب، روز و . . . در شعر او حالت و تصویری حماسی دارد و ظرافت و دقت حکیم طوس در چنین نکاتی، موجب هماهنگی جزیی ترین امور در شاهنامه با کلیت داستانها شده است. چند بیت زیر در توصیف آفتاب آمده است: 

چو خورشید از چرخ گردنده سر                   برآورد بر سان زرین سپر

             پدید آمد آن خنجر تابناک                          به کردار یاقوت شد روی خاک        

چو زرین سپر برگرفت آفتاب                       سرجنگجویان برآمد ز خواب 

و این هم تصویری که شاعر از رسیدن شب دارد: 

 

 چو خورشید تابنده شد ناپدید                          شب تیره بر چرخ لشگر کشید  

موسیقی موسیقی از عناصر اصلی شعر فردوسی به شمار می رود. انتخاب وزن متقارب که هجاهای بلند آن کمتر از هجاهای کوتاه است، موسیقی حماسی شاهنامه را چند برابر می کند. فردوسی علاوه بر استفاده از وزن عروضی مناسب، با به کارگیری قافیه های محکم و هم حروفیهای پنهان و آشکار، انواع جناس، سجع و دیگر صنایع لفظی، تأثیر موسیقایی شعر خود را تا حد ممکن افزایش می دهد. اغراقهای استادانه، تشبیهات حسی و نمایش لحظه های طبیعت و زندگی، از دیگر ویژگیهای مهم شعر فردوسی است.

 برآمد ز هر دو سپه بوق و کوس                 هوا نیلگون شد، زمین آبنوس

چو برق درخشنده از تیره میغ                    همی آتش افروخت از گرز و تیغ

هوا گشت سرخ و سیاه و بنفش                   ز بس نیزه و گونه گونه درفش

از آواز دیوان و از تیره گرد                      ز غریدن کوس و اسب نبرد

شکافیده کوه و زمین بر درید                     بدان گونه پیکار کین کس ندید

چکاچاک گرز آمد و تیغ و تیر                   ز خون یلان دشت گشت آبگیر

زمین شد به کردار دریای قیر             همه موجش از خنجر و گرز و تیر                     دمان بادپایان چو کشتی بر آب                  سوی غرق دارند گفتی

شاهنامه‌های منظوم دیگر

فردوسی نخستین کسی نبود که به نظم حماسه‌های ملی اقدام کرد پیش از او دیگرانی نیز دست بدین کار یازیده‌ بودند. از آن میان دقیقی طوسی (همشهری فردوسی) شایستهٔ نامبردن است. وی شاعری خوش‌قریحه بود که نخست به نظم شاهنامهٔ ابومنصوری اقدام کرد ولی هنوز چندی از آغاز کارش نگذشته بود که به دست یکی از بندگانش کشته شد و کار او ناتمام ماند. فردوسی در شاهنامهٔ خود از دقیقی به نیکی نام می‌برد و هزار بیت از سروده‌های او را در کار خود می‌گنجاند (احتمالاً برای قدردانی). هزار بیت دقیقی مربوط به پادشاهی گشتاسب و برآمدن زرتشت است. ذبیح‌الله صفا به این هزار بیت لقبگشتاسپ‌نامه داد که خوشبختانه امروز جاافتاده و مقبول است.

شخص دیگری که پیش از آن دو به نظم حماسه‌های ملی پرداخته بود شاعری‌ بود با نام مسعودی مروزی. متاسفانه امروز بیش از چند بیت از شاهنامهٔ او در دست نیست. اما ظاهراً در زمان فردوسی شهرتی بسزا داشته‌است. جالب توجه‌است که شاهنامهٔ او در بحر تقارب نیست بلکه در بحر هزج است (مفاعیلن مفاعیلن فعولن). 

توجه. برای حمایت از سایت ما و ایجاد انگیزه برای سایت ما برای گذاشتن بیشتر تحقیقات و جواب سوالات کتاب ها بصورت رایگان برای شما  ، بر روی لینک های زیر هر چند بار خواستید (بعد خواندن مطلب یا قبل از آن ) کلیک کنید :

لیست کلیه اقدام پژوهی ها

لیست کلیه تحقیقات و تجربیات ارتقای شغلی دبیران

لیست کلیه پایان نامه ها

لیست کلیه مقالات و تحقیقات

لیست کلیه پروژه های آماری

لیست کلیه پروژه ها کارآموزی و مالی

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت: 18:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(7)

متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی

بازديد: 1008067
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی

 

نمونه شعارهای تبلیغاتی شوراهای دانش اموزی

در زیر نمونه های زیادی از تبلیغات شورای دانش آموزی بصورت متنی و تصویری اورده شده است : تا اخر ببینید ونظر بدید .شامل عکس و متن : حتما همه رو نگاه کنید و استفاده کنید هر کدوم میخاین و نظر هم در پایان مطلب بدید :

متن یک :

 

بیا و باغ امید مرا بهاری کن                                محبتت را با رای به من ثابت کن

رای ما .....................................

متن دو :

 

دوستان پر مهرم، ای تندیس های طراوت، ای آیه های بهار، ای عزیزان دل، ای آرزوهای شکفته ، من در این انتخابات لطف رای شما را می طلبم.  مهرتان مدام و لطفتان مستدام. رای شما...................

 

متن سه :

 

  بیا ز شوق محبت در طلیعه ی مهر                  ترانه ساز دل غمگسار هم باشیم

کنون که بانگ صداقت ز لطف می آید               بیا، بیا که در این دوره یار هم باشیم  . رای شما و یار شما ...........

 

متن چهار:

 

انسان های رشد یافته و کمال یافته در کارهایشان مشورت می کنند و این ویژگی از شدت تدبر و بیداری و هوشیاری آنان در امور است.

رای ما ..............................

متن پنج:

 

بگذارید خود را معرفی کنم:   ........................ هستم و دل بر تو بستم           من از عالم در این دنیا گسستم. راي شما ...........

 

متن شش :

 

ای نرگس های عاطفه، ای بنفشه های مهربانی، ای شبنم های پاک سحری، ای سوسن های سخندان، ای غنچه های مهرپرور، ای روزنه های رشد، ای دوستان عزیز و محبوبم، نسیم بهاری رای شما موجب رویش گل باغ مدرسه ی ماست

.

متن هفت :

 

حضور سبز و استوار شما در این انتخابات با رای به  ...................  پرصلابت و با طراوت باد

.

متن هشت :

 

باید با تلاش و کوشش به دریا رسید، مثل رود خروشان بود، مثل کوه بلند و سرافراز بود، باید تا اوج آسمان پرواز نمود، دلم می خواهد جوانه بزنم، پر از شکوفه شوم و فضای مدرسه را بهاری کنم.

متن نه :

 

فرشته ی گلم با گل رای خود، مدرسه را گلباران کن             رای من، رای تو ، رای شما و رای همه فقط ................................

 

متن ده :

 

از مهم ترین وظایف شورای دانش آموزی که بدان عمل خواهم کرد:

1-همکاری و تقویت هویت دینی، انقلابی و ملی دانش آموزان،

2 - پیشنهاد به مدیر مدرسه و مشارکت در فعالیت های آموزش و پرورش و اجرایی آموزشگاه

3 - همکاری در برنامه ریزی و اجرای مناسبت های مختلف اعم از نشریه، امور اردویی و نماز جماعت

4 -مشارکت در امور مربوط به مسایل آموزشی، پرورشی، انضباطی، ورزشی و فوق برنامه

5 -  ایجاد ارتباط صحیح و مستقیم دوسویه بین دانش آموزان و اولیای مدرسه

6 - ارج نهادن به شخصیت و کرامت دانش آموزان و اولیای مدرسه و تقویت اعتماد به نفس و خودباوری

7 - تقویت پذیری و مشارکت جویی، حس تعهد ، مسئولیت و ارتباط موثر با دانش آموزان و اولیای مدرسه

8 - برقراری دوستی و صمیمیت  بین دانش آموزان و اشاعه ی  احترام و اکرام نسبت به اولیای مدرسه

9 -  گسترش اخلاق اسلامی ، برقراری آرامش و صلح و دوستی و کمک به همه ی دانش آموزان

10 - کشف استعدادها  و مدیریت همه جانبه در جهت رشد و پیشرفت تحصیلی مدرسه

با رای مثبت شما  می توانم اهداف شورای دانش آموزی را تحقق بخشم و شما، مدرسه و ایران عزیز را با یاری و همیاری شما سرافزار و سربلندتر نمایم.

رای همه ی ما ، بلند و یک صدا : ...........................

متن یازده :

 

(و شاورهم فی الامر)

برقراری شورا برای لطف به شما و کرامت به شخصیت شما ست.

من در این جمع لطیف ، لطف رای زیبای تو را می طلبم

ای وقت تو خوش ، وقت ما  هم کن خوش                    همه با هم یک صدا:       رای ما  .........................

 

 

متن دوازده :

 

یک سلام از واژه های یکدلی تقدیم تو                           برگ رای کوچه ی دلواپسی تقدیم تو

هستی من گرچه ناقابل ، ولی تقدیم تو                        یک سبد گل های ناز اطلسی تقدیم تو

تقدیم به تو که با رای سرشار از عطوفت و محبت به.................. شور می آفرینی.سرت سبز باد و دلت شادمان

.

و اما از متن و عکس های زیر نیز می توانید استفاده کنید :


 

به نام خدا

                          به  ...............................................................رای بدهید .  

   تا خواسته و نیازهای شما را براورده کنم .

  اگر به من رای بدهید :

1-    برای شما اردوهای متنوع و لذت بخش می گذارم .

2-  انتقادها ، پیشنهادات و نظرات و خواسته های شما را با مدیر و معاونین مدرسه در میان بگذارم و با کمک هم بتوانیم مدرسه ای ایده آل و دوست داشتنی داشته باشیم .

 

پس به ........رای بدهید .

 

 

 

 

 

 

تبلیغات شماره دو :

به نام خدا

به رضا لعل رمضانی رای دهید تا :

               به همه مشکلات شما رسیدگی کنم .

                همه مشکلات و پیشنهادات و انتقادات  شما را به مدیران و معاونین مدرسه می رسانم .

                         در طول سال برای شما اردوهای تفریحی و شاد برگزار کنم

       و هر انچه برای بهتر شدن مدرسه لازم است انجام می دهم

رای ما فقط :  ...........................

 

 

 

Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

 

Image result for ‫تبلیغات شورای دانش اموزی‬‎

 

 

 

تبلیغات سه :

به نام خدا

به                رای بدهید تا :

      برای شما اردوهای تفریحی و با نشاط برگزار نمایم.

                 

و باکمک همه دانش اموزان تلاش می کنم که مدرسه ای بهتر داشته باشیم

           تمامی خواسته ها و انتقادات و پیشنهادات شما       را به گوش مدیر و معاونین مدرسه برسانم .                

                   ا دعا نمی کنیم که بهترینیم

         اما خرسندیم که بهترین ها  ما را برمی گزینند.

 

 

Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

 

 Image result for ‫تبلیغات شورای دانش اموزی‬‎

 

متن شماره چهار

 

رای ما :

   کیانوش

کوشش،دانش=ورزش،گردش

کاندیدای شورای دانش آموزی  

 

 

 

متن پنج

به نام خدا

 کوشش،دانش=ورزش،گردش

کاندیدای شورای دانش آموزی   

((برنامه های اجرایی))

برنامه های آموزشی:

1-اجرای آزمون های ماهانه برای تشخیص پیشرفت درسی دانش آموزان

2-برگزاری کلاس های رفع اشکال

3-اجرای طرح دانش آموز محوری

برنامه های ورزشی:

1-انجام مسابقات فوتبال،والیبال،بسکتبال و پینگ پنگ در روز بدون کتاب

2-اجرای پیاده روی و کوه نوردی با حضور معلمان

برنامه های تفریحی:

1-اجرای اردو های درون شهر، بیرون شهر و بیرون استان

2-تجلیل از دانش آموزان ممتاز و مقام آوران مسابقات ورزشی

3-اجرای جشن ها به مناسبت روز معلم و اعیاد

برنامه های مذهبی:

1-اجرای مراسم مذهبی و اجرای اعتکاف در مسجد

 

 

 متن 6

 

و امرهم شورا بينهم

شعار نمي دهم عمل مي كنم

منصفانه حرف بزنيم       عادلانه كار كنيم  اگر مدرسه اي        آباد مي خواهيد

به     ………………….     راي دهيد.

"بياييد در مورد هر كاري قبل از انجام اندكي درنگ كنيم "

دانش آموزان عزيز به كسي راي دهيد كه قوه بيان ، تفكر و تعقل را دارا باشد

 

متن هفت.

كانديداي اصلح :

توپ تانك فشفشه       اربابی شورا ميشه

بازم ميگم هميشه          اربابی شورا میشه

با اجازه بزرگترها       بله

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

«و امرهم بینهم شوراهم» (توجه توجه) [و امرهم شورا بینهم]

«برقراری حفظ و امنیت و آرامش سرلوحه ی کار ماست»

دوستان گرامی من، دوست دارم در کنار تکالیف مدرسه یتان

کلاس های شاد و مُفَرّحی هم بگذاریم. مثل کلاس موسیقی و شعر

و سرود هم می گذارم. اگر به من رأی بدهید با شما در کلاس بازی

می کنم. «به من رأی بدهید»

Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

 

 

 

بقیه شعارها :

بازم ميگم هميشه         ........ شورا ميشه

برخي ديگر

.به عمل کار براید به سخنرانی نیست

2.ما عهد بستیم با اشتیاق و شور هم همراه شدیم تا قله نور پس تا قله نور بیا

3.شعار نمی دهیم شما را به انتخاب درست دعوت می کنیم 

4.انتخابی ارزشمند برای راه های ارزشمند

5.قول ما وعده ما عملکرد ما 

6.یک کاندیدا با ولتاژ بالای سازندگی

7.اگر می خواهید مدرسه ای اباد داشته باشید پس همه باهم به اصلحترین رای دهید

8بیایید همه با هم دست به دست هم دهیم و اینده ای روشن بسازیم

9.من یکی هستم از میان شما

10.مدرسه ای پویا وفعال با شورایی فعال

11.انجام وظیفه عالی ترین مقصود در زندگانی است

12.از هر چیز از هر لحظه برای پیشرفت استفاده کن

 

Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

 

و اما نمونه های دیگر :

بیا و باغ امید مرا بهاری کن                                محبتت را با رای به من جاری کن

رای ما ................................

 دوستان پر مهرم، ای تندیس های طراوت، ای آیه های بهار، ای عزیزان دل، ای آرزوهای شکفته ، من در این انتخابات لطف رای شما را می طلبم.  مهرتان مدام و لطفتان مستدام.

 

Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

 

 

 

 بیا ز شوق محبت در طلیعه ی مهر                  ترانه ساز دل غمگسار هم باشیم

کنون که بانگ صداقت ز لطف می آید               بیا، بیا که در این دوره یار هم باشیم

 رای شما و یار شما ........................

 

 

 

 

Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

 

 

 

 بگذارید خود را معرفی کنم:

..................... هستم و دل بر تو بستم           من از عالم در این دنیا گسستم

 ای نرگس های عاطفه، ای بنفشه های مهربانی، ای شبنم های پاک سحری، ای سوسن های سخندان، ای غنچه های مهرپرور، ای روزنه های رشد، ای دوستان عزیز و محبوبم، نسیم بهاری رای شما موجب رویش گل باغ مدرسه ی ماست.

 

Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

 

 

 

حضور سبز و استوار شما در این انتخابات با رای به ......................... پرصلابت و با طراوت باد.

 باید با تلاش و کوشش به دریا رسید، مثل رود خروشان بود، مثل کوه بلند و سرافراز بود، باید تا اوج آسمان پرواز نمود، دلم می خواهد جوانه بزنم، پر از شکوفه شوم و فضای مدرسه را بهاری کنم.

فرشته ی گلم با گل رای خود، مدرسه را گلباران کن

 

 

Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

رای من، رای تو ، رای شما و رای همه : ............................

 از مهم ترین وظایف شورای دانش آموزی که بدان عمل خواهم کرد:

 همکاری و تقویت هویت دینی، انقلابی و ملی دانش آموزان،

 پیشنهاد به مدیر مدرسه و مشارکت در فعالیت های آموزش و پرورش و اجرایی آموزشگاه

 همکاری در برنامه ریزی و اجرای مناسبت های مختلف اعم از نشریه، امور اردویی و نماز جماعت

 مشارکت در امور مربوط به مسایل آموزشی، پرورشی، انضباطی، ورزشی و فوق برنامه

 ایجاد ارتباط صحیح و مستقیم دوسویه بین دانش آموزان و اولیای مدرسه

 ارج نهادن به شخصیت و کرامت دانش آموزان و اولیای مدرسه و تقویت اعتماد به نفس و خودباوری

 تقویت پذیری و مشارکت جویی، حس تعهد ، مسئولیت و ارتباط موثر با دانش آموزان و اولیای مدرسه

 برقراری دوستی و صمیمیت  بین دانش آموزان و اشاعه ی  احترام و اکرام نسبت به اولیای مدرسه

 گسترش اخلاق اسلامی ، برقراری آرامش و صلح و دوستی و کمک به همه ی دانش آموزان

10  کشف استعدادها  و مدیریت همه جانبه در جهت رشد و پیشرفت تحصیلی مدرسه

با رای مثبت شما  می توانم اهداف شورای دانش آموزی را تحقق بخشم و شما، مدرسه و ایران عزیز را با یاری و همیاری شما سرافزار و سربلندتر نمایم.

رای همه ی ما ، بلند و یک صدا : ...........................

 

 

Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

 (و شاورهم فی الامر ) :

برقراری شورا برای لطف به شما و کرامت به شخصیت شما ست.

من در این جمع لطیف ، لطف رای زیبای تو را می طلبم

ای وقت تو خوش ، وقت ما  هم کن خوش

همه با هم یک صدا:       رای ما  .........................

 یک سلام از واژه های یکدلی تقدیم تو                           برگ رای کوچه ی دلواپسی تقدیم تو

هستی من گرچه ناقابل ، ولی تقدیم تو                        یک سبد گل های ناز اطلسی تقدیم تو

تقدیم به تو که با رای سرشار از عطوفت و محبت به.............................. شور می آفرینی.

 

 Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

بقیه شعارها :

شما به ....... راي مي دهيد ؟   با اجازه بزرگترها       بله

شعار ....... اندیشه ، مشورت ، تلاش

من به خود نامدم اينجا كه به خود باز روم        

مراكلاس دوم انتخاب كردند شما چه كسي را انتخاب مي كنيد.

مرا باور كنيد دوستان عزيز         من مي توانم 

توانستن را با باور كردن من امتحان كنيد

من مي توانم بازوي كمكي شما باشم

بدونيد من حرف زدن رو خوب بلدم 

در سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی  با من همراه شويد

 Image result for ‫تبلیغات شورای دانش اموزی‬‎

 

*اهداف و انگیزه‌های کاندیدای محبوب مدرسه: -دادن پست‌های مهم مدرسه به افرادی که به بنده رأی بدهند.

نگرفتن زیرمیزی برای حل مشکلات شما(رشوه) شامل: -فراهم آوردن اسباب فرار از مدرسه، دست‌کاری نمره‌های درسی شما و غیره از جانب بنده.

-تعطیل کردن مدرسه در مناسبت‌های بی‌خودی با توجه به قدرت… در عرصه‌ی همه‌چیز.

-خلاصه رأی دهید، به جناح ….‌ رأی دهید.

توجه! توجه! تمام قول‌های من در صورت”رد صلاحیت” نشدن است.

*…. کاندیدای شورای دانش‌آموزی

بدین‌گونه پیمان که من کرده‌ام

به یزدان سوگند‌ها خورده‌ام

اگر سر بگردانم از راستی

فرود آید از هرسوی کاستی

*….. اهداف ما:

-ساخت برج ایفل در حیاط مدرسه؛

-ایجاد فضای سبز در حیاط خلوت مدرسه؛

(جالب است این مدرسه در یک ساختمان کوچک استیجاری قرار دارد که حیاط بسیار کوچکی دارد.)

*باید از مدرسه شروع کنیم

رأی ما …. (مرد عمل)

(آن‌چه را که نوشته‌ام تنها بخشی از اقداماتی است برای مدرسه‌ای بهتر و با امکانات بیش‌تر برای پیشرفت شما در آینده‌ای نه چندان دور.)

در صورت انتخاب سبزتان موارد زیر را با جدیت پیگیری خواهم نمود:

-انجام ورزش در زمین چمن.

-پیگیری افتتاح آزمایشگاه و سایت.

-پخش فیلم و نیز پخش بازی‌های فوتبال در طول هر ماه در مکانی کاملاً سینمایی.

-ایجاد کلاس‌های جبرانی برای افراد ضعیف.

-اردوهای تفریحی چند روزه به خارج و داخل استان.

-برگزار کردن آزمون سطح علمی و معرفی کردن دانش‌آموزان ممتاز در طول هر ماه.

-انداختن پرده و هواکش برای تمام کلاس‌ها.

-به راه انداختن سفرهای علمی برای درک بهتر درس.

-راه‌اندازی سایت مخصوص مدرسه در سرتاسر جهان.

پس بیایید دست به دست هم دهیم به مهر، مدرسه‌ی خویش را کنیم آباد.

(من همان شیر شیرانم که برای پیشرفت شما می‌کوشد.)

* یکی دیگر با کنایه شعارش این بود:

برای آبادانی این آبادی به من رأی بدهید.

Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

 

 

 

 

Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

 بگذارید خود را معرفی کنم:

..................... هستم و دل بر تو بستم           من از عالم در این دنیا گسستم

 ای نرگس های عاطفه، ای بنفشه های مهربانی، ای شبنم های پاک سحری، ای سوسن های سخندان، ای غنچه های مهرپرور، ای روزنه های رشد، ای دوستان عزیز و محبوبم، نسیم بهاری رای شما موجب رویش گل باغ مدرسه ی ماست.

حضور سبز و استوار شما در این انتخابات با رای به ......................... پرصلابت و با طراوت باد.

 باید با تلاش و کوشش به دریا رسید، مثل رود خروشان بود، مثل کوه بلند و سرافراز بود، باید تا اوج آسمان پرواز نمود، دلم می خواهد جوانه بزنم، پر از شکوفه شوم و فضای مدرسه را بهاری کنم.

فرشته ی گلم با گل رای خود، مدرسه را گلباران کن

رای من، رای تو ، رای شما و رای همه : ............................

 از مهم ترین وظایف شورای دانش آموزی که بدان عمل خواهم کرد:

1 همکاری و تقویت هویت دینی، انقلابی و ملی دانش آموزان،

2 پیشنهاد به مدیر مدرسه و مشارکت در فعالیت های آموزش و پرورش و اجرایی آموزشگاه

3 همکاری در برنامه ریزی و اجرای مناسبت های مختلف اعم از نشریه، امور اردویی و نماز جماعت

4 مشارکت در امور مربوط به مسایل آموزشی، پرورشی، انضباطی، ورزشی و فوق برنامه

5 ایجاد ارتباط صحیح و مستقیم دوسویه بین دانش آموزان و اولیای مدرسه

6 ارج نهادن به شخصیت و کرامت دانش آموزان و اولیای مدرسه و تقویت اعتماد به نفس و خودباوری

7 تقویت پذیری و مشارکت جویی، حس تعهد ، مسئولیت و ارتباط موثر با دانش آموزان و اولیای مدرسه

8 برقراری دوستی و صمیمیت  بین دانش آموزان و اشاعه ی  احترام و اکرام نسبت به اولیای مدرسه

9 گسترش اخلاق اسلامی ، برقراری آرامش و صلح و دوستی و کمک به همه ی دانش آموزان

10 کشف استعدادها  و مدیریت همه جانبه در جهت رشد و پیشرفت تحصیلی مدرسه

با رای مثبت شما  می توانم اهداف شورای دانش آموزی را تحقق بخشم و شما، مدرسه و ایران عزیز را با یاری و همیاری شما سرافزار و سربلندتر نمایم.

رای همه ی ما ، بلند و یک صدا : ..........................

 

Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

 

 IMG_1871

 

 (و شاورهم فی الامر ) :

برقراری شورا برای لطف به شما و کرامت به شخصیت شما ست.

من در این جمع لطیف ، لطف رای زیبای تو را می طلبم

ای وقت تو خوش ، وقت ما  هم کن خوش

همه با هم یک صدا:       رای ما  .........................

 یک سلام از واژه های یکدلی تقدیم تو                      برگ رای کوچه ی دلواپسی تقدیم تو

هستی من گرچه ناقابل ، ولی تقدیم تو                       یک سبد گل های ناز اطلسی تقدیم تو

تقدیم به تو که با رای سرشار از عطوفت و محبت به.............................. شور می آفرینی

 

 IMG_1872

 Image result for ‫تبلیغات شورای مدرسه‬‎

IMG_1882

 IMG_1876

اگر به من رای بدهید:

1-به نظرات شما احترام خواهم گذاشت

2- انتقادات وپیشنهادات سازنده شما را با مدیریت محترم مدرسه در میان خواهم گذاشت

3- تلاش خواهم کرد تا در زمینه های علمی مشکلات  درسی یکدیگر را بصورت گروهی  حل کنیم

4- تلاش  خواهم کرد تا برنامه های ورزشی از جمله اردو استخر و... را با موافقت مسولین محترم به انجام برسانم

 

 

شعارهای تکی :

۱)مدرسه ای خوب و شاد       دانش آموزی باسواد

۲)گلهای باغ مدرسه شکوفا می شوند با رای به.....

۳)کلام گویا.....مدرسه ای پویا

۴)نماینده ای پیگیر و مسئولیت پذیر

۵)گرد از گردون برآرد همت مردانه ام!

۴۰)شورا یعنی:

مشورت،تصمیم،انتخاب

۴۱)با انتخاب .......سرنوشت دوباره از سر می نویسد.

۴۲)امروز شما چون چشمه ی رخشان

      مدرسه تان چون جهان بدخشان

۴۳)به کاری که همت بسته گردد/اگر خاری بود،گلدسته گردد

۴۴)به قدم کوش،تا به کام رسی...

با انتخاب..... کامروا می شوید!

۴۵)با رای دادن به.......

کبوتر آرزوهایتان بر بامی بلند خواهد نشست!

۴۶)سر رشته ی کارها دست من است!

۴۷)کار را به کاردان بسپارید!

۴۸)همت مردان برآرد از نهاد کوه گرد!

با همتی بلند کوه مشکلات را در هم خواهم شکست!

۴۹)رویا پردازی نمی کنم!

با تلاش مدرسه را از نو می سازم.

۵۰)دوباره می سازمت مدرسه!

 

باآرزوی موفقیت در انتخابات شورای دانش آموزی

                                     ارادتمند همه برو بچه های پرتلاش این مرزو بوم

                                                         به امید سربلندی ایرانی آباد- حتما نظر بدید در پایان این مطلب درباره شعارها در قسمت نظرات مطلب

 

 

فقط شعر درباره تبلیغات دانش آموزی را از روی لینک زیر ببینید :


شعر برای تبلیغات شورای دانش آموزی

 

 

همچنین می توانید از صفحه زیر در مورد اهداف و کمیته های شورای دانش آموزی بیشتر بدانید بر روی لینک زیر کلیک کنید  :

 

 

معرفی شورای دانش آموزی و اهداف آن

 

توجه

 

همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.

بر روی هرپایه و کلاس کلیک کنید :

 

 

 
 
 
 
 
 
تجربیات ارتقای شغلی دبیران و معلمان

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت: 17:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(193)

استاندارد های ورق های فلزی در بسته بندی مواد غذایی و انواع ان

بازديد: 1137

 

 
 

استاندارد های ورق های فلزی در بسته بندی مواد غذایی و انواع ان

تهیه و تنظیم :

مقدمه

بدون ترديد بسته بندي فلزي بيشترين طرف داران را در بين ديگر موارد بسته بندي به خود اختصاص داده است و به طورطبيعي ورق فلزي هم به عنوان ماده اوليه ساخت قوطي هاي فلزي، در اين بين نقشي تعيين کننده دارد. دراين مقاله سعي مي شود، با معرفي کافي از ورق قلع اندود و فرآيند توليد آن و انواع ورق و کاربرد هاي آن ، علاقه مندان اين صنعت را تا اندازه اي در انتخاب مناسب ورق و قوطي ياري دهند. 
تاريخچه
تاريخچه نگهداري مواد غذايي شايد به 5000 سال قبل از ميلاد مسيح برسد. زماني که انسان با نمک پاشي به مواد غذايي آن را براي مدتي محدود نگه مي داشت.
اولين بار در سال 1240 ميلادي، بوهميا براي ساخت ظروف آشپزخانه و کتري و آب خوري توليد و مورد استفاده قرار گرفت.پس از انقلاب صنعتي در اروپا در جنگ هاي ناپلئون بناپارت که ارتش نيازمند حمل غذاهاي آماده براي رزمندگان بود، استفاده از مواد غذايي کنسرو شده در شيشه هاي دهان گشاد که درب آن با چوپ پنبه بسته مي شد، در فرانسه ابداع شد.
توليد ورق قلع اندود به 1375 ميلادي در آلمان بر مي گردد. در 1665 ميلادي آهن سفيد در انگلستان توليد شد. در 1804 نيکولاس اولين کنسرواسيون را در فرانسه انجام داد. مدتي بعد در انگلستان پيتر دورانت با ساخت قوطي هاي فلزي غير قابل نفوذ با استفاده از ورق قلع اندود به اين روند، تکامل بخشيد. طرح توليد قوطي توسط استيونسن در 1874 ارايه شد.در 1850 قوطي آلمينيومي توليد شد.

تعاريف

ورق فلزي 
در ساخت قوطي فلزي مي‌توان از ورق هاي فولادي و يا آلومينيومي استفاده نمود. 
 رق فولادي 
ورق‌هاي فولادي مورد استفاده در ساخت قوطي هاي فلزي بايد ويژگي هاي لازم از قبيل تركيب آلياژي، خواص مكانيكي، پوشش فلزي محافظ و غيره را دارا باشد. 
عناصر تشكيل دهنده فولاد به شرح زير مي باشد :
منگنز، كربن، فسفر ،گوگرد، سيليكون، مس، نيكل، كروم، موليبدن و ارسنيك

ورق فولادي سياه 
اين نوع ورق از فولاد نرم كم كربن ساخته مي‌شود كه فاقد هر گونه پوشش محافظي در سطح مي‌باشد.

سختي سنجي راكول 
روش تعيين سختي ورق فولادي است كه با استفاده از دستگاه سختي‌سنج راكول انجام مي‌شود و داراي درجه بندي مختلفي است. سختي ورق هاي فولادي مورد استفاده در ساخت بسته بندي‌هاي فلزي با مقياس (HR30T) و يا (HR15T) بيان مي‌شوند.

تمپر
مشخصه‌اي است كه خواص مكانيكي ورق فولادي مانند سختي، مقاومت در برابر كشش، مقاومت در برابر تنش و غيره را نشان مي‌دهد، كه هر يك از اين خواص به تنهايي گوياي مشخصات ورق فولادي نيستند. كدگذاري تمپر يك نوع كدگذاري تو افقي است كه در مورد ورق‌هاي يك بار نورد شده بر اساس سختي راكول انجام مي‌گيرد و قابليت شكل پذيري را نشان مي‌دهد. در مورد ورق هاي دوبار نورد شده بر اساس حد تنش گسيختگي بيان مي‌شود.

ورق فولادي دوبار نورد شده (DR)
ورق‌هاي فولادي نرم كم كربن كه يك بار ديگر پس از عمليات حرارتي به حالت سرد، نورد مي‌شوند تا سختي لازم را به دست آوردند را ورق فولادي دوبار نورد شده گويند
دو بار نورد سرد براي انواعي از ورق فولادي به کار مي رود که پس از آنيلينگ، يکبار ديگر در آنها کاهش قابل توجه ضخامت ايجاد شده است. اين نوع ورق در ضخامت هاي اسمي 14/0 تا29/0ميلي متر با فواصل 005/0 ميلي متر توليد مي شود و داراي استحکام بيشتري نسبت به نوع
SR است.

ورق فولادي يكبار نورد شده
ورق فولادي نرم كه با كاهش ضخامت در يك مرحله و معمولاً با نورد كردن در حالت سرد ساخته مي‌شود. 
يکبار نورد سرد، براي انواعي از ورق فولادي كم كربن به کار مي رود که در يک فرآيند نورد سرد به ضخامت مورد نظر رسيده و سپس آنيلينگ و نورد حرارتي شده اند.
از ورق هاي فولادي سياه كه فاقد هرگونه پوشش فلزي محافظ سطحي است، نمي‌توان در ساخت قوطي فلزي جهت بسته‌بندي موادغذايي استفاده كرد.

تركيب آلياژي 
تركيب آلياژي مختلفي در ساخت ورق هاي فولادي كاربرد دارد. اما بايد به اين نكته توجه داشت كه تركيب آلياژي ورق نبايد داراي عناصر سمي و مضر براي سلامتي انسان باشد.

پوشش محافظ فلزي
ورق مورد استفاده در ساخت قوطي مواد غذايي در سطوح داخلي و خارجي بايد داراي پوشش محافظ فلزي مناسبي باشد.

ورق فولادي قلع‌دار
ورق فولادي نرم كم كربني است كه پوششي از فلز قلع، در دو طرف ورق فولادي (در سطوح داخلي و خارجي) به منظور محافظت آن در برابر خوردگي، داشته باشد.
ورق قلع‌دار از سطح به سمت داخل بايد داراي چهار لايه به شرح زير باشد:
الف-لايه روغني
 
اين لايه جدا شدن ورق ها را از هم تسهيل كرده و از خوردگي آنها جلوگيري و به چسبندگي پوشش محافظ ثانويه كمك مي‌كند. روغن مورد استفاده بايد از انواع غير مضر براي سلامتي انسان باشد. بدين منظور معمولاً از تركيباتي مانند دي‌اكتيل سباسات و يا استيل‌تري بوتيل سيترات استفاده مي‌شود.
 
ب- لايه غير فعال شده
 
اين لايه مانع از به وجود آمدن و گسترش اكسيد قلع در سطح ورق شده و به آن قابليت لاك پذيري و چاپ پذيـري مي‌دهد. ساختار اين لايه شامل پوششي از فلز كرم، اكسيـد كرم و اكسيد كرم هيدراته بر روي سطوح قلع مي‌باشد.
پ- قلع
 
ت- لايه آلياژ آهن و قلع
 
اين لايه مابين سطح فولاد كم كربن و قلع ايجاد مي‌شود. اين لايه در نگهداري قلع بر روي سطح ورق آهني است. ورق قلع اندود شده به روش غوطه‌وري در قلع مذاب فاقد اين لايه مي‌باشد.

http://persiapack.ir/images/56/9/9.jpg

ورق هاي مورد استفاده در بسته بندي مواد غذايي
مهم ترين فلزاتي كه در صنعت بسته بندي قوطي و حلبي بهداشتي به كار مي روند، فولاد و آلومينيوم است. ورق هاي فولادي نيز به دو دسته تقسيم مي شوند :
الف- ورق هاي قلع اندود شده
 
ب- ورق هاي عاري از قلع

ورق فولادي پايه و توليد ورق قلع اندود
ورق فولادي پايه که براي توليد ورق هاي قلع اندود مورد استفاده قرار مي گيرند، از نوع فولاد کم کربن است که داراي آلياژ مخصوصي است و به روش ريخته گيري مداوم (پيوسته )توليد مي شود. اين فولاد که در فرآيند نورد گرم به يک نوار طولاني ورق فولادي تبديل شده، در فرآيندهاي متعدد، نورد سرد شده، به ضخامت مورد نظر کاهش مي يابد و به روش هاي آنيلينگ بچ يا پيوسته ويژگي هاي مکانيکي از جمله سختي و مقاومت کششي، در آن به اندازه تعيين شده مي رسد.

در ريختن مواد در قالب به طور پيوسته مواردي که مد نظر قرار مي گيرد عبارتند از:
عمليات ريختن مواد در قالب، شامل غير فلز، دما( 1500-1550 )، زمان ريختن مواد در قالب، سطح، رويه عبور ، دما (870-900 )، ضخامت و عمق، پهن بودن سطح

درکويل ها مواردي که مد نظر قرار مي گيرد عبارتند از:
بازرسي سطح، دما ( 570-680 درجه سانتي گراد )، وضعيت لبه

روش نورد گرم، براي فلزات، موجب توليد سطوح صاف و يکنواخت با ضخامت يکسان در ورق هاي قلع اندود، مي شود. با ابداع اين فرآيند در سال 1830 ميلادي، قيمت تمام شده ورق هاي قلع اندود کاهش قابل توجهي پيدا کرد. فولاد آلياژي به روش ريخته گري پيوسته به شمش هايي با ضخامت 200 ميلي متر تبديل مي شوند. شمش گداخته با مشعل هاي برش در طول معين بريده مي شود که به آنها شمشال گفته مي شود. شمشال هاي گداخته در فرآيند نورد گرم در چند مرحله کاهش ضخامت داده مي شوند تا ورق گرم نورديده اي به طول صد ها متر توليد شود. ضخامت اين ورق 2تا 3 ميلي متر است. اين ورق طولاني به شکل کويل پيچيده مي شود و مي تواند تا 20 تن وزن داشته باشد. با اعمال يک روش مکانيکي لايه اي از زنگ و اکسيد را که روي ورق را پوشانيده، خرد و نرم مي کنند و در يک حمام از اسيد هاي هيدروکلريک يا سولفوريک، زنگ آن را تميز مي کنند. پس از اسيدشويي سطح ورق هاي آهني با محلول هيدروکلرريدريک و اسيد سولفوريک و آبکشي و خشک کردن، ورق بريده مي شود و در صورت لزوم بر روي سطح آن روغن ماليده مي شود. براي رسانيدن ضخامت ورق به حدود 13/0تا 49/0 ميلي متر يک فرايند 5 يا 6 مرحله اي نورد سرد روي آن لازم است. ورق در انتهاي نورد سرد داراي سرعتي حدود 145 کيلومتر در ساعت است. به خاطر گرماي زيادي که حين نورد سرد ايجاد مي شود، از امولوسيوني از آب و روغن پالم يا يك ترکيب مشابه براي خنک کاري و روغن کاري بين غلتک ها استفاده مي شود. در جريان نورد سرد ضخامت ورق تا 90 % کاهش مي يابد و فشردگي مولکولي آن به حدي مي رسد که به علت سختي و فنريت، نمي توان آن را براي توليد بدنه و سر و کف قوطي مورد استفاده قرار داده يا فرم دهي نمود. لذا در يک فرآيند آنيلينگ کريستال هاي ورق تغيير شکل داده مي شود تا فشردگي و سختي آن کاهش يابد. اين عمل در دماي 600 تا 800 درجه انجام مي شود. البته قبلا بايد کويل ورق، چربي زدايي شده باشد. براي توليد ورق هاي با درجه سختي بالاتر از يک کوره آنيلينگ پيوسته و براي توليد ورق با درجه سختي پايين تر از يک کوره بچ آنيلينگ استفاده مي شود. در زمان آنيلينگ هواي موجود در داخل کوره با يک اتمسفر فاقد اکسيژن جايگزين مي شود تا از اکسيد شدن ورق ها و ايجاد زنگ در سطح آنها جلوگيري شود. حرارت غير مستقيم ناشي از سوختن گاز طبيعي و دماي 600 تا 800 درجه، ساختار کريستالي ورق را که در فرآيند سرد به شکل کشيده و سوزني در آمده، پس از 3 روز نگهداري در دماي مزبور و سپس خنک کردن آن تغيير شکل مي دهد. در کوره هاي آنيلينگ پيوسته ورق ها از ميان لوله هاي سراميک مخصوصي عبور مي کنند که داراي تشعشع حرارتي ناشي از سوختن گاز طبيعي است. در اين شيوه نيز اتمسفر حفاظتي فاقد اکسيژن اطراف ورق ها را فرا مي گيرد و زمان آنيلينگ بسيار کوتاه است. سختي ورق هايي که در اين فرآيند آنيل مي شود، بيشتر از سختي ورق هايي است که در سيستم غير پيوسته آنيل شده اند. براي ايجاد ويژگي فرم پذيري و نرم کردن ورق، متعاقبا از يک فرآيند نورد گرم و خشک هم استفاده مي شود. با اين عمل ضخامت ورق به مقدار ناچيزي در حد 1 % کاهش مي يابد و در سطح ورق زبري و ناصافي لازم براي قلع اندود شدن در سيستم الکتروليز ايجاد مي شود. هنگامي که توليد ورق با ضخامت پايين و استحکام بالاتر مورد نظر باشد، نورد گرم خشک با يک فرآيند نورد سرد ثانوي، جايگزين مي شود که ضخامت ورق را بين 10 تا 26 % کاهش مي دهد. اين ورق پس از پوشش دهي با قلع يا کروم براي استفاده در توليد قوطي هاي فلزي مواد غذايي مي تواند استفاده شود.

مجددا سر و ته کويل ها به هم جوش داده مي شوند تا به صورت يک نوار چند هزار متري پيوسته در آمده و در يک فرآيند الکتروليتي با قلع پوشش داده مي شوند. پس از پوشش با الکتروليز براي ايجاد براقيت بايد ورق ها را به دمايي بالاتر از نقطه ذوب قلع (232 درجه) رساند و سپس آن را در آب سرد کرد. در خاتمه با يک فرآيند شيميايي به نام پسيويشن لايه سطحي در ورق قلع اندود از نظر شيميايي غير فعال مي شود تا به وجود آمدن و گسترش اکسيد قلع جلوگيري شده و قابليت لاک زني و چاپ پذيري ورق افزايش يابد. لايه غير فعال شامل پوششي از فلز کروم و اکسيد کروم و اکسيد کروم هيدراته بر روي پوشش قلع است که با غوطه وري ورق قلع اندود در داخل محلول کرومات سديم يا بدون اعمال جريان الکتريکي پديد مي آيد.

قبل از بسته بندي ورق ها هاي توليد شده به صورت ورق يا کويل ، سطح آن با چند ميلي گرم روغن در هر متر مربع آغشته مي شود تا لغزندگي و حفاظت لازم را ايجاد کند. روغن مورد استفاده بايد از انواع غير مضر براي سلامتي انسان باشد، مانند دي اکتيل سباسات و يا استيل تري بوتيل سيترات .

http://persiapack.ir/images/56/9/9.jpg

قلع اندود کردن
تا سال 1934 ميلادي قلع اندود کردن ورق ها به روش غوطه وري انجام مي شدکه در آن سال، روش الکتروليز براي قلع اندود کردن ورق ها در انگلستان مورد استفاده قرار گرفت. پس از آن فرآيند پيوسته توليد براي نوارهاي فولادي، جايگزين روش توليد غير پيوسته ورق شد که هزينه توليد ورق قلع اندود را بسيار كاهش داد. اصطلاح فولاد قلع اندود ‌ به صفحه فولاد با كربن كم اطلاق مي گردد كه ضخامتي بين 10/0 5/0 ميلي متر داشته و روكش قلع آن بين 8/2 7/1 گرم در متر مربع (ضخامت 4/0 تا 5/2 ميكرومتر) روي هر كدام از دو روي آن باشد. ضخامت فولاد قلع اندود بر حسب اختلاف در وزن روكش قلع روي هر صفحه طبقه بندي مي گردد. استفاده توام فولاد و قلع ماده اي با استحكام بالا و كيفيت مناسب و مقاوم در برابر خوردگي و داراي سطحي براق و مناسب براي چاپ و پذيرش لاك به وجود مي‌آورد. بديهي است كه تركيب شيميايي استيل اثر بسزائي روي مقاومت ظروف حاصل از آن در برابر خوردگي دارد. حداکثر مقدار مجاز فلز قلع در مواد غذايي 250 ميلي گرم به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن است.

لايه قلع به روش الكترو شيميايي و يا غوطه‌وري در قلع مذاب ايجاد مي شود. ضخامت قلع بسته به نوع كاربرد و نوع مواد غذايي تعيين مي‌شود. 
الف: ورق‌هاي قلع دار شده به روش غوطه‌وري در قلع مذاب
 
اين نوع ورق‌ها داراي ضخامت قلع زياد و يكسان در دو طرف ورق هستند.
 
ب: ورق‌هاي قلع دار شده به روش الكتروليز
 
اين ورق‌ها مي‌توانند ضخامت‌هاي متفاوتي و يا يكساني از قلع در دو سطح داشته باشند. قلع
 
اندود شده بر روي دو طرف ورق يكنواخت است.
 
ورق هاي استيل به يكي از دو روش زير قلع اندود مي شوند :
الف
روش غوطه وري 
ب- روش الكتروليت
 
تا قبل از جنگ جهاني دوم عملا تمام ورق هاي
TP با روش غوطه وري ساخته مي شدند. حال آن كه امروزه كمتر از 6 درصد از كل ورق هاي توليدي به روش مذكور تهيه مي شوند. با روش غوطه وري هيچ گاه امكان پوشش يكنواخت قلع به ميزان كمتر از 6/19 گرم در متر مربع در دو رويه ميسر نبوده اما در روش الكتروليت كه پس از جنگ جهاني توسعه يافته است، مي توان تا 6/5 گرم در متر مربع در مجموع دو سطح فولاد را از قلع به طور يكنواخت پوشاند. يك نوع از ورق هاي TP تهيه شده به طريقه غوطه وري اصطلاحا ورق فولادي قلع اندود ناميده مي شود (90% سرب 10 درصد قلع) اين ورق ها كه ورق هاي SCMT نيز ناميده مي شوند، به دليل خاصيت مسموم كنندگي سرب براي مواد غذائي نبايد استفاده شوند .

پوشش قلع بر روي سطح ورق هاي مخصوص مواد غذائي، 15 تا 80 ميليونيوم يك اينچ بر هر طرف سطح ورق مي باشد. ورق فولاد مورد استفاده، ضخامتي حدود يك صدم يك اينچ را دارد كه پس از تميز نمودن آن را از حمام محلول رقيق اسيد سولفوريك يا اسيدكلريدريك عبور داده و سپس ورق ها را ازحمام هاي الكتروليت كه در قطب آند (مثبت) ورق هاي قلع قرار گرفته اند و در قطب كاتد (منفي) ورق هاي فولادي قرار مي گيرند، عبور مي دهند و به اين طريق دو سطح ورق هاي فولادي قلع اندود مي شوند و مهم ترين مزيت روش الكتروليت آن است كه كنترل دقيقي از پوشش قلع را بر روي ورق امكان پذير نموده است. ورق هاي قلع اندود در يك اندازه 20*14 اينچ به صورت 112 ورق در يك جعبه (بسته) بسته بندي شده است كل ناحيه ورق 21360 اينچ مربع است كه اصطلاحا به عنوان يك جعبه اصلي كه يك مقياس صنعتي است، شناخته شده است .

متداول ترين وزن هاي پوشش قلع 25/0 ، 5/0 ، 75/0 و 1 پوند در هرجعبه اصلي مي باشد كه اصطلاحا ورق هاي مذكور به ترتيب ورق شماره 25 ،‌50 ، 75 ،‌100 ناميده مي شود. در حال حاضر 75 درصد ورق هاي توليدي از نوع ورق هاي شماره 25 مي باشند.

با كاربرد گسترده ورق هاي الكتروليت براي اغلب محصولات غذائي، توليد كنندگان ورق هاي Tp براي صرفه جوئي بيشتر به ورق با پوشش متفاوت روي آورده اند چنين ورقي داراي يك پوشش سنگين تر (5/0 ، 75/0 و 1) بر روي سطح داخلي قوطي و يك پوشش سبك (25/0) پوند قلع بر روي سطح بيروني مي باشد.

http://persiapack.ir/images/56/9/11.jpg

مزايا و معايب ورق هاي TFS,TP 
در ورق هاي TFS به دليل نداشتن نقطه ذوب پايين كه مربوط به عدم وجود قلع مي باشد، مي توان صفحات آن را در كوره با درجه حرارت هاي بالاتر از TP قرار داده و بدين صورت زمان بازپخت را كوتاه تر كرد .
ورق هاي
TFS در مقابل خوردگي كم تر از ورق هاي TP مقاومت دارند. بنابراين نياز به سيستم لاك و روكش در دو سطح دارند.ورقTP از چاپ پذيري بهتري برخوردار است.
از معايب ديگر ورق هاي
TFS در مقايسه با ورق هاي TP اين است كه ظروف ساخته شده از اين ورق ها را نمي توان با سرب يا قلع جوش داد زيرا دوخت مضاعف، موجب ترك خوردن لايه كروم مي شود و دليل آن شكننده بودن كروم است. بنابراين اين ظروف را نمي توان با روش هاي متداول در ظروف TP به يكديگر متصل كرد و جوش داد. بلكه بايد از روش جوش دادن مقاومتي يا استفاده از چسب هاي آلي، عمل مرتبط ساختن و دوخت و در نهايت ساختن ظروف را انجام داد.
قلع به جز از ميزان 8/2 گرم بر متر مربع به دلايل زير به عنوان پايه مقاوم در برابر ماده غذايي تلقي نخواهد شد:
الف- افزايش قيمت ورق پايه با مصرف قلع بالاتر
ب- پيچيدگي فرآيند در توليد ورق قلع اندود با قلع بالا
پ- شرايط سخت نگهداري قوطي لاک نخورده در مقابل عوامل محيطي مانند رطوبت
ت- مقررات جهاني کنترل ميزان مهاجرت قلع به داخل غذا

ورق هاي 2CR
در سال1960 شركت فولاد ايالات متحده ورق فروليت يعني نوع جديدي از ورق قلع اندود براي قوطي ها را به بازار عرضه كرد. اين ورق جديد كه تا دو برابر ضخامت آن كاهش يافته است، از ورق قلع معمولي نازك تر مي باشد اما سختي خوبي داشته و توليد آن ارزان تر تمام مي شود و نسبت به ورق هاي معمولي با قيمت پايين تر در هر جعبه اصلي به فروش مي رسد. اين نوع ورق ها اصطلاحا ورق هاي 2CR ناميده مي شوند كه سه نوع تجاري DR-10 , DR-8 , DR-9 به بازار عرضه شده است. نوع DR-10 از درجه سختي و استحكام بالاتري برخوردار است از اين ورق ها هر چند در ابتدا براي آشاميدني هاي گازدار استفاده شد ولي امروزه عموميت بيشتري پيدا كرده است.
برش ورق به 2 صورت برش مستقيم ، برش زيگزاگ انجام مي گيرد .

استانداردهاي مواد
معتبرترين استانداردها شامل موارد زير است: 
الف - استانداردهاي بين المللي
ISO براي ورق هاي قلع اندود
ب - استانداردهاي اروپايي
EN براي ورق هاي قلع اندود الکتروليتي
پ - استانداردهاي آمريکايي براي ورق هاي قلع اندود
که براي مواد مختلف به صورت زير به کار مي رود:
نوار باريک فولادي پوشش نيافته رول شده سرد براي فرم دهي سرد- شرايط فني تحويل با استاندارد: 139 12.97
DIN EN 10
نوار باريک فولادي رول شده سرد- رواداري هاي ابعادي با استاندارد:
DIN EN114010.96
مشخصات استاندارد براي توليدات قلع
ملزومات عمومي با استاندارد: ASTM A 623-02
مشخصات استاندارد براي توليدات قلع
ملزومات عمومي با استاندارد( متريک ): ASTM 623M-02
مشخصات استاندارد براي توليدات قلع- ورق قلع اندود الکتروليتيک
ملزومات عمومي با استاندارد:ASTM 625/A 624M-98
براي توليدات قلع ورق سياه يکبار نورد شده
ملزومات عمومي با استاندارد: ASTM A 623-02 
براي توليدات قلع ورق قلع اندود الکتروليتيک دوبار نورد شده با استاندارد: 626/
A 626M-98 ASTM
روش هاي آزمون استاندارد براي تعيين وزن پوشش قلع براي ورق قلع اندود الکتروليتيک با استاندارد:
ASTM A 630-98
براي توليدات قلع ورق سياه با پوشش کروم الکتروليتيک، يکبار و 2 بار نورد شده استاندارد:
ASTM A 657M-98a


نشانه گذاري و بسته بندي
نشانه گذاري ورق و رول قلع اندود
الزامات ديگري نيز براي ورق هاي قلع اندود که به صورت ورق يا رول توليد مي شوند که مهم ترين آنها يکنواختي ضخامت ورق و پوشش آن در نقاط مختلف اعم از جهت عرضي و جهت طولي است. عدم وجود کمانش در لبه ورق و خارج از گونيا نبودن نيز از الزامات ديگر است.
در بسته بندي کويل ها نقطه اي که دو لبه ورق با جوش نقطه اي بهم مي رسند بايد دقيقا" با نشانه گذاري مناسب مشخص شده باشند. هم پوشاني ورق ها در نقاط جوش کاري شده نبايد از 10 ميلي متر تجاوز کند.
 
توليدات يکبار و دوبار نورد که با استاندارد اروپا تحت پوشش قرار مي گيرند با مشخصات زير به ترتيب طراحي و نشانه گذاري مي شوند:
تعريف ماده ( کويل يا ورق قلع اندود يا کويل يا ورق
ECCS )، شماره استاندارد اروپا ( EN 10202 . (، نمادي براي توليدات قلع، درجه خاصيت مکانيکي، نوع آنيل کردن، نوع تمام کردن 
در حالت قلع اندود ورق، جرم هاي پوشش و ترکيبات آنها،
E ( براي پوشش يکنواخت در دو طرف) يا D ( براي پوشش متفاوت در دو طرف) و در حالت کويل يا ورق ECCS حروف آن به صورت ECCS ( 5.6/5.6 E يعني 5.6 گرم بر متر مربع در هر طرف و 2.8 /5.6 D يعني 5.6 گرم بر متر مربع در يک طرف و 2.8 گرم بر متر مربع در طرف ديگر )
در حالت قلع اندود ورق ،رواداري پوشش وپسويشن
 
ابعاد به ميلي متر براي کويل ها ضخامت ضربدر عمق رول و براي ورق ها ضخامت ضربدر عمق رول ضربدر طول برش
 
مثال : ورق قلع اندود يکبار نورد سرد مطابق با استاندارد اروپايي با درجه فولاد
S275 بچ آنيل شده، تمام سنگ، پوشش يکنواخت با جرم پوششي 8/2 گرم بر متر مربع براي سرعت بالاي لحيم کاري ، 300 پسويشن با ضخامت .22 ميلي متر، رول با عمق 800 ميلي متر و برش 900 ميلي متر طراحي شود : Tinplate sheet EN 10202-TS275-BA-ST-E2,8/2,8-HS-300-0.22*800*900 
ضخامت ماده بايستي به صورت زير تاييد شود :
انحراف از ضخامت اندازه گيري شده در مرکز خط نوار نبايستي از 5 % تجاوز کند.
انحراف از ضخامت اندازه گيري شده در هر نقطه با 6 ميلي متر لبه برش بيستي بين 5-8 درصد باشد.
ضخامت متوسط نبايستي از ضخامت اسمي2 % بيشتر با شد.

بسته بندي
کلاف ها
به حالت عمودي بسته بندي مي گردد که قطر داخلي 420+10 و 420-15 يا 580+10 و 580-15 ميلي متر مي باشد مگر اين که متقاضي به نحو ديگري در خواست نمايد
ورق ها
روي پالت با وزن تقريبي بين 1000 تا 2000 کيلو گرم عرضه مي شود که معمولا وزن آن مضرب 100 است.

نتيجه گيري
به طور کلي ورق هاي قلع اندود به دليل تقسيم بندي هاي متنوعي که در بالا اشاره شد، دامنه وسيعي از کاربرد را ارائه مي کند که استفاده کننده از آن در صورتي که کاربرد هاي انواع مختلف آن را بداند مي تواند به صورت بهينه در بسته بندي قوطي فلزي براي محصولات غذايي مختلف از آن بهره ببرد و محدوديت خاصي ندارد، به جز اينکه وزن آن نسبت به آلومينيم بيشتر و قيمت قلع بالاست که اگر اين موارد محدوديت اهميت چنداني براي سازنده قوطي نداشته باشد، يک ورق خوب براي استفاده در بسته بندي قوطي فلزي به شمار مي رود.

 

همچنین در همین زمینه مطلب زیر را در سایت مشاهده نمائید : بر روی مطلب زیر کلیک کنید :

 

استانداردهای ورق های فلزی و جدول آنها

 

توجه

 

همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.

بر روی هرپایه و کلاس کلیک کنید :

 

 

 
 
 
 
 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 27 مهر 1393 ساعت: 18:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تاریخچه معبد چغازنبیل و گاو سفالی چغازنبیل

بازديد: 899

 

تاریخچه معبد چغازنبیل و  گاو سفالی چغازنبیل



اونتاش ناپیراشا یا اونتاش گال، پادشاه عیلامی، در اوایل قرن سیزدهم پیش از میلاد بر کرانه غربی رود دز و بر پشته‌ای در نزدیکی شوش، شهری مقدّس بناکرد[۱] [۲] 
او این شهر را ــکه عیلامیان به آن اونتاش ناپیراشا و آشوریان به آن دور اونتاش، به معنای شهر اونتاش، می‌گفتندــ به خدای شهر شوش، اینشوشیناک، تقدیم کرد و برای نکوداشت وی و دیگر ایزدان عیلامی، معابدی در آن ساخت
به نوشته گیرشمن، [۳] این شهر پس از مرگ اونتاش‌گال در ۱۲۴۵ق م، شکوه خود را از دست داد و در حدود ۶۴۰ق م با لشکرکشی آشور بانیپال، پادشاه آشور، ویران گردید
براساس آثار به‌دست آمده و طبق‌نظر گیرشمن، [۴] قسمت تحتانی زیگورات در عصر هخامنشیان سالم بوده، در دوره پارتیان شبانان کوچ‌نشین آن را اشغال کرده و از دوره اسلامی نیز تنها قطعه‌ای سفالی و دستبندی شیشه‌ای در حصار بیرونی به‌دست آمده است
 
این معبد ـ شهر بعدها به چغازنبیل (در گویش محلی به معنای تپه‌ای شبیه زنبیل وارونه) شهرت یافته است

بررسی معبد توسط باستان‌شناسان



محوطه چغازنبیل را ژاک دومورگان در ۱۳۰۷/۱۸۹۰ [۵] و براون، خلبان نیوزلندی، که در ۱۳۱۴ش/ ۱۹۳۵ در خوزستان به‌دنبال نفت بود، شناسایی کردند
در ادامه رولان دومِکنِم، باستان‌شناس فرانسوی، و همکارانش از محل آثار دیدن کردند و به بررسی سطحی آن پرداختند
پس از آن، هیئتی فرانسوی به سرپرستی رومن گیرشمن از ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۱ش/ ۱۹۵۱ـ۱۹۶۲، و چندی به سرپرستی دومِکنِم در ۱۳۳۲ش/ ۱۹۵۳، اقدام به بررسی کرد[۶] [۷] [۸] 
معبدـ شهر چغازنبیل در ۶ بهمن ۱۳۴۸ به ثبت آثار ملی ایران (ش۸۹۵) و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸به ثبت جهانی یونسکو (ش ۱۱۳) رسید[۹] [۱۰] 

خصوصیات معبد



به نوشته گیرشمن، [۱۱] [۱۲] شهر و تمام بناهای آن، در محوطه‌ای به طول تقریبی۳۰۰‘ ۱ متر و عرض تقریبی ۱۰۰۰ متر، از خاک محل و با سه نوع خشت ساخته شده است: خشت‌خام، آجر، و خشتی که با خشت پخته کوبیده یا شکسته مخلوط شده است
بیش از پنج‌هزار آجر معبد، کتیبه‌دار است که متن آن‌ها بیش‌تر نفرین بر ویران‌کنندگان بناست[۱۳] 
ملاط به کار رفته در سازه‌ها، گل و قیر معدنی و گچ بوده و از سنگ برای اتصال درها به دیوارها، پاشنه درها و جا کلونی برای قفل کردن درها و گاه برای جلوگیری از فرسایش آبی، و نیز به عنوان روکار آجرها استفاده شده است
از ساروج برای پوشش ضدرطوبت اتاقها استفاده شده است

 حصارهای معبد 
این شهر با سه حصار خشتی تودرتو محصور شده که نیایشگاهها، کاخها و کاخ ـ آرامگاهها را در خود جای داده است[۱۴] 
حصار مرکزی با زیگورات و صحنهای وسیعی با ابعاد و اشکال و ساماندهی متفاوت، حدود ۵۲۰ متر طول دارد
این حصار هفت دروازه در جهات مختلف داشته است
بزرگ‌‌ترین این دروازه‌ها در جهات جنوب‌شرقی شاهی، جنوب‌غربی (ارابه‌ها)، شمال‌غربی و شمال‌شرقی قرار دارد[۱۵] [۱۶] 
صحن شمال‌شرقی وسیع‌‌ترین و صحن جنوب‌غربی کوچک‌‌ترین آنهاست
صحنهای شمال‌غربی و جنوب‌غربی مستطیل‌شکل و صحن شمال‌شرقی و جنوب‌شرقی مدور هستند
درون صحنهای حصار مرکزی و در جنوب‌شرقی آن، سکوهای آجری مخصوص قربانی ساخته شده است[۱۷] [۱۸] 
در مقابل هر دروازه نیایشگاهی احداث شده بوده که تنها چهار نیایشگاه از زیر خاک خارج شده است
حصار میانی ــکه گیرشمن به یونانی آن را تمنوسمحله مقدّس ) نامیده ــ محدوده کوچک‌تری از شهر را در برگرفته که تقریبآ مستطیلی به ابعاد ۳۸۰ متر × ۴۵۰ متر بوده است[۱۹] [۲۰] [۲۱] [۲۲] 
این حصار دارای چهار دروازه است از جمله دروازه‌های شاهی و شوش در حصار میانی، آثار برجی به نام نورـ کیپرات یا نورجهان، با آجرهای لعاب‌دار، باقی‌مانده است
در محله مقدّس، نیایشگاههای خدایان عیلامی قرار دارد
حصار خارجی، با بیش از چهارکیلومتر طول و تقریبآ مربع شکل، از خشت ساخته شده و دو دروازه اصلی در شمال‌شرقی و فرعی در جنوب‌شرقی شهر دارد؛ [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶][۲۷] 
در فضای بین حصارهای سوم و دوم، کاخهای شاهی [۲۸] و نیایشگاههایی بوده است که به سبب بقایای به‌دست آمده (از جمله پنج آرامگاه آجری با طاقِ هلالی، در کفِ راهروسردابه ) های آن) به کاخِ مردگان شهرت یافته است
در حمامهای این کاخها، از ملاط قیر استفاده شده است[۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] 

 طبقات معبد 
زیگورات (به زبان اَکَدی زقارووقف خدایان، اینشوشیناک و ناپیراشا، گردیده و در حصار مرکزی شهر ساخته شده است و مساحت هر طبقه از این بنا، از طبقه پایینی کمتر است
برخلاف زیگوراتهای بین‌النهرین ، که هر طبقه را روی طبقه بعدی می‌ساختند، تمام طبقات زیگورات چغازنبیل از سطح زمین آغاز شده است[۳۳] [۳۴] 
گیرشمن تخمین‌زده که این معبد پنج طبقه با ارتفاع ۵۲ متر بوده که در دو مرحله مجزا ساخته شده است
ابتدا طبقه اول به ارتفاع هشت متر با ۲۸ اتاق و پلکانی برای دسترسی به طبقات بالاتر، و سپس طبقات بعدی ساخته شده است[۳۵] [۳۶] [۳۷] 
طبقه پایینی در یک سو ۴۰ر۹۹ متر و در سوی دیگر روی پی بزرگ‌تر قرار گرفته و ۲۰ر۱۰۵ متر است
طبقه دوم در یک سو ۶۷ متر و در سوی دیگر روی پی ۲۰ر۷۱ متر است
طبقه سوم ۵۱ متر و طبقه چهارم ۲۰ر۳۵ متر است[۳۸] 
در طبقه پنجم (اعلی)، مانند بناهای مشابه بابلی، معبد اینشوشیناک قرار داشته که در حفاری از بین رفته است
معبد اعلی نمایی از آجرهای لعاب‌دار آبی و سبز با اندکی لعاب طلایی و نقره‌ای و مزین به پلاکهای چهارگوش لعاب‌دار آبی و سبز داشته است
امروزه فقط ۵ر۲ طبقه از این معبد با ارتفاع حدود ۲۵ متر برجای مانده است[۳۹] [۴۰] [۴۱] 

 بنای معبد 
بنای خشتی زیگورات نشان می‌دهد عیلامیها در هزاره دوم پیش‌ازمیلاد از فشار حجمهای خشتی بر روی یکدیگر آگاهی داشته و در محاسبات دقیق خود آن را در نظر می‌گرفتند، زیرا هیچ نشست و جابه‌جایی، حتی در یک خشت از بنا، مشاهده نشده است[۴۲] 
هسته مرکزی زیگورات خشت خام بوده که روکاری آجری به ضخامت دومتر، برای حفاظت بنا در مقابل باد و باران ، روی آن را پوشانده است
بدنه آجری و هسته خشتی با چوبهایی آغشته به قیر، که یک سر آن در هسته و سر دیگر در بدنه قرار داشته، به هم قفل (کلاف‌بندی) شده است[۴۳] [۴۴] 
برای استحکام دیوارها، در پایین آن‌ها دیوار کوتاهی با یازده ردیف آجر ساخته شده که یک ردیف آن کتیبه‌دار بوده و به زبان عیلامی و اکدی مطالبی درباره دلیل ساخت و سازنده بنا و حضور مجسمه‌های خدایان و عبادت موبد بزرگ ذکر شده است[۴۵] 
در وسط هر یک از چهار ضلع زیگورات، پلکانی آجری برای صعود به طبقات بالاتر وجود دارد
پلکانها از روی صحن شروع می‌شوند
این پله‌ها زائر را به درگاهی باریک و اتاقی سرپوشیده راهنمایی می‌کرده است
بعد از اتاق که در کف آن، راه آبی تعبیه شده، پلکان دیگری آغاز شده است که به یک سرسرا می‌رسد[۴۶] [۴۷] 
به نوشته گیرشمن، [۴۸] فقط دروازه جنوب‌غربی به پلکانی بازمی‌شده که از تمام طبقات می‌گذشته و به معبد اعلی می‌رسیده است
برای تزیین درهای ورودی معابد، از لوله‌های رنگین شیشه‌ای و گل‌میخهای سفالی لعاب‌دار استفاده می‌شده است[۴۹] [۵۰] [۵۱] 

 تأسیسات فاضلاب و آبرسانی 
آب باران در زیگورات چغازنبیل با راه‌آبهای آجری افقی و عمودی به خارج هدایت می‌شده است
این راه‌آبها در عمق ۸۵ سانتیمتری به صورت عمودی پایین می‌آمد و در پایین تبدیل به آبراهه افقی سرپوشیده، با طاق هلالی به عرض ۲۳ سانتیمتر و ارتفاع ۱۸ سانتیمتر، می‌شد و سپس به یک آبراهه روباز روی سطح طبقه پایین می‌پیوست
برای جلوگیری از سقوط عمودی آب و فرسایش آجرها و پلکانهای آجری، در محل تغییر زاویه، آبراهه ساخته‌اند
روی هر یک از چهار وجه طبقه اول زیگورات پنج ناودان وجود دارد که چهار ناودان آبهای طبقات و ناودان پنجم آب پلکان را جمع‌آوری می‌کرده است[۵۲] 

←← ناودان‌ها 
ناودانها از دو بخش تشکیل شده‌اند
بخش اول لوله‌های سفالی به‌طول ۳۵ تا ۴۰ سانتیمتر و قطر دهانه ۱۵ سانتیمتر که درون همدیگر قرار گرفته‌اند و درزهای آن با قیر طبیعی پر شده و لوله عمودی واحدی در بدنه حصار تشکیل شده است
بخش دوم شامل دو آجر به صورت راسته و موازی یکدیگر است که آجر سومی روی آن‌ها گذاشته شده است و با قیر به هم متصل شده‌اند
این ناودانها در انتها به آبراهی آجری ختم شده‌اند[۵۳] 
اونتاش‌گال در کتیبه‌ای راجع به آبراهه حفر شده در این شهر، سخن گفته است[۵۴] 

←← تصفیه‌خانه 
در جبهه غربی چغازنبیل مخزن بزرگ آبی به‌نام تصفیه‌خانه تعبیه شده است
مهندسان عیلامی ــکه نتوانسته بودند آب رود دز را، که از فاصله حدود ۵ر۱ کیلومتری شهر و از شمال غربی به شمال‌شرقی آن می‌گذشت و حدود شصت متر پایین‌تر از شهر بود، هدایت کنندــ آبراهه‌ای روباز از رود کرخه به مسافت پنجاه کیلومتر تا مخزن بزرگ شمال‌غربی چغازنبیل، در خارج حصار سوم شهر، حفر کردند[۵۵] [۵۶] [۵۷] 
تصفیه‌خانه آب با گنجایش ۳۵۰ متر مکعب آب، از آجر و ساروج و آهک ساخته شده است
در قسمت تحتانی آن نُه روزنه مستطیل شکل به ابعاد ۱۵ در ۸۰ سانتیمتر و به فاصله هشتاد سانتیمتر از یکدیگر، از دو لایه آجر و یک لایه سنگ و همه درزهای آن نیز از کف تا لایه سنگی از ساروج ساخته شده است
در اطراف روزنه‌ها حوضچه‌ای، با گنجایش ۳۰ر۴ متر مکعب آب، ساخته شده بود که روزنه‌های مخزن بزرگ به درون این حوضچه راه داشت
هنگامی که مخزن بزرگ تا لبه دیوار انتهایی پر از آب می‌شد، پس از ته نشست گل، آب تصفیه می‌گردید و از روزنه‌های مذکور به حوضچه داخل حصار می‌ریخت[۵۸] [۵۹] 

آثار موجود در معبد



افزون بر موارد یاد شده، آثار متنوعی در معبد چغازنبیل به‌دست آمده است، از جمله بقایای مجسمه گاوی بالعاب آبی در دروازه شمال‌شرقی، شمار بسیاری ابزار سنگی از جمله خراشنده‌ها، چاقوها، اسکنه‌ها و پیکانهای سنگی، پیکرکهای جانوری و مهره‌ها و سرگرزها در اطراف زیگورات، پیکرکهای جانوری و چهره‌ها و سرگرزها در ضلع جنوب‌غربی زیگورات و در نیایشگاهها، که احتمالا پیشکش نذری بوده است
در ایران ، احتمالا برای اولین‌بار در این بنا از گل‌میخها و آجرهای لعاب‌دار و طاق هلالی و ضربی استفاده شده است
ساخت مجسمه‌هایی از قیر و استفاده از قیر به عنوان عایق در ملاط و بهره‌گیری از لوله‌های تزیینی شیشه سیاه با نوار سفید شیشه‌ای روی آن، از دیگر ویژگیهای بناست
مطالعه آثار این معبد ـ شهر نشان می‌دهد مراسم گسترده‌ای همراه با آواز و موسیقی در چغازنبیل انجام‌می‌گرفته و اونتاش ناپیراشا با اعتقاد به ایزدان فلات ایران، شوش را عیلامی کرده و از تأثیربین‌النهرین کاسته است[۶۰] [۶۱] 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 27 مهر 1393 ساعت: 16:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

موضوع : زندگی نامه خوارزمی

بازديد: 755

 

به نام خدا

موضوع : زندگی نامه خوارزمی

تهیه و تنظیم :

زندگی نامه خوارزمی

ابو عبدالله محمد بن موسی خوارزمی که ریاضیدانان اروپا او را algoritmus می خوانند یکی از نخستین و بزرگترین ریاضیدانان و اختر شناسان ایران است که در بغداد کار میکرد .از زندگی و خانواده او آگاهی زیادی در دست نیست جز در حدود سال 175 - 180 هجری - در خوارزم متولد و هنگام جوانی در خزانه الحکمه مامون مشغول به کار و تحقیقات شد و پس از سالها فعالیت شبانه روزی بلاخره در حدود سال 225 - 232 هجری - دعوت حق را لبیک گفته و به دیار باقی شتافت .

برخی ار تاریخ نویسان عنوان مجوسی را به دنبال نام او اورده اند ، معلوم میشود در خانواده ای با فرهنگ از زرتشتیان خوارزم زاده شد و به همین مناسبت به احتمال قوی به نوشته های علمی ایرانی پیش از یورش عرب دسترسی داشته است

زمان خوارزمی :

روزگار خوارزمی به روزگار زرین در دوران حکومت خلیفه های عربی معروف است . روزگاری که هارون بر سرزمین های خلافت شرقی فرمان میراند . این روزگار دوران شکفتن فرهنگی است که مرکز ثقل آن در ایران بوده است

زندگی خوارزی با خلافت مامون متقارن بود . مامون به کوشش و همراهی طاهر فرزند حسین معروف به ذوالیمینین بر برادر خود امین پیروز شد.

کارهای خوارزمی در زمینه اختر شناسی :

نخستین اثری که خوارزمی در بغداد نوشت ، تنظیم جدول سینوس ها بود . خوارزمی این اثر خود را با توجه به کارهای بطلمیوس و جدول های دانشمندان هندی تنظیم کرد . ولی خود آنها را مورد تحقیق قرار داد و در نتیجه جدول او به مراتب دقیق تر از جدول های یونانی و هندی است

در واقع سه اثر خوارزمی

1.       زیج الاول

2.       زیج الثانی

3.       السند هند الصغیر

به رصد هایی که در زمان مامون صورت گرفت به سیدهانتا مربوط میشود .زیرا سند هند همان سیدهانتای هند است . سیدهانتا به چند کتاب اختر شناسی و ریاضی گفته می شود که در هند تنظیم شده است و کهن ترین آنها مربوط به نیمه نخست قرن پنجم میلادی است  .یکی از این کتابها در زمان منصور خلیفه دوم عباسی به بغداد آورده شد و توسط ابراهیم فرزند حبیب فزاری به یاری مانکا ، صفیر هند در بغداد ترجمه شد و ریاضیدانان و اختر شناسان حوزه خلافت بغداد برای نخستین بار با دانش ریاضی و اختر شناسی هند آشنا شدند .

ترجمه فزاری تا زمان خوارزمی مبنای کار اخترشناسان بود ولی پس از آن که خوارزمی دو زیج خود را ارائه کرد مرجع مطمئن تری برای اختر شناسان پدید آمد . خوارزمی در تنظیم این دو زیج به احتمال قوی روش تلفیقی خود را با استناد به دانش های یونانی ، هندی و ایرانی به کار برده است

خوارزمی از راه ترجمه سیدهاتنا با مکتب ریاضی و اختر شناسی هند و از راه ترجمه مجسطی کتاب بطلمیوس با مکتب یونانی آشنا شد. خوارزمی ترجمه هایی از نوشته های ارسطو و اقلیدس و دیگران با مکتب یونانی آشنا شد .به جز آنکه به خاطر بستگی هایی که با پاسداران فرهنگ ایرانی داشت کم و بیش از دانش نیاکان خود با خبر بود . رساله های زیج اول و زیج دوم خوارزمی به احتمال زیاد بر اساس دو رصدی که اولی در بغداد و دومی در دمشق انجام گرفت نوشته شده است

نوشته های خوارزمی در زمینه اختر شناسی و جغرافیای ریاضی اثر زیادی در کارهای دانشمندان بعدی داشته است. در واقع مسلمه مجریطی صورت تازه ایی از جدول هاب فلکی را بر اساس کارهای خوارزمی تنظیم کرد و همین جدول های مجریطی است که اساس کار اخترشناسان اروپای غربی قرار گرفت

 

1.       صورت الارض

نخستین اثر علمی در دوران تازه شکوفایی  دانش در زمینه جغرافیا دانست . خوارزمی واژه صورت الارض را به همان معنایی به کار برده است که ما امروز آن را جغرافی می نامیم

گرچه این کتاب بر اساس جغرافیای بطلمیوس تنظیم شده است ولی به هیچ وجه نمیتوان آن را ترجمه ای از جغرافیای وی دانست خوارزمی در این کتاب تقسیم بندی مطالب را به صورتی غیر از جغرافیای بطلمیوس انجام داده است و تحت تاثیر فرهنگ و باورهای ایرانی به تقسیم بندی اقلیم های هفت گانه گرایش دارددر حالی که بطلمیوس از بیست و یک ناحیه نام میبرد با وجود این ها باید گفت که خوارزمی برای نوشت کتاب صورت الارض کتاب جغرافیای بطلمیوس را پیش روی خود داشته است

 

کارهای خوارزی در زمینه حساب و جبر :

کارهای خوارزی در زمینه حساب و جبر در تاریخ ریاضیات و از دیدگاه مسیر تکاملی ریاضیات اهمیت بسیار زیادی دارد

تالیف خوارزمی در باره حساب به نام

1.       حساب الهند

این کتاب تنها از طریق ترجمه لاتینی آن به ما رسیده است و نسخه منحصر به فرد این ترجمه به زبان لاتینی و با عنوان Algorithmi numero indorum  در کتابخانه دانشگاه کمبریج نگهداری میشود

این کتاب در پیشرفت بعدی ریاضیات در اروپای غربی و جنوبی نقشی اساسی داشته است زیرا اروپای غربی و جنوبی نقشی اساسی داشته است . زیرا اروپایی ها به وسیله آن با روش هندی عدد نویسی یعنی نمادهای ده گانه هندی با به کر بردن صفر و استفاده از نظام موضعی بودن رقم ها آشنا شدند

از آنجا که در اروپای غربی و جنوبی این شکل عدد نویسی را از کتابی یاد گرفتند که به زبان عربی نوشته شده بود و نویسنده آن نیز در کشور های عربی زبان زندگی میکرد رقم های هندی دستگاه عدد نویسی دهدهی را به اشتباه رقم های عربی نامیدند

خوارزمی مسئله هایی را که به معادله درجه اول منجر می شود از راه حسابی و با روش های یک فرضی و دو فرضی حل میکند روش یک فرضی همان روشی است که امروز هم با نام راه حل فرضی مورد استفاده قرار میگیرد و خوارزمی آن را از هندی ها گرفته است

روش دوم یعنی روش دو فرضی به این ترتیب بود که با فرض دو عدد دلخواه برای مجهول هر بار میزان اشتباه را به دست آورده و به کمک انها مقدار واقعی مجهول را محاسبه می کرد . اگر به زبان نمادهای امروزی جبر صحبت کنیم ، روش دو فرضی را میتوان به این ترتیب شرح داد

 

فرض کنید f(x) = p  ، که در آن f(x) تابعی خطی نسبت به x و  مقدار تابت باشد در آغاز  x=a و سپس  x=b و به دست می اوریم

f(a) = A و f(b) = B  

P-A را با  و P-B را با  نشان می دهیم در این صورت داریم

X = (bE - Ak)/(E - K)

البته به گمان خوارزمی رابطه ای که در اینجا به دست می آید و به یاری آن میتوان مقدار مجهول را پیدا کرد تصادفی است

1.       جبر

کتاب جبر خوارزمی نقشی بسیار اساسی در تاریخ ریاضیات داشته و نمونه مشخصی است از پژوهش های ریاضیدانان ایرانی در دوره ای از تکامل ریاضیات که سمتگیری کاربردی داشته است .این کتاب بعدها به زبان لاتین ترجمه شد و برای مدتی طولانی تنها کتاب درسی ریاضیات در اروپای غربی بود

برخی از مطالب این کتاب ، کارهای دیوفانت و دانشمندان هندی را به یاد می آورد و به همین مناسبت برخی گمان می بردند که خوارزمی از این سرچشمه ها استفاده می کرده است ، برخی از روش هایی که خوارزمی برای حل معادله به کار برده ما رو به یاد دیوفانت می اندازد ولی خوارزمی به هیچ وجه از کوتاه نویسی  که خاص جبر دیوفانت است استفاده نمی کند و اصطلاح های او را به کار نمی برد به جز این بررسی های تاریخی نشان داده است که آشنایی دانشمندان دربار خلیفه عربی با کارهای دیوفانت بعد از تنظیم کتاب خوارزمی بوده است

به همین ترتیب به دلیل اختلاف هایی که بین روش های خوارزمی با روش های دانشمندان هندی در حل معادله ها وجود دارد میتوان نتیجه گرفت که او در کتاب جبر و مقابله خود از روش های هندی هم پیروی نکرده است

جبر خوارزمی حتی از دیدگاهی که دنبال می کند ارتباطی با جبر یونانی ندارد یونانی ها در بخش عمده ای از کارهای خود هیچ ضرورتی نمیدیدند که به کاربرد مفهوم های عملی توجه کنند در حالی که خوارزمیدرست برعکس عمل میکرد و تلاش او در اینت جهت بود که علم را به خدمت زندگی بگمارد هدف علمی آن را بشناسد و بشناساند . جبر خوارزمی بخش های ویژه ای درباره تجارت ، تقسیم ارث و عمل کردن به وصیت ها دارد و بر خلاف یونانی ها که همه چیز را به هندسه منجر می کردند خوارزمی برخی از مسئله های هندسی را با یاری معادله حل میکند

ارزش علمی کار خوارزمی در این است که کتاب او تنها رساله ای درباره حل مسئله نیست بلکه خوارزمی الگوریتم حا معادله ها را مطرح میکند کاربرد آن را هم توضیح میدهد و هر جا لازم می بیند از روش های هندسی هم سود می جوید

واژه جبر که خوارزمی برای نامیدن این شاخه از دانش ریاضی انتخاب کرده است معرف درستی این اندیشه است . خوارزمی جبر را به معنای جبران کردن می گرفت که به زبان امروزی به معنای انتقال یک عدد با یک جمله منفی از یک سمت به سمت دیگر معادله است که آن را به عدد یا جمله ای با ضریب مثبت تبدیل می کند

در کنار واژه جبر به واژه مقابله بر میخوریم که معرف عمل دیگری در معادله است : معادل قرار دادن دو عبارت برابر در دو سمت معادله

بهاء الدین عاملی معروف به شیخ بهائی ریاضیدان آغاز سده شانزدهم میلادی خیلی خوب دو واژه جبر و مقابله را تعریف میکند ، شیخ بهائی می گوید :

قسمتی از معادله را که شامل مقدار منفی است ممیتوان حذف کرد و به طرف دیگر معادله افزود این عمل را جبر گویند جمله های مشابه را میتوان از دو طرف معادله حذف کرد این عمل مقابله است

عمل های جبر و مقابله به زبان امروزی ، عبارتند از انتقال جمله ای از یک سمت به سمت دیگر معادله - با تغیر علامت - و جمع جبری جمله های مشابه

در کتاب جبر خوارزمی راه حل معادله های درجه اول و دوم شرح داده شده است درست است که خوارزمی برای حل معادله های درجه دوم به ظاهر راه حل کلی نمیدهد و با تقسیم معادله های درجه دوم به پنج گونه مختلف برای هر کدام راه حلی جداگانه ارائه می کند ولی ضمن حل نمونه های عددی اغلب همان دستوری را دنبال میکند که امروز برای حا معادله های درجه دوم می شناسیم - نمونه معادله حل شده توسط خوارزمی و مقایسه با روش امروزی در صفحه 74 الی 79 کتاب نگاهی به تاریخ ریاضیات در ایران اثر پرویز شهریاری -

نام خوارزمی در آغاز با ترجمه کتاب  حساب الهند   او به اروپا رفت و الخوارزمی به صورت لاتینی شده آن الگوریتموس تبدیل شد و بعد ها به تدریج در تمامی اروپای غربی و جنوبی با نام الگوریتموس و بعد ها الگوریتم از راه عدد نویسی هندی آشنا شدند . ولی به تدریج این اصطلاح به هر دستگاه یا دنباله ای از محاسبه داده شد

به این نکته باید توجه کرد که واژه الگاریتم هیچ ربطی با واژه الگوریتم ندارد در ضمن الگوریتموس در آغاز در اروپای غربی به معنای محاسبه شمرده می شد و بعد ها به شاخه ای از منطق ریاضی شمرده شد

نامی که خوارزمی بر کتاب جبر خود گذاشته است امروز در همه زبان های زنده دنیا باقی مانده است : در زبان فرانسوی Algebre  ،  در زبان انگلیسی Algebra ، در زبان روسی  آلگبر  و غیره . میبینیم حتی حرف تعریف ال هم از ابتدای آن حذف نشده است

تا بیش از نیم سده پیش در ایران کتاب های درسی و غیر درسی جبر را با عنوان جبر و مقابله می نوشتند

یکی از کارهای پر ارزش خوارزمی قبل ار پیدایش نمادها و واژه های تازه پیدا کردن واژه و اصطلاح های مناسب در قلمرو جبر بود برای نمونه برای مجهول از واژه شیء استفاده می کرد و آن را درست به همان مفهومی که امروز از نماد X استفاده می کنیم به کار می برد . انتقال این واژه به اروپا و نوشتن آن به صورت  در آغاز نماد  و سپس سایر نماد ها را برای بیان مقدارهای مجهول به وجود آورد

از میان کتاب های خوارزمی تنها کتاب جبر او به همت زنده یاد حسین خدیو جم به فارسی بر گردانده شده است

کتاب جبر و مقابله خوارزمی دو بخش دارد که در بخش اول به حل مسئله هایی درباره شش نوع معادله صحبت میکند و راه حل ها همه جبری و گاه هندسی اند و در بخش دوم از کاربرد ها بحث میکند و نمونه هایی از مسئله هایی می آورد که بیشتر مربوط به تقسیم ارث و عمل به وصیت هاست

کتاب خوارزمی ابتدا در اروپا در قرن ششم - سده دوازدهم میلادی - توسط جراد کرمونایی ترجمه شد در همین سده ترجمه دیگری از رابرت چستری باز هم به زبان لاتین انجام گرفت و از قرن هشتم - قرن شانزدهم میلادی -  ابتدا توسط آدریان رومانوس و سپس دیگران کتاب را به زبان های مختلف اروپایی ترجمه کردند

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 27 مهر 1393 ساعت: 16:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

استانداردهای ورق های فلزی و جدول آنها

بازديد: 183225
استانداردهای ورق های فلزی و جدول آنها

 

شامل دو تحقیق جداگانه است :

1- تحقیق شماره 1 :

 

استانداردهای ورق های فلزی و جدول مربوط به انها

انواع ورق

·          

 نامگذاری ورق های روغنی را اصطلاحی عامیانه و بر مبنای وضعیت ظاهری این نوع ورق شکل داده است.

ورق های فولادی (فلزی) به دو صورت کلی نورد (تولید) می شوند.
نورد سرد (ورق روغنی )
نورد گرم ( ورق سیاه )
نام دیگر ورق روغنی ورق با نورد سرد است.
ورق روغنی در واقع اصطلاح عامیانه ورق هایی است که با تکنولوژی نورد سرد تولید می شوند. در این فرآیند ورق های با ضخامت بالا توسط نورد به ضخامت های پایین تر تبدیل می شوند. در این فرآیند به علت استفاده از نورد سرد کیفیت ظاهری ورق های نورد شده بسیار عالی می باشد، از ین رو از این نوع ورق ها بیشتر در کاربردهایی که ورق ظاهر جسم را تشکیل می دهد استفاده می شود. ورق های روغنی بسته به نوع آلیاژ و همچنین عملیات حرارتی صورت گرفته بر روی آنها به چند دسته کلی تقسیم می شوند:

·         ورق های معمولی (مانند ST12)

·         ورق های نیمه کشش (مانند ST13)

·         ورق های فوق کشش(مانند ST14)

 

ورق های روغنی به طور کلی و استاندارد از ضخامت ۳۰ صدم میلی متر الی ۳ میلی متر تولید می شوند و دارای دو عرض استاندارد ۱۰۰ سانتی متر و ۱۲۵ سانتی متر هستند.
ورق های روغنی ای که در بازار ایران پرکاربرد ترند را شرکت های فولاد مبارکه اصفهان ، شرکت هفت الماس ، و شرکت فولاد غرب تولید می نمایند. و در مورد ورق های روغنی خارجی نیز معمولا ورق های روس و قزاق پرکاربد و همچنین در بازار موجود هستند.
ورق های نورد سرد (ورق روغنی ) پایه تولید ورق های گالوانیزه ( ورق سفید ) هستند.
در ضمن ورق های رنگی گالوانیزه ( ورق رنگی ) از ورق گالوانیزه تولید می شود. پس صراحتا می توان نتیجه گرفت که پایه تولید ورق رنگی نیز همین ورق های نورد سرد (روغنی ) هستند.
ورق های روغنی یا نورد سرد دارای وزن استاندارد ویژه هستند که تقریبا با آهن معمولی یکسان می باشد.
جدول زیر حدود وزن ورق های نورد سرد (ورق روغنی ) را نشان می دهد:

ردیف

طول (میلیمتر)

عرض(میلیمتر)

ضخامت (میلی متر)

وزن(کیلوگرم)

۱

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۳۰ صدم

۵

۲

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۴۰ صدم

۶

۳

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۵۰ صدم

۸

۴

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۱

۱۶

۵

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۲

۳۲

۶

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۳

۴۸

ورق سیاه
ورق سياه در
۲ نوع ورق سياه صنعتي و ورق سياه معمولي و در استانداردهاي مختلف توليد مي شود كه اين مجموعه تنها در نوع معمولي آن استاندارد st ۳۷ را و در نوع صنعتي آن استاندارد st 52، A283 – GR C، A285-GR C، A516 –GR ۶۰ ,70 را فروش دارد.
ورق سياه
ST ۳۷ بيشتر براي مصارف ساختماني(ساختمان ها-سوله ها و ...) مصرف مي شود ولي ورق هاي صنعتي در مصارف و پروژه هاي صنعتي كاربرد دارد از قبيل سد سازي، پروژه هاي پتروشيمي، مخزن سازي و .... اين اقلام در دو شكل مختلف وارد بازار مي شود: رول و شيت (البته ورق تنها تا ضخامت ۱۵ ميل مي تواند در دو شكل رول و يا شيت وارد بازار شود و از سايز ۱۵ ميل به بالا تنها به صورت شيت خام وارد بازار مي شود.) هر دوي اين دو شكل ورق قابل برش به سايز هاي مختلف مي باشد.
کاربرد های ورق سیاه
ورق های نورد گرم (ورق سیاه ) در صنایع مختلفی از جمله صنعت ساختمان ، تانکر سازی ، خودروسازی ، مخازن خاص ، کشتی سازی و صنایع سنگین فلزی و ... کاربد دارند.
ورق سیاه به دو شکل کلی رول فرم و فابریک تولید می شوند .
ضخامت ورق سیاه
ضخامت ورق سیاه از 1/5 میلی متر شروع شده و نهایتا به 100 میلی متر ختم می شود.
ابعاد فیزیکی ورق سیاه
در حالت رول فرم عرض ورق های سیاه بسته به ضخامت چهار عرض
۱۰۰ سانت و ۱۲۵ سانت و ۱۵۰ سانت و ۲۰۰ سانت را دارا خواهند بود.طبعا در حالت رول فرم محدودیت طولی وجود نخواهد داشت.
در حالت فابریک نیز بسته به مقدار سفارش می توان هر اندازه و ابعادی را تولید کرد اما بعضی ابعاد مرسوم و پرکاربرد هستند. این ابعاد مرسوم و طبیعتا موجود به شرح زیر می باشند :

·         ورق سیاه ابعاد 2000*1000 میلی متر

·         ورق سیاه ابعاد 2500*1250 میلی متر

·         ورق سیاه ابعاد 6000*1000 میلی متر

·         ورق سیاه ابعاد 6000*1500 میلی متر

·         ورق سیاه ابعاد 6000*2000 میلی متر

·         ورق سیاه ابعاد 12000*2000 میلی متر

استاندارد های ورق سیاه
ورق سیاه را معمولا با استاندارد
ST37 می شناسند.
سایر استاندارد ها و کاربرد ها در صفحه استاندارد ها و همچنین در انتهای این مقاله قابل رویت هستند.
جدول وزنی ورق سیاه

ردیف

طول(میلی متر)

عرض (میلی متر)

ضخامت (میلی متر)

وزن (کیلوگرم)

۱

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۲

۳۲

۲

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۳

۴۸

۳

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۴

۶۴

۴

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۵

۸۰

۵

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۶

۹۶

۶

۶۰۰۰

۱۵۰۰

۸

۵۷۶

۷

۶۰۰۰

۱۵۰۰

۱۰

۷۲۰

۸

۶۰۰۰

۱۵۰۰

۱۲

۸۶۴

۹

۶۰۰۰

۱۵۰۰

۱۵

۱۰۸۰

۱۰

۶۰۰۰

۱۵۰۰

۲۰

۱۴۴۰

نکته : برای محاسبه وزن ورق از فرمول محاسبه وزن ورق به شرح ذیل استفاده نمایید:
وزن ورق سیاه =
 طول ورق(میلی متر) * عرض ورق (میلی متر) *ضخامت (میلی متر)* چگالی ورق
چگالی آهن :
 در حالت استاندارد عدد 7.86 تعریف شده است اما برای محاسبه منطقی بهتر است از عدد ۸ استفاده نمایید. ۸ عدد تجربی است که تلورانس ضخامت را پوشش می دهد.

ورق گالوانیزه
آهنی است که با روی پوشانده شده باشد. این آهن ، حتی اگر پوشش آن هم شکستگی پیدا کند، از زنگ زدن محفوظ می‌ماند. ماهیت آهن گالوانیزه در آهن گالوانیزه ، بین آهن و روی ، پیلی الکتروشیمیایی تشکیل می‌شود که در آن روی به جای آهن به عنوان آند و آهن به عنوان کاتدبکار می‌رود. روی در آند اکسید می‌شود چون فلزی پست‌تر یا فعالتر از آهن است و دارای پتانسیل احیاء کمتری از آهن است و پتانسیل اکسید بیشتری از آن دارد. حلبی در حلبی هایی که از آن ، قوطی می‌سازند، عمل معکوسی انجام می‌شود. در حلبی ، بر روی آهن ، پوشش قلع بکار رفته است و عمل معکوس آهن گالوانیزه انجام می‌شود. چون آهن فلزی فعالتر از قلع است و پتانسیل احیاء قلع بیشتر از آهن است و به عنوان کاتد در حلبی به کار می‌رود و آهن آند می‌شود. البته در صورتی که پوشش قلع بشکند، خوردگی آهن در زیر این پوشش پیش می‌رود. علت استفاده از آهن گالوانیزه آهن گالوانیزه ، آهنی است که با روی پوشانده شده باشد. این آهن ، حتی اگر پوشش آن هم شکستگی پیدا کند، از زنگ زدن محفوظ می‌ماند. ماهیت آهن گالوانیزه در آهن گالوانیزه ، بین آهن و روی ، پیلی الکتروشیمیایی تشکیل می‌شود که در آن روی به جای آهن به عنوان آند بکار می‌رود و آهن به عنوان کاتد. روی در آند اکسید می‌شود چون فلزی پست‌تر یا فعالتر از آهن است و دارای پتانسیل احیاء کمتری از آهن است و پتانسیل اکسید بیشتری از آن دارد. خوردگی یا زنگ زدن آهن فقط در حضور اکسیژن و آب صورت می‌گیرد. در جایی بر سطح جسم آهنی، اکسایش آهن انجام می‌شود و آند را تشکیل می‌دهد و در جایی دیگر سطح آن جسم که (
O2(g و H2O وجود دارد، کاهش انجام می‌شود و کاتد را تشکیل می‌دهد و در نتیجه این عمل، ایجاد یک سلول ولتایی یا پیل ولتایی یا الکتروشیمیایی بسیار کوچک است. الکترونهای تولید شده در ناحیه آندی در میان آهن بسوی ناحیه کاتدی حرکت می‌کند.
کاربرد : از آهن گالوانیزه در ساختن لوازمی مثل لوله بخاری ، کانال کولر ، کابینت آشپزخانه ، شیروانی منازل ، لوله‌های آب و هر جا که احتمال خوردگی آهن و خسارت وجود دارد، استفاده می‌شود. اصطلاح فولاد (
Steel) برای آلیاژهای آهن که تا حدود 1،5 درصد کربن دارند و غالبا با فلزهای دیگر همراهند، بکار می‌رود. خواص فولاد به درصد کربن موجود در آن ، عملیات حرارتی انجام شده بر روی آن و فلزهای آلیاژ دهنده موجود در آن بستگی دارد.
مزاياي ورقهاي گالوانيزه چيست؟
استفاده از ورقهاي گالوانيزه
۱۰ فايده خواهد داشت كه عبارتند از:

·         هزينه كمتر: براي انجام عمليات گالوانيزينگ، در مقايسه با ساير روشهاي معمول جلوگيري از خوردگي، نياز به هزينه كمتري خواهد بود.

·         هزينه كمتر براي تعميرات و نگهداري: حتي در شرايطي كه انجام عمليات گالوانيزينگ در مقايسه با ساير روشهاي جلوگيري از خوردگي، هزينه برتر است، اجراي آن به دليل عدم نياز به تعميرات پرهزينه‏، توصيه مي شود.

·         طول عمر زياد: طول عمر ورقهاي پوشش داده شده با روي‏ در محيط هاي كاملا خورنده، در حدود ۲۰ تا ۳۰ سال است

·         اعتبار: استانداردهاي مختلف در خصوص گالوانيزينگ ورقهاي فولادي، درزمينه ايجاد پوششهاي نازك بحث مي كنند و اين نشان دهنده آن است كه طول عمر و نحوه عملكرد لايه روي‏، براي مصرف كننده قابل اعتماد است

·         دوام پوشش: پوشش ايجاد شده از طريق گالوانيزه به دليل داشتن يك ساختار متالورژيكي خاص، داراي مقاومت مناسب در برابر صدمات مكانيكي، سايش و خوردگي خواهد بود

·         محافظت در برابر صدمات محيطي به صورت اتوماتيك: پوششهاي گالوانيزه به دليل آنكه در فولاد نفوذ كرده و به عنوان كاتد عمل مي كنند، به همين دليل خواهد توانست مقاطع ريز موجود در روي سطح فولاد را در برابر صدمات محيطي و خورندگي، محافظت نمايند

·         محافظت كامل: پوشش ايجاد شده مي تواند كليه نقاط و سطوح فولاد را اعم از گوشه ها، جاهاي كوچك و فرورفتگيها پر نموده و از خوردگي آنها جلوگيري كند. در اين زمينه هيچ پوششي بهتر از پوشش گالوانيزه عمل نخواهد كرد

·         بازرسي آسان: پوشش گالوانيزه را به راحتي و بدون نياز با هيچ آزمايش مخربي و تنها از طريق چشم مي توان كنترل و بازرسي نمود (در شرايط خاص كه نياز به ارائه تضمين براي كنترل كيفيت است، نياز به آزمايشهاي مخرب مي باشد)

·         رسيدن به هدف در زمان كوتاه: در صورتي كه نياز باشد از ورقهاي گالوانيزه در محل استفاده شود، در اين حالت نياز به صرف زمان براي آماده سازي سطح، رنگ كردن و يا بازرسي نخواهد بود

·         محافظت كامل توسط پوشش گالوانيزه: پروسه گالوانيزه وابسته به شرايط آب و هوائي نمي باشد

گالوانيزه با روش غوطه وری گرم چيست ؟
فرايند خوردگی در مجاورت آب ، اکسيژن و ساير عناصر خورنده موجود در محيط ، که بر سطح فولاد نفوذ می کنند ، تشديد می شود ،حبابهای ناشی از زنگ زدگی سریعاً رشد کرده و زمانی که اين حباب ها مي ترکند ،آثار زنگ زدگی بر سطح فولاد کاملا آشکار می گردد و نياز به ترميم يا جايگزينی قسمت آسيب ديده (پوسته شده)می باشد . راه حل اين مشکل پوشش گالوانيزه می باشد، که از يک سری لايه های آلياژی روی- آهن در اندازه های مولکولی تشکيل شده ، که بصورت متالورژيکی به سطح ورق می چسبند و مانع از پيشروی سريع فرايند خوردگی شده و منجر به محافظت فولاد در برابر خوردگی می شود.
تاريخچه گالوانيزه به سال
۱۷۴۲ ، زمانی که يک شيميدان فرانسوی به نام ملوين در سميناري روشی را برای پوشش آهن با فروبردن آن در مذاب روی ارايه کرد ، بر می گردد . در سال ۱۸۳۶ يک شيميدان فرانسوی ديگر به نام سورل ، به روشی برای پوشش آهن با روی ، بعد از تميز کردن اوليه آن با اسيد سولفوريک وفر و بردن آن درفلاکس کلريد آمونيوم ، دست يافت . موفقيت هاي تجاري فرايند گالوانيزه،از بين صدها روش موجود براي محافظت از خوردگي در ۱۴۰ سال گذشته ، به اثبات رسيده است. 
گالوانيزاسيون به روش غوطه وری گرم ، فرايندی برای ايجاد پوشش روی بر سطح آهن يا فولاد با فرو بردن آن در حمامی حاوی روی مذاب ، می باشد . سادگی پروسه گالوانيزه ،يکی از مزايای بارز اين روش به ساير روش های محافظت در برابر خوردگی است . مقاومت به خوردگی ورق های فولادی با فرايند پوشش روی ايجاد می گردد و متناسب با ضخامت پوشش . روی و شرايط محيطي مي باشد.
مقاومت به خوردگی اين محصولات را می توان با رنگ کردن ياپوشش کويل بالا برد . روش گالوانيزاسيون با روش غوطه وری گرم ،بيش از هر روش ديگری فولاد را در برابر خوردگی محافظت می کند گالوانيزاسيون با روش غوطه وری گرم يا محافظت مرزی يکی از قديمی ترين و پر استفاده ترين روش ها در محافظت از خوردگی می باشد که از طريق ايجاد يک لايه محافظ بين الکتروليت در محيط و فولاد يا آهن عمل می کند.
از مهمترين خواص اين لايه محافظ،چسبندگی آن به فلز پايه و مقاومت به سايش آن می باشد.
فرايند گالوانيزه ،بيش از يک لايه محافظ می باشد ،اين لايه در حقيقت جزيي از سطح فولاد می گردد که نسبت به فولاد زير لايه، آند می باشد .چون روی با محيط اطراف واکنش می دهد و پوشش گالوانيزه به طور پيوسته تغيير می کند.
 
روی با محيط اطراف برای تشکيل يک لايه محافظ اکسيد روی ، هيدروکسيد روی و کربنات روی ، واکنش می دهد .کربنات روی با مرور زمان به صورت يک زمينه مناسب براي رنگ كردن ، عمل مي كند.
 
پوشش روی به دو صورت زير از زير لايه محافظت مي كند:
 

·         تشكيل پيوند های متالورژيکی بين پوشش و زير لايه ، كه به صورت لايه محافظ عمل مي كند 

·         پوشش برای محافظت از زير لايه خود را فدا می کند 

بعلاوه ، گالوانيزه کردن برای محافظت آهن و فولاد بدليل هزينه کم ، راحتی کاربرد ، راحتی تعميرات و نگهداری مطلوب می باشد .بسياری ديگر از روش های استفاده از روی برای جلوگيری از خوردگی بکار می رود مانند پوشش های فدا شونده که با عنوان محافظت کاتدی شناخته می شوند ، و يا رنگ هاي غني از روي،که هيچ کدام از اين روش ها نمی توانند با گالوانيزاسيون با روش غوطه وری گرم رقابت کنند

ضخامت پوشش های گالوانيزه
استانداردهای متفاوتی مينيمم ضخامت پوشش های گالوانيزه را تعيين می کنند.مينيمم ضخامت پوشش توسط گالوانيزه كنندگان تعيين مي شود
مهمترين فاکتورهايی که ضخامت و ظاهر پوشش گالوانيزه را تحت تاثير قرار می دهد عبارتند از:
 

·         ترکيب شيميايی فولاد 

·         شرايط سطحی 

·         کار سرد انجام شده روی فولاد قبل از گالوانيزه 

·         زمان غوطه وری در حمام 

·         نرخ خارج کردن از حمام 

·         متالورژی فرايند گالوانيزه 

·         نرخ سرد کردن فولاد 

ترکيب شيميايی فولادی که گالوانيزه می شود ،بسيار مهم است ، به عنوان مثال ، مقدار سيليکون و فسفر موجود در فولاد شديدا ضخامت و ظاهر پوشش گالوانيزه را تحت تاثير قرار می دهد .مقدار 0.04 % سيليکون يا بيشتر و يا مقدار 0.05 % فسفر يا بيشتر در فولاد منجر به ضخيم شدن پوشش مي شود ،که شامل آلياژهای آهن روی می باشد. 
کربن ، سولفور و منگنز موجود در فولاد اثر کمی در ضخامت پوشش گالوانيزه دارد.
 

تاثير سيليکون در ضخامت پوشش
ترکييات مشخصی از فولاد رشد لايه آلياژی آهن _ روی را تشديد می کند که در نهايت پوشش گالوانيزه که شامل آلياژهای روی_آهن می باشد به جای ظاهری درخشان ، خاکستری تيره و مات می باشد مقاومت به خوردگی اين پوشش خاکستری تيره و مات معادل مقاومت به خوردگی پوشش گالوانيزه با ظاهر درخشان ، می باشد.
از آنجاييکه واکنش گالوانيزه يک فرايند نفوذی است ، بالا بودن دما و يا طولاني شدن زمان غوطه وري منجر به تشکيل لايه های آلياژی ضخيم تري می شود، مانند ساير فرايند های نفوذی ، در مراحل اول واکنش سريع پيشروی کرده و در ادامه با رشد لايه های آلياژی وضخيم تر شدن آنها سرعت آن کاهش می يابد.
 
طولانی تر شدن زمان غوطه وری از يک حد مشخص، تاثير زمان ،ناچيز مي باشد . در گالوانيزه كردن فولاد هايي كه بيش از 0.04 درصد سيليكون دارند ، فرايند گالوانيزه به طور مشخصي ، تغيير مي كند.
ضخامت خارجی ترين لايه روی شديدا به نرخ خارج كردن نمونه از حمام روي بستگي دارد . سريع خارج كردن نمونه از حمام روي ، منجر به ضخيم تر شدن پوشش روي مي گردد .برای تطبيق با استانداردهای خاصي ,برای اندازه گيری ضخامت پوشش نياز است که چند نقطه از آن اندازه گيری شده و سپس ميانگين آنها ضخامت نهايی پوشش در نظر گرفته شود.

 

 

ورق رنگی
معمولاً ورق های گالوانیزه را در کوره های خاص رنگ پاشی می کنند تا ورق رنگی تولید شود. ورق های رنگی در سقف سالن ها و کانکس مورد استفاده است. ورق های رنگی در رنگ های متنوعی تولید می شود که دارای استاندارد یکسانی در تمام دنیا می باشد. این استاندارد به نام رال رنگ شناخته می شود، تقریبا بیش از
۱۶ رنگ متنوع ورق رنگی تولید می شود که عبارتند از: سفید یخچالی - رال ۹۰۱۶ ، کرم - رال ۹۰۱۰ ، قرمز - رال ۳۰۰۰ ، قرمز گوجه ای - رال ۳۰۲۰ ، آبی نیسانی - رال ۵۰۱۵ ، آبی کاربنی - رال ۵۰۱۸ ، نارنجی - رال ۲۰۰۴ و رال ۲۰۰۳ ، زرد - رال ۱۰۲۳ ، زرد لیمویی - رال ۱۰۲۸ ، بنفش - رال ۴۰۰۵ ، سبز چمنی - رال ۶۰۲۴ ، سبز تیره - رال ۶۰ 18 ، صورتی - رال ۴۰۰۳ ، قهوه ای رنگ سفال - رال ۸۰۰۴ ، قهوه ای سوخته ۸۰۱۸

ورق اسیدشوئی
ورق‌های اسید شویی شده نیز از ورق‌های گرم تولید می‌شود که طی پروسه ایی اسید شویی می‌شوند و زغال‌های سطحی ورق و مقداری از ناخالصی‌ها گرفته می‌شود و قدری ظاهر ورق براق‌تر می‌شود یعنی نزدیک به ورق روغنی است.
به فرآیندی که طی آن چربی های روی ورقی که توسط نورد گرم به ضخامت دلخواه رسیده است، با استفاده از اسید کلریدریک از ورق زدوده می شود، اسیدشویی می گویند.
بخشي از محصول توليدي در واحد نورد گرم جهت شستشوي سطح ورق بوسيله اسيد، به واحد اسيد شوئي انتقال مي يابد.در خطوط اسيدشوئي کلافها پس از باز شدن توسط قرقره هاي باز کننده وارد حوضچه هاي اسيد از نوع اسيد کلر يدر يک شده و در آنجا جهت اکسيدزدايي شسته مي شو ند. اين کلاف ها پس از شسته شدن و خارج شدن از حوضچه هاي اسيد توسط آب شسته شده و با عبور از تو نل هواي گرم خشک مي شوند.پس از عمليات اسيد شو ئي بخشي ازمحصول به صورت کلاف اسيد شوئي شده به بازار عرضه و بخش عمده آن براي توليد محصولات سرد به واحد نورد سرد انتقال مي يابد.
كاربردهای ورق اسیدشوئی:

·         مصارف ساختماني: توليد لوله و پروفيل و غیره

·         اتومبيل سازي: قسمتهاي ساختماني و چرخ اتومبيل قطعات خودرو و اجزاء داخلي آن (ر ينگ و شاسي)

·         صنايع لوله سازي توليد انواع لوله هاي انتقال آب ، نفت و گاز

·         توليد مخازن گاز ،مايع و مخازن تحت فشار

·         فرم دهي مجدد جهت محصولات گالوانيزه

·         فرم دهي سرد و كشش عميق سيلندر گاز

ضخامت ورق اسدشویی
از ضخامت 1.5 میلی متر تا
۶ میلی متر تولید می شود.
ابعاد فیزیکی ورق اسید شویی
معمولا به دو صورت رول و شیت (فابریک و برشی) توید می شوند.
رول ها معمولا در دو عرض
۱۰۰ سانتی متر و ۱۲۵ سانتی متر تولید می شود.
ورق های اسید شور فابریک نیز دارای ابعاد زیر هستند:
ورق اسیدشور شده 1000*2000 میلی متر
ورق اسیدشور شده 1250*2500 میلی متر
وزن ورق اسیدشویی
وزن ورق های اسید شویی مانند ورق های نورد گرم (سیاه) می باشند.
جدول وزنی ورق های اسیدشوئی

ردیف

طول (میلی متر)

عرض (میلی متر)

ضخامت (میلی متر)

وزن (کیلوگرم)

۱

۲۰۰۰

۱۰۰۰

1.5

۲۴

۲

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۲

۳۲

۳

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۳

۴۸

۴

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۴

۶۴

۵

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۵

۸۰

۶

۲۰۰۰

۱۰۰۰

۶

۹۶

ورق‌های دیگری که برای لوله های نفت و گاز مناسب می‌باشند کیفیت GRB و X۴۲وx۴۶و x۵۲ psl ۲را دارا هستند.
همچنین برای کشتی سازی ورق‌های با کیفیت
GR.A و NVA می‌باشد. برخی ورق‌های فولادی جهت رینگ و شاسی اتومبیل بکار می‌رود که بایستی ضد سایش و سخت باشند که از کیفیت SAPH ۳۷۰-SAPH ۳۱۰ تاSAPH۴۴۰برخوردارند.
همچنین کیفیت
QSTE۳۸۰نیز ضد سایش و سخت می‌باشد
ورق تین پلیت
به ورق هایی با ضخامت
۰.۱۶ میلی‌متر تا ۰.۴۵ میلی‌متر گفته می‌شود که بیشتر جهت قوطی‌های چای ، کنسرو ، مواد غذایی و روغن‌های نباتی استفاده می‌شود کهجهت مصون سازی مواد غذایی یک لایه قلع روی ورق سرد (روغنی)ST۱۲ پوشیده شده است. گاهی اوقات دو طرف ورق قلع یکسان ندارد (یک طرف ۲.۸ و طرف دیگر ۵.۶) که طرف قلع بیشتر جهت داخل ظرف و طرف قلع کمتر جهت بیرون ظرف مورد استفاده قرار می‌گیرد. تین پلیت ها از نظر سختی و نرمی به ۳ گروه شامل تمپر ۲ که نرم و تمپر ۳ که معمولی و تمپر ۴ که سخت بوده تقسیم می‌شود.

ورق کرکره
طرح کرکره سینوسی:
 ابتدایی‌ترین طرح ورق‌های موج دار که از زمان‌های دور تولید و به بازار عرضه می‌شود. ورق‌های موج دار شیروانی جهت پوشش سقف ‌های شیروانی از متریال مختلفی استفاده می‌شود، که این متریال ها را (با توجه به گسترش استفاده از ورق‌های فلزی) می‌توان به دو دسته پوشش‌های فلزی و پوشش‌های غیر فلزی تقسیم نمود. در دسته پوشش‌های غیر فلزی متریال گوناگونی نظیر ایرانیت، آردواز، سفال، دکرا، شینگن، آندولین، آندو ویلا و غیره قرار می‌گیرند. اما پوشش فلزی شامل ورق‌های فلزی فرم شده در طرح‌های متنوع است، که به دلیل ماهیت پوشش شیروانی ( که تماس دایمی با باران و برف است) باید ورق استفاده شده دارای پوشش گالوانیزه باشد، تا از خوردگی و زنگ‌زدگی آن جلوگیری شود. ورق‌های موج دار شیروانی در ابتدا فقط ورق‌های گالوانیزه بودند، که با پیشرفت ساخت تکنولوژی‌شان ورق‌های گالوانیزه رنگی نیز به بازار عرضه گردید. امروزه ورق‌های گالوانیزه رنگی در رنگ‌های متنوعی تولید می‌گردد. فرمینگ ورق‌های گالوانیزه و یا گالوانیزه رنگی در طرح‌های متنوعی انجام شده و به بازار عرضه می‌شود: رح ذوزنقه: ورق موج دار با مقطع ذوزنقه طرح شادولاین: طرحی شبیه به طرح ذوزنقه با تنوع بیشتر طرح سفال: این نوع ورق موج دار از جدیدترین ورق‌های موج دار تولید شده است که برای بیننده سقف شیروانی ایجاد نمای سفال می‌نماید اما مزایای بسیاری نسبت به سفال داراست.

 

توجه :

مطالب بالا بصورت رایگان می باشد .و در ضمن

 

 

سایت علمی و پژوهشی آسمان تحقیق کامل در 31صفحه درباره استانداردهای ورق های فلزی و جداول آنها را بصورت مرتب شده با فهرست بندی و بصورت ورد و قابل ویرایش برای شما با قیمت فقط 1000 تومان (هزار تومان ) در زیر آماده کرده است .شایان ذکر است تحقیق در 31صفحه بصورت  وردو مرتب شده گذاشته شده است .اگر خواستید می توانید خرید انلاین کنید.فهرست مطالب و فایل کامل بصورت پی دی اف کامل را قبل از خرید  در زیر مشاهده کنیدابتدا فهرست مطالب  :

 

فهرست

استانداردهای ورق های فلزی و جدول مربوط به انها

انواع ورق

ورق سیاه

استاندارد های ورق سیاه

گالوانيزه با روش غوطه وری گرم چيست ؟

ورق رنگی

ضخامت ورق اسدشویی

ورق گالوانیزه  استانداردهای ان چیست؟

ورق گالوانیزه دستگاه رول باز کن

وجود گل :

مزایای ورقهای گالوانیزه چیست؟

مصرف ورق های گالوانیزه:

تئوری گالوانیزاسیون گرم

فرایند گالوانیزاسیون به روش غوطه وری در مذاب:

ورق های فولادی برای ساخت مبدل حرارتی

دسته بندی و نامگذاری ورق های فولادی

خواص ورق های فولادی

خواص ASTM ورق های فولادی برای سازنده های مخازن تحت فشار و مبدل های حرارتی

لیست ویژگی های مواد، به ترتیب موضوع عبارتند از:

فولادهای کربنی:

فولاد آلیاژی:

جداول

جدول 13.5

جدول13.6

جدول 13.7

تولید کنندگان ورق فولادی

روش های تولید ورق های فولادی

منابع :

 

برای رضایت شما :

فایل پی دی اف این تحقیق بصورت کامل در زیر گذاشته شده است . ابتدا فایل پی دی اف را ببینید و بعد در صورت رضایت فایل ورد آن را با قیمت فقط 1000تومان (( هزار تومان ) - سی و یک صفحه بصورت آنلاین خرید کنید .

 

 


http://up.asemankafinet.ir/up/asemankafinet/Pictures/DOKMEMO.jpg

در صورت رضایت فایل ورد و قابل ویرایش این تحقیق را از لینک خرید زیر و بصورت انلاین و با قیمت 1000تومان (هزارتومان)بعد از پرداخت دریافت نمائید .

راهنمای خرید :   برای خرید انلاین ابتدا بر روی لینک خرید زیر کلیک نمائید .   تا وارد صفحه خرید آنلاین شوید .درصفحه خرید آنلاین نام و نام خانوادگی ، شماره موبایل و ایمیل خود را وارد کنید .و بر روی خرید کلیک نمائید. تا وارد صفحه در گاه بانک شوید .بعد از وارد کردن مشخصات کارت ، وارد صفحه دانلود فایل می شوید که بصورت مستقیم می توانید آن را دانلود کنید ، همچنین علاوه بر دانلود مستقیم ، لینک دانلود به ایمیل شما نیز فرستاده می شود -   لینک خرید :

http://up.asemankafinet.ir/view/1543587/submit.gif

 

 

 

همچنین مطالب زیر را نیز می توانید مشاهده نمائید :

 

استاندارد های ورق های فلزی در بسته بندی مواد غذایی و انواع ان

 

 

 

توجه

 

همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.

بر روی هرپایه و کلاس کلیک کنید :

 

 

 
 
 
 
 
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 27 مهر 1393 ساعت: 16:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(90)

نقد و بررسي انواع روش تدريس رياضي

بازديد: 479

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

نقد و بررسي انواع روش تدريس رياضي

تهیه و تنظیم :

دبیر ریاضی متوسطه اول

سال تحصیلی 1393-1392

 

نقد و بررسي انواع روش تدريس رياضي

بحث در روش تدريس رياضي به زمان ما منحصر نمي شود. از هنگامي كه تدريس رياضي مطرح بوده است، روش تدريس آن نيز مورد بحث و مطالعه بوده است. با مطالعه تاريخ آموزش و پرورش، ملاحظه مي كنيم كه همواره دو نوع آموزش درمقابل هم قرار داشت هاند. دسته اول، روشهاي تدريس سنتي، كه در گذشته هاي دور به كار مي رفته اند و دسته دوم، روشهاي مبتني بر يافته هاي روانشناسي است كه به طور عمده از قرن بيستم به بعد تكوين يافته اند و به روشهاي جديد شهرت دارند. از ميان روشهاي سنتي مي توان از روش سقراطي و روش مكتبخانه اي در ايران و ديگر كشورهاي اسلامي نام برد. از روش هاي جديد در تدريس رياضي مي توان به روش توضيحي، روش سخنراني، روش اكتشافي، روش حل مساله، روش بحث در كلاس، روش پرسش و پاسخ، روش فعال، روش قياسي و استقرايي آموزش مهارتهاي فراشناختي نام برد. در اين فصل انواع روشهاي تدريس رياضي كه به پنج دسته، روش كلامي، روش مكاشفه اي، روش مفهومي، روش فعال و روش الگوريتمي مورد بررسي و نقد قرار مي گيرند. در پايان اين فصل از خوانندگان انتظار مي رود كه بتواند با تكيه بر انواع روشهاي تدريس ذكر شده، در يك يا چند موضوع درسي، تدريسي را طراحي نمايند و در صورت امكان آن را اجرا نمايند تا به نقاط قوت و ضعف خود آشنا شوند و نقاط قوت خود را در تدريس هاي بعدي، پر رنگ تر نموده و برضعف هاي خود چيره شوند.

2-1 روش كلامي (زباني)

در اين روش معلم به اصطلاح متكلم وحده است. همه چيز را بيان مي كند، قواعد را بررسي مي كند، نتيجه گيري مي كند و طراح مساله است. خلاصه معلم همه كاره و دانش آموز هيچ كاره است. معلم مساله گو و شاگرد مساله حل كن، معلم متكلم و شاگرد مستمع است. اين نكته جالب است كه طرفداران اين روش دو گروه مخالفند، عده اي موافق روش زبان ماشيني و عده اي موافق روش زباني استدلالي هستند.

الف) روش تدريس زبان ماشيني (قاعده گويي)

اين گروه اعتقاد دارند كه دانستن قواعد و فنون محاسبه براي دانش آموزان كافي است. اگر دانش آموز ادامه تحصيل دهد آنگاه برايش استدلال خواهد شد و مطالب را خواهد فهميد و در صورتي كه ادامه ندهد اين محاسبات هست كه به دردش مي خورد و چه كار دارد كه چرا فلان مطلب چنين است و چنان نيست. حسن اين روش در آن است كه تدريس به سرعت انجام مي شود ولي معايب آن عبارتند از:

1-دانش آموز قواعدي را بدون آنكه آنها را درك كرده و منطقي بودن آنها را پذيرفته باشد، آنها را حفظ مي كند و به همين سرعت هم فراموش مي كند.

2-نسبت به مطالبي كه مي خواند احساس بيگانگي مي كند و نسبت به آنچه ياد گرفته است علاقه اي نشان نمي دهد.

3-اين آموزش پاسخگوي نيازهاي طبيعي دانش آموز به كنجكاوي و حقيقت جويي نمي باشد.

4-طرفداران اين روش جالب پرورش را به طور كلي ناديده مي گيرند.

ب) روش تدريس زبان استدلالي:

طرفداران اين شيوه برخلاف گروه قبل تدريس رياضي را توام با استدلال قبول دارند. آنها معتقدند كه رياضي با منطق آميخته است. پس بايد با استدلال و برهان به امر تدريس رياضي همت گماشت. ابتدا بايد تعريف و اصول گفته شود و به دنبال آن مي توان نتيجه گيري ها را با استفاده از قوانين منطق آغاز نمود. حسن اين روش آن است كه با طبيعت رياضي سازگاري دارد ولي معايب آن عبارتند از:

1-از روش استدلالي در هر سني نمي توان استفاده نمود.

2-قدرت ابتكار رشد نمي كند و دانش آموز جستجوگر نخواهد شد.

3-معلم و شاگرد به تدريج از جهان واقعي دور مي شوند.

نقد و خلاصه روش هاي كلامي (زباني )

روشهاي زباني همان طور كه از نامشان پيداست، بر زبان و كلام معلم تكيه دارد. در اين روشها، معلم و مدرس متكلم وحده است و كمتر مجال سئوال كردن، توضيح دادن، درك و فهم واقعي به دانش آموزان داده مي شود.

تنها مزيت ظاهري روشهاي زباني اين است كه تصور مي شود كه دانش آموزان به ظاهر در درس پيش مي روند. اين باور درست نيست، زيرا در دراز مدت، اثرات نادرستي در پرورش فكر و استعداد دانش آموزان مي گذارد و در سنين بالاتر اگر مطالب رياضي را دير مي فهمند، علت عمده اش اين است كه قبلا در آموزش مطالب بنيادي به آنها عجله كرده ايم. به عبارت ديگر، در مراحل بعدي آموزش، دانش آموزان ناچارند از معلوماتي استفاده كنند كه قبلاً آنها را خوب فرا نگرفته و به درستي نفهميده اند.

2-2 روش اكتشافي

يادگيري اكتشافي فرايندي است كه دانش آموز به طور مستقل و با راهنمايي معلم يا بدون آن، اصل يا قانوني را كشف نموده و مساله اي را حل مي كند. ويژگي عمده روش اكتشافي، درجه و ميزان راهنمايي شدن شاگرد (به وسيله معلم) براي اكتشاف است كه اين ويژگي به عواملي مانند استعداد دانش، مهارت شاگرد و درجه دشواري خود مساله بستگي دارد و مي تواند در چهار محدوده قرار گيرد.

1-معلم مي تواند اصول و راه حل مساله را براي شاگرد توضيح دهد، اما پاسخ مساله را نگويد (در اينجا معلم از روش توضيحي بهره مي گيرد)؛ اين نوع راهنمايي براي دانش آموزان ضعيف ضرورت مي يابد.

2-معلم مي تواند فقط اصولي را كه براي كشف آن به كار مي رود به شاگرد توضيح دهد، اما راه حل و جواب مساله را در اختيار او قرار ندهد.

3-معلم مي تواند اصول را ارائه ندهد؛ اما راه حل را بگويد.

4-معلم مي تواند اصول و راه حل را به شاگرد نگويد؛ كه آن را يادگيري راهنمايي نشده مي ناميم.

از آن جايي كه اين روش بر پاسخ مداوم دانش آموزان به سئوالات مختلف در كلاس درس تا حدودي متكي است، لذا تدريس به وسيله آن مشكل است و لذا معلم نياز به صبر بيشتر و وقت زيادتري دارد و نقش معلم در اين روش هدايت نمودن دانش آموزان در ارتباط دادن مطالب جديد با تجارب و محفوظات گذشته نشان مي باشد. حدسيات، تخمين ها و آزمايش و خطا، آزمايشهايي هستند كه در روش اكتشافي براي يافتن ايده هاي جديد و ارتباط آنها با مفاهيم گذشته به كار مي روند.

معلم با طرح سئوالات مناسب مي تواند جواب هاي نادرست دانش آموزان را به سمت جواب هاي درست هدايت نمايد. معلم بايد كلاس را در جهت صحيح و مسير معيني حفظ نمايد به طوري كه از حالت كاوش و پويايي شاگردان كاسته نشود. در اين روش، معلم دانش آموزان را وادار به فكر كردن مي كند و آنها را براي رسيدن به پاسخ درست تشويق مي نمايد لذا دانش آموز در فرايند يادگيري سهيم است.

تكنيك هاي تدريس به روش مكاشفه اي:

1-معلم، سئوالي را براي بررسي كردن به دانش آموزان ارائه مي نمايد. معلم بايد اطمينان حاصل كند كه دانش آموزان مساله را فهيمده اند و بدانند كه دنبال چه چيزي مي گردند و چگونه بايد اين راه را ادامه دهند و چگونه مسير درست را انتخاب نمايند.

2-معلم فكر كردن را در دانش آموزان با گفتگو و پرسش برانيگزاند و از آنها بخواهد با ارائه مثال ها و نامثال ها، مساله را دنبال كنند.

3-معلم فعاليت هايي طرح ريزي نمايد كه الگوهاي جديد را ايجاد نمايد.

4-معلم از مدل هاي مختلف آموزشي و ابزار كمك آموزشي باري تدريس بهره برد.

5-در ارزشيابي نيز از مسايل استفاده نمايد كه توانايي آنها را در كشف مقاصد جديد بسنجد.

6-از نتيجه گيري سريع براساس يك يا دو نمونه به عنوان شاهد خوددداري كنيد.

اكتشاف يك مطلب در كلاس درس بايد روال منطقي داشته باشد و تا حدودي نمايانگر يك مكاشفه واقعي با محيطي منطقي باشد.

7-دانش آموزان را به طور مرتب در جريان پيشرفت هايشان قرار دهيد.

محاسن روش اكتشافي از ديدگاه برونر:

1-يادگيري اكتشافي، توانايي ذهني دانش آموزان را تقويت مي كند.

2-يادگيري اكتشافي، انگيزه دروني دانش آموز را افزايش مي دهد، زيرا در اين يادگيري شاگرد به طور خودجوش فعاليت هاي آموختن را دنبال مي كند و پاداشي هم كه مي گيرد، از فعاليت هاي خود اوست.

3-يادگيري اكتشافي، فنون اكتشاف را به شاگرد مي آموزد و او را خلاق و كاوشگر بار مي آورد.

4-يادگيري اكتشافي موجب دوام بهتر آموخته ها مي شود. زيرا دانش آموز خود آموخته هايش را سازمان مي دهد و مي داند كه چه موقع و چگونه آنها را به دست آورد.

5-از آنجا كه در اين روش از مشاهده اشكال، اشيا، و تصاوير براي تدريس استفاده مي شود. درك حقايق و روابط را تا حدي براي دانش آموزان آسان مي كند.

معايب روش اكتشافي:

1-قدرت استدلال و ارتباط بين مفاهيم كم مي شود.

2-اين روش بسيار وقت گير است.

3-طرفداران اين روش اهميت فوق العاده اي به احساس و ادراك مي دهند اما بايد توجه داشت كه بعضي از مفاهيم رياضي (مانند اعداد منفي) را نمي توان از راه حواس درك نمود.

4-مكاشفه در بدو امر خوب است ولي نتيجه اساسي نه از راه مكاشفه بلكه از كوششي كه در نباله اين رغبت براي توضيح و تنظيم روابط صورت مي گيرد، حاصل مي شود. به عنوان مثال نيوتن با مشاهده سقوط سيب از درخت، وجود رابطه اي بين زمين و اجسام پيرامون آن را احساس كرد (مكاشفه) ولي مشاهدات مذكور به تنهايي ارزش چنداني نداشت و اگر به همين جا خاتمه يافته بود، هيچ نتيجه عملي از آن به دست نمي آمد.

5-اگر هر تصوري را به كمك شكل و به طور يكنواخت به دانش آموزان عرضه كنيم، بيم آن مي رود كه ذهن آنها، به جاي رابطه مورد نظر، توجه شان به شكل يا تصوير جلب شود و به كلي از حقيقي كه در نظر داريم بي اطلاع بماند.

2-3 روش مفهومي

در اين روش بيشتر تاكيد بر مفاهيم رياضي است و تكيه كمتري بر مهارت ها مي شود. ما معتقديم كه تكيه بيش از حد بر يكي، ما را از ديگري دور مي سازد لذا يايد به طور متعادل بين مفاهيم و استفاده از روش ها تاكيد نمود. ذكر اين نكته ضروري است كه تا هنگامي كه مفاهيم در ذهن دانش آموزان شكل نگرفته است، نبايد به سراغ تكنيك ها و مهارت ها رفت. تفاوت روش مفهومي با روش الگوريتمي نيز از همين جا ناشي مي شود كه در روش مفهومي تكيه بر مفاهيم است و در روش الگوريتمي تكيه بر مهارت ها و تكنيك هاست.

2-4- روش فعال

در اين روش، هدف اين است كه دانش آموزان در فرايند آموزش و پرجنب و جوش باشند. البته، هيچ روشي به طور محض غيرفعال نيست. براي مثال، در روش سخنراني، معلم فعال و دانش آموزان ظاهراً غيرفعالند اما در حقيقت، به طور ذهني فعالند؛ زيرا به سخنان معلم گوش مي كنند و درباره مطالب آن مي انديشند و يادداشت برمي دارند.

برخلاف روش هاي منفعل كه « معلم محور» است روش فعالي « دانش آموز محور» است. دانش آموز درامر يادگيري شركت فعال دارد، با مسايل مواجه مي شود، راجع به حل آنها فكر مي كند و با راهنمايي معلم به حل آنها مي پردازد. در اثر كارهاي آموزشي خودش، به مفاهيم پي مي برد. در اين صورت است كه دانش آموز به حل مساله ها علاقه مند مي گردد. موفقيت اين روش، به مهارت معلم و تسلط او به درس همبستگي دارد.

در آموزش به روش فعال هر دانش آموز مطالب را به سرعت خود ياد مي گيرد و فرصت دارد كه به مطالب فكر كند. دانش آموز از طريق حل مساله، طي فرايندي به تدريج به مفاهيم پي مي برد و به جاي آنكه شاهد را رفتن معلم باشد خود قدم به قدم راه رفتن را تمرين مي كند و مي آموزد. با پي بردن به توانايي هاي خود، در او حس اعتماد به نفس تقويت مي شود چون در به دست آوردن نتيجه ها و كشف قواعد سهيم است و نسبت به مطالب احساس علاقه و مالكيت مي كند و ميل به دانش افزايي در او باور مي شود، در جريان كار فعال، دانش آموز رشد مي كند و تفكر منطقي را تقويت مي كند. در اين روش وظايف معلم عبارتست از توجه به كار يكايك دانش آموزان و دادن راهنمايي در موارد لازم، علاقه مند كردن آنها به كار و فعاليت درسي، شناخت دانش آموزان و پي بردن به توانايي آنها و از همه مهمتر قدم به قدم پيش بردن دانش آموز براي يادگيري يك مطلب درسي جديد طي مراحل مختلف آن. وظيفه دانش آموز هم فهاليت و كارآموزي و كاوشگري در حد توانايي خود مي باشد.

سه اصل آموزش به روش فعال:

معلم بايد بداند كه روند يادگيري چگونه جريان دارد و راه هاي ثمربخش را انتخاب كند. سه اصل براي تدريس ثمربخش وجود دارد كه عبارتند از:

1-اصل يادگيري فعال (كشف موضوع توسط خود دانش آموز ضمن انجام فعاليت هاي مناسب): البته آنچه در كلاس مورد توجه ملعم است اهميت دارد، ولي هزار بار مهم تر از آن، چيزي است كه مورد توجه دانش آموز است. انديش ها بايد از ذهن خود دانش آموز بيرون بيايد. در اين ميان نقش معلم را مي توان با نقش ماما و قابله مقايسه كرد.

اين، نصيحت رسمي سقراط است. گفتگوي سقراطي، بهترين شكل آموزش با بهترين نتيجه است. درست است كه ميزان وفتي كه، در مدرسه، براي هر ماده درسي گذاشته اند، محدود است كه با اين روش همه درس ها را نمي توان ارائه نمود ولي با همه اين، اصل قديمي ما به قوت خود باقي است كه مي گويد: «با همين امكان هايي كه داريد، حداكثر تلاش خود را به كار بريد، تا خود دانش آموزان، در جريان كشف، شركت داشته باشند».

اگر دانش آموز در تنظيم صورت مساله هايي كه بايد حل كند، شركت داشته باشد، خيلي فعالتر خواهد كوشيد. معلم بايد شرايطي را فراهم آورد كه دانش آموز بتواند مساله هاي خودش را طرح كند چون باعث خواهد شد كه نيروي خلاقيت او شكوفا شود.

2-اصل بهترين انگيزه: معلم بايد خودش را واسطه اي بداند كه مي خواهد مقداري از رياضياتي را كه مي داند، در اختيار دانش آموزان قرار دهد. اگر واسطه اي در عرصه جنس خود با مشكلي روبرو شود و كالايش روي دستش بماند يا خريداران از خريد كالاي او سرباز زنند، نبايد تقصير را به گردن خريداران بيندازد. به خاطر داشته باشيد كه، معمولاً حق با خريدار است. دانش آموزي كه از يادگرفتن رياضيات سرباز مي زند، ممكن است حق داشته باشد. هيچ دليلي وجود ندارد كه شاگرد شما، تنبل يا كم هوش باشد. بلكه خيلي ساده، ممكن است به چيز ديگري علاقه مند باشد. آخر، دنياي ما پر از چيزهاي جالب است. وظيفه شما، به عنوان يك معلم و به عنوان كسي كه مي خواهد آگاهي ديگران را بالا ببرد، اين است كه دانش آموز را به رياضيات علاقه مند كنيد. بنابراين، معلم بايد تمامي توجه خود را در انتخاب مساله و تنظيم آن به كار برد و آن را به بهترين صورت ممكن، به دانش آموزان عرصه كند. مساله بايد نه تنها از موضع معلم، بلكه از موضع شاگرد هم، جالب باشد. چه بهتر كه بشود درس را، در رابطه با تجربه روزانه شاگردان طرح كرد و آن را به صورت معما درآورد. مساله را مي توان با موضوعي آغاز كرد كه براي دانش آموزان روشن است و چه بهتر كه اين موضوع، امكان كاربرد علمي مساله و يا موضوعي مورد علاقه عموم باشد. اگر مي خواهيم نيروي خلاقيت دانش آموزان را پرورش دهيم نبايد مبنايي در اختيار آنها بگذاريم تا مطمئن شوند تلاش آنها بيهوده و عبث نيست.

به خصوص، علاقه دانش آموز، بهترين انگيزه او در كار است. ولي، انگيزه هاي ديگري هم وجود دارد كه نبايد آنها را از دست داد. از دانش آموز بخواهيم كه نتيجه را حدس بزند، ولو بخشي از آن را، دانش آموزي كه فرضيه اي را ارائه كند، در واقع خود را به آن وابسته كرده است، حيثيت و احساس او در گرو فرضيه اوست و با بي صبري در انتظار آن است كه ببيند حدس او درست است يا نه، او با اشتياق به سرنوشت مساله و كار كلاس علاقه مند مي شود و در آن لحظه ها هيچ چيز ديگري توجه او را به خود جلب نخواهد كرد.

3-اصل تسلسل مرحله ها: عيب اصلي كتاب هاي رياضي دراين است كه تقريباً همه مسال هاي موجود در آنها، از صورت هاي متعارف و عادي انتخاب شده است. منظور از مساله هاي عادي، مساله هايي هستند كه ميدان كاربرد كمتري دارند و تنها به روشن كردن يك قانون خدمت مي كنند و تمرين هاي مناسب براي يك قانون هستند. البته اين مثال ها هم مفيد و هم لازم هستند ولي دو مرحله مهم آموزش در آنها وجود ندارد: مرحله بررسي و پژوهش و مرحله فراگيري. هدف اين دو مرحله اين است كه مساله مورد بررسي را با شرايط موجود و با آگاهي هايي كه قبلا به دست آورده ايم، مربوط مي كند. مساله هاي عادي، اين دو منظور را برنمي آورند، زيرا از قبل معلوم است كه براي روشن شدن قانون معيني طرح شده اند و اهميت آنها، تنها در خدمت كردن به همين قانون است. البته، گاهي در اين مساله ها، به قانون يا قانون هاي ديگري هم توجه مي شود كه در اين صورت، مساله هاي مفيدتري به حساب مي آيند. حقيقت اين است كه بايد در كنار مساله هاي عادي، دست كم گاه به گاه، مساله هاي عميق تري هم به دانش آموزان داده شود، مساله هايي كه زمينه غني تري داشته باشد امكان ورود دانش آموزان به كارهاي جدي تر علمي را فراهم آورد. وقتي مي خواهيد چنين مساله هايي را در كلاس مورد بحث قرار دهيد از همان ابتدا، يك بررسي و پژوهش مقدماتي به دانش آموزان پيشنهاد كنيد. اين كار اشتهاي آنها را در حل مساله و رسيدن به جواب تحريك مي كند. اين مطلب را هم فراموش نكنيد كه مقداري از وقت كلاس را، براي بحث درباره نتيجه اي كه به دست آمده است باقي بگذاريد. يادگيري توسط سه فاز صورت مي پذيرد: فاز اول: دانش آموز حدس و گمان مي زند. فاز دوم: آن را به صورت كلمات در مي آورد. فاز سوم: براي تثبيت يادگيري تمرين و ممارست انجام دهد.

محاسن روش فعال:

1-دانش آموز مفاهيم را درك مي كند.

2-خود را در به دست آوردن نتيجه ها سهيم مي داند و اين در او علاقه ايجاد مي كند و به تدريج احساس توانايي مي كند كه اين خود موجب به وجود آمدن حس اعتماد به نفس در دانش آموز مي شود.

3-اين آموزش نياز به كنجكاوي، پويايي و خلاقيت را برآورده مي سازد و موجب رشد شخصيت در دانش آموز مي شود.

معايب روش فعال:

1-     مدتي صرف خواهد شد تا دانش آموز از طريق حل تمرين هاي كار در كلاس و پاسخ به سئوال هاي مناسب مفاهيم را يكي كي بفهمد و به قاعده ها پي ببرد.

2- هر مفهومي را نمي توان با روش فعال آموزش داد.

2-5- روش الگوريتمي:

منظور از روش الگوريتمي، مجموعه دستورالعمل هايي است كه انجام آنها منجر به حصول نتايجي براي دانش آموز گردد. تعدادي از الگوريتم هاي حساب و جبر كه در دوره هاي تحصيلي مورد بحث قرار مي گيرند عبارتند از: چهار عمل اصلي روي اعداد صحيح و اعشاري، تناسب، جذريابي، يافتن بزرگ ترين مقسوم عليه مشترك، نوشتن اعداد به پايه هاي گوناگون، عمليات روي كسرهاي متعارفي، حل معادلات جبري و عمليات جبري روي بردارها در صفحه، در زمينه هندسه نيز به الگوريتم هاي زير بر مي خوريم مانند: ترسيمات با خط كش، پرگار، گونيا و نقاله مثلا در رسم عمود، نضف كردن پاره خط، ساختن مثلث. هر يك از الگوريتم هاي ذكر شده مبتني بر يك يا چند مفهوم رياضي است. از آن جمله اند مفاهيم: نوشتن اعداد در يك پايه، جذر، نسبت، عدد اول، مجموعه. علاوه بر مفاهيم و الگوريتم ها، ركن ديگر كاربرد الگوريتم ها در حل مسايل است.

معايب روش الگوريتمي:

1-تاكيد بيش از حد بر الگوريتم ها شم عددي دانش آموز را كاهش مي دهد. چون كه شم عددي ما را از مرتكب شدن اشتباهات فاحش مصون مي دارد.

2-دانش آموز تقريباً در هيچ مساله واقعي نياز به اين الگوريتم ها را ندارد. مثلاً الگوريتم جذر بهتر است از روش آزمون و خطا در دوره راهنمايي تحصيلي تدريس گردد.

3-معمولاً دليل درستي اين الگوريتم ها مطرح نمي شود.

4-چون اين الگوريتم ها دشوارند و حفظ كردن آنها نيروي فراواني از دانش آموز مي طلبد، محصل به تدريج نسبت به مفهوم اصلي بيگانه مي شود.

5-در حال حاضر كه ماشين حسابهاي دستي ارزان قيمت عمليات رياضي را حتي از انسان سريع تر و دقيق تر انجام مي دهند لذا ضرورتي بر حفظ همه الگوريتم ها نيست.

چند توصيه براي بهبود روش الگوريتمي:

1-به جاي تاكيد بر كسب مهارت در اجراي دقيق دستورالعمل هاي رياضي، تاكيد بيشتري صرف درك مفاهيم گردد و با قرار دادن وقت كافي در اختيار دانش آموز، به او اجازه آزمايش كردن داده شود. دانش آموزي كه وادار شود هر بار با رجوع به مفاهيم اوليه، مسايل قابل فهم خود را حل كند، به تدريج نياز به دستورالعمل را احساس مي كند و ممكن است خود به سوي الگوريتم سازي سوق داده شود.

2-مسايل حرفي متنوع تر، جذاب تر، واقعي تر و بعضاً دشواري تري از آنچه امروزه معمول است در اختيار دانش آموزان قرار گيرد. درك و فهم مفاهيم رياضي در سطح مدرسه، در ميدان به كارگيري آنها در مسايل ملموس و قابل فهم تحقق مي يابد.

3-تقويت شم عددي دانش آموز كه در حال حاضر بهايي به آن داده نمي شود، به طور جدي مطرح گردد. دانش آموز بايد ياد بگيرد كه حدود نتيجه يك محاسبه را قبل از انجام دقيق آن حدس بزند و با بتواند از عهده تخمين هايي برآيد.

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 26 مهر 1393 ساعت: 17:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره اخلاق شهروندی

بازديد: 489

ماشین،ترافیک و اخلاق شهروندی

          می توان به آسانی شواهدی دال بر عدم شکل گیری اخلاق شهروندی در تهران آورد. می توان در این خصوص سخن گفت که حوزه عمومی و جامعه مدنی و نظایر آن در ایران وجود ندارد یا از موقعیتی ضعیف برخوردار است.       

نوشته حاضر سه وجه دارد: ماشین، ترافیک و اخلاق شهروندی. اما قبل از آن که در مورد این سه وجه کمی تامل کنم باید به سوالی بپردازیم که دغدغه اصلی من در این نوشتار است.چرا مردم علی رغم مشکلات عدیدهای(آلودگی هوا، آلودگی صوتی، از دست دادن زمان، فشارهای عصبی پشت ترافیک و...) که مسئله ترافیک در پی دارد همچنان از اتومبیل های شخصی خود استفاده می کنند؟امروزه ما می بینیم که رسانه ها و مسئولین به مردم انتقاد میکنند که چرا از وسیله نقلیه شخصی استفاده می کنند و بر مشکلات می افزایند.

برخی از جامعه شناسان نیز بر وجود فردگرایی خودمدارانه در بین مردم ایران تاکید می کنند و روانشناسان نیز به طریق خود به محکومیت مردم می پردازند. اما اگر بخواهم یک پاسخ ساده به همه این اعتراضات بدهم این است که "استفاده از وسایل نقلیه عمومی موجود در ایران پیامدهایی دربر دارد که در نهایت منجر به از بین رفتن اخلاق شهروندی می شود".بنابراین من فکر می کنم که مردم در شرایط موجود از عقلانیتی در کنش خود بهره می گیرند که در کوتاه مدت مسائل شخصی و خانوادگی شان را رفع می کند اگرچه در بلند مدت و در سطحی دیگر ممکن است برای جامعه مسئله ایجاد کند.برای تشریح این پاسخ ساده به ناچار به سه وجه ذکر شده در ابتدای سخن بر می گردم.

اخلاق شهروندی

می توان به آسانی شواهدی دال بر عدم شکل گیری اخلاق شهروندی در تهران آورد. می توان در این خصوص سخن گفت که حوزه عمومی و جامعه مدنی و نظایر آن در ایران وجود ندارد یا از موقعیتی ضعیف برخوردار است. می توان اخلاق شهروندی را در برابر فردگرایی خودمدارانه قرار داد و بر این نکته تاکید گذاشت که ایرانیان دارای چنین اخلاقی اند و فرد ایرانی منافع جمعی را به کل نادیده می گیرد و همه چیز را بر مدار فردیت خود سامان می دهد.

در عین حال برخی از شواهد هم می توانند علیه این تلقی وارد شوند و بر جمع گرایی حاکم بر روحیه ایرانیان تاکید کنند. اما همه این استدلالات یک نکته را مغفول می نهد و آن این که فردگرایی و جمع گرایی در بین ایرانیان را باید با مقوله دیگری چون خانواده گرایی فهم کرد.

دوگانه فردگرایی و جمع گرایی و به عبارت دقیق تر فردگرایی خودخواهانه و فردگرایی جمع گرایانه یا دگرخواهانه برای فهم جامعه ایران کافی نیست بلکه خانواده خواهی و الویت دادن منافع خانواده بر منافع دیگر اعضای جامعه، مفهومی است که در تحلیل امروز می تواند به کمک ما بیاید. اخلاق شهروندی در ایران را باید با چنین ملاحظاتی بحث کرد.

برای دقت نظری بیشتر بهتر است بر اساس نگاه دورکیمی پیش برویم، برای فهم اخلاق شهروندی ابتدا باید بین دو نوع فرد گرایی که دورکیم تمایز گذارده اشاره کرد. وی از دو نوع فردگرایی نام میبرد. فردگرایی اخلاقی و فردگرایی خودخواهانه و در کتاب تقسیم کار این دو مفهوم را در تقابل با یکدیگر قرار میدهد. فردگرایی اخلاقی با نوعی نظام اخلاقی اجتماعی همبسته است.

در این فردگرایی، فرد در پیوند با نظام اجتماعی و نظم اخلاقی آن شناخته میشود و فردگرایی اخلاقی به معنای مسئول بودن فرد در قبال افراد دیگر و جامعه و اخلاق مدنی است.مهمترین نتیجه حاصل از کتاب درباره تقسیم کار اجتماعی این بود که فردگرایی اخلاقی پیش شرط لازم جامعه جدید است. فردگرایی یا کیش فرد بر پایه احساس همدردی یا رنج همنوعان، آرزوی برابری و عدالت بنیاد نهاده شده است و منشایی اجتماعی دارد.

کیش فرد به نظر دورکیم احترام به تمامیت همه افراد است و خداانگاری فرد منجر به احترام به حقوق انسانی و تایید این حقوق، همدردی و دلسوزی بیشتر برای همه رنجها و بدبختیهای بشری، اشتیاق برای نبرد با آن ها و تخفیف آن ها و عطش بیشتری برای عدالت گردیده است. بنابراین فردگرایی یکی از اجزای تشکیلدهنده جامعه مدرن است.

فردگرایی خودخواهانه نوعی ویژگی اخلاقی است که صرفا بر تقدم منافع شخصی مبتنی است. این نوع از فردگرایی اساسا مخل نظم هنجاری جامعه و نظم اجتماعی است. دورکیم در نقد فردگرایی خودخواهانه معتقد بود که هیچ جامعه ای را نمیتوان بر پایه دنبال کردن نفع شخصی بنا نهاد. فردگرایی خودخواهانه اغلب در فرد اجتماعی نشده ظهور میکند و در نیازها و امیال این قبیل افراد ریشه دارد.

دورکیم هم فردگرایی خودخواهانه و هم فردگرایی اخلاقی را محصول جامعه مدرن می دانست.من نمی خواهم بگویم که فردگرایی خودخواهانه یا اخلاقی اساسا در ایران وجود ندارد. می خواهم بگویم که این دوگانه دورکیمی هم برای تحلیل جامعه ما کافی نیست. فردگرایی در هر دو شکلش در ایران تابعی از منافع خانواده است.

اتومبیل

اتومبیل شخصی در ایران صرفا ابزاری برای تشفی خودخواهی های فردی نیست. اتومبیل شخصی صرفا یک ابزار نیست و صرفا یک وجه ندارد. اتومبیل شخصی یک برساخته فرهنگی و محصولی اجتماعی است. برساخته ای فرهنگی که با منافع خانواده در ایران پیوندی نزدیک دارد. ماشین پاره ای از خانه است و شاید هم تداوم خانه در خیابان.

ما با جامعه ای مواجه ایم که خیابان هیچ موضوعیتی جز ادامه خانه بودن یا محملی برای شکل گیری نفس های منفرد نمی تواند داشته باشد. بیراه نخواهیم رفت اگر بگویم، ماشین پاسدار حریم خانواده در شهری است که امکان شکستن حرمت های آن فراوان است. جامعه ای که از یکسو تاکید بسیاری بر حرمت خانواده دارد و از دیگر سو امکانات لازم را برای حفظ این حرمت در شهر و در فضای عمومی فراهم نکرده است.

ترافیک

ترافیک خود پدیده ای چند وجهی است به گونه ای که از زوایای گوناگون می توان بدان نگریست. من در اینجا از جنبه های خوشایند ترافیک در زندگی شهری سخنی نمی گویم و صرفا ترافیک را به عنوان یک معضل می پذیریم. معضلی که خود انواع مسایل را برای ما ساکنان کلان شهر پدید آورده است و از این رو موضوع سخنان زیادی در دهه های اخیر قرار گرفته است.

یک تناقض جالب این است که هرچه بر میزان توجه و مسئله دار بودن ترافیک افزوده شده است بر میزان ترافیک نیز افزوده شده! در همه این موارد توجه بیش از گسترش وسایل نقلیه عمومی مطمئن، بر فرهنگ سازی در عدم استفاده از وسایل نقلیه شخصی تاکید شده است.

اکنون نوبت آن است که مجددا بپرسیم مردم به خوبی می دانند که اتومبیل شخصی بر حجم خودروها و مسئله ترافیک می فزاید اما چرا از اتومبیل شخصی استفاده می کنند؟ بگذارید سوال دیگری را هم طرح کنم: آیا اساسا راهی غیر از استفاده اتومبیل های شخصی برای مردم جامعه ما وجود دارد؟ می شود تاملی دقیق تر در باب وسایل نقلیه عمومی در ایران و نسبتش با ساختارهای فرهنگی موجود داشت. وسیله نقلیه عمومی در هر وجهش در ایران(تاکسی; اتوبوس و مترو)، نه تنها خود به شکل گیری اخلاق شهروندی کمکی نمی کند بلکه دقیقا پایه نوعی بی اخلاقی و شهروند ستیزی و حرمت شکنی خانواده را بنا می کند. اخلاق شهروندی تا اندازه زیادی تابع فضاهای عمومی شهری است.

شهری که به کرامت انسانی احترام بگذارد; فردیت دگر خواه در آن شکل می گیرد. خیابان، پیاده رو ها، وسایل نقلیه عمومی در ایران بخشی از فضاهای عمومی شهری اند که دائما حقوق شهروندی نه فقط توسط مردم بلکه ساختارها، ابزارها، وسایل نقلیه عمومی; تصمیمات مدیران شهری و... زیر پا گذاشته می شود. تهران شهر بی اخلاق است.

نه بی اخلاقی که صرفا متوجه مردمی باشند که هنوز به شهروند بدل نشده اند بلکه بی اخلاقی که در درجه اول متوجه ساختارهای نهفته در خود شهر است. ساختارهایی که یک شهروند را به غیرشهروند بدل می کند.اکنون برگردیم به پاسخ اولیه که به سوال خود دادم.

استفاده از وسایل نقلیه عمومی به دستگاهی برای حرمت شکنی تبدیل می شود. و همین طور، استفاده از آنها خود عملی غیر فرهنگی محسوب می شود. عملی که از یکسو فردیت ضعیف شهری پایمال می شود و از دیگر سو حرمت خانواده می تواند زیر سوال رود.

با این توصیفی که من کردم استفاده از وسایل نقلیه عمومی در برخی از مهمترین موارد به ارزشهای خانواده گرایانه ما بر می گردد.

اینکه ما همواره در طلب آرامش و امنیت خانواده خود هستیم و منافع فردی خود را در بسیاری اوقات فدای منافع خانواده می کنیم. به این نکته بیفزاید منافع جمعی در جامعه را نیز فدای منافع خانواده می کنیم. همین طور استفاده از اتومبیل شخصی در جهت همان حفظ کرامت انسانی و فردیت جدیدی است که در ایران در حال شکل گیری است. فردیتی که پیش زمینه اخلاق شهروندی است.

اخلا‌ق شهروندي، درك رفتار دموكراتيك

انسان‌ها در زمان‌هاي نسبتا دور كه هنوز شهر‌ها به صورت امروزي شكل نگرفته بودند بسيار آزادانه‌تر زندگي مي‌كردند و هيچ حد و حصري را براي خود قائل نبودند. ‌شايد ضرب‌المثلي مانند <چهارديواري، اختياري> از همان زمان‌ها شكل گرفته باشد.

    ولي امروزه زندگي از نوع شهري نياز به قوانين، ارتباطات و تعاملا‌ت خاص خود دارد و هرگونه وقفه، كوتاهي و ناديده گرفتن قوانين و آداب شهرنشيني و رعايت نكردن حقوق ديگران، تنش‌ها، خشونت‌ها و ناملا‌يمات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي بسياري را دامن مي‌زند. افراد حتي در درون خانه خود هم بايد با نوع رفتار خود مراعات همسايه‌ها را داشته و به حقوق آنها احترام بگذارند. ‌

  اين احترام به حقوق متقابل از زماني شكل گرفت كه جمعيت شهرنشين افزايش يافت و هر روز كه مي‌گذشت شهر‌ها نيز گسترش پيدا مي‌كرد. به طبع آن مناسبات اجتماعي ميان مردم نيز پيچيده‌تر از قبل مي‌شد؛ پس زندگي اجتماعي نيازمند قوانين و ساختار‌هايي بود كه با اين رفتار‌هاي شهر‌نشينان هماهنگ باشد. ‌گي‌ارمه، در كتاب <فرهنگ و دموكراسي> مي‌نويسد: شهروندي فقط از لحظه‌اي آغاز مي‌شود كه انسان‌در‌ها را به روي كساني كه با او فرق دارند، بگشايد. شهروند كسي است كه قواعد سلوك دموكراتيك را مي‌داند و ارزش‌هاي اخلا‌قي آن را مي‌شناسد. ‌

  قوانين مربوط به شهر‌نشيني امروزه در قالب شهروند تداعي مي‌شود، شايد واژه شهروند در ميان كتاب‌ها و روزنامه‌ها غريبي نكند اما در متن جامعه هنوز ميهماني ناخوانده محسوب مي‌شود و هنوز هم در تعريف آن ابهامات زيادي ديده مي‌شود. ‌جامعه‌شناسان شهري و متخصصان فني شهر‌سازي و معماري بر اين باورند كه ميان شهرنشيني و شهر‌نشين تفاوت زيادي وجود دارد، شهر‌نشين كسي است كه به لحاظ جغرافيايي در يك قلمرو به نام شهر ساكن است و شهر‌نشيني يعني اينكه شهر‌وند داراي فرهنگ شهر‌نشيني شده باشد. ‌

   در اين ميان شهروندي يكي از مهم‌ترين و كاربردي‌ترين تئوري‌هاي اين دوره شده است كه در ايده شهروندي حق همه افراد براي برخورداري از حقوق قانوني به رسميت شناخته شده و مسووليت‌هايي كه آنها بايد آن را به جهت برخورداري از يك زندگي مناسب‌تر برعهده گيرند مشخص مي‌شود. ‌بايد دانست كه تنها استقرار فيزيكي در شهر‌، معادل واژه شهر‌وند نيست، شهر‌وند بايد در نقش‌هاي مشاركتي مديريت بهينه شهر ايفاگر نقش و مسووليت باشد، چرا كه شهروندي، بستر اجتماعي مناسبي را براي فعاليت‌هاي فرد مهيا مي‌كند تا او بتواند همه چيز را در خدمت پيشرفت خود به سوي تعالي به دست گيرد. ‌در حيطه شهر‌وندي، حق همه افراد براي برخورداري از حقوق قانوني به رسميت شناخته شده و همچنين مسووليت‌هايي كه آنها بايد آن را به جهت برخورداري از يك زندگي مناسب‌تر برعهده گيرند مشخص مي‌شود. اساسي‌ترين و آشكار‌ترين قوانين شهروندي در جامعه‌اي چون ايران، احترام به حقوق ديگران، وقت‌شناسي، عدم ايجاد مزاحمت در انواع مختلف آن، حفظ ميراث زيست، ايجاد فضا و محله سالم، پيشگيري از هرگونه آلودگي از نوع محيطي و صوتي، مشاركت در اداره شهر و جلوگيري از تخريب اموال عمومي است. ‌

   عبور از چراغ قرمز، انداختن زباله به خيابان‌ها و بوق‌هاي بي‌مورد فقط بخش كوچكي از رفتار‌هاي ناهنجار و غيراجتماعي است كه هر روز ما در زندگي خود با‌آنها مواجه هستيم، حتي ممكن است چنين رفتار‌هايي بر شهرو‌نداني كه درصدد رعايت قوانين و هنجار‌هاي شهر‌وندي هستند اثر گذاشته و رفتار آنها را نيز تحت تاثير قرار دهد، لذا بايد با ايجاد زمينه‌هاي فرهنگي جديد و دقت لا‌زم در اجراي قوانين، بنياد قوانين شهر‌وندي را هرچه بيشتر تقويت و آن را براي دهه‌هاي آينده نهادينه كنيم، چرا كه وقتي شهر‌وندان احساس كنند در صورت انجام رفتا‌ر‌هايي از قبيل انداختن ته سيگار در پياده‌رو مورد سرزنش اطرافيان قرار مي‌گيرند، از انجام چنين رفتار‌ي پرهيز كرده و به سمت انضباط اجتماعي حركت مي‌كنند. ‌همان‌طور كه اكنون سيگار نكشيدن در مكان‌هاي عمومي مانند اتوبوس‌هاي درون‌شهري به يك فرهنگ عمومي تبديل شده است و ديگر كسي به خود اجازه نمي‌دهد كه در چنين مكان‌هايي سيگار بكشد. ‌البته اين موضوع غالبا در نهادينه كردن فرهنگ شهر‌نشيني خلا‌صه نمي‌شود و ريشه آن در مهاجرت‌هاي بي‌رويه‌‌اي است كه در شهر‌ها مشاهده مي‌شود، توسعه گسترش شهر‌نشيني با سرعتي بي‌سابقه و حتي سريع‌تر از كشور‌هاي صنعتي باعث شده كه بسياري از شهر‌وندان آمادگي لا‌زم براي ورود به اين زندگي را پيدا نكنند. ‌

    افزايش بيكاري در چند سال گذشته، مهاجران را از شهر‌هاي كوچك كه كمترين اصطكاك را با قانون داشته‌اند به كلا‌ن‌شهر‌هاي بزرگ پرتاب كرده و همين عامل باعث شده كه آنها خود را در كلا‌نشهري ببينند كه زندگي در آن هم‌جهت با قانون است. با مهاجرت آنها و گسترش شهر‌ك‌ها و حاشيه‌نشيني فاصله هسته اوليه تا اقصي‌نقاط شهر‌هر روز بيشتر مي‌شود. سفر‌هاي درون‌شهري، زمان را از شهر‌وندان مي‌دزدد و شهر‌وندان براي صرفه‌جويي در وقت قانون را ناديده مي‌گيرند و با پس‌انداز كردن دقيقه‌ها جان خود و ديگران را به‌خطر مي‌اندازند. ‌

    در اين صورت <قانون‌گريزي> متولد مي‌شود و شهر‌وندان <مستمع‌آزاد> صداي قانون را نمي‌شوند و بعضي از شهروندان قانون را كالا‌يي لوكس مي‌داند كه براي ديگران وضع شده و ديگران براي عمل به آن مقدم هستند.

    بي‌توجهي به قوانين شهر‌نشيني و رعايت نكردن حقوق شهر‌وندي ناشي از همين آمادگي، موجبات آزار ديگر شهروندان و حتي خود را فراهم مي‌آورد. در نتيجه گسترش اين بي‌سازماني اجتماعي كه پيوند دهنده روابط فردي با روابط اجتماعي است، موجب ايجاد هرج‌و مرج اجتماعي و در نتيجه از هم پاشيدن اعتماد اجتماعي مي‌شود و هر فردي به فكر منافع فردي به جاي منافع ملي خواهد بود. ‌هيچ فردي نه مي‌تواند و نه بايد به‌گونه‌اي انحصاري تنها در فكر پيشرفت و گسترش زندگي مادي خود برآيد، بدون آنكه هيچ ارزش و اهميتي براي ساير اجزاي جامعه قائل شود چرا كه آنگاه براي نيل به اين اهداف تنها بايد از باقيمانده سايرين عبور كرد كه اگر اينگونه شود بي‌گمان آنچه بر جاي خواهد ماند جز ويرانه‌اي نخواهد بود. ‌اخلا‌ق شهري و شهر‌وندي اگرچه امروز به همراه مفاهيم مدرن و در قالبي نو به مخاطبان عرضه مي‌شود اما اخلا‌ق هميشه يك قلمروي مهم در زندگي اجتماعي و معرفتي هر فرد شناخته مي‌شود و چه بسا حتي پيش از هرچيز يك وسيله تنظيم‌كننده در روابط اجتماعي انسان‌ها نيز تلقي شود، اخلا‌ق در شكل اجتماعي‌اش يك ضرورت است. بايد گفت رفتار هر كس در جامعه عرضه‌كننده گونه‌اي از روابط آشكار و پنهان موجود در همان جامعه است، چون به هر حال انسان معلول اجتماع است و اجتماع در قبال او داراي مسووليت. هرچند اين واقعيت هرگز نمي‌تواند توجيهي بر رفتار‌هاي قانون‌شكنانه و نادرست او به بهانه تاثيرگرفتن از جامعه و يا گرفتن انتقام از آن شود. به هر حال اين امري انكارناشدني است كه هرگاه عملي غيراخلا‌قي از كسي سر بزند، آنكه نخست متهم اصلي به شمار خواهد رفت خود او خواهد بود كه بايد پاسخگوي كردار نادرست خويش باشد.

منابع اخلاق شهروندی: منابع دینی، سنتی و فرهنگی 

¡ دین: انسجام و یکدستی دینی  در کشور ما نقطه مثبتی به حساب می آید. در عین حال اقلیت های دینی ایران ادیان ابراهیمی و در چشم انداز مشترکی با دین اکثریت قرار دارند

¡ سنت: ما گنجینه ای بزرگ از  رفتارها، باورها و عرف ها و آداب و و رسوم داریم که هنوز در بخش بزرگ خود مورد استفاده قرار نگرفته اند. مطالعه بر پیشینه چند هزار ساله شهر نشینی در ایران و اخلاق انسانی در این کشور می توان کمکی اساسی به ما برای باز آفرینی  مدرنیته خود بدهد: مدرنیته در تناقض با سنت نیست بلکه باید از دل آن بیرون بیاید. دلیل آنکه ما مدرنیته را بیشتر در تضاد و تنش با سنت می بینیم برون زا بودن مدرنیته در تعریف کنونی آن و نبود هم خوانی و همسازی آن با فرهنگ بومی است. هر فرهنگ و هر کشوری نیاز دارد و باید مدرنیته خود را بر اساس سنت های خود بسازد.

¡ تنوع محلی، قومی، زبانی :  وجود سنت ها و آداب و رسوم و زبان های محلی و قومی برای کشور ما یک نعمت بزرگ است که باید آن را قدر بدانیم و بتوانیم از آن  استفاده مناسب برای ساختن جامعه جدید خود بکنیم این کار دو دلیل اصلی دارد: نخست آنکه استفاده و مدیریت صحیح  منبعی اضافه برای ساختن شهروندی  برای ما به حساب می آید و دوم آنکه مدیریت نامناسب و مبتنی بر پیش داوری های نادرست سبب ایجاد و افزایش خطر تنش و تفرقه هایی می شود که ما همواره توانسته ایم در طول تاریخ خود از آنها پرهیز کنیم.

منابع اخلاق شهروندی: منابع مدنی و سیاسی

¡ اخلاق مدنی: تقویت مفاهیم و باورهای اخلاقی که باید در یک روند اجتماعی شدن عقلانی شده انجام بگیرد و برای این کار باید فرایندهای موازی اجتماعی شدن ( خانواده، سیستم رسمی آموزش،  حوزه عمومی زندگی شهروندان ) با یکدیگر هماهنگی داشته  ناقض یکدیگر نباشند چه در غیر این صورت  هیچ یک نمی توانند تاثیر چندانی گذاشته و شهروندی شکل نمی گیرد: چرخه های نامناسب که آسیب زا هستند باید بدل به چرخه ای مثبت و سالم ساز شوند.

¡ اخلاق سیاسی : نقطه ضعف ما  شکل نگرفتن و درونی نشدن مفهوم «دولت» در ذهن مردم در معنای  اصیل آن است: دولت چیزی بیرونی و به مثابه نوعی حاکمیت جدا از کالبد عمومی  درک می شود در حالی که باید آن را انعکاسی از  روابط و اراده عمومی به شمار آورد: تقویت مشارکت سیاسی و فراهم آوردن زمینه های مناسب این مشارکت وظیفه ای اصلی است زیرا در چشم اندازی کوتاه و میان مدت ما هنوز باید در راه تقویت مردم سالاری نمایندگی پیش برویم. با این وصف در همین حال باید فرایندهای موازی را برای گذار غایی به مردم سالاری مشارکتی نیز فراهم کرد: تقویت حکومت های محلی، تمرکز زدایی، تقویت سازمان های غیر دولتی، بالا بردن ظرفیت های نقد و نقد پذیری در جامعه و کاهش تنش ها و روابط مبتنی بر زور در ین حفظ امنیت و صلح اجتماعی به مثابه مهم ترین محور زندگی اجتماعی انسان ها 

نتیجه گیری

¡ ضرورت نگاه و رویکرد انسان شناسانه و فرهنگی به شهر و نهادینه کردن این رویکرد از طریق برنامه هایی همچون این همایش

¡ هدایت محورهای پژوهشی به سوی  پژوهش های خرد نگرانه و محوریت بخشیدن به سطح محلی برای شناخت و درک سازوکارهای اجتماعی - فرهنگی ، یافتن پدیده های بیماری زا و تلاش برای یافتن  راه حل های «نزدیک» و «درونی» برای از میان بردن این مشکلات.

¡ تقویت رابطه میان حوزه سیاسی  و حوزه فرهنگی از خلال گذار از نهادهای حکومت محلی ( شهرداری ها): تبدیل  شهر داری ها و انجمن های غیر دولتی به دو نهاد بزرگ جامعه مدنی برای  گذار آرام و موازی به  مردم سالاری های  مشارکتی و در عین حال به پایه های  تقویت کننده و پشتیبان  های اصلی فرایندهای  عمومی مورد تاکید در کشور یعنی فرایندهای «ملت سازی» و «دولت سازی» و درونی کردن این مفاهیم در رفتارهای فردی و اجتماعی و  در اندیشه و افکار مردم. 

¡ برای مقابله با اثرات منفی جماعت گرایی ها ی جدید شهری باید سه روش فرهنگی در آن واحد اتخاذ شود:

¡ 1- نیاز سنجی هویتی و کمک به شکل گرفتن جماعت ها برای ایجاد مکانی برای شکوفایی و بیان آنها.

¡ 2- ایجاد امکان به تداخل یافتن و ترکیبی شدن جماعت ها برای  همگرایی میان آنها و جلوگیری از تنش و تضاد یافتن آنها با یکدیگر

¡ 3- جلوگیری  از شکل گرفتن جماعت گرایی های منفی و در تضاد با منافع و هویت های عمومی و انسجام های ضروری اجتماعی  از راه مثبت و به حداقل رساندن روش های قدرتمدارنه مقابله با این جماعت گرایی ها که اغلب از طریق  فرایند مقاومت به تقویت آنها منجر می شود.


منابع :

سایت اطلاع رسانی  آفتاب

www.aftab.ir

سایت اطلاع رسانی دانشنامه رشد

www.daneshnameh.roshd.ir

موتور جستجوگر گوگل

www.google.com

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 24 مهر 1393 ساعت: 23:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

کاربرد نانو سنسورها در بخش لرزه‌نگاري ( Seismic ) صنايع بالادستي نفت

بازديد: 295

 

کاربرد نانو سنسورها در بخش لرزه‌نگاري ( Seismic ) صنايع بالادستي نفت

 

خلاصه

نانوتکنولوژي به مواد و سيستم‌هايي مربوط مي‌شود که ساختار و اجزای آن به دليل ابعاد نانومتري، خواص، پديده‌هاي فيزيکي، شيميايي و بيولوژيکي، رفتار جديدي را نشان مي‌دهند. مواد داراي اندازه ذره نانومقياس در حوزه‌اي بين اثرات کوانتومي اتم‌ها و مولکول‌ها و خواص توده قرار مي‌گيرند. با توانايي ساخت و کنترل ساختار نانوذرات مي‌توان خواص حاصل را تغيير داده و خواص مطلوب را در مواد طراحي کرد. امروزه تاثيرگذاري نانوتکنولوژي بر همه صنايع همچنين صنعت نفت پوشيده نيست. در اين مجال بررسي تاثيرگذاري نانوسنسورها برروي بخش لرزه نگاري در صنايع بالادستي نفت ارايه مي شود.

مقدمه

يكي از تكنيكهاي رايج در اكتشاف نفت و گاز ، لرزه نگاري است .لرزه نگاري عبارتست از ايجاد انفجار در نقاط مختلف روي زمين و ثبت لرزه‌هاي ايجاد شده، ساختار کلي لايه‌هاي زمين و مخزن بدست آورده مي‌شود. اين فرآيند بر اساس تفاوت سرعت حرکت صوت در لايه‌هاي مختلف انجام مي‌گيرد. لرزه‌نگاري به صورت يک بعدي، دو بعدي، و سه بعدي انجام مي‌شود. از اين طريق مي‌توان تشخيص داد که لايه‌هاي مختلف حاوي گاز، نفت يا آب هستند. لرزه‌نگاري چهاربعدي همان لرزه‌نگاري سه‌بعدي است که در زمان‌هاي مختلف انجام مي‌شود  و از طريق آن ميتوان نحوه پيشروي سيالات مختلف را تشخيص داد.

كاربرد نانوسنسورها در اين بخش

به نظر مي‌رسد با کاربرد نانوتکنولوژي در ايجاد سنسورهاي جديد ميتوان ثبت لرزه‌ها را به صورت دقيق‌تر انجام داد زيرا امکان وارد کردن نانوسنسورها در لايه‌هاي مختلف زمين و ثبت لرزه‌ها از موقعيت‌هاي متنوع‌تر وجود دارد.

در اين بخش يك نوع سنسورهاي صوتي مورد استفاده قرار ميگيرد، كه ژئوفون نام دارد. اين سنسورها با ثبت اطلاعات به صورت صوتي و بازيابي آنها پس از عمليات لرزهنگاري مورد استفاده قرار ميگيرند. نانوتكنولوژي ميتواند علاوه بر پيشرفت فوق با نانوساختار كردن ژئوفونها به عملكرد سريع و ثبت اطلاعات صوتي دقيقتر منجر گردد.

ونگ و مادو (Wang and Madau) نشان دادند که يکي از انواع سنسورهاي ميکرو الکترومکانيکي کربني کارآيي مناسبي در گستره وسيعي از بيومواد و مواد شيميايي دارد. با استفاده از روش توليد اين سنسورها ميتوان ساختارهاي کربني ميکروالکترومکانيکي با "ضريب طول"[ نسبت طول به عرض جسم] بزرگتر از10 توليد کرد.

 باتکنيک توليد [Carbon Microelectro Mechanical Systems]C – MEMS  ميتوان گستره وسيعي از MEMS ها و NEMS  ها با "ضريب طول" بالا که قابليت شارژ / دشارژ شدن توسط يون Li را دارند، توليد کرد. اين سيستمها پتانسيل توليد آرايه باتريهايي از مواد هوشمند قابل سوئيچ را خواهند داشت. تکنيک توليد C – NEMS ها با استفاده از Nano Fabrication  و با کنترل روش پيروليز ميباشد.

نياز به مينياتوري کردن ساختارها، سرعتهاي بالاتر، اتلاف حرارت بهتر، مصرف توان کمتر وسازگاري بيشتر بامحيط زيست در توليد اين سنسورها باعث اقبال عمومي زياد آنها شده است.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت: 18:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مانـيفيست در عرصه حسابداری

بازديد: 351

 

مانـيفيست در عرصه حسابداری

امروز که <جامعه حسابداران رسمی ایران> ‌باید به مثابه کل‌
واحدی
  تجلیگاه بهترین اندیشه‌های ناب حسابداری باشد، اختلا‌ف نظر، تشتت آرا و تعدد جریانهای فکری در این جامعه بیش از هر زمان رخ نموده است.

تفاوت دیدگاه، تقابل آرا و کثرت نظرات گرچه ممکن است زمینه را برای وفاق و همکاری گروهی فراهم کند اما اگر ریشه در عملگرایی و تفکر انتزاعی داشته باشد آن‌گاه واقعبینی و درست‌اندیشی راه گم می‌کند و کمبودها، ضعفها، فرصتها و تواناییها به‌درستی شناخته نمی‌شوند و برخورد سطحی، ساده‌اندیشی، خودباوری، سرمستی کاذب و یا ناامیدی افراطی حاکم می‌شود.

نمی‌توان نسبت به مسائلی که در اثر این بحران بروز کرده بی‌اعتنا بود. هیچ‌چیز مضرتر و ضداصولی‌تر از کوششی نیست که از طریق عبارت پردازی برای رها ساختن گریبان خود از این مسائل می‌شود. برای دفاع از اصول و مبانی اساسنامه جامعه حسابداران رسمی و قواعد اساسی آن، هیچ چیز مهمتر از وحدت نظر و عمل بین کلیه حسابدارانی که به عمق بحران و لزوم یافتن راهکار برای آن آگاهند نیست.

واقعیت نشان می‌دهد که بحران فعلی که از جنبه‌ای بیان‌کننده تفاوت  شدید آراء و نظریات حرفه‌ای-اجتماعی جامعه حسابداری از یک‌سو و وجود  گرایشهای خود محور از سوی دیگر است، تمرکز خود را از لحاظ برنامه‌ای بر حول مسئله کلیدی <اساسنامه> و ساخت تشکیلا‌تی جامعه قرار داده است. درک از محیط اجتماعی که در آن به‌سر می‌بریم و حرکت و روند آینده حلقه کلیدی است که در پرتو شناخت علمی از آن می‌توان به بحران فعلی پاسخی درخورداد.

اگرچه در دو سال اخیر نقد و انتقاد چه در قالب اصولی و چه متاسفانه در چارچوب کارکرد غیرحرفه‌ای شدت گرفته اما در مجموع جامعه نسبت به گذشته حرکتی رو به پیشرفت داشته است. با این حال،  هنوز به خاطر آنکه تمامی واقعیت و عمق بحران را درک نکرده‌ایم و فقط بخشی از آن را بیان می‌کنیم، طبیعتاً قادر به ارائه راه‌حل علمی برای برون‌رفت از تنگنای موجود نیستیم.

آیا این اختلا‌فات فقط از طریق <نقد و انتقاد>  برطرف می‌شود؟ به‌دیده ما نه !  اگر به فرض وجود، اختلا‌ف نظردر جامعه را صرفاً به نبود توافق درباره سازوکارهای جامعه نسبت دهیم  پس چرا حتی در بین کسانی که ظاهراً روی سازوکارهای جامعه توافق دارند، تفاوت نظر در مباحث اساسی همچنان باقی است و اگر صرفاً از طریق نقد آراء و تقابل نظریات می‌شد  تشتت آرا  را از بین برد، پس چگونه تاکنون جامعه حسابداری چنین دستاوردی نداشته است؟

تنها راه‌حل اصولی، حرفه‌ای و علمی در چنین وضعیتی نقد و مجادله حرفه‌ای بر روی مشی و برنامه است که میثاق جمعی حسابداران (اساسنامه) از درون چنین پروسه‌ای بیرون خواهد آمد! و صد البته در شرایط طبیعی و متعارف جایگاه این مجادله حرفه‌ای باید نشریات حرفه‌ای همچون حسابدار و حسابرس وحسابدار رسمی باشد.
واقعیت این است که عملگرایی حاکم بر تفکر نظریه‌پردازان فعلی (که خود محصولی از نظریه‌پردازیهای عامیانه است) ما را بر آن می‌دارد تا، یا در زنجیره به‌هم پیوسته روابط علت و معلولی به پیش نرویم و یا، آن‌را تا ریشه دنبال نکنیم. عملگرایی یکی از خصوصیات عمده تفکرات سنتی است که از بینش غیرحرفه‌ای سرچشمه می‌گیرد؛ زمانی که جامعه‌ای قادر نیست انحرافات گذشته و حال خود را واقعاً ریشه‌یابی کند.
 متاسفانه متدولوژی غالب بر جامعه حسابداران رسمی ایران دچار انحرافات اساسی است که نه‌تنها از متدولوژی علمی حسابداری فاصله داشته بلکه فراتر از این، بیشتر به روشهای عامیانه نزدیک بوده تا به  روشهای علمی و این نه سخنی گزاف بلکه توضیح علمی واقعیت موجود است. از سوی دیگر توضیح کاملتر این مطلب بدون توجه به بحران جهانی که در حرفه حسابداری روی داده و رابطه معینی که میان این دو وجود دارد نمی‌تواند صورت پذیرد. و این نیز به دو دلیل زیر متکی است:

  اول  آنکه  حرفه حسابرسی در جهان در حال از سرگذراندن بحرانهای ناشی از جدایی استانداردهای بین‌المللی، امریکایی و انگلیسی ، رویدادهای تقلب و فریب از نوع  شرکتهای انرون و  ورلدکام،  وهمچنین برجسته شدن موضوع نظام راهبری بنگاه(Corporate governance)  است؛

  دوم آنکه  روندهای اساسی موجود (در چندسال اخیر) در سطح جهان و ایران نشان می‌د هد که مسئله خطیر مسئولیتهای اجتماعی حسابرسان به‌عنوان مسئله مبرم روز مطرح شده ولی متاسفانه در هیچکدام از این موارد نیز خود حسابداران و حسابرسان رهبری را به‌دست نداشته اند.

ما قادر نخواهیم بود جامعه خود را متحول سازیم، جز از این طریق که در جهت نفی مشی و روشهایی که حرفه را ناتوان معرفی کرده حرکت نماییم. راه‌حل این نیست که نقطه نظرات سنتی را به کناری افکنیم و به‌سادگی آن را مردود بشناسیم؛ چرا که فقط با مردود  شناختن،  از میدان به‌در نمی‌رود. نفی ما، نه نفی انکارگرایانه، نه نفی در ذهن بلکه باید نفی در عین باشد. جامعه حسابداری و به‌ویژه اعضای شورای‌عالی (براساس رسالتی که برعهده‌دارند) باید خود را متحول سازند و آن هم در چارچوب تحول متدولوژیک در فرایند این بستر و به‌استناد ساختار تئوری حسابداری ؛ در غیراین صورت تمام راههای دیگر نه راه،  بلکه بیراهه است.

نقطه انحراف آغازین تفکرات بسیاری دوستان در جامعه حسابداری این بوده که روش منطقی- قیاسی را در تبیین اساسنامه حاکم کردند. این روش همان نقشی را در زندگی دارد که خط مماس در مقایسه با منحنی دارد. انتظار ما این است که قیاس (که عمدتاً فعالیتی ذهنی است) در مطالعه خود ذهن (یعنی در روانشناسی) و در مطالعه رفتاری که در آنها تفکر، شرط پیشین عمل است، مثلا‌ً در اقتصاد و سیاست، موفق باشد؛ ولی عکس این امر صادق است: معلوم شده است که در روانشناسی و علوم اجتماعی، قیاس، راهنمای ضعیفی است، در صورتی که در مطالعه و بررسی بر روی امور لا‌یعقل (مثل مواد معدنی، اجسام فضایی، و ملکولها)، قیاس ریاضی، که از مشاهده کمک گرفته باشد، موفق می‌شود. آیا این نمی‌رساند که قیاس فعالیتی است که تابع خواص موجودات بیجان است، خواصی که از کیفیات موجود زنده نیستند، در حالی که جامعه حسابداران و ماموریت حسابداران رسمی پدیده‌های زنده و تاثیرگذار هستند؟

چگونگی تکامل و کلا‌ً سیر تسلسلی تکاملی جوامع بشری  نشان می‌دهد که هستی را می‌بایست بدان صورتی توضیح داد که واقعاً هست و بدان طریق تغییر داد که قوانین تغییر و تکامل آن حکم می‌کند و بدون شک چنین حرکتی در جامعه حسابداران رسمی ایران نیز جز از طریق اتکا بر بینش و دانش تئوری حسابداری وبه طریق اولی دانایی بر فلسفه شناخت اقتصادی امکانپذیر نیست.

با نگاهی به سیمای کنونی جامعه حسابداری ایران نمودهای واقعی یک بحران علمی-حرفه‌ای فراگیر را بازخواهیم یافت. تشتت عمیق نظرگاههای حرفه‌ای، عقب ماندن از تبیین رفتار حسابداری در نظام اقتصادی کشور، نبود راهبران حرفه‌ای در جامعه، که همه گروههای موجود در جامعه در مقابل جایگاه حرفه‌ای این رهبران وحدت نظر داشته باشند (مشابه شادروان سجادی‌نژاد، مرحوم عرفانی و...)،  همگی موید و نشانه‌های شکنندگی و بحران است. اکنون جامعه حسابداری ایران فاقد تاکتیک و استراتژی معین و منطبق با ویژگیهای عصر جدید است و بالطبع فاقد اساسنامه واجد شرایط و رفتار حرفه‌ای مناسب است.

بدون کنار گذاشتن دیدگاهها و نظرگاههایی که ریشه در عوام‌گرایی دارد تا منطق علمی، قادر به تدوین اساسنامه و به تبع آن مادیت بخشیدن به رهبری جامعه حسابداران در راستای وظایف خود نخواهیم بود و تنها مسیری که ما را به تدوین برنامه‌های پیشبرنده هدایت می‌کند برخورد حرفه‌ای-علمی به قضایای درون و برون جامعه حسابداری است.
با چنین درک و رسالتی است که وظیفه شورای‌عالی جدید جامعه حسابداران رسمی، مسئولا‌ن و اعضای ارکان آن و به‌ویژه اعضایی که اعتقاد به توسعه و اعتلا‌ی حرفه دارند دوصدچندان مهم، بزرگ و اجتماعی است. لذا برای انجام چنین امر مهمی باید همه اعضای جامعه چارچوب مناسبی را به عنوان <میثاق حرفه‌ای> تبیین و تعریف کنند و این میثاق حرفه‌ای به عنوان <مشترکات حداقل> مورد قبول همگی واقع شود تا بتوان کاری از پیش برد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت: 18:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

لوله هاي فلزي پليمري ( متال پلاست )

بازديد: 313

 

تحقیق رایگان

 

سایت فروشگاه علمی اسمان

 

لوله هاي فلزي پليمري ( متال پلاست )

 

 لوله هاي فلزي پليمري لوله هايي هستند كه ساختمان آنها از سه لوله تو در تو تشكيل شده است به طوري كه لوله داخلي از پليمر ، لوله مياني از فلز ( مانند آلومينيوم يا فلز رنگي ديگر جوشكاري شده ) و لوله بيروني از پليمر است .

 

نكته اصلي در ساخت اين لوله ، استفاده از ماده ويژه اي است كه سطوح داخلي و بيروني لوله فلزي (  لايه فلزي ) را با سطوح لوله هاي پليمر داخلي و بيروني به هم اتصال داده و به عبارتي هموژن كند .

 

بايد توجه داشت كه به كار گيري اين ماده همچنين ، ضريب انبساط لوله پليمري و لوله فلزي را به هنگام حرارت هماهنگ مي كند و در حقيقت اساس دانش فني و تكنولوژي ساخت لوله هاي فلزي پليمري در اين ماده نهفته است .

 

بدين ترتيب از تلفيق و تركيب 3 لوله از مواد مختلف به صورت 5 لايه ( شكل 1 ) ( با احتساب دو لايه براي ماده ويژه ) . لوله اي توليد مي شود كه كليه مزاياي لوله هاي فلزي و پليمري را به شرح زير دارا بوده و از معايب آنها عاري است .

 

-        نفوذ ناپذيري صد در صد همانند لوله هاي فلزي

 

-        ضد خوردگي چه از داخل و چه از خازج و رسوب ناپذيري چون لوله هاي پليمري

 

-        دارا بودن مقاومت مكانيكي قابل توجه به دليل فلزي بودن لوله ( لايه ) مياني

 

-        تحمل فشارهاي بالا حتي در دماي بالا ( نمودار 7 ) به دليل وجود لايه فلز و دارا بودن ضريب انبساط طولي متر همچون لوله هاي فلزي . در مقام مقايسه مي توان از نمودار 8 تحمل فشار در طول زمان را ( 50 سال ) براي لوله هاي پليمري PP, HDPE  , PEX , PB و فلزي پليمري يوني پايپ استخراج نمود .

 

-        به دليل پايين بودن ضريب زبري داخل لوله، افت فشار در اين نوع لوله ها بسيار پايين و قابل اغماض مي باشد.

 

-        وزن كم ، به كار گيري و مونتاژ سريع و آسان و بالاخره اقتصادي بودن آن .

 

           

 

روش جوش كاري لوله فلزي ( لايه مياني )

 

چگونگي جوشكاري لوله فلزي ( آلومينيوم ) در خواص فيزيكي لوله فلزي پليمري مؤثر است . براي اين كه لوله فلزي پليمري به آساني ( با نيروي دست ) قابليت شكل پذيري داشته باشد لازم است كه ورق لوله فلزي حداقل ضخامت را دارا باشد كه اين خود روش جوشكاري روي هم را مطرح مي كند چرا كه در صورت به كار گيري روش جوشكاري لب به لب به علت ضخامت كم لبه ورق لوله ، جوشكاري مطمئني انجام نگرفته و از طرفي لوله پليمري داخلي نيز صدمه مي بيند و بديهي است انتخاب ورق لوله با ضخامت بيشتر علاوه بر حجيم كردن لوله و سنگيني آن مشكلات شكل پذيري لوله را به هنگام كار گذاري و مونتاژ به همراه خواهد داشت .

 

در بهره گيري از نوار آلومينيومي يا مواد فلزي ديگر به صورت پوششي براي لوله ، پليمر داخلي نمي تواند نقش يك لوله مياني فلزي را ايفا كند . چرا كه ورق بايد جوشكاري شده باشد تا بتواند صد در صد نفوذ ناپذير بوده و خود لوله فلزي در دماي بالا فشار را تحمل كند .

 

مشبك كردن داخل و بيرون پليمر

 

به طور كلي در لوله هاي فلزي پليمري به ويژه براي آب گرم و سيستم حرارتي مصرف شونده بايد پليمر داخلي و بيروني مشبك شوند . ممكن چنين تصور شود كه لايه پليمر بيروني چون با حرارت داخلي پليمر در تماس نيست به مشبك شدن نياز ندارد . اما با توجه به اين كه لايه فلزي قابل هدايت حرارت بالايي دارد پليمر بيروني نيز بايد مشبك شود . اگر فقط پليمر داخلي لوله مشبك باشد در طول زمان پليمرهاي داخلي و بيروني لوله واكنش مختلفي نشان خواهند داد و به عبارت ديگر در اثر بروز احتمال نفوذ و رطوبت عرق لوله و يا مواد ديگر بر روي لايه محافظ و يا لايه فلزي وجود داشته و در نتيجه به ساختار لوله آسيب خواهد رسانيد .

 

بدين ترتيب نوع پليمر استفاده شده براي لايه بيروني لوله نيز بسيار مهم و ضمن برخورداري از كيفيت بالا بايد مشبك ( Cross Linked ) هم باشد . مشخصات فني و كاربردي انواع لوله هاي پليمري و فلزي پليمري را مي توان از جدول 2 استخراج كرد .

 

تكنولوژي اتصالات

 

بديهي است در يك سيستم تاسيسات لوله كشي ، اتصالات نيز نقش مهمي ايفا مي كند . روشهاي معمول براي اتصالات عبارتند از : لحيم كاري جوشكاري مهره  ، ماسوره ، رزوه ، پرس و بالاخره چسب و پرچ. اغلب اين روشها به لوله هاي فلزي تعلق دارند و براي لوله هاي پليمري و يا فلزي پليمري بايد بيشتر روش پرچ ، مهره ماسوره و يا پرس مورد استفاده قرار گيرد . به طور كلي يك روش اتصال بايد مشخصات زير را داشته باشد .

 

-        مونتاژ سريع و آسان كه به نيروي بازوي زياد احتياج نداشته باشد .

 

-        استفاده از ابزار بسيار ساده بدون نياز به مصرف انرژي در محل نصب .

 

-        آب بندي كامل و با دوام بدون نياز و اقدامات بعدي ( مثل آچار كشي مهره و ماسوره و غيره )

 

-        تضمين كامل آب بندي به ويژه در لوله هاي پليمري روكار و فلزي پليمري توكار اعم از ملات بتن و گچ و غيره .

 

براي اينكه بتوان لوله هاي فلزي پليمري را كاملا آب بندي كرد اتصالات بايد مشخصات زير را داشته باشد :

 

1 – جنس اتصالات بايد مانند خود لوله مقاومت شيميايي و ضد خوردگي داشته باشد . آلياژ برنج بدون حفره با آب كاري نيكل و تنش گيري ( تحت عمليات حرارتي ) بهترين جنس اتصالات است .

 

2 – براي تضمين صد در صد آب بندي اتصالات همراه با ماسوره هاي اورينگ دار استفاده شوند . ( در صورت تغييرات شناخته نشده در فلز ، اورينگ هال مي توانند اين تغييرات را خنثي كنند ) ( شكل 2 ) .

 

لبه لوله ها در موقع مونتاژ نبايد گشاد شوند بلكه بايد توسط برق و كاليبره شده و در داخل ماسوره قرا رگيرند. در غير اين صورت به ساختار مولكولي و تركيب لوله آسيب خواهد رسيد. بدين ترتيب اتصالات مهره ماسوره اي در قطرهاي كوچك تر بهترين نوع براي آب بندي لوله هاي فلزي پليمري هستند و از قطر 25 ميليمتر به بالا اين اتصالات مزيت خود را از دست مي دهند . زيرابه موارد بيشتري احتياج دارند و حجم بيشتري خواهند داشت و مونتاژ آن نيز با نيروي بيشتري همراه مي شود كه مطلوب نخواهد بود. به همين جهت در قطرهاي بزرگتر از اتصالات پرسي استفاده مي شود كه اقتصادي هستند .

 

لوله هاي فلزي پليمري، گسترش كاربرد و آينده

 

لوله هاي تلفيقي فلزي پليمري از اواسط دهه 1980 در سوئيس و از اواخر دهه 1980 در آلمان و به تدريج در كشورهاي اروپائي با موفقيت كامل جايگاه خود را يافتند و در موارد متنوعي كاربرد دارند. گسترش مصرف اين لوله ها در چند سال گذشته نشان مي دهد كه عملا لوله هاي فلزي پليمري جايگزين خوبي براي لوله هاي پليمري PP, PE, PB و VPE و فلزي از نوع گالوانيزه و يا مس هستند. اين لوله ها عمدتا در تاسيسات ابنيه شامل آبرساني بهداشتي حرارتي، برودتي و همچنين سيستم هاي حرارتي كف خواب كاربرد دارند. تجارب چندين سال گذشته نشان دهنده اين است كه لوله هاي فلزي پليمري مي توانندكاربرد گسترده اي در تاسيسات هواي فشرده، اتومبيل سازي، كشتي سازي، هواپيما سازي، كارخانجات شيميائي ، داروئي و دستگاههاي پزشكي داشته باشند. فراگير شدن امكان كاربرد لوله هاي پليمري در بخش صنعت و همگاني شدن آن، توليد كنندگان را به اين نتيجه رساند كه براي توليد لوله هاي با قطر بيشتر نيز اقدام كنند. در اين راستا لوله تا قطر 110 ميليمتر توليد و عرضه شد.

 

بدبن ترتيب با توجه به مطالب عنوان شده توليد و به كارگيري لوله هاي فلزي پليمري آينده بسيار روشني دارد. گرچه اين محصول اندكي ديردر كشور كا بهكار گرفته شد ولي اميد است جايگاه خود را در تاسيسات و صتعت با سرعت بيشتري پيدا كند.

 


 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت: 18:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ماشين‌هاي سنگ‌زني

بازديد: 1351

 

تحقیق رایگان

سایت فروشگاه علمی اسمان

تحقیق درباره  ماشين‌هاي سنگ‌زني

يك شكل تشخيص ماشين‌هاي چرخش ابزار ساينده آن است. اين گروه از ماشين‌هاعمدتا براي انجام عمليات ماشين‌كاري نهايي به وسيله برداشتن لايه‌هايي از فلز از روي سطح قطعه‌كار با يك دقتي كه ممكن است به يك دهم ميكرون هم برسد و توليد يك كلاس بسيار بالا از پرداخت سطح به كار مي‌روند. ماشين‌هاي سنگ‌زني روي قطعه‌كارهايي كه قبلا ماشينكاري شده‌اند، كار انجام مي‌دهند. در بيشتر موارد، در انواع ديگر ماشين‌هاي ابزار، يك حد كوچكي را براي سنگ‌زني باقي مي‌گذارند كه بزرگي آن به كلاس و درجه دقت مورد نياز، اندازه قطعه‌كار و عمليات ماشينكاري قبلي كه تحت كنترل قرار گرفته‌اند بستگي دارد.

اصطلاحات ساخت در سال‌هاي اخير در مورد كيفيت ديسك‌هاي (چرخ‌هاي) سنگ‌زني و خود ماشين‌هاي سنگ‌زني و پيشرفت‌هاي اخير در به روز كردن ساخت و توليد مواد خام (نوردكاري، آهنگري حديده‌اي، قالب‌گيري و ديگر فرآيندهاي ريخته‌گري دقيق و ...) توليد بالا توسط سنگ‌زن‌ها را فراهم كرده است كه در موارد زيادي براي خشن‌تراشي و سنگ‌زني پرداختي به جاي استفاده از ماشين‌هاي تراش، ماشين‌هاي فرزكاري و ديگر ماشين‌هاي اجراي عمليات نيمه پرداخت كاري استعمال مي‌شوند.

عملياتي كه به طور مؤثر و كارآمد به وسيله ماشين‌هاي سنگ‌زني (سنگ سمباده) انجام مي‌شوند عبارتند از:

الف- خشن‌كاري و برش مواد خام

ب- ماشينكاري دقيق سطوح تخت، سطوح در حال دوران، پروفيل چرخ‌دنده‌ها، رزوه و ديگر سطوح مارپيچ، سطوح طرح‌دار و ...

ج- تيزكاري انواع ابزار برش

ماشين‌هاي سنگ سمباده در همه شاخه‌هاي مهندسي در صنعت كاربرد پيدا مي‌كنند. ميزان انواع ماشين‌هاي سنگ‌زني با اندازه‌هاي مختلف يك يا چندين منظوره در عمل در روسيه بالغ بر 30% تمامي ماشين‌هاي ابزار برش فلز در نوع‌ها و اندازه‌هاي مختلف مي‌باشد و يك قسمت بزرگي از اين ماشين‌ها، سنگ‌زن‌هاي تك منظوره هستند.

 بر حسب شكل سطح سنگ‌زده شده و سنگ‌زني كه انجام مي‌دهند ماشين‌هاي سنگ سمباده چندين منظوره را مي‌توان به مدل‌‌هاي اصلي زير دسته‌بندي كرد:

استوانه‌اي، داخلي، تخت و سنگ سمباده‌هاي خارج از مركز.

دفت سطوح ماشينكاري شده در سنگ‌زن‌ها به نوع عملياتي كه روي آن‌ها انجام مي‌شود، بستگي دارد (سنگ‌زني استوانه‌اي، سنگ‌زني داخلي و ...). هم‌چنين به سرعت و ميزان بار سنگ‌زني. اطلاعات در مورد دقت سنگ‌زني عمومي در جدول شماره 30 فهرست شده است. هم‌چنين دقت سطح نهايي قابل حصول براي هر نوع سنگ سمبباده در جدول آمده است.

11-1 ماشين‌هاي سنگ‌زني استوانه‌اي

ماشين‌هاي سنگ‌زني استوانه‌اي براي سنگ‌زني سطوح خارجي قطعات استوانه‌اي و مخروطي استفاده مي‌شوند و بيشتر به دو نوع ساده و يونيورسال تقسيم مي‌شوند. علاوه بر ميز كوچك گردان (به اندازه )، سنگ سمباده‌هاي استوانه‌اي يونيورسال هم چنين دوران قطعه‌كار چرخ‌سنگ‌زني را با چرخش (حول محور) كله‌گي دستگاه (3) و كله‌گي سنگ (4)، حول محور عموديشان و بين يك زاويه‌ي بزرگ فراهم مي‌آورند. اين قادر مي‌سازد تا در اين ماشين‌ها مخروط‌هاي شيب‌دار و انتهاي سطوح سنگ زده شوند.  معمولاً سنگ‌زني‌هاي يونيورسال براي سنگ‌زدن سوراخ‌ها به يك سر اضافي يا متعلقات اضافي ديگر مجهز مي‌شود.

در يك سنگ‌زن استوانه‌اي نيز كار فقط بين يك زاويه  مي‌تواند بچرخد و براي سنگ زدن مخروط‌هاي داراي يك زاويه‌ي كوچك استفاده مي‌شود.

ظرفيت يك ماشين سنگ‌زني استوانه‌اي به وسيله‌ي ماگزيمم قطر و طول قطعه‌كاري كه مي‌تواند در ماشين قرار بگيرد، تعيين مي‌شود. در سنگ‌زن‌هاي چندين منظوره‌ي ساخته شده در روسيه حداكثر قطر قطعه‌كار بين100 تا 800 ميلي‌متر و حداكثر طولش بين 150 تا 6000 ميلي‌متر تغيير مي‌كند (جدول31)

ماشين‌هاي سنگ‌زني استوانه‌اي امروزي در يك چرخه‌ي اتوماتيك يا نيمه اتوماتيك كار مي‌كنند و مي‌توان به طور مؤثري از آن‌ها در توليد انبوه، زنجيره‌اي و توليد قطعه‌اي استفاده كرد. بسياري از مدل‌ها مقيد مي‌شوند به نصب يك ابزار كنترل اندازه در يك فرآيند اتوماتيك. ميزان زبري سطوح سنگ‌زده شده در سنگ‌زن‌هاي استوانه‌اي بايد در حدود ميزان تصريح شده براي كلاس‌هاي چهارم و پنجم براي سنگ‌زني خشن كلاس‌هاي هفتن و هشتم براي سنگ‌زني پرداختي و كلاس‌هاي هشتم تا يازدهم براي سنگ‌زني دقيق باشد. (طبق استاندارد روسيه).

دياگرام تركيبي چرخ‌دنده‌اي و مدار هيدروليكي براي مدل‌هاي 3A151 و 3A161 از سنگ‌زن‌هاي استوانه‌اي در شكل 219 نشان داده شده است.

اين ماشين‌ها استفاده مي‌شوند براي:

الف- سنگ‌زني با حركت عرضي و سنگ‌زني با حركت عمقي (برش عمقي) با كنترل‌هاي دستي.

ب- سنگ‌زني عرضي همراه با يك نگهدارنده با infeed (پيشروي به سمت قطعه‌كار) اتوماتيك در طول برگشت ميز

ج- سنگ‌زني عمقي (plange- cut) با يك نگهدارنده قابل اطمينان در يك سيكل كاري نيمه‌اتوماتيك.

شكل 218- ماشين سنگ‌زني استوانه‌اي مدل 3A151

1- پايه، 2- ميزكار، 3- كله‌گي دستگاه، 4- كله‌گي سنگ، 5- دستگاه مرغك

شكل220- دياگرام‌هاي سنگ‌زني استوانه‌اي

(a سنگ‌زني عرضي

(b سنگ‌زني عمقي (plunge- Cut)

*- سرعت دوران قطعه‌كار

*- سرعت دوراني ديسك

*- ميزان حركت عرضي

*- infeed (پيشروي به سمت قطعه‌كار)

ديسك (چرخ) سنگ‌زني به واسطه‌ي يك تسمه محرك V شكل با تغيير قرقره (پولي)ها از موتور  (با توان 7 كيلووات و سرعت دوراني rpm930) نيرو مي‌گيرد.

براي به دست آوردن يك پرداخت بهتر در سطوح سنگ‌زده شده به روش سنگ‌زني عمقي، مي‌توان يك حركت نوساني محوري را به وسيله‌ي حلزون (4) (شكل219) و چرخ‌دنده‌ي مارپيچي (3)اي كه شفت آن روي يك بادامك خارج از مركز (نوعي بادامك كه در آن عامل اصلي، دايره‌اي است كه حول نقطه‌اي غير از مركز خود دوران مي‌كند   م.) نصب شده است، منتقل كرد.

حركت نوساني به وسيله‌ي هرم (5) از بادامك به اسپيذل (ميل محور) ديسك با يك بسامد 40 كورس كامل (عقب و جلو) در هر دقيقه و يك ميلان نوسان با دامنه‌اي از 0 تا 4/3 ميلي‌متر، منتقل مي‌شود.

اين حركت نوساني اسپيدل يا به وسيله‌ي اهرم (2) خلاص (آزاد) مي‌شود يا به وسيله‌ي سيلندر هيدروليك1.

موتور  (با توان 76/0 كيلووات) قطعه‌كار را مي‌چرخاند با يك دامنه‌ي سرعت از 63 تا 400 دور بر دقيقه و به وسيله‌ي دو تسمه‌ي V شكل هم راستا و با يك صفحه مرغك.

ميز دستگاه از دو طرف مي‌تواند حركت كند يا به وسيله مكانيزم حركت عرضي دستي (گردونه‌ي دستي (13)، چرخ‌دنده‌ي ساده‌ي  يا  و پنتيون شانه‌اي 10 دندانه‌اي درگير با ميز شانه‌اي يا به وسيله‌ي محرك هيدروليكي و شاتون‌هاي سيلندر7.

حركت عرضي ميز هيدروليك با به كار انداختن تلمبه‌‌خانه و انتقال شير (دريچه)  به موقعيت TABEL TRAVERS برقرار مي‌شود. روغن از تلمبه‌خانه، به واسطه‌ي شير  شير حركت عرضي ميز 12 به سيلندر هيدروليك (10) مكانيزم براي اتصال دستي حركت عرضي ميز وارد مي‌شود. اين سيلندر با كلاچ اصطكاكي  خلاص مي‌شود.

از انتهاي سمت راست سيلندر7 روغن مجبور مي‌شود تا از شيرهاي  و  و ، شير كنترل جريان  و شير فشارشكن (15) به مخزن برگردد. سرعت عرضي ميز با تنظيم شير  تعيين مي‌شود.

ميز به وسيله‌ي شير راهنماي اي كه به وسيله‌ي زبانه‌هاي قابل تنظيم عمل مي‌كند، به طور اتوماتيك برگشت مي‌كند. موقعي كه شير  معكوس مي‌شود، شير ، اجازه ورود به انتهاي سمت راست سيلندر هيدروليك7 را پيدا مي‌كند.

شير خفه‌كننده (ساسات)  براي تنظيم تأخير با dwell (فاصله زماني توقف در عملكرد) ميز در طول برگشت ميز، به خدمت گرفته مي‌شود. و موقعي كه شير خفه‌كننده  به خوبي تنظيم مي شود، برگشت‌هاي بعدي ميز شتاب مي‌گيرد. براي راحتي در شروع به كار مجدد تا ميز بتواند حركت عرضي به سمت راست و چپ داشته باشد، بايد كله‌گي ديسك عقب‌نشيني كرده و حركت عرضي هيدروليكي ميز قطع شود. در اين حالت شير  در موقعيت STOP و شير  در موقعيت WITHDRAEWAL قرار مي‌گيرد.

بعد از عقب‌نشيني كله‌گي ديسك روغن از سيلندر 8 به واسطه شير  به شيرهاي  و  انتقال مي‌يابد كه اين دو هم وقتي كه فنرهايشان به وسيله روغن تحت فشار فشرده مي‌شود، به موقعيت بعديشان، منتقل مي‌شوند. اين كار مدار (جريان) را براي اتصال دهانه فشار شير  به پمپ  و دهانه تخليه‌اش به مخزن آماده مي‌كند. اين ارتباط‌ها موقعي كه دستگيره شير (12) در جهت مورد نظر حركت عرضي ميز اريب مي‌شود، برقرار مي‌شود و همزمان با آزاد مكانيزم حركت عرضي دستي ميز، روغن به داخل سيلندر 10 اجازه ورود مي‌يابد. سرعت حركت عرضي ميز به وسيله مقدار انحراف (كج شدن) زاويه‌اي دسته (12) مشخص مي‌شود و اگر دسته خلاص شود شير (12) به موقعيت خنثي‌اش برمي‌گردد. در هر دو حالتي كه دهانه فشار و دهانه تخليه شير  بسته شده‌اند، به واسطه شير  دو انتهاي سيلندر هيدروليك 7 و سيلندر هيدروليك 10 كه به مخزن وصل است، به هم متصل شده‌اند. براي صاف كردن يا تيز كردن سنگ، شير  به موقعيت TRUINFG منتقل مي‌شود. در اين هنگام سيلندر هيدروليك (1) حركت نوساني اسپيندل ديسك را آزاد مي‌كند و دهانه تخليه شير  به وسيله شير كنترل جريان  به مخزن متصل مي‌شود.

Infeed (پيشروي به سمت قطعه‌كار) متناوب اتوماتيك در يك ماشين يا از يك مكانيزم جغجغه‌اي بعد از جابجايي شير  به موقعيت PICKER INFEED انجام مي‌شود و يا به وسيله مكانيزم infeed عمقي (plunge- cut) بعد از تغيير همان شير  به موقعيت STRAIGHT INFEED با فراهم شدن infeed متناوب، شير  در يكي از موقعيت‌هاي زير قرار مي‌گيرد:

وقتي كه picker infeed درگير (قفل) مي‌شود (تغذيه با مكانيزم جغجغه‌اي) روي برگشت ميز، روغن به واسطه شيرهاي ،  و  از شير  عبور كرده و به داخل سيلندر هيدروليك (11) مي‌ريزد. پيستون اين سيلندر به راست جابجا مي‌شود و ضامن آن وضعيت چرخ جغجغه‌اي 2001 را به تعداد معيني دنده تغيير مي‌دهد. و چرخ‌دنده‌هاي مخروطي  چرخش دوباره و مجدد را به مهره پيچ تغذيه انتقال مي‌دهند. پس از آن كه حركت infeed انجام شد، شير  معكوس مي‌شود و سيلندر هيدروليك 11 را به دهانه تخليه شير  متصل مي‌كند، موقعي كه فنر سيلندر (11) پيستون را با ضامن به وضعيت اوليه برمي‌گرداند.

برگشت شير  به وسيله ضربه‌گير شيرهاي  و  كنترل مي‌شود. اگر infeed مستقيم با مكانيزم infeed عمقي درگير شود، هنگام برگشت ميز، روغن از شير  عبور كرده و به واسطه شيرهاي ،  و  به شير  مي‌رسد و با تغيير به موقعيت ;(a) كه اين ژيلگور سيلندر را به انتهاي تخليه سيلندر هيدروليك (9) از مكانيزم infeed عمقي متصل مي‌كند. در اين زمان در سنگ‌زن، كله‌گي ديسك به سمت قطعه‌كار پيشروي مي‌كند و روغن از سيلندر هيدروليك 8 مي‌تواند وارد انتهاي فوقاني سيلندر هيدروليك (9) بشود.

در حين حركت، چرخ‌دنده شانه‌اي مركب و پيستون سيلندر (9)، چرخ‌دنده 36 دندانه‌اي را مي‌چرخاند، كه روي انتهاي سطح آن يك بادامك محدودكننده حركت پيستون سيلندر 8 وجود دارد. موقعي كه چرخ‌دنده 36 دندانه‌اي مي‌چرخد، بادامك به پيستون سيلندر (8) اجازه مي‌دهد تا به سمت قطعه‌كار حركت كند. زاويه چرخش چرخ‌دنده با بادامك به وسيله حجم روغني كه مجبور است از سيلندر (9) به داخل سيلندر كنترل كه حجم آن به وسيله يك گيره پر و خالي مي‌شود، وارد شود، تعيين مي‌گردد.

موقعي كه سيلندر كنترل پر است، شير  عمل مي‌كند و اجزاء كنترلي شير  را به مخزن متصل مي‌كند. تحت عمل يك فنر، شير  به عقب به وضعيت b منتقل مي‌شود و سيلندر كنترل به مخزن متصل مي‌شود و براي دريافت مقدار تازه‌اي روغن آماده مي‌شود. سنگ‌زني برش عمقي (plunge- cut) به وسيله تنظيم شير  به وضعيت CONTINUOUS INFEED انجام (اجرا) مي شود. اين كار حركت طولي را متوقف مي‌كند و انتهاي تحتاني سيلندر هيدروليك (9) به واسطه شير  به شيرهاي كنترل جريان متصل مي‌شود، براي تنظيم سرعت infeed برش عمقي. اگر ديسك به قطعه‌كار نرسيده باشد، بوش شير كنترل جريان  براي افزايش سرعت unfeed كاري مي‌چرخد. اين كار زمان مصرف شده در آهنگ سنگ‌زني را كاهش مي دهد.

به محض اين كه اهرم بوش شير كنترل جريان آزاد مي‌شود، بوش به وضعيت اوليه‌اش برمي‌گردد و سرعت infeed را دوباره مي‌توان تنظيم كرد، با تنظيم شير كنترل جريان .

11-2- ماشين‌هاي سنگ‌زني داخلي:

ماشين‌هاي سنگ‌زني داخلي براي سنگ زدن سوارخ‌هاي استوانه‌اي و مخروطي استفاده مي‌شود. انتهاي سطوح قطعه‌كار معمولاً به خوبي در اين ماشين‌هاي سنگ زده مي‌شوند. سطح نهايي قابل حصول در يك سنگ‌زن داخلي متناسب با ميزان زبري تصريح مي‌شود در كلاس‌هاي ششم و هفتم براي سنگ‌زني خشنو كلاس‌هاي هفتم و هشتم براي سنگ‌زني پرداختي. مشخص‌كننده اندازه اصلي ظرفيت يك سنگ‌زن داخلي، ماكزيمم قطر سوراخ سنگ زده شده است (جدول 32).

بر اساس ترتيب اسپيندل‌هايشان سنگ‌زن‌هاي داخلي به صورت افقي و عمودي طبقه‌بندي مي‌شوند. بسته به اين كه آيا قطعه‌كار مي‌چرخد يا ثابت باقي مي‌ماند، سنگ‌زن‌هاي داخلي طبقه‌بندي مي‌شوند به صورت معمولي، مرغكي و ماشين‌هاي متحرك.

علاوه بر حركت برش اصلي، چرخش ديسك سنگ‌زني، سنگ‌زني داخلي نوع مرغكي حركت‌هاي كاري زير را هم داراست (شكل 221):

(a چرخش كار

(b حركت عرضي  و حركت رفت و برگشتي قطعه‌كار يا ديسك سنگ‌زني

(cinfeed (پيشروي به سمت قطعه‌كار)  و حركت منظم كله‌گي ديسك در جهت خلاف حركت قطعه‌كار.

در سنگ‌زن‌هاي داخلي نوع متحرك (سياره‌اي) كه براي پرداخت كاري سوراخ‌ها در قطعه‌كارهاي با شكل نامنظم يا قطعه‌كارهاي خيلي سنگين طراحي شده است، چرخش قطعه‌كار تعويض مي‌شود به وسيله چرخش محور ديسك سنگ‌زني 1 در يك مدار نزديك به محور سوراخي كه سنگ شده مي‌شود ( در شكل 221).

حركت عرضي  به وسيله رفت و برگشت هر يك از دو عامل ديسك سنگ‌زني يا ميز كاري كه قطعه به آن بسته شده است، فراهم مي‌شود. Infeed  هم به وسيله يك حركت شعاعي منظم محور ديسك سنگ‌زني به دست مي‌آيد. به اين صورت كه پس از هر كورس كامل (جلو و عقب) شعاع حلقه به وسيله حركت اسپيندل ديسك حول محور سوراخي كه سنگ زده مي‌شود، افزايش مي‌يابد. مكانيزم‌هاي زير در هر دو ماشين مرغكي و سياره‌اي وجود دارد: محرك ديسك، چرخش قطعه‌كار يا محرك حركت سياره‌اي، مكانيزم حركت عرضي و مكانيزم infeed.

محرك ديسك سنگ‌زني. محورهاي سنگ‌زن‌هاي داخلي در سرعت‌هاي بالا و فوق‌العاده‌اي كار مي‌كنند كه حتي ممكن است به 150000 rpm هم برسد. در واقع ديسك با قطر كوچك‌تر، سرعت بالاتري خواهد داشت. در سنگ‌زن‌هاي داخلي، ديسك سنگ‌زني به وسيله يكي از روش‌هاي زير خواهد چرخيد.

1- ديسك سنگ‌زني ممكن است از يك موتور a-c به واسطه يك تسمه تخت محرك و در بعضي موارد در ماشين‌هاي متوسط و بزرگ به وسيله يك تسمه محرك  شكل، تغذيه مي‌شود. تسمه‌هاي كرباسي (كتاني) براي سرعت اسپيندل سنگ‌زني بيش 18000 يا 22000 rpm مناسب است; افزايش بيشتر در سرعت با دوام تسمه وارتعاش‌هاي در حال اضافه شدنش، محدود مي‌گردد. اين تسمه‌هاي كرباسي به خوبي در سرعت‌هاي يكنواخت زير 30 متر بر ثانيه كار مي‌كنند. گاهي اوقات در سرعت‌هاي بالاي 45 يا 50 از تسمه‌هاي ابريشمي استفاده مي‌شود. تسمه‌هاي محكم و انعطاف‌پذير از جنس نايلون براي سرعت‌هاي بيش از 50 مناسب هستند كه اخيراً هم مورد استفاده قرار مي‌گيرند. تسمه هاي مركب از جنس پلاستيك (پلي‌آميدها) و كرم- چرم دباغي شده اجازه بهره‌برداري از سرعت‌هاي بيش از 65 متر بر ثانيه را به ما مي‌دهد. تسمه‌هاي مركب از جنس پرلون و كرم نرم- چرم دباغي شده مي‌تواند حتي در سرعت‌هاي بالاتر هم به صورت مؤثر و كارآمد، كار كند. پرلون به تسمه خواص مكانيكي بالايي مي‌كند و كروم- چرم دباغي شده هم ضريب اصطكاك تسمه را روي قرقره‌ها (پولي‌ها) افزايش مي‌دهد.

اين قيبل تسمه‌ها با موفقيت و به خوبي در سرعت‌هاي بيش از  100 كار مي‌كنند.

2-ديسك سنگ‌زني ممكن است از يك محرك نپوماتيكي (موتور بادي دوار) نيرو بگيرد كه توانايي سرعت‌هاي بيش از 80000 rpm را براي ديسك فراهم مي‌كند. اما به هر صورت يك عيب محرك نپوماتيكي، فقدان يك سرعت يكنواخت و كافي مشخص و معين است.

در بسياري موارد، اين امر اجازه نمي‌دهد تا يك سطح با كلاس بالايي از پرداخت به دست بيايد. به علاوه، كار يك محرم پنوماتيكي با نوعي صداي نامطبوع همراه است.

به واسطه اين معايب محرك‌هاي پنوماتيكي كاربرد محدودي در سنگ‌زن هاي داخلي دارد و با وجود اين كه آن‌ها تغيير سرعت كمتر و سهولت و رواني كار بسيار خوب كله‌گي ديسك را مي‌توانند فراهم كنند.

3- محورهاي سنگ‌زني الكتريكي داراي موتور با فركانس بالا و توكار كه با محور ديسك هم‌محور مي‌شود و در سال هاي اخير در خيلي جاها به كار برده مي‌شود (شكل 222).

موتورها ممكن است طراحي شوند براي دورهي 12000 و بيش از 144000 rpm كار نرم و يكنواخت اين اسپيندل‌ها و سرعت‌هاي بالاي آن، سطوح سنگ زده شده را با يك كلاس بالايي از پرداخت و با دقت بالا ايجاد مي‌كند. البته نوسان و تغيير سرعت اسپيندل سنگ‌زني اشكالاتي را در كار به وجود مي‌آورد.

4- محرك‌هاي هيدروليكي همچنين مي‌توانند براي دادن قدرت به ديسك در سنگ‌زن‌هاي داخلي، استفاده شوند. يك موتور هيدروليك از نوع پيچي (1) (شكل223) مي‌تواند براي اين منظور استفاده شود. كه در يك واحد يكپارچه با اسپيندل سنگ‌زني (2) اسمبل مي‌شود. ترتيب قرارگيري در هر دو مسير شعاعي و محوري بسيار فشرده است و داراي يك سرعت يكنواخت معيني است كه مي‌تواند در سرعت‌هاي بالا (بيش از 30000‌ يا 35000 rpm) كار كند و در كار بي سر و صدا است و شرايطي به وجود مي‌آورد تا سرعت‌هاي اسپيندل به سادگي تعويض شود. بالبرينگ‌هاي با اتصال زاويه‌اي و با روغن‌كاري پاششي در سه نوع اول محرك‌ها به كار مي‌رود. ياتاقان‌ها آيروديناميكي و هيدروديناميكي در محورهاي (اسپيندل‌هاي) سنگ‌زني داخلي در سال‌هاي اخير كاربرد پيدا كرده‌اند.

ياتاقان‌هاي محوري با فيلم روغن‌كاري هوا، اجازه مي‌دهد تا سرعت محيطي در شفت‌هاي ياتاقان‌گرد (journal) به بيش از 100 با يك بار بيش از 5 روي ناحيه مورد نظر ياتاقان برسد. عدم اصطكاك مكانيكي بين شفت ياتاقان‌گرد و آستر ياتاقان (كه به وسيله لايه‌اي از هوا از هم مجزا شده‌اند) عملاً از هر نوع ساييدگي و فرسودگي جلوگيري مي‌كند. هواي تميز به واسطه گذرگاه‌هاي 2، 3، 4 و 5 به ياتاقان‌هاي (1) تحويل داده مي‌شود. فشار هواي اضافه شده در لقي محل روغن‌كاري از ياتاقان‌ها در برابر ورود گرد و خاك ساينده، گرد و خاك فلزي و ماده خنك‌كننده، محافظت مي‌كند. هوا براي خنك‌كاري موتور الكتريكي از ميان سوراخ 6 وارد مي‌شود.

مكانيزم چرخش قطعه‌كار يا حركت سياره‌اي. همان‌طور كه در بالا ذكر شد، يكي از حركت‌هاي كاري در سنگ‌زن‌هاي داخلي معمولي، چرخش قطعه‌كار است كه سرعت آن مي‌تواند يا به شكل پله‌اي و يا به صورت پيوسته و يك‌سره تغيير كند. نوسان سرعت به صورت پله‌اي يا به واسطه يك تسمه محرك با پولي‌ها (قرقره‌ها)ي پله‌اي از يك ماشين يا موتور تك سرعته انجام مي‌شود يا از يك محرك چند سرعته به همراه يك قرقره پله‌اي و تسمه  شكل مركب يا به واسطه يك گيربكس و يك تسمه محرك به صورت آخرين حلقه از زنجيره سينماتيك. در تغيير سرعت پيوسته يا يك محرك سرعت متغير استفاده شده است، يا يك محرك الكتريكي d- c با سرعت‌هاي بي‌نهايت متغير موتور و يا يك محرك گردان هيدروليك با تغيير سرعت پيوسته.

بيشتر سنگ‌زن‌هاي داخلي ابزاري دارند براي توقف اسپيندل قطعه. در سنگ‌زن‌هاي نوع سياره‌اي چرخش قطعه‌كار به وسيله يك حركت سياره‌اي ديسك سنگ‌زني، جايگزين شده است (شكل a 224).

در چرخش اسپيندل بيروني (1)، محور اسپيندل ديسك (2) نسبت به محور اسپيندل بيروني به صورت خارج از مركز قرار گرفته است كه اين يك لنگ به وجود مي‌آورد. محور اسپيندل بيروني (1) منطبق مي‌شود با سوراخي كه قرار است سنگ زده شود و شعاع مورد نياز حركت سياره‌اي را به وسيله چرخش يك بوش خارج از مركز داخلي 3، تنظيم مي‌كند.

مكانيزم عرضي، حركت عرض در يك سنگ‌زن داخلي به وسيله حركت رفت و برگشتي كله‌گي ديسك يا كله‌گي دستگاه انجام مي‌شود. در بيشتر موارد يك محرك هيدروليك از نوع به كار برده شده در سنگ‌زن هاي تخت، براي اين منظور استفاده شده است. همچنين يك مكانيزم لنگ از نوع به كار برده شده در صفحه تراش هم استفاده شده است. هر چند غالباً خيلي كم.

مكانيزم infeed: همه ماشين‌هاي سنگ‌زني داخلي مكانيزم infeed ‌اتوماتيكي دارند كه يا يك infeed پريوديك يا يك infeed‌ مداوم به وجود مي‌آورد. با يك سرعت (نسبت) ثابت يا متغير از infeed در يك سيكل ساده (تنها).

در اكثر سنگ‌زن‌ها، infeed متناوب به وسيله يك مكانيزم گيره و چرخ جغجغه‌اي به وجود مي‌آيد كه با حركت زبانه‌هاي قابل تنظيم كار مي‌كند. مكانيزم‌هاي تغذيه مداوم يا محرك‌هاي الكترومكانيكي دارند و يا محرك‌هاي هيدرومكانيكي. در سنگ‌زن‌هاي داخلي نوع مرغكي مكانيزم infeed‌ يا حركت را به كله‌گي دستگاه انتقال مي‌دهد و يا به كله‌گي سنگ.

و البته هر دو نسخه طراحي كاربرد كاملاً يكساني دارد.

در سنگ‌زن‌هاي داخلي نوع سياره‌اي (متحرك) infeed به وسيله چرخش يك بوش خارج از مركز 3 نسبت به اسپيندل بيروني خارج از مركز (1) به وجود مي‌آيد. اين افزايش شعاع سطح استوانه‌اي به وسيله محور اسپيندل ديسك (2) ايجاد مي‌شود. بوش به وسيله مكانيزم چرخ جغجغه‌اي (4)، به وسيله چرخ حلزوني (5)، ديفرانسيل (6)، چرخ‌دنده‌هاي 7، 8، 9، 12 و 11 و چرخ‌دنده حلزوني 10 داخلي كه چرخ حلزون روي بوش خارج از مركز بسته شده است، مي‌چرخد.

قطعه‌كار در سنگ‌زن داخلي در يك مرغك سه فكه و خود مركز به صورت دستي يا به صورت power، clamp مي‌شود.

در سنگ‌زن‌هاي داخلي اتوماتيك و نيمه اتوماتيك قطعه clamp مي‌شود در ديافراگم يا كلت (گيره فشنگي) مرغك‌ها يا ديگر وسايل بستن استفاده شده پنوماتيكي يا هيدروليكي. نوع و تركيب ابزار clamp‌كننده به شكل قطعه‌كار بستگي دارد. نگه‌دارنده‌ها (گيره‌ها) و روبندهاي قفل‌كننده معمولا براي نگه‌داشتن قطعه روي ميز سنگ‌زن‌هاي نوع سياره‌اي (متحرك) استفاده مي‌شوند.

11-3- ماشين‌هاي سنگ‌زني تخت:

انواع ماشين‌هاي سنگ‌زني تخت كه در حال حاضر زياد استفاده مي‌شوند در زير آمده‌‌اند:

1- سنگ‌زن‌هاي با ميز رفت و برگشتيو محور افقي (شكل 225):

رفت و برگشت ميز مستطيلي در اين ماشين‌ها حركت عرض ميز كار مي‌باشد () كه در شكل (a 226) آمده است. كله‌گي سنگ يك پيشروي عرض متناوب () دارد مساوي و برابر با پهناي (عرض) سنگ‌زني، بعد از هر كورس ميز. ديسك سنگ‌زني، بعد از اين كه همه سطح كامل سنگ زده شد، با ايجاد يك حركت infeed () براي سنگ زدن مجدد تغذيه مي‌شود.

2- سنگ‌زن‌هاي ما ميز دوسويه و محور عمودي:

در اين ماشين‌ها يك ديسك استوانه‌اي حلقه‌اي يا چند تكه، قطعه‌كار را با تمام عرض پهنايش مي‌سابد (شكل 227). اين كار با استفاده از كفه ديسك در يك يا چند كورس ميز و تغذيه متناوب به وسيله حركت infeed ()، انجام مي‌دهد (شكل
b 226).

3- سنگ‌زن‌هاي با ميز دوار (چرخان) و محور افقي:

حركت بار عرض رفت و برگشتي () در اين ماشين‌ها به ديسك سنگ‌زني يا واحد ميز منتقل مي‌شود (شكل c 226) همچنين ميز كار با سرعت () مي‌چرخد. در شروع به كار مجدد سنگ‌زن از حركت عمودي () ميز كله‌گي ديسك استفاده مي‌شود.

4- سنگ‌زن‌هاي با ميز دوار و اسپيندل عمودي (شكل 229):

تفاوت اين ماشين‌ها با ماشين‌هاي ميز رفت و برگشتي و اسپيندل عمودي اين است كه در اين ماشين‌هاي ميز كار مدور است و با سرعت  مي‌چرخد. پرداخت سطح قابل حصول در سنگ‌زن‌هاي تخت با درجه و ارزش زبري تصريح شده است در كلاس‌هاي پنجم تا هفتم براي سنگ‌زني به صورت خشن، كلاس‌هاي هفتم و هشتم براي سنگ‌زني به صورت پرداخت كاري و كلاس‌هاي هشتم و نهم براي سنگ‌زني دقيق.

ابعاد اصلي ماشين هاي سنگ‌زني تخت و اندازه ميز كار آن در جدول 33 براي مدل‌هاي روسي كه در حال حاضر ساخته مي‌شود، فهرست شده است.

مكانيزم‌هاي اصلي اين نوع ماشين‌ها عبارتند از: محرك ديسك‌زني، مكانيزم حركت عرض، مكانيزم پيشروي عرض، مكانيزم تغذيه عمودي (infeed پيشروي به سمت قطعه‌كار) محرك ميز (براي مدل‌هاي با ميز دوار).

ديسك سنگ‌زني در سنگ سمباده‌هاي تخت ممكن است تحريك شود:

(a به وسيله يك موتور الكتريكي قرار داده شده است در داخل محفظه كله‌گي و مطابق (هم راستاي) با ديسك. (معمولاً اين نوع محرك بيشتر استفاده مي‌شود).

(b به وسيله يك موتور به واسطه يك تسمه منتقل‌كننده (فقط در سه نوع از سنگ‌زن‌هاي روسي استفاده شده است مطابق شكل 228).

(c به وسيله يك موتور الكتريكي به واسطه چرخ‌دنده انتقال حركت (در مدل‌هاي روسي استفاده نشده است).

مكانيزم‌هاي حركت عرضي:

در ماشين‌هاي با ميز رفت و برگشتي, ميز مستطيلي در امتداد مسيرهاي اصلي و به وسيله يك محرك هيدروليك، رفت و برگشت مي‌كند. مكانيزم‌هاي با ميز داراي حركت عرض دستي فقط در مدل‌هاي با اندازه كوچك و متوسط تدارك ديده شده‌اند. جريان هيدروليك شبيه به همان مكانيزم‌هايي است كه در سنگ‌زن‌هاي استوانه‌اي استفاده شده است و انتظار ما اين است كه تنها يك سرعت حركت عرضي ميز قابل استفاده باشد. يك حركت عرضي به وسيله حركت كله‌گي سنگ، كه تنها در بعضي از مدل‌هاي سنگ‌زن‌هاي تك منظوره به كار رفته، به وجود مي‌آيد. سرعت‌هاي حركت عرض ميز با محرك هيدروليكي داراي رنجي (محدوده‌اي) از 20 تا 40 متر بر دقيقه مي‌باشد. سنگ‌زن‌هاي تخت با ميز دوار مكانيزم حرمت عرضي ندارند. مكانيزم بار عرض (پيشروي عرض) فقط در مدل‌هاي با اسپيندل افقي وجود دارند. حركت پيشروي عرضي ممكن است منتقل شود از:

(a يك كله‌گي سنگ قابل حركت مانند همه سنگ‌زن‌هاي روسي داراي ميز رفت و برگشتي و سابقاً در بعضي مدل‌هاي با ميز دوار (در حال حاضر توليد نمي‌شود).

(b يك مجموعه ميز قابل حركت همانند همه سنگ‌زن‌هاي با ميز دوار و در بعضي سنگ‌زن‌هاي تخت با ميز دو سويه (مدل 3670).

(c يك بدنه قابل حركت كه در آن كله‌گي سنگ سوار شده است. همان‌طور كه در بعضي سنگ‌زن‌هاي تخت مخصوص استفاده اشده است. توان پيشروي عرضي به صورت هيدروليكي تأمين مي‌شود و پيشروي عرضي دستي به وسيله يك مكانيزم پيچي صورت مي‌گيرد. معمولاً ماشين‌هاي با ميز رفت و برگشتي هر دو شكل دستي و هيدروليكي پيشروي عرضي را دارند كه اين دومي يا به صورت متناوب و يا به صورت پيوسته انجام مي‌شود. پيشروي عرضي متناوب براي تغذيه ديسك در كل پهناي قطعه در پروسه سنگ‌زني به كار مي‌رود و اين كار در انتهاي هر كورس يا يك بار در كل كورس‌ها (عقب و جلو) انجام مي‌شود، به همان روشي كه در سنگ‌زن‌هاي استوانه‌اي انجام مي‌شود (نگاه كنيد به شكل 219).

سرعت تغذيه عرضي مي‌تواند از 1.5 يا mm 3 به 0.8 پهناي ديسك در هر كورس تغيير كند. تغذيه مداوم و يكسره در محدوده از 0.3 تا 1.5 ميلي‌متر در دقيقه، استفاده مي‌شود در گونيا كردن (صاف كردن) ديسك و در موقعيت‌دهي كله‌گي ديسك.

مكانيزم تغذيه عمودي (infeed):

در همه سنگ‌زن‌هاي تخت روسي و در بيشتر مدل‌هاي خارجي تغذيه عمودي به وسيله حركت كله‌گي سنگ انجام مي‌شود. در بعضي ماشين‌هاي سنگ سمباده با اندازه كوچك، پيشروي عمودي به وسيله حركت مجموعه ميز از نوع زانويي فراهم مي‌شود. مدل‌هاي با ميز رفت و برگشتي و اسپيندل افقي معمولاً توان تغذيه عمودي را ندارند. همچنين اين تركيب در انواع ديگر ماشين‌هاي سنگ سمباده كه مكانيزم‌هايي براي تغذيه عمودي متناوب دارند هم معمول است.

در بيشتر مدل‌ها infeed به وسيله دستگاه گيره و جغجغه‌اي كه تحريك مي‌شوند به واسطه يك سيستم دستي و زبانه‌هاي لغزان قابل تنظيم روي ميز كار، به وجود مي‌آيند. همچنين مكانيزم‌هاي هيدروليك هم براي اين منظور استفاده شده است. سرعت infeed متناوب در بيشتر مدل‌ها محدود مي‌شود از 0.002 يا 0.005 تا 0.1 يا 0.3 ميلي‌متر در هر كورس ميز. در ضمن بيشتر مدل‌هاي امروزي مكانيزم‌هايي براي حركت عمودي سريع كله‌گي سنگ دارند.

مكانيزم چرخش ميز:

ميزهاي مدور سنگ‌زن‌هاي تخت قدرت خود را به وسيله محرك‌هاي چند مرحله‌اي يا بي‌نهايت متغير انواع زير دريافت مي‌كنند.

(a از يك موتور الكتريكي به واسطه يك گيربكس مكانيكي (چرخش ميز سه يا چهار سرعته)

(b از يك موتور الكتريكي به واسطه يك مدار هيدروليك با جابجايي متغير

(c از يك موتور d- c با تغيير سرعت پي در پي و يكسره.

آخرين رابط زنجيره سينماتيكي در همه حالت‌ها يك تسمه محرك V شكل يا يك چرخ‌دنده حلزوني است. در مدل‌هاي با ميز دوار و اسپيندل افقي، اسپيندل ميز كار در يك كلاف 5 سوار شده است (شكل 228) و مي‌تواند تا 10 درجه از حالت عمودي به هر طرف منحرف (كج) شود. اين كار قادر مي‌سازد كه علاوه بر سطوح صاف، سطوح شيب‌دار برجسته (محدب) يا تو رفته (مقعر) هم سنگ زده شوند (نگاه كنيد به شكل d 226).

11-4- ماشين‌هاي سنگ‌زني خارج از مركز

ماشين‌هاي سنگ‌زني خارج از مركز، نسبت به نوع سطحي كه مي‌توانند سنگ بزنند، به صورت سنگ‌زن‌هاي خارج از مركز داخلي و خارجي تقسيم‌بندي مي‌شوند. اندازه اصلي آن‌ها ماكزيمم قطر سطحي است كه مي‌تواند سنگ شده شود (جدول34). پرداخت سطح قابل حصول در سنگ‌زن خارج از مركز، داراي ارزش زبري برقرار مي‌شود براي كلاس‌هاي پنجم تا هفتم مطابق با سنگ‌زني خشن، كلاس‌هاي هفتم و هشتم مطابق با سنگ‌زني پرداختي و كلاس‌هاي هشتم و نهم مطابق با سنگ‌زني دقيق.

قطعه‌كار (3) (شكل 230) در يك سنگ‌زن خارج از مركز خارجي روي تيغه تكيه‌گاه كار (4) و بين ديسك سنگ‌زني (1) و ديسك تنظيم‌كننده (2) نگهداري مي‌شود. ديسك سنگ‌زني در يك سرعت محيطي از 30 تا 40 مي‌چرخد و سنگ‌زن از سطح قطعه‌كار تا يك حد مجازي براده‌برداري مي‌كند. ديسك تنظيم‌كننده در يك سرعت محيطي از 10 تا 50 متر در دقيقه مي‌چرخد. اين كار اجازه چرخش را به هر دو ديسك و حركت عرضي محوري را به قطعه‌كار مي‌دهد. در يك سنگ‌زن خارج از مركز داخلي، قطعه‌كار،(3) (شكل 231) بين غلتك نگهدارنده (9) غلتك فشار (2) غلتك تنظيم‌كننده (5)، مي‌چرخد و سنگ‌زني به وسيله ديسك (4) انجام مي‌شود. قطعه‌كار بين ديسك و غلتك‌ها قرار مي‌گيرد و به وسيله تيغه تكيه‌گاه كار يا غلتك‌ها نگه داشته مي‌شود و تقريباً در همان سرعت محيطي كه ديسك تنظيم‌كننده يا غلتك مي‌چرخد، قطعه‌كار هم مي‌چرخد. حال آن كه اصطكاك بين ديسك تنظيم‌كننده و قطعه‌كار اساساً از اصطكاك بين قطعه‌كار و ديسك سنگ‌زني كه سرعت محيطي ديسك سنگ‌زني 75 تا 80 برابر ديسك تنظيم‌كننده است، بزرگتر است.

سه روش براي سنگ‌زني استوانه‌اي خارج از مركز وجود دارد و عملاً در خيلي جاها استفاده مي‌شود، سنگ‌زني با پيشروي (داراي تغذيه) (شكل a 232) و سنگ‌زني داراي infeed (شكل c 232) و سنگ‌زني داراي تغذيه نهايي.

حركت عرضي محوري به وسيله ديسك تنظيم‌كننده به قطعه‌كار منتقل مي‌شود زيرا ديسك تنظيم با يك زاويه معين a نسبت به محور ديسك سنگ‌زني منحرف مي‌شود.

(شكل a 232) يا اين كه چون تيغه نگهدارنده كار با يك زاويه a متمايل مي‌شود
(
b 232) در هر دو حالت سرعت حركت عرضي همان‌طوري كه در دياگرام‌ها نشان داده شده است به سرعت محيطي ديسك تنظيم‌كننده و سينوس زاويه  (زاويه انحراف ديسك يا تيغه) بستگي دارد. بنابراين:

 سرعت حركت عرضي

وقتي كه سرعت محيطي قطعه‌كار (سرعت كار) برابر است با:

(بر حسب متر بر دقيقه)

در جايي كه:

*: سرعت محيطي ديسك تنظيم بر حسب متر بر دقيق

*: زاويه انحراف ديسك يا تيغه

مقادير مناسب براي زاويه انحراف عبارتند از:

 براي خشن‌كاري

 براي سنگ‌زني پرداخت

قطعه‌كار استوانه‌اي ساده (يا ماده اوليه) و قسمت‌هاي استوانه‌اي با بزرگترين قطر در قطعه‌كارهاي پله‌اي و طرح‌دار مي‌تواند به روش (متد) داراي پيشروي سنگ زده شود. بيشتر اوقات در سنگ‌زني طول يك قطعه بزرگتر از پهناي ديسك است. در قطر بزرگ قطعه‌كارهاي سنگين و حلقه‌هاي باريك با يك بلندي بسيار كمتر از قطرشان، مكانيزم پيشروي نوع غلتكي با پيشروي مداوم قطعه در منطقه سنگ‌زني به كار مي‌رود. در سنگ‌زني داراي پيشروي برخورد بين قطعه‌كار و ديسك سنگ‌زني و ديسك‌هاي تنظيم‌كننده مي‌بايد به صورت خطي باشد. براي اين منظور پيشاني (سطح) ديسك تنظيم‌كننده در حالت اول و يا سطوح هر دو ديسك تنظيم‌كننده و سنگ‌زني در حالت دوم (همراه با تيغه نگهدارنده كار مايل) به وسيله الماس‌هاي به شكل يك ورق هيبربوليد در حال دوران صاف مي‌شوند.

براي به دست آوردن يك سطح استوانه‌اي صاف سنگ زده شده، بايد قطعه در حين كار بالاتر از مراكز ديسك‌هاي تنظيم‌كننده و سنگ‌زني با يك ميزان برابري 0.15، 0.25 قطر قطعه‌كار، قرار گيرد اما اين ميزان نبايد از 10 يا 12 ميلي‌متر بيشتر شود (براي جلوگيري از نوسان و ارتعاش).

Infeed (پيشروي به سمت قطعه كار) سنگ‌زني در يك ماشين سنگ خارج از مركز فقط مستلزم چرخش قطعه كار (3)اي است كه روي تيغه نگهدارنده كار (4) نگه داشته شده است.

پيشروي عرضي به وسيله روشي شبيه سنگ‌زني عمقي (plunge- cut) فراهم مي‌شود كه در آن ديسك سنگ‌زني يا ديسك تنظيم در امتداد عمود بر محور قطعه‌كار به وسيله يك پيچ تغذيه دقيق باردهي شده است. در بعضي موارد حركت infeed به وسيله استفاده از يك ديسك تنظيم‌كننده با يك شكل مخصوص به دست مي‌آيد كه سطح بيروني آن تركيبي از قطاع‌هاي I و II و III (شكل 233).

قطاع‌هاي I ‌و III كمان‌هاي مدوري با شعاع‌هاي متفاوت هستند. قطاع II هم با يك فنر ارشميدس تركيب مي‌شود كه اين باعث مي‌شود تا infeed بدون حركت كله‌گي ديسك به وجود بيايد. كل سيكل سنگ‌زني در طول يك چرخش ديسك تنظيم انجام مي‌شود. براي سنگ‌زني سطوح مخروطي يا طرح‌دار در يك سنگ‌زن خارج از مركز پيشاني ديسك سنگ‌زني يا پيشاني هر دو ديسك با پروفيل مورد نياز عمود و گونيا مي‌شود.

قطعه‌كار در بين ديسك‌ها از بالا باردهي مي‌شود و محور ديسك تنظيم يا تيغه نگهدارنده كار براي ايجاد يك موقعيت محوري ثابت قطعه‌كار در بين ديسك‌ها به وسيله نگهداشتن آن در برابر گيره نگهدارنده (موقعيت‌دهنده) اندكي () متمايل مي‌شود. حركت infeed در سرعت‌هاي مختلف infeed و عمق برش در دستگاه سنگ‌زني انجام مي‌شود. در شروع فرآيند يك بخش اعظم از مقدار مجاز براده‌برداري با يك سرعت بالاي infeed برداشته مي‌شود. سپس سرعت كاهش مي‌يابد و در انتهاي عمليات، قطعه‌كار به واسطه چند چرخش بدون پيشروي (و بدون جرقه پرتاب براده) سنگ زده مي‌شود. پيشروي نهايي سنگ‌زني خارج از مركز (شكل d 232) در اصل يك فرآيند واسطه بين پيشروي سرتاسري و حركت infeed در سنگ‌زني است كه در سنگ زدن قطعه‌كارهاي داراي سطوح مخروطي، پله پله‌اي و ...) استفاده مي‌شود. اين كار اجازه نمي‌دهد تا قطعه ببين ديسك‌ها جابجا شود.

وقتي كه قطعه به انتهاي نگهدارنده (5) نزديك مي‌شود، تكيه‌گاه كشويي كار و ديسك تنظيم (2) از ديسك سنگ‌زني (1) دور مي‌شوند و قطعه‌كار (3) از منطقه سنگ‌زني برداشته مي‌شود. بعضي مواقع هم ممكن است قطعه‌كار به وسيله ديسك تنظيم‌كننده برداشته (جابجا) شود. در اين حالت ديسك تنظيم يك شيار طولي دارد (شكل 233) كه قطعه پرداخت شده به داخل شيار مي‌افتد و پس از غلتش تيغه نگهدارنده كار به خارج از ناحيه سنگ‌زني منتقل مي‌شود.

سنگ‌زن‌هاي خارج از مركز مي‌توانند براي سنگ زدن يك اندازه مشخصي تنظيم شوند و حركت infeed مي‌تواند با روش‌هاي زير انجام شود.

(a حركت infeed به وسيله حركت تكيه‌گاه كشويي كار و ديسك تنظيم نسبت به كله‌گي ثابت سنگ، به وجود مي‌آيد. كله‌گي سنگ در اين ماشين‌ها داراي سختي بالايي مي‌باشد. اگرچه ميزان كردن تعادل ديسك ساينده يا تغيير زياد براي سنگ زدن يك قطر متفاوت بدون جابجايي متقابل (نظير به نظير) و تنظيم باردهي و ميزان كردن ابزارها، هميشه ممكن است (شكل 234) كه اين استفاده از چنين ماشين‌هايي را در خطوط توليد اتومات شده محدود مي‌كند.

(b حركت infeed به وسيله حركت نگهدارنده كشويي كار و ديسك سنگ‌زني نسبت به كله‌گي سنگ ثابت به وجود مي‌آيد.كليه مشكلات لاينفك در روش قبلي و مرتبط با كورس نگهدارنده كشويي كار در اين روش هم وجود دارد. در ضمن كله‌گي سنگ‌زني در اين حالت فاقد استحكام كافي است.

(c حركت كله‌گي سنگ (1) (شكل 235) حركت infeed را ايجاد مي‌كند و سايش ديسك را متعادل مي‌كند. كله‌گي سنگ قابل تنظيم (2) براي يك قطر جديد قطعه‌كار نسبت به كشويي ثابت (3) و تيغه نگهدارنده كار تنظيم مي‌شود. اين كشو محكم روي بستر دستگاه نگه داشته مي‌شود. يك چنين ترتيبي اتوماسيون سنگ سمباده را آسان مي‌كند. در بعضي مدل‌ها infeed سنگ سمباده نسبت به قطعه‌كار به وسيله كج شدن محفظه جلويي كله‌گي سنگ (با استفاده از يك پيچ تغذيه) نسبت به محور قرار داده است در كشويي زير اسپيندل ديسك سنگ سمباده، به وجودمي‌آيد.

اين روش infeed خيلي حساس است و قابليت حركت‌هاي به كوچكي 2 ميكرون را به وجود مي‌آورد.

يك سيلندر هيدروليكي براي پيشروي سريع و عقب‌نشيني كله‌گي سنگ به كار مي‌رود و ابزار اندازه‌گيري خودكار به وسيله‌ي سيلندر ديگري به جلو يا عقب حركت مي‌كند.

به اين ترتيب سنگ سمباده با يك اندازه‌ي جديد از قطعه كار به وسيله كله‌گي‌هاي تنظيم1 و 2 و پيچ‌هاي مورد استفاده، شروع به كار مي‌كند.

سرعت محرك ديسك تنظيم و سرعت محرك براي حركت عرضي ابزارهاي صاف كردن بي‌نهايت متغيير هستند.دستگاه ردياب كنترلي در داخل مكانيزم صاف (گونيا) كردن قرار گرفته است براي گونيا كردن سطوح ديسك‌ها در يك پروفيل معين در حركت infeed سنگ سمباده.

ماشين ديگر در اين رده ماشين سنگ‌زني پيچ است. كه در آن ديسك سنگ‌زني1 (شكل236) داراي شيار يا دنده‌اي حلقوي با يك گام برابر با پيچي است كه سنگ زده مي‌شود. به واسطه‌ي تغذيه (پيشروي) با يك سرعت (نرخ) برابر با گام پيچ و با كج شدن تيغه‌ي نگهدارنده‌ي كار3 با يك درجه‌ي ؟؟؟ برابر با زاويه‌ي مارپيچ پيچي كه قرار است سنگ زده شود، روي قطعه عمل سنگ‌زني انجام مي‌شود. البته محور ديسك تنظيم4 هم با زاويه 2a (حول محور) مي‌چرخد.

پيشروي ؟؟؟ سنگ‌زني خارج از مركز براي پيچي كه طول آن از عرض سطح ديسك سنگ‌زني بزرگ‌تر است، استفاده مي‌شود. پيچ‌هاي كوتاه به روش infeed سنگ زده مي‌شوند. در ضمن پيچ ها را مي‌توان با ديسك‌هاي چنددندانه‌اي داراي يك گام برابر با يك مضربي از گام پيچ مي‌باشد (دو يا سه برابر گام پيچ) سنگ زد كه در شكل 237 نشان داده شده است. در اين حالت اگر از روش infeed استفاده شود، پيچ سنگ زده مي‌شود، اما نه در يك دور گردش قطعه بلكه در دو يا سه دور گردش اين كار انجام مي‌شود.

دو روش سنگ‌زني خارج از مركز داخلي معمولاً به كار مي‌روند. سنگ‌زني با حركت عرضي كه براي سطوح ؟؟؟ مستقيم (مخروطي يا استوانه‌اي) استفاده مي‌شوند و يك حركت رفت و برگشتي نسبت به سطحي كه سنگ زده مي‌شود به ديسك وارد مي‌شود (نگاه كنيد به شكل 231) موقعي كه روش دوم يعني سنگ‌زني عمقي (plunge- cut) به كار برده مي‌شود، فقط يك حركت infeed به ديسك منتقل مي‌شود. اين روش براي سطوح داخلي طرح‌دار مناسب است و ابتدا ديسك به وسيله‌ي الماس به شكل پروفيل مورد نياز سنگ زده (صاف) مي‌شود. در بين ماشين‌هاي سنگ‌زني داخلي معمولي، سنگ‌زني‌هاي خارج از مركز داخلي بيشتر عموميت دارند. تفاوت عمده‌ي آن‌ها اين است كه در سنگ‌زدن‌هاي خارج از مركز قطع‌كار در يك مرغك يا سه ؟؟؟ محكم نگه داشته نمي‌شود. اين تركيب (طرح) اتلاف وقت در هم محور كردن ؟؟؟ قطعه با محور دوران اسپيندل كار و نيز زمان clamp كردن قطعه در سه نظام را كاهش مي‌دهد.

بنابراين مي‌توان گفت كه سنگ سمباده خارج از مركز داخلي يك فرآيند با سودآوري خيلي بالا است كه در حال پيدا كردن وسعت كاربرد بيشتر و بيشتري در ماشين‌هاي انتقال اتوماتيك- خطوط توليد اتومات شده مي‌باشد. هم چنين ماشين‌هايي از اين دست ممكن است در يك سيكل اتوماتيكي كار كنند كه عبارت است از المان‌هاي زير: باردهي به قطعه، clomp كردن قطعه بين سه غلتك و پيشروي سريع كله‌گي سنگ به طرف قطعه و بعد كاستن از سرعت درست ؟؟؟ از رسيدن به قطعه، قرار دادن نوك دستگاه اندازه‌گيري اتوماتيك در داخل سوراخي  كه قرار است سنگ زده شود و جلوبردن سريع قطعه به صورت عرضي با آوردن آن به سمت محل تماس (Contact) با ديسك و خشن‌تراشي و بعد بهره‌برداري و سپس عقب‌نشيني ديسك از قطعه و آهارزني (صاف‌كردن) ديسك و حركت infeed قطعه با توجه به ميزان مجاز دقت پرداخت كاري با در نظر گرفتن كاهش و قطر ديسك به واسطه‌ي آهارزني (صاف كردن) آن و عقب‌نشيني كله‌گي سنگ و ديسك به موقعيت اوليه‌اش و عقب بردن نوك دستگاه اندازه‌گيري از سوراخ سنگ زده شده و در نهايت باز كردن و برداشتن قطعه.

اخيراً در يك سنگ‌زن خارج از مركز پيشرفته، پروفيل سطح خارجي يك قطعه روي سطح خارجي يك قطعه توخالي مي‌تواند به دقت روي سطح داخلي و يا سطح داخلي يك قطعه روي سطح خارجي آن كپي شود به همان دقت كپي سطح خارجي روي سطح خارجي ديگر و يا كپي يك سطح داخلي روي سطح داخلي ديگر. در همه‌ي موارد قطعه كار1 (شكل238) روي سطح يك مرغك (يا صفحه نظام) در حال دوران2 محم نگه داشته مي‌شود. البته همراه با غلتك‌هاي فشار3 و نيز كفشك‌هاي نگهدارنده (support)4 و در نتيجه انحراف با يك اندازه‌ي معين (1/0 تا 5/0 ميلي‌متر) از مركز دوران قطعه كار نسبت به مركز مرغك (صفحه نظام) در جهت نشان داده شده در شكل 238.

دقت كپي كاري چنين ماشين‌هايي بسيار بالاست و مقدار خطا در حدود يك ميكرون است. در مقايسه با سنگ‌زن‌هاي استوانه‌اي، ماشين‌هاي سنگ‌زني خارج از مركز داراي مزاياي زير هستند.

1- به واسطه‌ي كاهش در زمان مورد نياز براي سوار كردن قطعه در سنگ‌زن و برداشتن قطعه سنگ‌زده شده، بازده آن‌ها بالاتر است.

2- وقت مجاز (allowance) سنگ‌زني كمتري مورد نياز است زيرا قطعه كار در طول عمليات هم مركز (centre) مي‌شود.

3- سرعت‌ها و بارهاي بالاتري در ماشين مي‌تواند استفاده شود و قسمت اعظم فلز مي‌تواند در هر دور دوران قطعه كار سنگ زده شود و مانند سنگ‌زن‌‌هاي استوانه‌اي خطر خمش قطعه كار وجود ندارد.

4- بيشتر اندازه‌هاي ثابت و پايدار (slable) مي‌تواند در هر قسمت از قطعه كار حفظ شود.

5- قطر خيلي كوچك قطعه كار هم مي‌تواند سنگ زده شود (سنگ‌زني خارجي)

6- سطوح مقدار مركز (هم‌مركز) مي‌تواند با دقت بالايي سنگ زده شود (به روش كپي كاري)

7- مهارت كمتري براي انجام عمليات سنگ‌زني خارج از مركز لازم است.

در يك سنگ‌زن خارج از مركز، سطوح با شكاف‌هاي طولي يا شيارها (groores) را نمي‌توان سنگ زد مگر اين كه شكاف‌ها با زبانه (خارهاي) موقت و كاذب (faste) پر شده باشند.

11- 5- سوله كردن و بالانس كردن ديسك‌هاي سنگ‌زني

بستن صحيح و مطمئن ديسك سنگ‌زني روي اسپيندل سنگ سمباده مهم‌ترين و نخستين شرط لازم است كه هر دوي آن براي ايمني اپراتور و به دست آوردن سطوح سنگ سمباده زده شده با دقت معين و پرداخت سطح ضروري است. متدهاي مختلفي براي سوار كردن ديسك وجود دارد (شكل 239) كه به نوع و نحوه ساخت دستگاه و نيز شكل و تركيب و اندازه ديسك بستگي دارد. ديسك‌هايي با قطر كوچك استفاده شده در سنگ زني داخلي بزه وسيله پيچي، نشيمنگاهش (كفه‌اش) به سطح (پيشاني) اسپيندل پيچ مي‌شود (a239) يا ديسك روي دماغه اسپيندل قرار گرفته و پيچ مي‌شود (شكل b239 و يا به يك ميله آجدار چسبانده مي‌شود).

ديسك‌هاي سنگ‌زني با يك سوراخ كوچك به وسيله فلانج‌هايي مستقيما به اسپيندل بسته مي‌شوند (شكل‌هاي d,e,f239) بلوترها (blotters) و واشرهايي از يك ماده الاستيك (مقوا- پلاستيك- چرم و ...) با 5/0 تا 3 ميليمتر ضخامت مي‌بايست بين فلانچ‌ها و ديسك قرار داده شود. بلوترها بايد كل ناحيه Clamping فلانچ‌ها را بپوشاند و 3 تا 5 ميليمتر بيشتر از قطر خارجي بيرون باشد. ديسك‌هاي با يك سوراخ اتصال بزرگ روي يك ماسوره (adapter) سوار مي‌شوند كه بوش ديسك خوانده مي‌شود و آن هم به نوبه خود روي اسپيندل نصب مي‌شود (شكل g239).

ديسك‌هاي استوانه‌اي روي يك مرغك مخصوص محكم نگه داشته مي‌شود يا با چسباندن شيشه قابل حل يا روغن باكليت (bakelite) يا به وسيله ريختن گوگرد، بابيت يا سرب گداخته (مذاب) در داخل درز بين ديسك‌ و فلانچ مرغك (شكل 239h) سطوح ديسك و مرغكي كه بدين طريق با هم درگير شده‌اند بايد زبر و تميز بودن هر گونه چرك و لكه باشند.

ديسك‌هاي چندتكه‌اي يا با چسباندن به هم يا با بستن مكانيكي در مرغك‌هايشان نگه داشته مي‌شوند. البته با استفاده از زبانه‌هاي مخروطي1 و پيچ‌هاي 2 و 3 (شكل239i) اين تكه‌ها بايد در يك پهنا (ارتفاع) كمتر از ضخامتشان بسته شوند.

قبل از سوار كردن روي اسپيندل دستگاه، هر ديسك با بوش خودش بايد روي يك ميل محوري كه روي لبه‌هاي صاف يا ديسك‌هاي در حال دوران يك پايه (سكوي) لنگرگيري، بالانس شود. (شكل 240). اين كار به وسيله‌ي تغيير دادن سه وزنه‌ي بالانس1 در يك شيار حلقوي بوش ديسك (يا نصب فلانچ) انجام مي‌شود.

بعضي از انواع سنگ‌زني و بدون توقف چرخش اسپيندل ديسك بالانس ديسك مربوط سنگ‌زن استوانه‌اي را نشان مي‌دهد كه در مجتمع ماشين ابزار kharkot روسيه ساخته شده است.

بالانس كردن به وسيله چرخش هدهاي (Heads) 3 و 4 با دوران وزنه‌هاي 1 و 2 در همان جهت (مسير) و با سرعت‌هاي مختلف، انجام مي‌شود. يك دور دوران هد (4) برابر است. اين مكانيزم در يك محفظه‌اي كه به فلانچ ديسك بسته شده، سوار شده است (نگاه كنيد به شكل g239).

نحوه بالانس كردن صرفا عبارت است از نگه داشتن هد (4) تا اين كه ديسك كاملا صحيح بالانس شود. اگر هد 4 به موقع آزاد نشود، در اين صورت موقعيت حداقل ناميزاني مي‌گذرد، بعد هد 3 با بازگشت وزنه‌ها به اين موقعيت نگه داشته مي‌شود.

موقعيت حداقل ناميزاني به وسيله نوسان‌سنج و يا به وسيله موج‌هاي روي سطح قدري رنگي شده با ريختن آب در داخل يك شيار روي پوسته كله‌گي سنگ، مشخص مي‌شود. نوسان كله‌گي موقعي كه ديسك به خوبي بالانس شده يا بايد به كلي از بين رود و يا در يك حداقل مقداري نگه داشته شود.

11-6- انوع مختلف ماشين‌هاي سنگ‌زني

علاوه بر سنگ‌زن‌هاي با اهداف كلي، تعداد زيادي از ماشين‌هاي مختلف وجود دارند براي انجام عمليت ماشينكاري معين روي قطعه‌كارهايي از نوع ساده يا روي يك قطعه‌كار ساده مشخص. سنگ‌زن‌هاي تك منظوره ممكن است از نوع يك اسپيندلي و يا چند اسپيندلي باشند. چند اسپيندلي ممكن است چند ديسك سنك‌زني داشته باشد به طوري كه هم زمان عمل مي‌كنند و براي سنگ‌زني سطوح در حال دوران داخلي يا خارجي يا براي سطوح صاف و يا براي سطوح طرح‌دار، به كار مي‌روند. طبقه‌بندي زير از بيشتر انواع مهم و عمده سنگ‌زن‌هاي تك منظوره بر اساس شكل سطوحي كه سنگ‌زده مي‌شوند و هدف و مبناي ماشين‌هاي انجام شده است: سنگ‌زن‌هاي مارپيچ (رزوه)، سنگ‌زن‌هاي چرخ‌دنده (براي جزئيات بيشتر به قسمت 7-13 نگاه كنيد)، سنگ‌زن‌هاي هزارخار، سنگ‌زن‌هاي فرم و پروفيل، سنگ‌زن‌‌هاي جيگ (راهنما يا وسيله مخصوص براي هدايت ابزار برند به داخل كار .م.) سنگ‌زن‌هاي سطوح تخت، سنگ زن‌هاي اشكال كروي سنگ‌زن‌هاي غلتك roll (براي سنگ‌زن‌هاي غلطتك‌هاي فرز)، سنگ سمباده‌هاي لبه، سنگ‌زن‌هاي پيش‌آمدگي اپتيكي (optical- projection)، سنگ زن‌هاي ابزار، ماشين‌هاي مختلف سنگ‌زني براي صنايع مربوط به اتومبيل (براي سنگ‌زني ميل‌لنگ، ميل بادامك، دينگ بيستون و ...) و بالاخره ماشين‌هاي سنگ‌زني اجزاء ياتاقان‌هاي ضداصطكاكي.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت: 18:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(1)

تحقیق در باره شبکه های مخابراتی

بازديد: 1409

 

تحقیق رایگان

سایت فروشگاه علمی اسمان

تحقیق در باره شبکه های مخابراتی

 

*******************

مخابرات

مقدمه

فعالیت مناسب شبکه­های مخابراتی به دلیل وجود تکنولوژی­هایی است که عموما از دید کاربران آن مخفی است. این بخش چگونگی کارکرد این تکنولوژی­های کلیدی و هم­چنین جایگاه آن­ها را در شبکه مخابراتی نشان می­دهد.

تکنولوژی­های مورد بحث عبارتند از:

تکنولوژی­های دسترسی

روش مرسوم دسترسی به شبکه مخابراتی با به کارگیری سیم مسی با توان عملیاتی پایین، خط دیجیتال مشترک (DSL) پرسرعت، اتصالات کابلی و رادیویی بی­سیم صورت می­گیرد.

انتقال آنالوگ چیست

این تکنولوژی در بخش­هایی از شبکه که ارتباط منزل یا محل کار را به مرکز سوئیچ شرکت مخابرات فراهم می­کند و هم­چنین در بعضی از قسمت­های ارتباطات موبایل وجود دارد.

انتقال دیجیتال چیست

این تکنولوژی اولین بار زمانی معرفی شد که در سال 1960 تجهیزات سیم مسی برای اتصال مراکز سوئیچ به یکدیگر به کار می­رفت. پیامد این تکنولوژی، شبکه­های فیبر نوری در سال 1970 و شبکه­های بی­سیم در سال 1990 بود.

انتقال دیجیتال از نرخ بیت زیاد صوت، دیتا و شبکه­های اینترنت پشتیبانی می­کند.

انتقال بی­سیم چیست

مخابرات بی­سیم در تمام اطراف ما وجود دارد. با هر کس و در هر زمان می­توان در خیابان، بازار و مغازه تماس گرفت. مفهوم سلولی استفاده مجدد فرکانس (Frequency Reuse) استفاده از مخابرات بی­سیم در تمام دنیا را ممکن ساخته است.

انتقال نوری چیست

استفاده از تجهیزات فیبر نوری در تمام دنیا فراگیر شده و این تکنولوژی، انتقال دیجیتال با نرخ بیت زیاد و هم­چنین انتقال سیگنال­های آنالوگ را پشتیبانی می­کند.

سوئیچ در شبکه مخابرات

سابقه این تکنولوژی حدود یک صد سال است و امکان اتصال مشترکین را در هر گوشه دنیا فراهم می­کند. سوئیچ­های امروزی از دو تکنولوژی استفاده می­کنند.

سوئیچ مداری دیجیتال (Digital circuit switching)

سوئیچ­های مداری بیشتر برای شبکه­های صوتی استفاده می­شوند.

سوئیچ پاکتی دیجیتال (Digital packet switching)

تکنولوژی­های پاکتی برای مسیردهی دیتا و ترافیک اینترنت شبکه­های مخابراتی به کار می­روند. این کار باعث می­شود سوئیچ­های مداری برای ترافیک­های کوتاه­مدت مانند صوت و فاکس آزاد شوند.

مالتی پلکس چیست

سوئیچ هزاران مشترک در یک زمان و هم­چنین سیستم­های انتقالی که تا 10 گیگا بیت اطلاعات را در یک ثانیه حمل می­کنند به دلیل وجود تکنولوژی مالتی پلکس کردن می­باشد. وجود این تکنولوژی این امکان را می­دهد که اطلاعات بیشتر و بیشتری روی یک سیستم قرار دهیم.

دسترسی به شبکه چگونه صورت می­گیرد؟

دسترسی عبارت است از مسیری که شما را به یک شبکه متصل می­کند و به شش روش اصلی صورت می­گیرد.

1- از یک خط مشترک آنالوگ در محل سکونت یا محل کار

2- از یک خط مشترک دیجیتال در محل سکونت یا محل کار

3- از طریق یک مرکز تلفن خصوصی (PBX) در محیط­های کار

4- از طریق سوئیچ پاکتی در محیط­های کار

5- از یک مودم کابلی در محل سکونت یا محل کار

6- به وسیله دسترسی بی­سیم با استفاده از تلفن کابل محل یا کامپیوتر کیفی

شماره­گیری از طریق خط مشترک آنالوگ

اگر در منزل هستید احتمال دسترسی شما به یک سایت اینترنت از طریق آن­چه که خط مشترک نامیده می­شود میسر شده است. این خط از یک مجموعه زوج سیم به هم تابیده مسی (mm-22 AWG6/) یا (AWG24mm-4/) تشکیل شده است که تلفن شما را به سوئیچ مداری مرکز متصل می­کند.

از طریق این زوج سیم، سرعت دریافت (Download-53Kb/s) و سرعت ارسال 6/33 کیلوبایت بر ثانیه امکان­پذیر است. محدودیت این سرعت­ها به دلیل وجود پدیده هم­شنوایی می­باشد. از آن­جا که خط مشترک مرسوم فقط انتقال آنالوگ را پشتیبانی می­کند برای انتقال دیتا، باید از مودم استفاده کرد.

ممکن است دسترسی شما به شبکه از طریق سیستم مالتی پلکس کننده صورت گرفته باشد. سیستم مالتی پلکس کننده سیستم دیجیتالی است که امکان ارسال چندین کانال را هم­زمان روی حامل T1 یا امکانات فیبر نوری فراهم می­کند.

با استفاده از مالتی پلکس، تعداد خطوط فیزیکی تلفن آنالوگ که به مرکز سوئیچ متصل می­شوند کاهش می­یابد.

امروزه این سیستم­ها، سرویس­های دیگری شامل ISDN و داده­های دیجیتال را پشتیبانی می­کند. از آن جا که ارتباط تلفن محل سکونت به سیستم مالتی پلکس به صورت آنالوگ است، برای انتقال دیتا، باز هم باید از مودم استفاده کرد.

سرعت بیشتر با استفاده از خطوط مشترک دیجیتال

با استفاده از خطوط مشترک دیجیتال (DSL) سرعت­های ارتباط بیش از Kb/s56 میسر می­شود. به این روش دسترسی، دسترسی خطوط خصوصی نیز گفته می­شود.

نسخه­های متعددی از تکنولوژی خط مشترک دیجیتال وجود دارد و اصطلاح Xdsl به منظور اشاره به کل گروه ابداع گردیده است. برای هر یک از این تکنولوژی­ها توضیحات مختصری ارائه می­شود:

7- (Line- ADSL Asymmetric Digital Subscriber) سرعت دریافت kb/s32 تا Mb/s 8192 و سرعت ارسال Kb/s640 از طریق ز.ج سیم به هم تابیده مس میسر می­شود.

این تکنولوژی برای دسترسی به اینترنت، ویدئو مبتنی بر درخواست (VOD) ویدئو ساده و دسترسی دور دست LAN به کار می­رود.

8- Digital Subscriber line- DSLدر سرعت ماکزیمم Kb/144 برای خطوط مشترکین ISDN به کار می­رود. ISDN برای مخابرات صوت و دیتا استفاده می­شود.

9- (High- bit rate DSL- HDSL) برای نرخ متقارن دیتا تا سرعت Mb/s1544  به صورت Full duplex برای سرویس­های معادل T1/E1 و یا در سرعت Mb/s248به صورت Duplex با دو زوج سیم برای خطوط مشترکین و یا سرعت Mb/s248با سه زوج سیم برای سرویس­های WAN دسترسی LAN یا دسترسی سرور به کار می­رود.

10- (Rate adaptive ADSL- RADSL) یک نسخه از ADSL است که مودم آن در شروع کار، خط را تست کرده و نرخ دیتا را به صورت ضرایبی از Kb/s32 بر حسب حداکثر توان عملیاتی قابل حصول خط، تنظیم می­کند.

11- (Single line DSL- SDSL) کانال­های دومسیره را روی یک زوج سیم مسی ارائه می­کند. سرعت­های دسترسی Mb/s 1544 یا Mb/s248را برای خط مشترک به صورت duplex فراهم می­کند.

12- (Very high-bit rate DSL- VDSL) سرعت دریافت Mb/ 9/12 تا Mb/s8/52 و سرعت ارسال Mb/s5/1 تا Mb/s 3/2 را فراهم می­کند. البته حداکثر فاصله به 300 تا 1400 متر محدود شده و احتیاج به کابل فیبر نوری دارد. برای دسترسی از طریق زوج سیم مسی در حال توسعه است.

13- (DSL- VADSL Very high- bit rate asymetric) که در سرعت­های VDSL کار می­کند.

14- (Universal ADSL) اصطلاحی است که یک گروه از پیشگامان صنایع مخابرات، شبکه و کامپیوترهای شخصی به کار می­برند و هدف از آن دسترسی به اینترنت با قیمت مناسب و نرخ بیت زیاد می­باشد. این تکنولوژی نوعی ADSL است که در طرف مشترک، احتیاج به شکاف­دهنده (Splitter) برای جدا کردن سیگنال­های صوت از سیگنال­های دیجیتال رشته دیتا نمی­باشد. این روش یک ADSL از نوع Plug & Play ارائه می­کند که کاربر به سادگی کامپیوتر خود را به خط مذکور متصل کرده و از سرویس­های آن استفاده می­کند. این تکنولوژی نرخ بیت کمتری نسبت به ADSL موجود ارائه می­کند اما باز هم بیش از 25 بار سریع­تر از مودم­های Kb/s 56 فعلی است.

به علت توان عملیاتی زیاد DSLهایی که در سرعت­های Kb/s56 تا Kb/s144 کار می­کنند می­توانند به سوئیچ­های مداری وصل شوند اما در دفاتر مرکزی ارائه­دهندگان سرویس­های مخابراتی به علت توان عملیاتی زیاد، DSLها به سوئیچ­های پاکتی متصل می­شوند.

دسترسی از طریق یک مرکز سوئیچ اختصاصی (PBX) یا سوئیچ پاکتی

ممکن است در محل کار شما از یک سوئیچ اختصاصی (PBX) استفاده شود که در واقع یک سوئیچ مداری با کارکردهای مختلف است:

1- اولا این سوئیچ به شما این امکان را می­دهد که تنها با گرفتن چهار شماره با دیگر کارکنان تماس بگیرید.

2- ثانیا این سوئیچ به مرکز تلفن متصل بوده و ارتباط شما را با دیگر نقاط خارج از محل کار برقرار می­کند.

احتمال دارد کامپیوتر شما برای انتقال دیتا به یک سوئیچ پاکتی متصل باشد که:

1- مسیردهی e-mail انتقال فایل یا سرویس­های دیگر دیتا را از طریق یک LAN میسر می­کند.

2- امکان ایجاد شبکه­های (Network- Wan Wide Area) و (Metropolitan Area Network- MAN) را با اتصال به دیگر سوئیچ­های پاکتی فراهم می­کند.

3- به اینترنت یاد دیگر ارائه­دهندگان سرویس­های دیتا متصل است.

دسترسی با استفاده از مودم کابلی

دسترسی به اینترنت با سرعت و پهنای باند زیاد از طریق شبکه­های تلویزیون کابلی (CATV) به وسیله مودم­های کابلی صورت می­گیرد. با این روش دسترسی اینترنت مناطق مسکونی که برای کمپانی­های تلویزیون­های کابلی، سیم­کشی شده­اند میسر می­شود.

دو کلاس مختلف مودم کابلی وجود دارد:

1- مودم­های هایبرید فیبر- کواکس (HFC)

2- مودم­های یک طرفه

مودم­های هایبرید فیبر- کواکس، تجهیزات دوطرفه­ای می­باشند که روی کابل­های HFC عمل کرده و حدود 10 تا 12 میلیون خانه را در آمریکا سرویس می­دهند. مودم یک­طرفه، قدیمی­تر بوده و روی کابل­های مرسوم کواکسیال تلویزیون عمل می­کند و فعلا بیش از 50 میلیون خانه را سرویس می­دهند. مودم­های HFC دارای سرعت دریافت اطلاعات Mb/s3 تا Mb/s 30 و سرعت ارسال اطلاعات Kb/s 128 تا Mb/s10 می­باشند. یک نرخ نمونه دیتا حدود Mb/s4 است. مودم­های کابل کواکسیال یک طرفه دارای سرعت دریافت تا Mb/s2 بوده و برای کامل کردن ارتباط، در قسمت لینک ارسال اطلاعات احتیاج به یک مودم شماره­گیری (dial-up) دارد و پهنای باند بین تمام کاربران یک سگمنت کابل مشخص به صورت مشترک می­باشد.

اگر CATV خراب شود دسترسی تمام کاربران آن خط آسیب می­بیند در حالی که خرابی ADSL فقط بر یک مشترک اثر می­گذارد اما با این حال مودم­های کابلی مبتنی بر شبکه­های HFC رقیبی برایتکنولوژی ADSL می­باشد.

انتقال آنالوگ

ابتدا چگونگی عملکرد یک گوشی تلفن را بررسی می­کنیم:

1- با برداشتن گوشی تلفن، یک مدار الکتریکی در تلفن بسته شده و از تلفن شما به سوئیچ مرکز تلفن شرکت مخابرات یک جریان مستقیم با ولتاژ کم جاری می­گردد. این جریان مستقیم، جریان حامل (Carrier current) نامیده می­شود.

2- با شروع صحبت، امواج صوتی تولید شده توسط حنجره شما به دیافراگم میکروفون کوچک گوشی تلفن ضربه شده و باعث نوسان آن می­گردد.

3- نوسان دیافراگم، یک مدار الکتریکی را در گوشی تلفن باز و بسته کرده و جریانی الکتریکی تولید می­کند که فرکانس آن تقریبا همان فرکانس امواج صوتی شما می­باشد. این جریان الکتریکی با امواج صوتی تولید شده توسط حنجره شما مشابه (Analogous) بوده و به این دلیل به این سیگنال، سیگنال آنالوگ گفته می­شود.

4- این سیگنال آنالوگ، روی جریان حامل خط مشترک آنالوگ از تلفن شما به مرکز منتقل می­گردد. در آن جا به سیگنال دیجیتال (DS0) تبدیل شده و سپس از طریق شبکه تلفن به مقصد مورد نظر شما سوئیچ می­شود.

اغلب منازل و بسیاری از مراکز تجاری با استفاده از خطوط تلفن آنالوگ به دیگر نقاط دنیا متصل هستند.

در مرکز تلفن گیرنده، مراحل برعکس است:

1- یک رمزگشا یا دیکودر در مرکز تلفن گیرنده، سیگنال­های دیجیتال را از سوئیچ دریافت کرده و آن­ها را به سیگنال آنالوگ تبدیل می­کند.

2- سیگنال آنالوگ از طریق خط مشترک آنالوگ به شخص مورد نظر شما منتقل می­شود.

3- سیگنال الکتریکی دریافتی باعث نوسان دیافراگم گوشی تلفن گیرنده می­شود.

4- امواج صوتی تولید شده در گوشی، توسط گوش شنونده شنیده می­شود.

اتصال کامل شده است.

سیگنال آنالوگ چگونه است؟

به سیگنال آنالوگ، شکل موج پیوسته نیز گفته می­شود و برخلاف سیگنال­های دیجیتال گسسته (صفر و یک­ها) سیگنال­های آنالوگ یک الگوی پیوسته­ای از چندین فرکانس و دامنه دارند.

تارهای صوتی انسان می­تواند امواج صوتی در محدوده 50 هرتز تا 5000 هرتز تولید کند.

در دهه 1920 دانشمندان متوجه شدند که عمده انرژی سیگنال صحبت در محدوده فرکانسی 4000 هرتز است و برای درک سیگنال­های دریافتی و تشخیص گوینده لزومی به ارسال تمام سیگنال صحبت از طریق شبکه تلفن نمی­باشد.

در نتیجه به جای انتقال کل انرژی صحبت انسان، سیگنال از یک فیلتر میان گذر عبور داده شده و تمام سیگنال­های خارج از محدوده 300 تا 3400 هرتز حذف می­شود. این سیگنال فیلتر شده (خطوط قرمز شکل بالا) می­تواند برای انتقالی کارامد، نسبتا مطمئن و اقتصادی از طریق شبکه تلفن یا دیگر سیگنال­های آنالوگ تسهیم فرکانس (Frequency multiplexed) شود.

هر صوتی که با عبور از فیلتر فوق، کیفیت آن خیلی افت نکند را می­توان از طریق سیم­های تلفن آنالوگ منتقل کرد.

مثلا می­توان یک کنسرت ارکستر سمفونی را ارسال کرد اما شاید کیفیت صوت دریافتی راضی کننده نباشد انا در مورد اپرا که با صداهای زیر اجرا می­شود انرژی صوتی حتی به محدوده 1000 هرتز نیز رسیده و پس از فیلتر شدن، کیفیت صوت دریافتی ابدا رضایت­بخش نخواهد بود.

اجتناب از نویز در انتقال آنالوگ

تا سال 1962 همه شبکه­های تلفنی از نوع سیستم­های آنالوگ بودند. یکی از دلایل اولیه برای جایگزین کردن انتقال آنالوگ با انتقال دیجیتال، مشکل اعوجاج حاصل از نویز بود.

نویز، تداخل الکترومغناطیس ناشی از دیگر منابع مانند خطوط برق، ماشین­های الکتریکی، وسایل منزل و حتی خود شبکه تلفن می­باشد. سیگنال آنالوگ که یک شکل موج پیوسته با فرکانس و دامنه متغییر است با عبور از شبکه در اثر اعوجاج نویز، آسیب دیده و از شکل اصلی خارج می­شود.

تکنیک­های پیشرفته­ای برای اجتناب از نویزهای ناخواسته ایجاد شده­اند اما روشی برای جدا کردن نویز از سیگنال آنالوگ وجود دارند و در هر حال نویز باعث کاهش کیفیت صحبت و یا دیتای انتقالی از طریق شبکه می­گردد.

تکرار کردن سیگنال­های آنالوگ

اگر یک سنگ کوچک را در دریاچه یا حوض آب بیاندازید می­بینید که امواج حاصل به تدریج که از نقطه اصابت دور می­شوند، تضعیف می­گردند.

این مورد برای امواج الکتریکی نیز صادق بوده و سیگنال­هایی که از طریق شبکه حرکت می­کنند پس از چند کیلومتر تضعیف شده و انرژی خود را از دست می‏دهند و در نتیجه بایستی تکرار شوند

برای تشخیص این‏که سیگنال‏های آنالوگ تضعیف شده‏اند و همچنین تکرار آن‏ها برای قسمت طولانی بعدی، از تکرار کننده‏های الکتریکی استفاده می‏شود. اما از آن‏جا که برای جدا کردن نویز سیگنال آنالوگ، نسبت سیگنال به نویز، سریعا کاهش یافته و در نتیجه فاصله بین تکرار کننده‏ها کاهش می‏یابد. اما برعکس، یک سیستم دیجستال دارای دامنه و فرکانس ثابت است

 

اگر چه سیستمک دیجیتال نیز مشکلات نویز و تضعیف را دارد اما تصحیح این مسائل خیلی ساده‏تر است چون بایستی فقط پالس‏های با دامنه‏ی ولتاژ مشخص متناظر کدهای باینری برای نوسازی تشخیص داده شوند.

 

مزایا و معایب سیستم آنالوگ

مزایای سیگنال آنالوگ

از مزیت‏های که سیگنال آنالوگ دارند می‏توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- با سوئیچ‏های الکترومکانیکی و سپس الکترونیکی نیمه اول قرن بیستم سازگار بودند.

2- طی سال‏های متمادی آزمایش خود را پس داده و سرویس‏های نسبتا مطمئنی ارائه کرده­اند.

3- نصب ساده و نسبتا ارزان دارند.

4- سیگنال­ها می­توانند روی سیم یا کابل کواکسیال، تسهیم فرکانسی شده و یک محیط کارآمد برای اتصال مراکز سوئیچ فراهم کنند.

5- افزایش تقاضای صوت و دیتا با پیشرفت­های تکنولوژیکی انتقال آنالوگ مایکروو برآورده شده است.

معایب سیگنال­های آنالوگ

چندین عیب برای سیگنال­های آنالوگ وجود دارد:

1- این سیگنال­ها مستعد تداخل الکتریکی منابع خارجی مانند خطوط برق، تشعشعات خورشیدی، طوفان­های رعد و برق و هم­چنین نویز ناشی از خود شبکه تلفن می­باشند.

2- انتقال اطلاعات تا حدود 1400 بیت در ثانیه از طریق خط مشترک امکان­پذیر است و توان عملیاتی بیشتر با استفاده از تکنیک­های کدینگ سیگنال و فشرده­سازی صورت می­گیرد.

3- با افزایش استفاده از سوئیچ­های دیجیتال در دهه­های هفتاد و هشتاد میلادی یک نقطه سر به سر اقتصادی اتفاق می­افتد که برچیدن ترانک­های آنالوگ بین مراکز مقرون به صرفه­تر شد.

4- با کاهش هزینه­های الکترونیک دیجیتال در دهه هشتاد، تجهیزات دیجیتالی اقتصادی­تر شد.

5- در شبکه­های صوتی با افزایش تجهیزات فیبر نوری در دهه­های هشتاد ونود، تجهیزات آنالوگ دیگر قادر نبودند از لحاظ توان عملیاتی، قابلیت اطمینان و سرویس­دهی رقابت کنند.

6- در شبکه­های دیتا نیز توان عملیاتی و نرخ­های خیلی بیشتر سیستم­های دیجیتال و سپس تجهیزات فیبرنوری­ سیستم­های آنالوگ را از گردونه رقابت خارج کردند.

حرکت از انتقال آنالوگ به انتقال دیجیتال

در سال 1962 انتقال T1 دیجیتال بر روی سیم مسی ارائه گردید. در آن سال­ها، به علت هزینه­های زیاد الکترونیک دیجیتال، استفاده از این تجهیزات بین مراکز تلفن و تا حدود 500 کیلومتر مقرون به صرفه نبود. برای فواصل بیشتر شرکت­های تلفن از سیستم­های رادیویی مایکروویو آنالوگ و بعدا دیجیتال استفاده می­کردند. درواقع انتقال راه دور از سیستم­های آنالوگ مبتنی بر سیم مسی شروع و سیر تکاملی خود را با مایکروویو آنالوگ و بعدا دیجیتال ادامه داد. با گسترش و توسعه کابل­های فیبر نوری در سال 1977 و با ارائه تجهیزات کامل دیجیتال فیبر نوری. سیستم­های انتقال سریع، تکاملی بیشتری پیدا کردند.

در قسمت سوئیچ، تا سال 1974 که سوئیچ دیجیتال ارائه گردید، سوئیچ­های تلفن فقط از سیگنال­های آنالوگ استفاده می­کردند و بعدها با کاهش هزینه­های تولید سوئیچ­های دیجیتالی، جایگزینی ترانک­های انتقال آنالوگ با تجهیزات دیجیتال مقرون به صرفه- تر شد.

انتقال اطلاعات روی خطوط آنالوگ

در صورتیکه از یک مودم روی خط مشترک آنالوگ استفاده شود به دلیل وجود هم شنوایی (Crosstalk) تداخل نویز درمرکز تلفن- انتقال دیتا نمی­تواند با سرعت Kb/s56 صورت گیرد. با استفاده از مودم­های V.90 سرعت ارسال دیتا به حدود، Kb/s 6/33 و سرعت دریافت به Kb/s 53 محدود می­شود البته مودم­های جدیدتر V.92 سرعت ارسال دیتا را حدود 50% افزایش می­دهند. در صورتی شمااز یک خط اختصاصی دیجیتال دائمی (Kb/S56(Leased line استفاده می‏کنید، می‏توانید با سرعت kb/S56 اطلاعات را ارسال کنید. سیگنال دیجیتال ارسالی شما از طریق خط اختصاصی به مرکز تلفن رسیده و از طریق سوئیچ دیجیتال و سپس شبکه منتقل می‏شود در طرف دیگر، سوئیچ محلی دریافت کننده، گیرنده نهایی را تشخیص می‏دهد و در صورتی‏که کیرنده دارای خط آنالوگ باشد اطلاعات دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کرده و آن‏ها را از طریق خط مشترک به مودم گیرنده ارسال می‏کند.

اطلاعات آنالوگ توسط مودم گیرنده به سیگنال‏های دیجیتال تبدیل شده و به کامپیوتر ارسال می‏گردد. در صورتی‏که وضعیت خط مشترک مناسب باشد و گیرنده از مودم 90.V استفاده کند می‎‏تواند با سرعت Kb/s 53 اطلاعات ارسالی شما را دریافت کند و اگر از مودمی غیر از90.V استفاده می‏کنند، مودم گیرنده و مودم مرکز تلفن اطلاعاتی را به یکدیگر رد و بدل کرده و حداکثر سرعت ممکن تبادل اطلاعات را به دست می‏آورند.

سیگنال‏های آنالوگ در چه بخش‏های شبکه مخابراتی وجود دارند؟

در بعضی از مراکز سوئیچ و سیستم‏های انتقال دنیا هنوز از سیگنال‏های آنالوگ استفاده می‏شود که به تدریج با تجهیزات دیجیتال در حال جایگزین شدن می‏باشند.

امروزه سیگنال‏های آنالوگ در دوبخش عمده شبکه‏های مخابراتی پیشرفته وجود دارند.

1. خط مشترک محلی- آن بخش از شبکه تلفن که مشترکین منازل و مرکز تلفن متصل می‏کند. در این بخش هنوز احتیاجات دسترسی شبکه اکثر مشترکین با انتقال آنالوگ برآورده می‏شود. البته این بخش نیز در حال دگرگونی است اغلب منازل و تعداد زیادی از مراکز تجاری کوچک با خط مشترک آنالوگ به دیگر نقاط دنیا متصل هستند.

2. تلفن‏های موبایل سلولی- در اوایل 1980 که نصب می‏شدند همگی آنالوگ بودند. این سیستم‏های سلولی قدیمی، امروزه با تجهیزات سلولی دیجیتال در حال جایگزینی هستند. از دلایل عمده جایگزینی، قیمت مناسب، هزینه‏های نگهداری کم و نیازهای جدید مشتریان مانند دیتای بی‏سیم است.

چه موقع سیگنال‏های آنالوگ کنار گذاشته می‏شوند؟

تا همین چند سال اخیر، انتقال آنالوگ در حلقه محلی (Local Loop برای سرویس‏های تلفن قدیمی ساده (POST) کارآمد، مقرون به صرفه و بسیار مطمئن بود. با پیشرفت‏های اینترنت و سرویس‏های دیجیتال، مشتریان سرویس‏های POST بیشتری نیاز دارند اما متقاضی پهنای باند بیشتری نیز هستند که انتقال دیجیتال می‏تواند این نیازمندی‏ها را برآورده کند. تا زمانی که این درخواست‏ها با بکارگیری مودم برای انتقال سیگنال‏های دیجیتال به شکل آنالوگ در نرخ‏های حدود (Kb/S56 آن‏ها راضی نگه دارد فشار زیادی برای جایگزینی انتقال آنالوگ صورت نمی‏گیرد.

از طرفی شرکت‏های مخابراتی در بخش تجهیزات خط مشترک محلی، سرمایه‏گذاری‏های زیادی انجام داده‏اند و مایل هستند که بین سرمایه‏گذاری انجام شده وسرویس‏های جدید مورد نیاز مشتریان یک تعادلی ایجاد کنند.

با افزایش تقاضای نرخ بیشتر انتقال دیتا، ارائه دهندگان سرویس‏های مخابراتی از روش‏های زیر می‏تواند استفاده کنند:

1. خطوط شخصیاختصاصی دیجیتال که می‏تواند توان عملیاتی56 (Kb/S64 و Kb/S و یا بیشتر را ارائه کند.

2. ISDN با نرخ Kb/s144 برای اینترفیس پایه (BRI) که دو سرویسKb/S64 یا کانال حاملB و یک کانالKb/S16 نوعD را بر روی خط مشترک با استفاده از زوج‏سیم مسی ارائه کند.

3. ADSL می‏توواند5،2-1Mb/s را روی بستر زوج سیم مسی ارائه کند.

4.DSL که توان عملیاتی 5،1Mb/s شامل 16 خط تلفن دیتای سرعت بالای اختصاصی و دسترسی به اینترنت روی بستر زوج سیم مسی را ممکن می‏سازد.

5. مودم‏های کابلی می‏توانند نرخ بیت 5،1Mb/s و یا بیشتر را روی کابل کواکیسال ارائه کنند.

خطوط مشترک دیجیتال، دسترسی دیجیتال به شبکه را در سرعت‏های مختلف میسر می‎‏کنند.

6. اتصال بی‏سیم به مراکز تلفن

سرانجام با افزایش نیازمندی‎‏های دیجیتال مشتریان، تمام منازل و مناطق تجاری یک اتصال دیجیتال خواهند داشت.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت: 18:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مهندسی ارزش

بازديد: 437

 

تحقیق رایگان

سایت فروشگاه علمی آسمان

تحقیق درباره مهندسی ارزش

مهندسی ارزش ( با مفهومی نزديک به مديريت ارزش و تجزيه و تحليل ارزش ) رويکردی گروهی، سيستماتيک، کارکردگرا و دارای کاربردی حرفه ای است که برای ارزيابی و بهبود ارزش در يک محصول، طراحی يک وسيله، طراحی سيستم، اجرای پروژه های صنعتی و عمرانی و ديگر خدمات به کار گرفته می شود.

مهندسی ارزش متدولوژی قدرتمندی است برای حل مسائل، کاهش هزينه ها و به طور همزمان، بهبود عملکرد و کيفيت. با شناسايی و ارتقای شاخصهای ارزش، مهندسی ارزش، رضايت مشتری را افزايش می دهد و به ارزش سرمايه گذاری می افزايد. اين متدولوژی را که از راهبردهای موفق بلندمدت و تجاری است، می توان در تمام بخشهای تجاری يا اقتصادی، نظير صنايع، دولت، ساخت و ساز و خدمات به کار گرفت.

مهندسی و مديريت ارزش که از سال 1947 توسط " لاری مايلز" در ايالت متحده آغاز به گسترش کرد، امروزه در کشورهای پيشرفته صنعتی جهان کاربردی وسيع و دستاوردهايی بی نظير داشته است. بررسی اسناد و مدارک موجود و مرور اطلاعات موجود انجمن مهندسان ارزش آمريکا ( SAVE : Society Of American Value Engineering ) گواه آن است که انجام مهندسی ارزش روی پروژه ها، تا چندين صد ميليون دلار صرفه جويی دربرداشته است. در سطح ملی نيز، با مراجعه به پروژه های تعريف شده ای که مهندسی ارزش در آنها مدنظر بوده است، می توان تغييرات و بهبود همزمان عملکرد و کيفيت و کاهش هزينه را شاهد بود.

از اين رو امروزه با پی بردن دولتمردان و دست اندرکاران پروژه های صنعتی و عمرانی، قوانين و مقرراتی مبنی بر ضرورت و همه گيرشدن به کارگيری مهندسی ارزش در پروژه ها وضع شده است.

 

 @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 

مفاهيم مهندسی ارزش

چکيده : تجارت جهانی شرکتها را به طور فزاينده ای به سمت بازار رقابتی کشانده است. از همين روست که استفاده از روش تحليل ارزش و مهندسی ارزش ضرورت بيشتری پيدا کرده است. در طی سالهای اخير، روش تحليل ارزش قابليت و امتيازهای خود را به اثبات رسانده است. اين روش يک ابزار قوی است که کاربرد آن نتايج مثبتی را به همراه دارد. روشی که ديدگاه های تثبيت شده و فعلی را به چالش می طلبد و غالباً به عنوان يک روش نقاد از عملکردهای معمول مديريتی شناخته می شود.

به طور کلی مهندسی ارزش يک تلاش منسجم در جهت تحليل کارکرد سيستمها، تجهيزات، تأسيسات، نگهداری و تعميرات، تعويض تسهيلات و مراحل اجرايی تدارکات به منظور دست يابی به کارکردهای پيش بينی شده با کمترين هزينة کلی می باشد.

 

 

1-    مقدمه و تاريخچه مهندسی ارزش :

تمامی مديران خواهان سازمانی پويا و انعطاف پذير هستند تا بتوانند در نوآوری چنان پيشرفته باشند که کالا يا خدماتشان همواره بهترين کيفيت و تازگی را داشته باشد. شرکتهای امروزی توسط سه نيروی مشتريان، رقبا و دگرگونی ها به مسيری غيرقابل پيش بينی هدايت می شوند. امروزه مشتريانی هستند که خواسته های خود را به شرکتها تحميل می کنند و همواره به دنبال کيفيت بالاتر هستند و لذا در جريان رقابت، شرکتی که کيفيت بالاتر و خدمات بيشتری را در ازای هزينة کمتر ارائه کند، می تواند رقيبان خود را از صحنه خارج نمايد. سومين نيروی کارساز، دگرگونی هايی است که بر شرکت ها اعمال می شود.

با جهانی شدن اقتصاد، شرکتها با رقبای بيشتری مواجه می شوند. به نظر می رسد تنها راه برای بقا، رشد و دستيابی به سود بيشتر، توجه جدی به مقولة کاهش هزينه است.

روش مهندسی ارزش اين امکان را به وجود می آورد که به هر دو هدف مهم کم کردن هزينه ها و بهبود کيفيت خدمات در يک زمان، بتوان دست يافت و اين روش، راه حل مناسبی برای کم کردن هزينه ها بدون خدشه بر کارايی يا کيفيت خدمات ارائه می نمايد.

رويکرد مهندسی ارزش، رويکردی متعهدانه و سيتماتيکدر جهت تحليل فعاليتها برای دست يابی به ارزش بهينه به ازای هر واحد هزينة صرف شده است. در يک بازار تجارت رقابتی، موفقيت يک واحد اقتصادی در گرو ارائة بهترين ارزش به ازای قيمت مورد نظر مصرف کننده است.اين بهترين ارزش، از طريق ملاحظات عملکرد و هزينه به دست می آيد. تجربه نشان داده است که به ازای هر واحد پولی که صرف تحقيقات مهندسی ارزش می شود، بين 15 تا 20 و در بعضی موارد، بيش از ده ها و صدها برابر بازگشت سرمايه وجود دارد.

مطالعه در مورد مهندسی ارزش، در زمان جنگ جهانی دوم، بر اثر کمبود مواد اوليه آغاز شد. لاورنس دی مايلز، در شرکت جنرال الکتريک، برای اولين بار به دنبال روشی گشت تا بدون صدمه زدن به کيفيت و کارايی، مواد را جايگزين يکديگر سازد. مايلز روشی را پيشنهاد کرد که در آن، تيمهای متشکل از افراد با تجربه، وظايف و کارکرد محصولات شرکت را آزمايش می کردند. اين تيمهای سازمان يافته از طريق تکنيکهای خلاق، تغييراتی در محصول ايجاد نمودند تا بدون تأثير بر خدمات، بازده را افزايش دهد. اين روش مايلز، تحليل ارزش نامگذاری شد. سازمان دفاع آمريکا به سودمندی اين روش در به کارگيری منابع پی برد و اين روش را به نام جديد " مهندسی ارزش " ارتقا داده، در بخشهای مختلف تجارت و صنعت به کار گرفت. مهندسی ارزش به طراحی فرآيند قبل از عمل اطلاق می شود، در حالی که آناليز ارزش در مورد محصول يا بعد از توليد به کار می رود. اما آناليز ارزش، قابل تغيير به مهندسی ارزش است. آناليز ارزش و مهندسی ارزش هر دو اصول مشترکی دارند و دربرگيرندة تحليل ارزش می باشند.

 

 

********************************************

2-    اصول پياده سازی مهندسی ارزش :

اساس و پاية مهندسی ارزش، بر " کارکرد " استوار است و به همين دليل از ساير تکنيکهای کاهش هزينه متمايز است. در هنگام به کارگيری مهندسی ارزش، کارکردها مورد بررسی قرار گرفته و حداکثر صرفه جويی مالی به طور اتوماتيک به دست می آيد.

اصولاً هرچه مهندسی ارزش در يک طرح زودتر شروع شود، فايدة بيشتری خواهد داشت؛ زيرا در مراحل شکل گيری طرح، پيشنهاد تغييرات به روش مهندسی ارزش، راحت تر پذيرفته می شود؛ گرچه می توان اين روش را حتی در مراحل پايانی توليد محصول يا ارائة خدمات نيز به کار گرفت.

3-    موانع و مزايای به کارگيری مهندسی ارزش :

اين حقيقت که به کارگيری مهندسی ارزش در شرکتها با مشکلاتی مواجه است، انکارناپذير است. درک ناصحيح از مفهوم مهندسی ارزش، بيان غيرواضح اهداف کاهش هزينه، عدم انجام ارزيابی های کافی به ويژه در مورد هزينه ها از جمله عوامل بازدارندة به کارگيری مهندسی ارزش هستند. علاوه براين، تفکرات غلط در مورد مهندسی ارزش نيز باعث استفاده نکردن از اين روش شده است. از جمله اين که مهندسی ارزش برای شرکتهای کوچک يا خدماتیريال کاربرد ندارد يا اين که مهندسی ارزش در مورد محصولاتی که مشخصات متفاوتی در اندازه، کيفيت، کاربرد و قيمت دارند، ناکارآمد است. علاوه براين مشکلات، بعد از به کارگيری مهندسی ارزش، تغيير دادن حالات و طرز فکر حاکم بر شرکتها بسيار مشکل است؛ چرا که معمولاً نيروی انسانی و زمان کافی جهت پشتيبانی از آن موجود نمی باشد. اما در مقابل از مزايای به کاگيری مهندسی ارزش به صورت خلاصه، می توان به موارد زير اشاره کرد :

×   اجتناب از ريسک

×   بالابردن کيفيت

×   بهبود و توسعه خدمات و محصولات

×   استفاده از اطلاعات مربوط به مشتريان و سازمان داخلی که باعث پاسخگويی بی درنگ به نيازهای جديد مشتريان با کيفيت بهتر خواهد شد.

×   توانايی بهره جستن از مزايای بازار رقابت جهانی

×   به حداقل رساندن اتلاف منابع

×   کاهش پيچيدگی محصولات

×   افزايش قابليت توليد و اطمينان

********************************

4-    اساس مهندسی ارزش :

اساس مهندسی ارزش، يافتن رابطة بين "هزينه"، "وظايف" و " تحليل وظايف " است. اين مطالعه منجر به يافتن راه های متفاوت برای دست يابی به هزينة کمنر و ارئة خدمات بيشتر می شود. از بين اين روشهای متفاوت، بايد روشی را که دارای کمترين هزينه است، انتخاب گردد.

در حقيقت، مهندسی ارزش مهم ترين گام به سوی صرفه جويی است. بدين منظور لازم است به 5 سؤال پاسخ داد :

a.محصول چيست ؟

b.چه کاری انجام می دهد ؟

c.  چه هزينه ای دارد ؟

d.آيا راه متفاوتی برای توليد وجود دارد ؟

e.به کارگيری اين روشها چه هزينه هايی را دربر دارند ؟

با يافتن پاسخ اين سؤالات 3 گام اصلی؛ يعنی، تعريف وظايف، ارزيابی وظايف و توسعة داده ها برداشته می شود.

خاستگاه اصلی مهندسی ارزش، استفادة مؤثر از تمام منابع در دسترس است. از اين رو، يک شرکت بايد با بهترين استفاده از اين منابع محدود، کالايی با ارزش تر و با هزينة کمتر توليد کند. برای پيدا کردن بخشی از هزينه های اضافی، بايد از روش تحليل وظايف استفاده کرد تا هزينه های غيرضروری که ناشی از ترکيب کارکردها و وظايف غيرضروری هستند، حذف شود. اين تحليل و تبيين بر اساس نظر مشتريان صورت می گيرد نه واحد توليد کننده. از اين رو شرکت احتياج به اطلاعات کافی، درست و به موقع دارد تا آنها را به سرعت در محصول و خدمات خود به کارگيرد.

 

5-    فرآيند مهندسی ارزش :

فرآيند مهندسی ارزش شامل 6 گام به شرح زير است :

5 _ 1 : انتخاب پروژه

تحقيقات مهندسی ارزش غالباً در واحدهايی به کار گرفته می شود که نسبت قيمت تمام شدة آن به عملکرد محصول بالاست. معمولاً شرکتهايی که مدت طولانی بدون تغيير بوده يا واحدهای شلوغ داشته باشند، برای ساده سازی و کاهش هزينه ها مناسب تر هستند.تحقيقات در شرکتهايی که مشکل واضحی مثل تحويل ندادن به موقع محصولات در آنها وجود دارد، ساده تر و مفيد است. پر.ژه تحقيقاتی بايد مسأله ای را حل کند که نياز واقعی شرکت و مورد حمايتمديريت شرکت باشد. همچنين؛ مسألة فوق برای افرادی که در ان سيستم کار می کنند، مهم بوده و در نهايت بازگشت سرماية آن بالا و احتمال موفقيت آن زياد باشد.

5 _ 2 : جمع آوری اطلاعات

بعد از انتخاب موضوع مورد مطالعه، لازم است اطلاعات کافی و فراوانی در مورد آن جمع آوری شده ، محصول به طور کامل تعريف شود. منظور از تعريف محصول اين است که محصول همان طور که طراحی شده و مصرف می شود، معرفی گردد. در جمع آوری اطلاعات بايد نظرات شخصی، کمترين اثر ممکن را داشته باشد.

5 _ 3 : تعريف کارکرد يا وظيفه

تعريف کارکرد يا وظيفه منجر به شناختن وظايف در يک پروژه می شود. در اين قسمت به دو سؤال پاسخ داده می شود :

1.      چه کاری انجام می شود ؟ ( آنچه که هست. )

2.      چه کاری بايد انجام داد ؟ ( آنچه بايد باشد. )

تعريف وظيفه، پاسخ به دو سرال فوق است. يک وظيفه بايد تا جايی که امکان دارد، ساده تعريف شود و اين سادگی، بايد به طور کمی با چنان کلماتی بيان شودکه به ما اجازة توسة تفکرات و خلق ايده های جديد را بدهد. سادگی تعريف، اجازي انتخاب روشهای متفاوت را به ما می دهد.

5 _ 4 : مرتب کردن مجدد وظايف

اکثر کالاها و خدمات دارای چندين وظيفه هستند که نيازهای ما را همزمان برآورده می سازند. در اين حالت يک وظيفه بالاتر از ساير وظايف قرار گرفته و در همين حال،وظايف ديگر را زير مجموعه خود قرار می دهد که هدف از ساخت وسيله را تأمين می نمايد.

5 _ 5 : ارزيابی وظايف

در اين مرحله لازم است کارهای زير صورت گيرد:

1.      استخراج هزينه ها : در تعيين هزينه ها، بايد دو نوع هزينة واقعی (سخت) نظير هزينة مواد اوليه و هزينه های ذهنی (نرم) مانند سختی کار را در نظر گرفت.

2.      تعيين ارزش کارکرد : ارزش، نشانگر ارتباط ميان وظايف مورد انتظار خريدار و قيمتی است که او برای تصاحب کالا يا خدمات (وظايف) می پردازد. به عنوان مثال، به روشهای تعيين ارزش زير می توان اشاره کرد :

الف . تعيين ارزش به وسيلة قضاوت و تجربه

ب  . تعيين ارزش به وسيلة مقايسه

ج  . تعيين ترزش به وسيلة Blast & Rehine

د  . تعيين ارزش به وسيلة مقايسه با استانداردهای موجود

هـ . تعيين ارزش به وسيلة عوامل ارزش

و  . تعيين ارزش در مقايسة هزينه

3.      تعيين شاخص ارزش : شاخص ارزش به عنوان معياری برای اندازه گيری ارزش استفاده می شود. يک عدد بدون بعد (ديمانسيون) که به وسيلة آن يک ارزش قابل فهم به وظايف تخصيص می دهيم.

 

5        _ 6 : پيداکردن و جايگزين نمودن وظايف اداری شاخص ارزش پايين

با پاسخ به اين دو سؤال که "بهترين انتخاب چيست؟ " و "هزينة اين انتخاب چقدر است؟ "می توان اقتصادی ترين راه را انتخاب نمود. لازم است پس از تهية ليستی از اقلام با کارکردهای مشابه و نيز ناديده گرفتن تمامی محدوديتها، تغييرات و اصلاحات لازم را اعمال نموده، ارزان ترين راه را به عنوان پايه ای برای ارزيابی های آتی انتخاب کنيم. اصلاحات به دو روش اعمال می گردند:

                        الف. روشهای آزاد مانند ابتکار و نوآوری

                        ب . روشهای منطقی مانند چک ليست

 

6-    نتيجه گيری

فرآيند مهندسی ارزش، بيش از 50 سال است که به کار گرفته می شود. در طی اين سالها، هر قسمتی از اين فرآيند که با خطاها و مشکلاتی درگير بوده، بهبود يافته است؛ اما اکثر تکنيکهای کاهش هزينه، اين دوره را پشت سر نگذاشته اند و در حالی که اکثر تکنيکهای کاهش هزينه توسط مخترعان يا حداکثر شرکتهای کوچک حمايت می شوند، مهندسی ارزش در سطح جهانی پذيرفته شده است.

 


مهندسی (تجزيه و تحليل) ارزش

مفاهيم و چگونگی اجرای آن

چکيده :

در سالهای اخير ديدگاه مهندسی ارزش به عنوان کاربردی ترين روشهای کاهش هزينه ها در امور مهندسی شرکت ها به کار رفته است. امروزه مهندسی ارزش به عنوان شکل کامل بری از روش تجزيه و تحليل ارزش در اغلب شرکت های توليدی ـ صنعتی، به ويژه در امور طراحی محصول و فرآيندهای توليد به کار گرفته می شود. پيشرفت سريع فن آوری در روشهای توليد و ابداع مواد اوليه جديد، مهندسی ارزش امکان ساخت محصولات و مواد جديد را فراهم می نمايد. اين پيشرفت ضرورت بهره گيری از اين ديدگاه را جهت ارزش يابی بديلهای مختلف توليد شدت بخشيده است.

1.      در سال 1974 شرکت جنرال الکتريک از روش تجزيه و تحليل خاصی جهت بررسی و کاهش مجموع هزينه های شرکت در بخش خريد اقلام اوليه و مصرفی خود بهره جست که اين روش بعدها، " تجزيه و تحليل ارزش " نامگذاری شد و به سرعت با استقبال ساير شرکت ها و مؤسسات ، خصوصاً مؤسسات توليدی و صنعتی که در فرآيند توليد خود نسبت به سفارش و خريد حجم قابل توجهی از مواد اوليه و کالاهای نيمه ساخته اقدام می نمودند، مواجه گرديد.

روش مذکور در ابتدا، همچون برخی تکنيکهای مشابه نظير روش ساخت يا خريد، روش استانداردسازی کالاهای مصرفی، روش تجزيه و تحليل اقتصادی، روش کاهش (ساده سازی) اجزای محصول و . . . صرفاً با هدف کاهش هزينه در بخش خريد يا سفارشات خارجی شرکتها به کارگرفته می شد؛ اما بعدها گسترش آن به ساير امور خصوصاً مباحث طراحی محصول و فرآيندهای توليد، به تدريج تجزيه و تحليل ارزش با هدف تأکيد بر جنبه های مهندسی اين  تکنيک از عنوان تجزيه و تحليل ارزش، به عبارت مهندسی ارزش تغيير يافت، به نحوی که امروزه از اين روش در پهنة وسيعی از امور مهندسی شرکتها استفاده می شود. در مورد اهميت و کاربرد روزافزون اين تکنيک در امور مهندسی مؤسسات ذکر اين تکته کافی است که بنابر گفتة EVANS در پايان دهة 80، از 20 شرکت ژاپنی، 17 شرکت دارای پست معاونت در امور مهندسی ارزش بوده اند.

 

2.     تعاريف و مفاهيم پايه  مهندسی ارزش:

دو روش «تجزيه و تحليل ارزش» و «مهندسی ارزش» اساساً دارای هدف و روش مشابهی می باشند. لذا در اغلب موارد اين دو عبارت به صورت مترادف به کارگرفته می شوند. چنانچه BABCOCK نيز بر اين موضوع تأکيد داشته و هدف هر دو تکنيک را مطالعة هوشمند و منظم کلية اجزای محصول به منظور کشف و حذف گزينه های غيرضروری، بدون ايجاد هرگونه خلل در اثربخشی محصول می داند. به نظر وی روش هر دو ديدگاه نيز مشابه است و در هر دو تکنيک تعدادی سؤال در خصوص محصول، اجزا و فرآيند توليد آن طرح می گردد. لذا در اغلب منابع موجود، در مورد اين دو روش تعريف واحدی ارائه گرديده است. از جمله، انجمن مهندسی ارزش آمريکا، تجزيه و تحليل و مهندسی ارزش را به شرح زير تعريف نموده است. اين تعريف کمابيش مورد قبول ساير صاحب نظران نيز قرار داشته و در منابع مختلف به نحو مشابهی تکرار شده است :

مهندسی (تجزيه و تحليل) ارزش، تعيين ارزش پولی محصول (يا خدمات) بر اساس سطح معينی از کارکرد (يا عملکرد) محصول و قابليت اطمينان آن با حداقل هزينه ها است. (به عبارت ديگر مهندسی ارزش عملکرد محصول با قابليت اطمينان معين در سطح حداقل هزينه را تضمين می نمايد. )

در همين خصوص لغت نامة APICS نيز مهندسی ارزش (تجزيه و تحليل) ارزش را چنين تعريف نموده است :

مهندسی ارزش استفاده روشمند و منظم از تکنيکهايی است که ارزش محصول با عملکرد و کيفيت معين در سطح حداقل هزين ها را محاسبه و تعيين می نمايد.

لذا همان گونه که بيان شد از نظر روش و هدف اين دو تکنيک مشابه هستند و در واقع آنها را بايد يکسان فرض نمود؛ اما در عين حال اين دو تکنيک دارای برخی تفاوتهای آشکار با يکديگر نيز هستند، که دقت در اين موارد در فهم کلی موضوع مؤثر است. در ادامه به برخی از اين تفاوتها اشاره می شود.

2_1 اختلاف اول : عبارت تجزيه و تحليل ارزش عمدتاً در مورد خريد کالاها و مواد اوليه و نيمه ساخته (در واحدهای سفارش و خريد مؤسسات) به کار می رود، در حالی که واژة مهندسی ارزش در سطح تجزيه و تحليل های مهندسی (خصوصاً طراحی محصول، طراحی فرآيند، کنترل پروژه و ...) استفاده می شود. چنانچه Delmar نيز در اين مورد می گويد :

"تجزيه و تحليل ارزش، تلاش سازمانی منظمی جهت کاهش هزينه مواد و قطعات خريداری شده بدون هرگونه ضربه به کاربر مورد انتظار قطعات و جنبه های زيباشناختی آنها است. در حالی که مهندسی ارزش تعيين کارکرد محصول با حداقل هزينه ها در مرحلة طراحی محصولات است. "

EVANS نيز در اين مورد تعبير مشابهی دارد. وی با اطلاق واژة مهندسی ارزش به کاهش يا محدودکردن هزينه ها در جريان توليد، اين دو روش زير را به شرح زير تعريف می نمايد:

الف) تجزيه و تحليل ارزش تلاش جهت کاهش هزينه های محصول با جايگزين مواد ارزان تر (با همان کيفيت)، کاستن از اجزای محصول و . . . می باشد. به عبارت ديگر، تجزيه و تحليل ارزش بررسی هزينة محصول از طريق اجزای آن به منظور تعيين ميزان مشارکت هزينه ها در ارزش محصولات است.

ب ) مهندسی ارزش تلاش جهت کاهش هزينه های محصول در مرحلة طراحی با حفظ قابليت اطمينان هر قطعه مطابق با انتظارات است.

2_2 اختلاف دوم : اختلاف يا تفاوت دوم که درک آن در فهم کلی موضوع مهندسی ارزش مؤثر تلقی می شود، ناشی از تفاوت دو مفهوم مجموع هزينه ها (قيمت تمام شده تا مرحلة اراية محصول به مصرف کننده) و ارزش محصولات است که جهت درک موضوع ابتدا مفوم اين دو واژه به طور مختصر بررسی و تفهيم می گردد.

الف) مفهوم مجموع هزينه ها در مهندسی ارزش : از ديد مهندسی ارزش مجموع هزينه های توليدمحصول (يا اراية خدمات) را می توان به سه دسته تقسيم نمود :

a.    هزينه های توليد که عمدتاً شامل مواد، دستمزد و هزينة سربار می باشد.

b.    هزينه های اراية محصول يا هزينه های پس از فروش که شامل هزينه های راه اندازی و نصب محصول، هزينه های نگهداری و تعميرات و خدمات پی از فروش (مدت گارانتی) می باشد.

c.     هزينة مصرف يا کاربرد محصول که عملاً شامل هزينه هايی است که توليدکننده جهت افزايش کيفيت و قابليت اطمينان محصول صرف می کند.

البته هزينة مصرف (کاربرد) از ديد حسابداری متعارف صنعتی، بخشی از هزين های توليد محسوب می شود و مربوط به توليد است، اما در عين حال اين بخش از هزينه ها بر افزايش هزينة مصرف از جانب خريدار نيز تأثيرگذار است و در واقع، هر چقدر توليد کننده کيفيت و قابليت اطمينان نحصول را افزايش دهد، به دليل افزايش طول عمر محصول، هزينة مصرف (مصرف کننده) کاهش می يابد. لذا اين بخش از هزينه های توليد در افزايش رضايت مصرف کننده مؤثر بوده، عملاً بخشی از سودمندی محصول را تسکيل می دهد.

ب ) مفهوم ارزش در بحث مهندسی ارزش : صرفنظر از معنای لغوی ارزش نزد عموم بديهی و معمولاً از سنجش ذهنی کالاها و اشيا با يکديگر و يا با پول ناشی می گردد. اين کلمه خود تقسيم بنديهای متعددی دارد و از زوايای مختلف قابل توجه است. ارزشها می توانند اقتصادی، اخلاقی، اجتماعی، سياسی، حقوقی، مذهبی يا دينی، شخصی (شخصيتی) و . . . باشند. به عنوان مثال از جهت اقتصادی واژة ارزش بيانگر ارزش مبادله است که اين خود نوعی سنجش پولی (قيمت کالا و خدمات) است. در بازرايابیو مهندسی ارزش نيز واژة ارزش مفهومی مشابه با اقتصاد را دربرمی گيرد. با اين وجود ابعاد ديگری را نيز شامل می شود. در بحث مهندسی ارزش می توان ارزش را ناشی از نوعی سنجش بين مطلوبيت و قيمت کالا تعريف نمود. به عبارت ديگر، ارزش را می توان نوعی درک ذهنی مشتری در مورد مطلوبيت کالا در مقايسه با قيمت آن به شمار آورد. اما مطلوبيت چيست؟

مطلوبيت ترکيبی از دو عامل سودمندی و ساير عوامل بازاريابی مرتبط با محصول است. (که می توانند اقتصادی و يا غيراقتصادی باشند)

خلاصة اين عوامل در جدول شمارة 1 نشان داده شده است.

عوامل بازاريابی

سودمندی

مرتبط با اصل محصول (ماهيت کالا)

مطلوبيت

 

1.   مارک و مدل

2.   بسته بندی

3.   ظاهرکالا (رنگ، شکل و . . . )

4.    . . .

1.عملکرد

2.قابليت اطمينان

3.کيفيت

 

مرتبط با فروشنده     (خدمات پس از فروش)

 

1.   نصب و راه اندازی

2.   گارانتی

3.   سرويس های خدماتی

4.   اراية قطعات مصرفی

5.   اعتبار فروشنده

6.   . . .

 

 

جدول شمارة1 : اجزای مطلوبيت در مهندسی ارزش

همچنين؛ "سودمندی" که در اقتصاد " ارزش مصرفی" نيز ناميده شده است، خود شامل 3 جزء می باشد :

الف) عملکرد يا کارکرد که عبارتست از قابليت يا توانايی محصول جهت رفع نياز مطابق با آنچه از آن انتظار می رود.

ب ) قابليت اطمينان که عبارتست از حفظ کارکرد مطلوب محصول در دورة معين يا دورة عمر پيش بينی شدة محصول

ج ) کيفيت که در قابليت محصول جهت اراية بالاترين حد کارکرد تعريف شده در ذورة معين يا دورة عمر محصول است .

حال با توجه به توضيحات فوق افزايش ارزش محصول در ديد مشتری (به عنوان هدف اصلی مهندسی ارزش) به دو طريق انجام پذير است که بند الف، عمدتاً موضوع مهندسی ارزش و بند ب، موضوع تجزيه و تحليل ارزش است.

                        الف) افزايش مطلوبيت با حفظ قيمت قبلی.

                        ب ) کاهش قيمت با حفظ مطلوبيت قبلی.

البته بديهی است منظور از قيمت در بحث فوق، قيمت فروش محصولات (شامل هزينه های اراية محصول) است که خود ترکيبی از قيمت تمام شده يا مجموع هزينه ها (بند 2_2_الف) و درصدی سود است. لذا با فرض ثابت ماندن درصد سود در بحث فوق، به جای قيمت می توان مجموع هزينه ها را قرار داد. پس در صورتی که در تجزيه و تحليلهای انجام شده افزايش مطلوبيت مدنظر باشد (با همان سطح کيفيت و مجموع هزينه های قبلی) موضوع مورد بحث، مهندسی ارزش خواهد بود و بديهی است در اين حالت اين امر عمدتاً از طريق تغيير طراحی محصول انجام می پذيرد (به همين دليل EVANS مهندسی ارزش را به طور کلی، جزيی از ابزارهای مهندسی کيفيت محسوب می کند و می گويد: کيفيت مقدم بر توليد است و در مرحلة طراحی بايد انجام شود.)

همچنين در صورتی که در تجزيه و تحليلهای انجام شده صرفاً کاهش قيمت تمام شده (مجموع هزينه ها) با حفظ سطح مطلوبيت قبلی مدنظر باشد (که در اغلب موارد می توان اين امر را با ترکيب، تغيير، تحديد و . . . اجزای محصول انجام داد) موضوع عمدتاً در دايرة تجزيه و تحليل ارزش قرار می گيرد.

2_3 اختلاف سوم : در برخی منابع تفاوتهای ديگری نيز در مورد دو تکنيک مهندسی و تجزيه و تحليل ارزش بيان شده است. به نظر می رسد مستقلاً از اهميت چندانی برخوردار نمی باشد. از جمله Babcock در اين باره می گويد : « عبارت مهندسی ارزش در بررسی محصولات جديد و عبارت تجزيه و تحليل ارزش در بررسی محصولات قديمی به کار می رود، هرچند در اغلب موارد اين دو عبارت به طور مترادف به کار گرفته می شوند.»

همچنين؛ Fallon رئيس سابق انجمن مهندسی ارزش آمريکا معتقد است : « در تجزيه و تحليلهای مهندسی ارزش، عمدة واحدهای يک مؤسسه (پشتيبانی، توليد، خريد، بازاريابی و ... ) بايستی به ايفای نقش بپردازند؛ در حالی که در تجزيه و تحليل ارزش معمولاً واحدهای خريد و پشتيبانی، خود می توانند اقدامات لازم را به عمل آورند.» در نهايت Schroeder معتقد است : «مهندسی ارزش از طريق طراحی مجدد محصولات موجود انجام می شود، (در تجزيه و تحليل ارزش الزاماً طراحی مجدد محصول انجام نمی شود) هرچند که هدف هر دو تکنيک حذف هر چيزی است که با ايجاد هزينه، در ارزش محصول تأثيری نمی گذارد.»


3.                چگونگی اجرا :

همان گونه که گفته شد مهندسی ارزش و تجزيه و تحليل از جهت شيوة اجرا مشابه يکديگر بوده، عمدتاً متکی بر طرح تعداد سؤال هستند که نمونه ای از مهمترين سؤالات قابل طرح در اين مورد در قالب يک چک ليست در جدول شمارة 2 ذکر شده است.

نام و مشخصات کالا (قطعه):                                       نوع عملکرد:

مشخصات فنی:                                                          نحوه دسترسی (ساخت، خريد و ...):

قيمت برآوردی:                                                       مرحلة به کارگيری:

1.          ميزان ارزش افزوده قطعه (Value Added) چقدر است؟

2.          امکان حذف کلی قطعه وجود دارد؟

3.          به چه طرق ديگری می توان اين قطعه را تهيه نمود؟ آيا به اين طريق ارزش افزودة بيشتری ايجاد می شود؟

4.          امکان ادغام و ترکيب و يا تغيير شکل قطعه با قطعات ديگر وجود دارد؟ در اين صورت چه نتايجی حاصل می گردد؟ (مزايا، معايب)

5.          امکان جايگزينی قطعه با کالاهای داخلی وجود دارد؟

6.          امکان به کارگيری قطعه با مواد و قطعات ارزان تر وجود دارد؟

7.          در صورت ايجاد هرگونه تغيير در محصول يا قطعات آن، فرآيند توليد جوابگو می باشد؟ در اين صورت نيازی به تغيير فرآيند توليد نخواهد بود ... ؟

8.          آيا با ترکيب، کاهش و . . . قطعات، عمليات توليد کاهش می يابد و بالعکس؟

9.          در وضعيت فعلی ميزان ضايعات چقدر است؟

10.      با روشهای پيشنهادی جديد ضايعات چه ميزان خواهد بود؟

11.        . . .

تذکر: پس از تکميل چک ليست فوق (شامل هر تعداد سؤالات مکمل ديگر) پاسخ سؤالات توسط گروه کارشناسی مربوط، تجزيه و تحليل شدهو در نهايت پيشنهادات نهايی به مديريت شرکت ارايه می شود.

جدول شماره 2 : چک ليست مهندسی ارزش

در عين حال برای اجرای بهتر و کاراتر مهندسی (تجزيه و تحليل) ارزش، پيشنهاداتی نيز ارايه گرديده است که در زير به برخی از آنها اشاره می شود:

×  به کارگيری ديدگاه مهندسی همزمان در اجرای تکنيک تجزيه و تحليل و خصوصاً تکنيک مهندسی ارزش ضروری استو بر کاربرد آن تأکيد می شود. بر اساس اين ديدگاه همچون بسياری از امور مهندسی ديگر، شرکت برای اجرای مهندسی ارزش، گروه هايی با تخصصهای مختلف (فنی، فروش، توليد، بازاريابی و . . .) تشکيل می دهد و حتی در صورت نياز کارشناسی از خارج شرکت به کار می گيرد. ضمناً نتايج بررسی ها و اقدامات گروه در نهايت، در قالب پيشنهادات مشخص به مسؤولين و گردانندگان شرکت ارايه می شود.

×  در اجرای مهندسی (تجزيه و تحليل) ارزش تعيين کارکرد اوليه و ثانوية محصولات ضروری و قابل توجه است. به عنوان مثال سگک يک کمربند ضمن دارا بودن کارکرد اصلی خود (کارکرد اوليه) می تواند در برخی موارد تزئينی باشد. بنابراين؛ به طور فرضی در اين حالت سگک بايد رنگ شود؛ پس در بحث تجزيه و تحليل يا مهندسی ارزش نمی توان رنگ را حذف نمود، اما تغيير آن می تواند مدنظر باشد.

×  جهت بررسی و ارزيابی پيشنهادات حاصل از کاربرد مهندسی ارزش همواره ساخت نمونه های اوليه از محصول و اجرای عمليات آزمون و اصلاح می تواند مفيد و در تصميم گيری نهايی مديران شرکت مؤثر باشد.

×  در بحث مهندسی ارزش توجه به عوامل ايجادکننده و تقويت کنندة ارزش در محصولات و خدمات، به ويژه عوامل بازاريابی محصول (مندرج در جدول شماره 1) مهم و قابل توجه است و سؤالات مربوط به اين دسته از عوامل بايد مدنظر باشد.

×  نهايتاً همان گونه که STARR بيان می نمايد: «مهندسی (تجزيه و تحليل ارزش) ارزش ذر يک جمله، يافتن ارزش بديلهای مختلف به کارگيری مواد يا ايجاد تغييرات محصول است.

بنابراين؛ همة تجزيه و تحليلهای به عمل آمده و پيشنهادات ارايه شده توسط گروه های تخصصی مجری اين تکنيک ها بايد با تعيين ارزش کمی و کيفی هر پيشنهاد و در صورت نياز به انضمام محاسبات مالی و آماری لازم باشد.

چند نکته جالب:

1.      ساکسنا و کريشنا در سال 1995 با انتشار کتاب پرارج خود با عنوان "مهندسی ارزش در مديريت پروژه" کاربرد وسيع اين تکنيک جهت مديريت و کنترل پروژه های عظيم اقتصادی و توليدی و . . . را پيشنهاد نمودند. از نظر آنان هدف مهندسی ارزش در مديريت پروژه، کنترل، حذف و اصلاح هر عاملی است که بدون تأثير در کارکرد اصلی و اساسی پروژه، منجر به ايجاد و تحميل هزينه های غيرضروری پروژه می شود.

2.      در کليه منابع موجود از تجزيه و تحليل و مهندسی ارزش به عنوان نوعی تکنيک يا ديدگاه منظم و نظام مند (Systematic) نام برده شده است. به اين معنی که انجام تجزيه و تحليل يا مهندسی ارزش از فرآيند (يا مراحل) معينی تبعيت می کند. البته منابع مختلف مراحل متفاوتی را برای اجرای تجزيه و تحليل يا مهندسی ارزش پيشنهاد کرده اند که اين مراحل تقريباً مشابهند. از جمله Blackstone, Fogarty و Hoffmann مراحل اجرای مهندسی ارزش را، انتخاب محصول، جمع آوری اطلاعات، تجزيه و تحليل و بررسی، ارزيابی (مقايسه و انتخاب) و اجرا پيشنهاد کرده اند.

3.      هزينه های بسته بندی و مانند آن جزو هزينه های مواد يا سربار (هزينه های توليد) محسوب می شود.

4.      به عبارت ديگر ارزش مبادله ای، بر اساس عامل پولی تعيين می شود. ضمناً ارزش کالا در اقتصاد بر اساس دو عامل مرغوبيت (برخورداری از قابليت استعمال، زيبايی و موردپسند بودن) و کم يابی تعيين می گردد.

5.      ارزش مصرفی يا Use Value که ارزش استعمال نيز ترجمه شده, عبارتست از ارزش يک کالا يا خدمات (يا مفيد بودن آن) جهت مصرف شخصی (نه مبادله).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرآيند مهندسی ارزش

چکيده:

با توجه به گسترش سريع مهندسی ارزش در کشورهای مختلف دنيا و پيشرفت دنيای صنعتی به سمت بازار رقابتی و جهانی شدن (Globalization)، آشنايی با اين فرآيند مهم که در جهت کاهش هزينه و افزايش کيفيت و در نتيجهکسب سهم بيشتر در بازار رقابتی حرکت می کند، برای صاحبان دانش و صنعت لازم است.

1-                                                   مقدمه:

مهندسی ارزش در زمان جنگ جهانی دوم، هنگامی که دستيابی به موادبسيار مهم دچار مشکل شده بود، در صنايع مطرح شد. اين مسأله باعث اراية راه کارهای جايگزين برای مواد و طرح های موجود گرديد. در یال 1947 لاورنس دی مايلز ـ يکی از مهندسان شرکت جنرال الکتريک آمريکا ـ موارد ممکن را مورد بررسی قرار داد. او روشهای مختلفی برای مقابله با تغييرات ارايه کرد و برخوردی مناسب برای مشخص کردن ارزش و بهبود يک طرح نمود. اين نظريه به سرعت فراگير شد و برگشت عظيم سرمايه را به دنبال داشت. او اين روش را مهندسی ارزش ناميد.

برای مهندسی ارزش تعاريف مختلف و متعددی آمده است که همگی يک مفهوم کلی را دربردارند. به طور خلاصه می توان گفت: « مهندسی ارزش عبارتست از روشی خلاقانه برای تغيير و اصلاح کارکردهای نامناسب، در جهت کاهش هزينه با حفظ کيفيت. البته امروزه نتايج اجرای مهندسی ارزش بر روی طرح های متعدد در دنيا نشان می دهد که مهندسی ارزش نه تنها کاهش هزينه همرا با حفظ کيفيت را به دنبال دارد، بلکه باعث کاهش هزينه، کاهش زمان تحويل و افزايش کيفيت تحويل می شود.

 

2-                                                   تعاريف اوليه:

2_1 ارزش: کمترين هزينه ای است که تأمين نيازها و انتظارات مشتری را به حو مطلوب امکانپذير می سازد.

2_2 بها: کمترين هزينه ای است که به وسيلة آن کارکرد اصلی مورد انتظار از يک سيستم، قابل دستيابی است.

2_3 کيفيت: نيازها، انتظارات و مطلوبيتهای کاربر يا کارفرما است.

2_4 هزينه: هزينة دور عمر محصول، پروژه يا خدمات است.

2_5 کارکرد: وظيفة مشخصی است که از يک جزء خاص از محصول، کل محصول يا يک پروژه انتظار می رود.

 

3-                                                   فرآيند مهندسی ارزش:

فرآيند سيستماتيکی را که برای اجرای مهندسی ارزش بر روی يک پروژه اجرا می شود، طرح شغل می گويند. اساساً فرآيند مهندسی ارزش در سه مرحلة اصلی سازماندهی می شود:

الف) مطالعات مقدماتی

در ابتدای اين مرحله، پروژة مورد نظر و دلايل کار بر روی آن مشخص و گروه مهندسی ارزش تشکيل می شود. هدف در اين مرحله، آماده سازی بستری مناسب جهت انجام فرآيند مهندسی ارزش است؛ بدين صورت که ابتدا يک سری جلسات توجيهی برای کلية مديران رده بالا، خصوصاً مهندسين طراح و مشاوران طرح برگزار می شود تا در اين جلسات مزايای به کارگيری مهندسی ارزش برای مديرا ارشد محرز شود. همچنين؛ بايد برای مهندسين طراح و مشاور کاملاً مشخص شود که کار گروه مهندسی ارزش اشکال تراشی و ايرادگرفتن به آنها نيست، بلکه گروه مهندسی ارزش سعی دارد با کمک به آنها محصولی کاراتر با هزينة کمتر توليد کند.

در راستای ايجاد اين بستر مناسب، بايد علاوه بر جلسات توجيهی يک سری جلسات آموزشی برای کلية افرادی که به نحوی در گروه مهندسی ارزش نقش دارند، برگزار شود تا با اصل مسأله و چارچوب کلی کار آشنا شوند. همچنين؛ اعضای اصلی گروه مهندسی ارزش بايد با پروژة مور نظر کاملاً آشنا شوند، تخصصهای اساسی آن را فراگيرند و با اطلاعات کلی طرح آشنا شوند. همچنين بايد در اين مرحله مشخص شود که گروه مهندسی ارزش تا چه حد از حمايت مديران ارشد، چه مادی و چه معنوی برخوردار است.

در ادامة فرآيند کلی مطالعات قبل از اجرا به طور خلاصه توضيح داده می شود :

×      جلسات توجيهی : هدف کلی اين مرحله، ايجاد زمينه مناسب برای شروع به کار گروه مهندسی ارزش است. در ابتدای اين مرحله و قبل از انجام هر کاری ابتدا بايد، يک سری جلسات توجيهی برای مديران ارشد، کارفرمايان، پيمانکاران، طراحان و کلية مشاوران طرح برگزار شود تا آنها دربارة عملکرد گروه مهندسی ارزش کاملاً توجيه شوند و آن را امری بيهوده يا مداخله جويانه تلقی نکنند؛ زيرا معمولاً بيشترين مخالفت با کار گروه مهندسی ارزش از سوی مهندسان طراح و مشاوران طرح صورت می گيرد؛ چرا که آنها معتقدند که هدف گروه مهندسی ارزش ايرادگرفتن از طرح ارايه شده از سوی آنها و کم رنگ کردن اعتبار مشاوران و طراحان است.

×      جمع آوری نظرات مشتری : در اين مرحله بايد نظرات مشتری از راه های مختلف نظير استفاده از فرم نظرخواهی و يا مصاحبة مستقيم جمع آوری شود؛ زيرا ما تنها از طريق نظرات مشتری می توانيم به عيوب اساسی فرآيند، محصول توليد شده و يا خدمت ارايه شده پی ببريم و با توجه به آنها مسأله را طرح کنيم. پس از جمع آوری اطلاعات مذکور بايد مراحل زير دنبال شوند:

1-    مشخص کردن اساسی ترين مشخصه هايی که باعث جذب و حفظ مشتری در دراز مدت می شود.

2-    تشريح و دسته بندی مشخصه های مهم فرآيند

3-    جمع آوری شکايات مشتريان در مورد نواقص محصول و دسته بندی آنها بر اساس ميزان اهميت (اهميت هر شکايت از روی درصد فراوانی آن مشخص می شود، برای مثال اگر 15% شکايتهای طرح شده مربوط به يک قسمت خاص است، اهميت آن شکايت را برابر 15 قرار می دهيم.)

4-    مقايسه کردن محصول مورد نظر با محصولات مشابه موجود در بازار

 

در ادامه کلية اطلاعات جمع آوری شده مورد تجزيه و تحليل قرار می گيرد و يک سری استاندارهای جديد برای محصول مورد نظر تعريف می شود.

×      جمع آوری اطلاعات مربوط به طرح : همواره دو منبع اوليه و ثانويه برای جمع آوری اطلاعات مربوط به طرح وجود دارد که هريک از اين دو منبع خود به دو دسته تقسيم می شوند:

1.                                                      منابع اوليه شامل افراد و اسنادي است که در ادامه شرح داده می شود:

افرادی که می توان از آنها در زمينة طرح مورد نظر اطلاعات کسب کرد، عبارتند از: فروشنده، طراح عمومی، مهندس معمار، اعضای گروه تخمين هزينه، اعضای گروه تعميرات، پيمانکاران و مشاوران طرح.

اسناد و مدارکی که می توان از آنها استفاده کرد عبارتند از: نقشة پروژه، نتايج حاصل از اجرای پروژه های مشابه، پيشنهادات ردشده و . . .  .

2.                                                      منابع ثانويه برای جمع آوری اطلاعات شامل محصولات رقيب و بازديد از محل اجراست.

با بررسی موقعيت محصولات رقيب در بازار بايد سعی کنيم عوامل مهمی نظير استانداردهای مهندسی طراحی، دلايل موفقيت و يا عدم موفقيت آنها و نتيجة به کارگيری آنها توسط مشتری را مشخص کنيم.

منظور از عبارت "محل اجرا" بازديد از کلية پايگاه ها، دفاتر اداری، مديريت، خطوط توليد و همة مراکزی است که به گونه ای در فرآيند توليد دخيل هستند. اين بازديد موجب می شود که اعضای گروه مهندسی ارزش از نزديک شرايط کار عملی را ببينند و بتوانند محدوديتهای موجود را درک کنند. در برخی موارد خاص اگر بازديد از اين اماکن ميسر نباشد، بايد کلية اسناد و جزئيات چگونگی انجام کار در اين مراکز از سوی گروه مهندسی ارزش مورد مطالعه و بررسی قرار گيرد.

×      مشخص کردن موارد ارزيابی : در اين مرحله کلية اطلاعات جمع آوری شده در مورد نقاط ضعف و قدرت طرح، همچنين؛ دلايل جذب مشتری مورد تجزيه و تحليل قرار می گيرد و با توجه به نتايج حاصل يک سری فاکتور به عنوان معيارهای طرح مشخص می شوند، به اين معنا که گروه مهندسی ارزش در مرحلة ارزيابی بايد ايده هايی را انتخاب کند که اين معيارها را داشته باشند و در نهايت ايده ای که تعداد بيشتری از معيارها را ارضا کند، به عنوان پيشنهاد نهايی مطرح می شود.

عده ای بر اين اعتقادند که دسته بندی معيارها و وزن دهی به آنها بايد در اين مرحله صورت پذيرد؛ اما اکثريت با اين نظر مخالفند و معتقدند که اين کار مربوط به مرحلة ارزيابی می شود.

×      تعريف مسأله : بعد از انجام مراحل ذکرشده برای شروع کار، ابتدا بايد مسألة مورد نظر به درستی مطرح شود تا گروه مهندسی ارزش بداند که دقيقاً برای رسيدن به چه چيزی بايد تلاش کند و با توجه به مسألة مورد نظر، هدف و گروه نهايی را تعيين و شروع به کار کند.

اين نکته که بدانيم با تعريف درست يک مسأله نيمی از کار انجام شده، مورد توجه است. برای طرح صحيح يک مسأله سه سؤال اساسی وجود دارد :

1-    مسأله ای که بايد حل شود، کدام است؟

2-    چرا ما معتقديم که اين يک مسأله است؟

3-    نتيجة حل نکردن مسأله چيست؟

طرح آين سؤالات معمولاً بحث و مشاجرة شديدی را بين کارفرما و گروه مهندسی ارزش ايجاد می کند؛ چرا که معمولاً کارفرمايان معلول را با علت اشتباه می کنند و در نتيجه ريشة اصلی مشکل پنهان می ماند و مسأله به درستی حل نمی شود. برای جلوگيری از اين مشکل است کهسه سؤال بالا مطرح می شود. اگر پاسخ دوم نزديک به پاسخ سؤال اول باشد، نتيجه می گيريم که مسأله به درستی تشريح نشده است؛ يعنی، علت، معلول يا اثری از يک مشکل ديگر است و نه علت ريشه ای مورد نظر.

مثال:

م (مهندس ارزش) : مسأله ای که بايد حل شود، کدام است؟

ک (کارفرما) : هزينة محصول ما بسيار بالاشت و باعث کاهش فروش می شود.

م : چرا شما معتقديد که اين يک مسأله است؟

ک : . . .

در اين جا کارفرما جوابی منطبق با جواب اول را می دهد، در نهايت دوباره از وی سؤال می شود :

م : چرا هزينة محصول را يک مسأله در نظر گرفتيد؟

ک : زيرا رقبای ما قيمت خود را کاهش داده اند و اين، کاهش سود ما را به دنبال دارد.

در نهايت با بررسی جوابهای کارفرما، مسأله به اين صورت تعريف شد : «کاهش فروش، ناشی از کاهش قيمت رقبا.»

با اطلاعات جديد کرفرما راضی شد که جواب سؤالات به صورت زير باشد:

1-    رقبای ما قيمت محصول خود را کاهش داده اند.

2-    فروش محصول با قيمت فعلی باعث کاهش فورش می شود و در نهايت باعث کاهش درآمد می شود.

3-    در صورتی که مسأله حل نشود، سهم ما در بازار به صورت چشمگيری کاهش يافته و منجر به تعطيل شدن خط توليد می گردد.

با بازنگری مجدد شرايط، مسأله مجدداً به عنوان فشار رقابت و نه کاهش هزينه تعريف می شود. دقت شود که در اين جا، کاهش هزينه شرطی برای حل مسأله نيست، بلکه تنها يک راه حل پيشنهادی برای مسأله است و چه بسا اين بهترين راه حل نباشد؛ زيرا که کاهش هزينه بدون توجه به خواسته های مشتری می تواند اثر معکوس داشته باشد. جستجوی راه حل هايی که منجر به بهبود رقابت می شوند، دست گروه را برای مطالعات بازتر می کند. به عنوان مثال، بهبود مدل، کاهش زمان ساخت، افزايش کارايی و . . . می توانند راه حل هايی در جهت افزايش توان رقابتی باشند.

×      انتخاب پروژه (هدف) : بعد از تعريف صحيح مسأله نوبت به انتخاب پروژه می رسد. اين پروژه بايد به گونه ای انتخاب شود که با انجام آن، مسأله حل شود. برای يافتن گزينه های قابل مطالعه به عنوان هدف، يک گروه 3 يا 4 نفره که با جنبه های مختلف طرح آشنا هستند، انتخاب می شوند تا طی جلساتی که باهم دارند به اراية پيشنهادات مختلف بپردازند و سپس، از بين آين پيشنهادات چند پروژه را به عنوان هدف انتخاب و در نهايت آنها را ارزيابی و اولويت بندی کنند:

الف) ارزيابی گزينه های مورد مطالعه:

در ارزيابی گزينه های مورد مطالعه لازم است به موارد زير توجه شود:

ü     در نظر گرفتن زمان مطاله با توجه به ضرورت اجرای پروژه :

1.      تخمين زمان مطالعه: محاسبة زمان لازم برای بررسی پروژه مورد نظر با توجه به پيچيدگی آن و نحوة کسب اطلاعات مورد نياز (زمان لازم و نحوة جمع آوری آنها) صورت می گيرد.

2.      تخمين زمان پايان مطالعات: اعضای گروه مهندسی ارزش می توانند با توجه به تغييرات احتمالی و عوامل مؤثر در زمان بندی، اين مدت را تخمين بزنند.

3.      تعيين زمان مناسب برای آغاز به کار گروه مهندسی ارزش: اين نکته بسيار مهم است که گروه بداند در چه زمانی بايد کار خود را آغاز کند. معمولاً گروه مهندسی ارزش کار خود را زمانی آغاز می کند که تقريباً 30% طرح تمام شده است؛ اما تعيين دقيق اين زمان حائز اهميت است.

ü     ارزيابی احتمال پذيرش :

 

صرفه جويی هزينه

 

ميزان بازگشت سرمايه : واضح است هرچه ميزان بازگشت سرمايه بيشتر باشد، احتمال پذيرش از سوی مديريت ارشد بيشتر است. ميزان بازگشت سرمايه از رابطة زير محاسبه می شود :

 

       
 
 
   

کل هزينه (شامل هزينه های طرح + هزينة مطالعات)

 

 

ü     استفاده از نتايج پروژه های مشابه: مطالعه و بررسی نتايج حاصل از اجرای مهندسی ارزش بر روی پروژه های مشابه و چگونگی قبول آنها از سوی مديريت ارشد، می تواند سودمند باشد.

ب ) اولويت بندی از روی شاخص صرفه جويی در هزينه:

اولويت بندی پروژه ها از روی ميزان هزينة لازم برای اجرای هرکدام، به تنهايی سودمند نخواهد بود، چيزی که کمک فراوانی به پذيرشروژه می کند، بالابودن شاخص صرفه جويی در آن است. در نتيجه اولويت بندی پروژه ها از روی شاخص صرفه جويی می تواند مفيد باشد. مقدار اين شاخص از رابطة زير محاسبه می شود:

(ميزان صرفه جويی احتمالی)*(هزينة مطالعات)*(احتمال اجرا)

در نهايت با توجه به نتايج به دست آمده از مطالعات بالا، پروژه ها را با در نظرگرفتن کلية عوامل، اولويت بندی می کنيم.

×      انتخاب تيم مهندسی ارزش : بعد از مشخص شدن پروژه نوبت به انتخاب گروه نهايی مهندسی ارزش می رسد. گروه مهندسی ارزش می تواند 1 تا 5 نفر و يا بيشتر باشد. اساساً تعداد اعضای گروه مهندسی ارزش به بزرگی سازمان و پروژه بستگی دارد. تخصصهای لازمبرای شرکت در گروه مهندسی ارزش با توجه به مسأله تعريف شده مشخص می شود. در همين راستا برای انتخاب اعضای گروه سه سؤال مطرح می شود:

1. مسأله متعلق به چه کسی است؟

2. چه کسی مسؤول حل مسأله است؟

3. چه کسی تحت تأثير راه حل قرار می گيرد؟

با توجه به سؤالات بالا اعضای گروه مشخص می شوند. لازم به ذکر است که علاوه بر اعضای اصلی و ثابت گروه، تعدادی به عنوان همراه و مشاور می توانند گروه مهندسی ارزش را ياری کنند. همچنين، يک نفر بايد به عنوان رهبر گروه انتخاب شود. اين فرد بايد آموزشهای لازم را ديده باشد، تجربة کافی در اين زمينه داشته باشد، با تمامی ابعاد و جزئيات طرح آشنايی کامل داشته باشد و همچنين؛ بداند هرکدام از اعضای گروه مهندسی ارزش دقيقاً در چه زمينه ای تخصص دارند.

مراحل سازماندهی و تکميل گروه مهندسی ارزش در داخل يک سازمان بستگی به بزرگی و گردش مالی آن دارد.

 

     ب ) مطالعات ارزش :

از اين مرحله گاهی با عنوان آناليز ارزش نام برده می شود. ساختار کلی اين مرحله از کار شامل 3 بخش اصلی است. اما نحوة انجام اين 3 بخش در روشهای طرح شغل متفاوت است. اين 3 بخش عبارتند از:

1. تحليل کارکرد: برای تعيين علت وجودی يک محصول و اجزای آن و تعيين شاخص ارزش.

2. روشهای فنی خلاق: برای طرح گزينه های جديد.

3. روشهای فنی سنجش: برای ارزيابی ارزش مفاهيم کنونی.

در زير نحوة انجام فرآيند مهندسی ارزش بر روی يک پروژه بر اساس يک روش طرح شغل خاص بيان می شود، در طی توضيح اين روند سعی می شود تفاوتهای اساسی بين روشهای مختلف ذکر شود.

ب ـ 1) اطلاعات :

هدف اصلی در اين مرحلی جمع آوری اطلاعات خاص سيستم و اضافه کردن آنها به اطلاعات مرحلة اول برای مشخص شدن چارچوب کلی کار است.

در اين قسمت کلية اطلاعات جزئی مربوط به سيستم در حال بررسی، شامل معيارها، استانداردها، نيازهای مشتری، محدوديتهای طراح، تجهيزات قابل دسترس و غيره به صورت واضح مشخص می شوند. همچنين؛ اعضای گروه مهندسی ارزش کاملاً با آنها آشنا می شوند. به اين ترتيب، کلية اعضای گروه چارچوب کلی کار را درک می کنند و متوجه می شوند که مطالعات، سؤالات و پيشنهادات خود را در چارچوبی معين مطر کنند. در بعضی از روشهای طرح شغل، وظيفة اين قسمت را مربوط به مطالعة اوليه می دانند.

ب ـ 2) تحليل کارکرد :

از اين قسمت به عنوان قلب فرآيند مهندسی ارزش نام برده می شود و اين نکته بيانگر ميزان اهميت اين قسمت است.

هدف اصلی در اين مرحله بررسی کامل و دقيق تمام جزئيات کارکردهای سيستم، نوع ارتباط آنها باهم و ميزان هزينه و بهای هريک است.

اين قسمت، خود شامل پنج بخش است:

1. تحليل موانع :

در اين قسمت ما بايد به دنبال محدوديتها يا علتهايی باشيم که تجزای تشکيل دهنده، طراحی خاص يا روشهای اجرايی خاص ـ که تاکنون به کار برده شده اند ـ به ما تحميل می کنند. در اين مرحله هدف پی بردن به اين واقعيت است که : آيا موانع مذکور امروزه نيز معتبرند؟ پرسشهايی که بايد در مرحله اطلاعات و يا مطالعه اوليه صورت می گيرد.

2. رسم نمودار FAST :

در اين قسمت که اساسی ترين مرحله است، ابتدا کليه کارکردهای سيستم مشخص و به طرز مناسب با روش فعل ـ اسم بيان می شود. سپس رابطه بين کارکردها به صورت سلسله مراتبی مبتنی بر علت و معلول به صورت يک نمودار (FAST) مشخص می شود. گسترش اين نمودار بر مبنای پرسش های Why , How , When  است. به اين صورت که پس از مشخص شدن هدف سيستم آن را با سؤال « چگونه انجام می شود؟» مورد سؤال قرار می دهيم، جواب سؤال را از بين کارکردهای مشخص شده انتخاب می کنيم و در سمت راست قرار می دهيم، جواب اين سؤال در اصل همان کارکرد اصلی است. برای تکميل نمودار، کارکرد اصلی را مورد سؤال و جواب را در سمت راست آن قرار می دهيم، برای اطمينان از درستی جوابها می توانيم آنها را با سؤال « چرا انجام می شود؟» مورد سؤال قرار می دهيم، جواب اين سؤال بايد کارکرد واقع در سمت چپ باشد. در حقيقت جواب سؤال « چرا » ، هدف آن کارکرد را مشخص می کند.

بعد از پايان سؤالها، مسيری از کارکردها ايجاد می شود که از هدف سيستم آغاز و به کارکرد ابتدايی ختم می شود، اين مسير را اصطلاحاً مسير بحرانی اصلی می نامند.

اما بعد از ايجاد مسير بحرانی اصلی، برای اضافه کردن کارکردهای باقی مانده، هريک از کارکردهای مسير اصلی را با سؤال « زمانی که اين کارکرد انجام می گيرد، چه کارکردهای ديگری به وقوع می پيوندند؟»، مورد سؤال قرار داده و جواب موردنظر را از بين کارکردهای باقی مانده انتخاب می کنيم.

ايجاد اين نمودار کمک فراوانی به درک فرآيند سيستم در دست بررسی می کند، همچنين از روی اين نمودار مشخص می شود که تغيير، اصلاح و يا حذف هر کارکرد چه تأثيری بر کل سيستم دارد.

3. ايجاد مدل هزينه :

مدلی که برای هزينه ايجاد می شود بايد دقيقاً مشخص کند که در هريک از کارکردها به طور جداگانه چه ميزان از کل هزينه را به خود اختصاص می دهند. يکی از روشهای مرسوم برای مدل سازی هزينه در مهندسی ارزش استفاده از ماتريس هزينه ـ کارکرد است. در اين ماتريس کليه کارکردها در بالاترين رديف نوشته می شوند، در ادامة کلية اجزا يا زيرسيستم برای انجام کارکردی خاص در خانه مشترک بين آن دو نوشته می شود و با جمع زدن اعداد هر ستون هزينة مربوط به آن آمده است ، به علاوه در اين جدول مشخص می شود که هر کارکرد چه درصدی از کل هزينة را به خود اختصاص می دهد .

ü     روش محاسبة هزينة  اقلام يا اجزا با توجه به نوع عملياتی که بر روی آنها انجام می شود ، آنها را به چند گروه مختلف تقسيم بندی می کنيم و سپس ضريبی را به هر دسته می دهيم در نهايت با ضرب ضريب مفروض در هزينة خريد اقلام هر گروه ، هزينة نهايی به دست می آيد .

در زير مثالی از تقسيم بندی اقلام در يک پروژه مکانيکی آمده است :

گروه 1 ـ اقلام خريدنی که نياز به پردازش و آماده سازی جهت مونتاژ ندارند ، دارای ضريب 1 هستند . ( هزينه = هزينة خريد * 1 )

گروه 2 ـ اقلام خريدنی که نياز به عملياتی ابتدايی پيش از مونتاژ شدن دارند ، دارای ضريب 1.25 هستند . ( هزينه = هزينة خريد * 1.25 )

گروه 3 ـ اقلام ساختنی که نياز به يک سری عمليات پيش از مونتاژ شدن دارند ، ضريب 1.5 را به خود اختصاص می دهند . ( هزينه = هزينة خريد * 1.5 )

گروه 4 ـ اقلامی که به صورت مواد خام خريداری شده اند و نيازمند انجام عمليات رنگ کاری ، علاوه بر عمليات توليدی هستند ، ضريب 1.75 را به خود اختصاص می دهند . ( هزينه = هزينة خريد * 1.75 )

4. ايجاد مدل بها :

در اين قسمت نيز بايد مدلی تهيه می شود که نشان دهندة اهميت تک تک کارکردها باشد ، برای تهية اين مدل ابتدا اهميت يا بهای کل سيستم را با نظر سنجی از صاحبان صنعت تخمين می زنيم ، به اين معنی که بايد به دنبال کم ترين قيمت دلاری باشيم که به وسيلة آن سيستم ، با انجام کارکرد اصلی ، ساخته می شود ، سپس  با استفاده از روش های مرسوم ارزش سنجی ( روش مقايسة جفت ـ جفت ، روش DME ، روش AHP  ) مشخص می کنيم که هر کارکرد چه درصدی از کل اهميت را به خود اختصاص می دهد ، با ضرب اين درصد در اهميت کل، اهميت دلاری به دست می آيد ، در نهايت با تنظيم جدولی ، مشابه جدول مدل هزينه ، نتايج را به صورت خلاصه در می آوريم .

Percent(%)

Worth($)

Functions

16.13

900

Fun.1

26.88

1.500

Fun.2

18.28

1.020

Fun.3

8.96

500

Fun.4

25.56

1.426

Fun.5

4.19

234

Fun.6

100

5580

Total

ماتريس مدل بها

 

5. رسم نمودار هزينه ـ اهميت :

بعد از تعيين مدل هزينه و بها بايد مقايسه ای کلی بين هزينه و بهای هر کارکرد داشته باشيم . اصولاً ، منطقی است هر کارکردی که بهای بيش تری دارد ،  هزينه بيش تری دارد و برعکس . اما اگر کارکرد با بهای کم دارای هزينة زياد باشد ، بايد به طور جدی روی آن کارکرد فکر کرد .

برای سهولت در مقايسه از پارامتر شاخص ارزش استفاده می کنيم که به صورت زير تعريف می شود :

     بها  = شاخص ارزش 

Value- Index

Functions

0.81

Fun.1

1.24

Fun.1

3.89

Fun.1

0.42

Fun.1

1.31

Fun.1

0.33

Fun.1

                 ماتريس  شاخص ارزش

ماتريس سنجش اين پارامتر، واحد يک است . به اين معنی که اگر شاخص ارزش برای کارکردی بيش تر از يک باشد ، بيانگر مناسب بودن آن کارکرد و اگر کوچک تر از يک باشد ، بيانگر نامناسب بودن آن کارکرد است ( چون هزينه از بها بيش تر است ) . اين مقايسه را می توان بر روی نموداری مشابه با نمودار 1 نشان داد . ( روش ديگری که در اين راستا پيشنهاد می شود ، روش تاناکارا وو استفاده از نمودار          است ) .

در نهايت، تمام کارکردها بر اساس شاخص ارزش مرتب می شوند و وارد مرحلة بعدی می شويم.

به طور کلی می توان گفت خروجی اين مرحله ، ليست مرتب شده ای از کارکردها بر اساس شاخص ارزش است . در بعضی از فرايندهای طرح شغل ، اين قسمت را نيز جزيی از قسمت اول ( اطلاعات ) تلقی می کنند .

 

 

 

در نمودار هزينه ـ بها ( نمودار فوق ) محور افقی نشان دهندة هزينه و محور عمودی نشان دهندة بهای هر کارکرد است .

ب _ 3 ) هدف اصلی در اين مرحله توليد صدها راه حل گوناگون برای بهبود کارکردهای نامناسب است .

در اين مرحله اعضای گروه مهندسی ارزش با مد نظر قرار دادن کارکردهای نامناسب و انجام روش طوفان فکری ، ايده های خلاق و ديگر تکنيک های خلاقيت و ايده پردازی ( دلفی ،گروه اسمی ، TRIZ ) ، راه حل های متفاوتی برای تغيير کارکرد مورد نظر ، ارائه می دهند .

بايد توجه کرد که در اين مرحله ، هر نظر و راه حل پيشنهادی برای کارکرد بهتر، بدون توجه به عملی بودن يا نبودن ، منطقی بودن يا نبودن و غيره بايد بيان و ثبت شود . نکتة مهم اين است که بدانيم در اين مرحله هيچ گونه قضاوتی بر روی راه حل های پيشنهادی نمی شود . بايد دقت شود زمان اين مرحله در کل فرايند مهندسی ارزش بسيار کوتاه است .

خروجی اين مرحله ، فهرستی از صدها راه حل برای بهبود کارکردهای نامناسب است .

ب _ 4 ) هدف اصلی در اين مرحله ، انتخاب بهترين راه حل ها برای بهبود کارکردهای نامناسب است .

اولين کاری که در اين مرحله انجام می شود ، جداکردن پيشنهاداتی است که به هر دليل غيرممکن هستند . اين دلايل می توانند مربوط به اطلاعات جمع آوری شده در قسمت مطالعات اوليه يا اطلاعات باشند يا دلايل منطقی ديگر برای رد پيشنهادات وجود داشته باشد.

در قسمت بعد، نظرات مشابه و مربوط به يک کارکرد در دسته های جداگانه طبقه بندی می شوند و هر گروه به طور جداگانه مورد تجزيه و تحليل قرار می گيرد. در اين قسمت بايد مشخص شود راه حل پيشنهاد شده چه مزايا و معايبی از نظر سخت افزاری و نرم افزاری دارد. در هر گروه، پيشنهادها به اين روش تقسيم بندی می شوند. اين گونه تقسيم بندی پيشنهادها ( گروهی و انفرادی ) به خوبی مشخص می کند که کدام پيشنهاد پتانسيل بيش تری برای توسعه دارد .

در اين مرحله راه کارهای باقيمانده با هم مقايسه و وزن دهی می شوند . سپس برای هر پيشنهاد يک شاخص ارزش محاسبه می شود که از تقسيم بهای پيشنهاد مورد نطر بر هزينة اجرايی آن حاصل می شود .

ü     روش وزن دهی پيشنهاد ها :

به طور کلی مقايسه و وزن دهی پيشنهاد ها بر اساس معيار زير صورت می گيرد :

اين پارامتر در حقيقت شاخصی است که مشتری تصميم خود را برای خريد بر مبنای آن قرار می دهد . برای مثال پارامترهايی نظير مدل، رنگ، سرعت، قابليت اطمينان و غيره را می توان معياری برای خودرو دانست . در حالت کلی می توان گفت که معيار، شاخص تصميم گيری مشتری است . معيارها به دو دسته تقسيم بندی می شوند :

1 . شاخص الزامی : اين شاخص ها الزاماً بايد وجود داشته باشند . به عبارت ديگر بدون اين شاخص ها سيستم مورد نظر از ديد مشتری، ناقص تلقی می شود .

2 . شاخص مطلوب : وجود اين دسته از شاخص ها الزامی نيست، اما بايد توجه کرد که اين شاخص ها باعث جذب مشتری می شوند و در حقيقت، به محصول ارزش بيشتری می دهند.

به طور کلی برای پيدا کردن بهترين پيشنهاد ارائه شده، ابتدا بايد معيار های سيستم شناخته شوند، سپس از روش مقايسة جفت _ جفت وزن دهی شوند. (جدول 4 ) با مشخص شدن ارزش هر يک از معيارها برای سيستم، به سراغ وزن دهی پيشنهادها می رويم .

يکی از روش های مرسوم در وزن دهی پيشنهادها، روش Rake and Rate است . در اين روش، ماتريسی تشکيل می شود که سطر بالايی آن شامل تمام پيشنهادها و سطر سمت چپ آن شامل تمام معيارها می شود، سپس هر پيشنهاد را با « اين پيشنهاد تا چه ميزان قادر به ارضای معيارهای مورد نظر است ؟ » مورد سؤال قرار می دهيم . جواب اين سؤال بايد به صورت يک عدد بيان شود که در واقع، به آن امتياز پيشنهاد در آن معيار می گويند. سپس امتياز مذکور را در وزن معيار ضرب می کنيم که حاصل، همان وزن پيشنهاد است و در محل تلاقی ستون پيشنهاد و سطر معيار نوشته می شود.

بعد از کامل شدن ماتريس مذکور، اعداد هر ستون را جمع و به عنوان وزن نهايی پيشنهاد ثبت می کنيم. سپس با تقسيم اين وزن بر کل هزينة لازم برای اجرای پيشنهاد، شاخص ارزش را به دست می آوريم.

ماتريس مقايسة راه کارها :

خروجی اين مرحله، ليست مرتب شده ای از پيشنهادهای مختلف برای بهبود کارکردهای نامناسب براساس ميزان شاخص ارزش آنها به همراه شرح جزييات پيشنهاد است .

ب _ 5 ) هدف اصلی در اين مرحله، انتخاب راه حل نهايی برای کارکردهای نامناسب است.

در اين مرحله، پيشنهادها به صورت کامل بررسی می شوند و جزييات آنها به دقت مورد بررسی قرار می گيرد. سپس پيشنهادهای برگزيده، تصحيح و دقيقاًٌ بر خواسته های گروه مهندسی ارزش و توانمندی های مهندسان طراح منطبق می شوند و در نهايت به صورت پيشنهاد، آمادة ارائه می گردند .

بايد دقت شود هر پيشنهادی که آماده ارائه می شود، شامل تمام جزييات اجرايی باشد. به اين معنا که کلية معايب و مزايا به صورت دقيق، کلية جزييات مربوط به هزينه، کلية جزييات مربوط به L.C.C و تأثيرپيشنهاد بر کلية جنبه های پروژه ذکر شده باشد.

خروجی اين مرحله، راه حل پيشنهادی نهايی برای کارکردهای نامناسب می باشد.

ب _ 6 ) هدف اصلی در اين مرحله، اجرای کامل پيشنهاد مطرح شده از سوی مديريت ارشد است.

مرحلة نهايی مهندسی ارزش، مرحلة اجراست که خود به دو قسمت تقسيم می شود :

1-    تصويب

2-    اجرای رسمی

قبل از اجرای رسمی، پيشنهاد گروه ارزش يک بار ديگر توسط مهندسان طراح، مجريان و مديران ارشد مرور می شود و برای اجرا، تصويب می گردد. سپس دستورالعمل های لازم از طرف مديريت ارشد به صورت کتبی و تمامی جزييات تهيه می شود و به تمام مسؤولان اجرايی که خود در جريان کار هستند، به صورت رسمی ابلاغ می شود.

ج ) مطالعات بعد از اجرا :

در اين مرحله نتايج حاصل از اجرای مهندسی ارزش در گزارشی آورده می شود. به اين معنا که نشان دهد هريک از پيشنهادهای مهندسی ارزش چه روشی را مطرح کرده و چه ميزان صرفه جويی به دست آمده است و نتايج حاصل از اجرا چه ميزان مطلوبيت و مقبوليت دارد. مميزی نتايج اجرا از طريق نظر سنجی از کارشناسان خبره ( تستα ) و نظر سنجی از مشتريان ( تست β ) صورت می گيرد.

جمع آوری و نگهداری اين تجربيات کمک فراوانی به اجرای فرايند مهندسی ارزش بر روی طرح های مشابه می کند.

Alternatives             

Alternative 4

Alternative3

 

Alternative2

Alternative1     

Weight

Criteria

75

3

25

1

75

3

125

5

25

CriteriaNum 1

14.4

4

14.4

4

7.2

2

18

5

3.6

CriteriaNum 2

38.7

3

64.5

5

38.7

3

51.6

4

12.9

CriteriaNum 3

90

5

72

4

72

4

54

3

18

CriteriaNum 4

4.8

2

7.2

3

4.8

2

2.4

1

2.4

CriteriaNum 5

152.4

4

190.6

5

38.1

1

76.2

2

38.1

CriteriaNum 6

375.3

373.6

235.8

 327.2

100

Total

2.100.00 $

2.500.00 $

2.250.00 $

1.100.00 $ 

 

Cost

0.178714286

0.14944

0.1048

0.297454545

 

Value Index

                                   ماتريس مقايسة پيشنهادات

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت: 9:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره خوردگي فلزات

بازديد: 1189

 

 

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی اسمان

تحقیق درباره خوردگي فلزات

تخريب فلزات با عوامل غير خوردگي

فلزات در اثراصطکاک ،سايش و نيروهاي وارده دچار تخريب مي‌‌شوند که تحت عنوان خوردگي مورد نظر ما نيست.

فرايند خودبه‌خودي و فرايند غيرخودبه‌خودي

خوردگي يک فرايند خودبخودي است،يعني به زبان ترموديناميکي در جهتي پيش مي‌‌رود که به حالت پايدار برسد. البتهM+nمي‌‌تواند به حالتهاي مختلف گونه‌هاي فلزي با اجزاي مختلفظاهر شود. اگرآهن را در اتمسفر هوا قراردهيم، زنگ مي‌‌زند که يک نوع خوردگي و پديده‌اي خودبه‌خودي است. انواع موادهيدروکسيدي و اکسيدي نيز مي‌‌توانند محصولات جامد خوردگي باشند که همگي گونه فلزيهستند. پس در اثر خوردگي فلزات در يک محيط که پديده‌اي خودبه‌خودي است، اشکال مختلفآن ظاهر مي‌‌شود.

بندرت مي‌‌توان فلز را بصورت فلزي وعنصري درمحيط پيدا کرد و اغلب بصورتترکيبدرکاني‌ها و بصورتکلريدها و سولفيدها و غيره يافت مي‌‌شوند و ما آنها را بازيابي مي‌‌کنيم. به عبارتديگر ، با استفاده ‌از روشهاي مختلف ، فلزات را از آن ترکيبات خارج مي‌‌کنند. يکياز اين روشها ، روشاحياي فلزاتاست. بعنوان مثال ، برايبازيابيمس از ترکيبات آن ، فلز را بصورتسولفات مس از ترکيبات آن خارج مي‌‌کنيم يا اينکهآلومينيوم موجود در طبيعت را با روشهاي شيميايي تبديل به ‌اکسيد آلومينيوم مي‌‌کنند و سپس باروشهايالکتروليزمي‌‌توانند آن را احياکنند.

براي تمام اين روشها ، نياز به صرف انرژي است که يک روش و فرايندغيرخودبه‌خودي است و يک فرايند غيرخودبه‌خودي هزينه و مواد ويژه‌اي نياز دارد. ازطرف ديگر ، هر فرايند غير خودبه‌خودي درصدد است که به حالت اوليه خود بازگردد، چراکه بازگشت به حالت اوليه يک مسير خودبه‌خودي است. پس فلزات استخراج شده ميل دارندبه ذات اصلي خود باز گردند.


در جامعه منابع فلزات محدود است و مسير برگشتطوري نيست که دوباره آنها را بازگرداند. وقتي فلزي را در اسيد حل مي‌‌کنيم و يا درو پنجره دچار خوردگي مي‌‌شوند، ديگر قابل بازيابي نيستند. پس خوردگي يک پديده مضر وضربه زننده به ‌اقتصاد است.

 

 

 


جنبه‌هاي اقتصادي فرايند خوردگي

برآوردي که در مورد ضررهاي خوردگي انجامگرفته، نشان مي‌‌دهد سالانه هزينه تحميل شده از سوي خوردگي ، بالغ بر 5 ميليارددلار است. بيشترين ضررهاي خوردگي ، هزينه‌هايي است که براي جلوگيري از خوردگي تحميلمي‌‌شود.

پوششهاي رنگها و جلاها در خوردگی

ساده‌ترين راه مبارزه با خوردگي ، اعمال يک لايهرنگ است. با استفاده ‌ازرنگها بصورت آستر و رويه ، مي‌‌توان ارتباطفلزاترا با محيط تا اندازه‌اي قطع کرد و درنتيجه موجب محافظت تاسيسات فلزي شد. به روشهاي ساده‌اي مي‌‌توان رنگها را برويفلزات ثابت کرد که مي‌‌توانروش پاششيرا نام برد. به کمک روشهاي رنگ‌دهي ،مي‌‌توان ضخامت معيني از رنگها را روي تاسيسات فلزي قرار داد.


آخرين پديدهدرصنايع رنگ سازيساخترنگهاي الکتروستاتيکاست که به ميدانالکتريکي پاسخ مي‌‌دهند و به ‌اين ترتيب مي‌توان از پراکندگي و تلف شدن رنگ جلوگيريکرد.

پوششهاي فسفاتي و کروماتي

اين پوششها کهپوششهاي تبديليناميدهمي‌‌شوند، پوششهايي هستند که ‌از خود فلز ايجاد مي‌‌شوند. فسفاتها و کروماتهانامحلول‌اند. با استفاده ‌از محلولهاي معيني مثلاسيدسولفوريک با مقدار معيني از نمکهاي فسفات ، قسمت سطحي قطعات فلزي را تبديل بهفسفات يا کرومات آن فلز مي‌‌کنند و در نتيجه ، به سطح قطعه فلز چسبيده و بعنوانپوششهاي محافظ در محيط‌هاي خنثي مي‌‌توانند کارايي داشته باشند.


اين پوششهابيشتر به ‌اين دليل فراهم مي‌‌شوند که ‌از روي آنها بتوان پوششهاي رنگ را بر رويقطعات فلزي بکار برد. پس پوششهاي فسفاتي ، کروماتي ، بعنوان آستر نيز در قطعاتصنعتي مي‌‌توانند عمل کنند؛ چرا که وجود اين پوشش ، ارتباط رنگ با قطعه را محکم‌ترمي‌‌سازد. رنگ کم و بيش داراي تحلخل است و اگر خوب فراهم نشود، نمي‌‌تواند ازخوردگي جلوگيري کند.

پوششهاي اکسيد فلزات

اکسيد برخي فلزات بر روي خود فلزات ، از خوردگيجلوگيري مي‌‌کند. بعنوان مثال ، مي‌‌توان تحت عوامل کنترل شده ، لايه‌اي از اکسيدآلومينيوم بر رويآلومينيوم نشاند. اکسيد آلومينيوم رنگ خوبي دارد و اکسيد آن به سطح فلز مي‌‌چسبد و باعثمي‌‌شود که ‌اتمسفر به‌ آن اثر نکرده و مقاومت خوبي در مقابل خوردگي داشته باشد. همچنين اکسيد آلومينيوم رنگ‌پذير است و مي‌‌توان با الکتروليز و غوطه‌وري ، آن رارنگ کرد. اکسيد آلومينيوم داراي تخلخل و حفره‌هاي شش وجهي است که باالکتروليز، رنگ در اين حفره‌ها قرارمي‌‌گيرد.


همچنين با پديده ‌الکتروليز ،آهن را به‌اکسيد آهنسياه رنگ (البته بصورت کنترلشده) تبديل مي‌‌کنند که مقاوم در برابر خوردگي است که به آن "سياه‌کاري آهن يافولاد" مي‌‌گويند که در قطعات يدکي ماشين ديده مي‌‌شود.

پوششهاي گالوانيزه

گالوانيزهکردن (Galvanizing) ، پوشش دادن آهن وفولاد باروي است. گالوانيزه ، بطرقمختلف انجام مي‌‌گيرد که يکي از اين طرق ،آبکاري با برقاست. در آبکاري با برق ،قطعه‌اي که مي‌‌خواهيم گالوانيزه کنيم،کاتد الکتروليز را تشکيل مي‌‌دهد و فلز روي درآند قرار مي‌‌گيرد. يکي ديگر از روشهاي گالوانيزه ، استفاده ‌از فلز مذاب يا روي مذاباست. روي داراينقطه ذوبپاييني است.

در گالوانيزهبا روي مذاب آن را بصورت مذاب در حمام مورد استفاده قرار مي‌‌دهند و با استفاده ‌ازغوطه‌ور سازي فلز در روي مذاب ، لايه‌اي از روي در سطح فلز تشکيل مي‌‌شود که به‌اين پديده ، غوطه‌وري داغ (Hot dip galvanizing) مي‌گويند. لوله‌هايگالوانيزه در ساخت قطعات مختلف ، درلوله کشي منازلو آبرساني و ... مورداستفاده قرار مي‌‌گيرند.

پوششهاي قلع

قلعازفلزاتياست که ذاتا براحتي اکسيد مي‌‌شود واز طريق ايجاد اکسيد در مقابل اتمسفر مقاوم مي‌‌شود و در محيطهاي بسيار خورنده مثلاسيدها و نمکها و ... بخوبي پايداري مي‌‌کند. به همين دليل در موارد حساس که خوردگيقابل کنترل نيست، از قطعات قلع يا پوششهاي قلع استفاده مي‌‌شود. مصرف زياد اين نوعپوششها ، درصنعت کنسروسازيمي‌‌باشد که بر روي ظروفآهني اين پوششها را قرار مي‌‌دهند.

پوششهايکادميم

اين پوششها بر روي فولاد از طريق آبگيري انجام مي‌‌گيرد. معمولا پيچ ومهره‌هاي فولادي با اين فلز ، روکش داده مي‌‌شوند.

فولاد زنگ‌نزن

اين نوع فولاد ، جزو فلزات بسيار مقاوم در برابر خوردگي استو درصنايع شير آلاتمورد استفاده قرار مي‌گيرد. اين نوع فولاد ، آلياژ فولاد باکروم مي‌‌باشد و گاهينيکل نيز به ‌اين آلياژاضافه مي‌‌شود.

 

آهن گالوانيزه

ماهيت آهن گالوانيزه

در آهن گالوانيزه ، بين آهن و روي ،پيلي الکتروشيمياييتشکيل مي‌شود که در آنروي به جاي آهن به عنوانآند بکار مي‌رود و آهن به عنوانکاتد. روي در آند اکسيد مي‌شود چون فلزي پست‌تر يا فعالتر از آهن است و داراي پتانسيلاحياء کمتري از آهن است و پتانسيل اکسيد بيشتري از آن دارد.

حلبي

در حلبي هايي که از آن ، قوطي مي‌سازند، عمل معکوسي انجام مي‌شود. درحلبي، بر روي آهن ، پوششقلع بکار رفته است و عملمعکوس آهن گالوانيزه انجام مي‌شود. چون آهن فلزي فعالتر از قلع است و پتانسيل احياءقلع بيشتر از آهن است و به عنوان کاتد در حلبي به کار مي‌رود و آهن آند مي‌شود. البته در صورتي که پوشش قلع بشکند،خوردگيآهن در زير اين پوشش پيش مي‌رود.

 

 

علت استفاده از آهن گالوانيزه

علت استفاده و ايجاد آهنهاي گالوانيزه ،پديده خوردگي آهن است. خوردگي آهن زيانهاي اقتصادي فاحشي دارد. هزينه سالانه تعويضآهن‌ آلات زنگ زده در جهان مقادير زيادي را بخود اختصاص مي‌دهد. فرآيند زنگ زدن آهنماهيتالکتروشيميايي دارد.

خوردگي يا زنگ زدن آهن فقط در حضوراکسيژن وآب صورت مي‌گيرد. در جايي بر سطح جسم آهني، اکسايش آهن انجام مي‌شود و آند را تشکيلمي‌دهد و در جايي ديگر سطح آن جسم که (O2(g و H2O وجود دارد،کاهش انجام مي‌شود و کاتد را تشکيل مي‌دهد و در نتيجه اين عمل، ايجاد يک سلولولتايي ياپيل ولتايييا الکتروشيميايي بسيار کوچکاست. الکترونهاي توليد شده در ناحيه آندي در ميان آهن بسوي ناحيه کاتدي حرکتمي‌کند.


کاتيونها
، يعني يونهاي Fe+2 که در آن آند توليد شده‌اند در آب موجود بر سطح جسمبسوي کاتد مي‌روند. آنيونها يعني يونهاي-OH که در کاتد توليد شده‌اند، به طرف آند حرکت مي‌کنند. اين يونها در جايي ميان دو ناحيه بهم مي‌رسند و Fe(OH)2 بوجودمي‌آورند.


اما "آهن II هيدروکسيد" در حضور رطوبت و اکسيژن پايدارنيست. اين هيدروکسيد به نوبه خوداکسيدو به "آهن III هيدروکسيد" تبديل مي‌شود که در واقع "آهن III اکسيد آبپوشيده" ، Fe2O3.xH2O يازنگ آهناست.

جاهايي که جسم آهني زنگزده گود شده ‌است ،نواحي آندييا جاهايي هستند که آهن بصورت يونهاي Fe+2 در محلول وارد مي‌شوند. نواحي کاتديجاهايي هستند که بيشتردر معرض رطوبت و هوا هستند ، زيرا (O2(g و H2O در واکنشکاتدي دخالت دارند. زنگ آهن هميشه در نقاطي نسبتا دورتر از جاهاي گود شده (مياننواحي آندي و کاتدي) ايجاد مي‌شود.

اثر آب نمک

آب نمک ، زنگ زدن را تسريع مي‌کند، زيرا يونهاي موجود در آب بهانتقال جريان در سلولهاي ولتايي يا پيلهاي ولتايي کوچکي که بر سطح آهن برقرارشده‌است، کمک مي‌کند. بنظر مي‌رسد که بعضي از يونها ، مثلا-Cl وکنشهايالکترودي را کاتاليز مي‌کنند.

اثر ناخالصيها

ناخالصيهاي موجود در آهن نيز سبب پيشرفت زنگ زدگي مي‌شوند،آهن بسيار خالص به سرعت زنگ نمي‌زند. بعضي از انواع ناخالصيها، کشيدگي ها ونقصهاي بلوريموجود در آهن با جذبالکترونها آنها را از ناحيه‌هايي که جايگاههاي آندي مي‌شوند، دور مي‌کنند.

طريقه گالوانيزاسيون

درگالوانيزاسيون، فلز فاسد شدني را در مذاب يک فلزفاسد ناشدني فرو مي‌برند و بيرون مي‌آورند تا سطح آن از يک لايه فلز فاسد نشدنيپوشيده شود. مثلا ورقه هاي نازک آهني را در مذاب فلز روي فرو مي‌برند و بيرونمي‌آورند تا سطح آنها از فلز روي پوشيده شود و آهن سفيد يا آهن گالوانيزه تهيه شود.

موارد استفاده از آهن گالوانيزه

از آهن گالوانيزه در ساختن لوازمي مثللوله بخاري،کانال کولر،کابينتآشپزخانه،شيرواني منازل،لوله‌هاي آبو هر جا که احتمال خوردگي آهن و خسارتوجود دارد، استفاده مي‌شود.

 

حفاظت کاتدي

ديد کلي

بطور کلي ،فلزات سه دسته‌اند. يک دسته ،آنهايي که مثلاطلا وپلاتين ،در مجاورت هوا اکسيد نمي‌شوند و نيازي به محافظت ندارند.


دسته دوم ، آنهاييکه وقتي در مجاورت هوا قرار مي‌گيرند، اتمهاي سطحشاناکسيد مي‌شوند، ولي اکسيد آنها مقاوم است و چسبيده بهفلز باقي مي‌ماند و خود لايهمحافظي براي فلز مي‌شود. اين گونه فلزات هم نيازي به محافظت ندارند. مثل Zn ، Al ، CO ، Ni ، Sn ، Cr و نظيرآنها.


دسته سوم فلزاتي که وقتي سطح آنها در مجاورت هوا اکسيد مي‌گردد، اکسيدآنها متخلخل است و به فلز نمي‌چسبد و از بدنه فلز کنده مي‌شود که فلز به تدريج فاسدشده ، از بين مي‌رود؛ مثلآهن. اينگونه فلزات را بهروشهاي متفاوت از زنگ زدن محافظت مي‌نمايند، روشهايي مثل رنگ زدن ، زدن ضد زنگ ،چرب کردن سطح فلز بوسيله يک ماده روغني مانندگريس ، لعاب دادن ، آبفلز کاري و حفاظت کاتدي.

 

 

اصول حفاظت کاتدي

در کنار فلز فاسد شدني ، يک فلز با پتانسيل احياء کمترقرار مي‌دهند تا اگر اين دو فلز باهم يکپيل الکتروشيمياييتشکيل دادند، فلز دارايEاحياي بيشتر، در نقشکاتد پيل قرار گيرد وخورده نشود. در اين پيل ، فلز دارايEکمتر خورده مي‌شود و فلز مقابلش را ازخطرزنگ زدن مي‌رهاند. اين طريقه حفاظت راحفاظتکاتديمي‌نامند.

امروزه ، بدنه کشتيها ، پايه‌هاي اسکله‌ها ولوله‌هاي انتقالنفت وگاز را که در زير زمين کارمي‌گذارند، با همين روش حفاظت مي‌نمايند. مثلا در کنار آهن ، فلزمنيزيم قرار مي‌دهند که منيزيم ،الکترون مي‌دهد و خورده مي‌شود.


تصویر

گالوانيزاسيون به روش غوطه‌وري

 

آب فلز کاري

آب کاري فلزات به دو روش صورت مي‌گيرد:

گالوانيزاسيون

در اين روش ، فلز فاسد شدني را در مذاب يک فلز فاسد نشدنيفرو مي‌برند و بيرون مي‌آورند تا سطح آن از يک لايه فلز فاسد نشدني پوشيده شود. مثلا ورقه‌هاي نازک آهني را در مذاب فلزروي فرو مي‌برند و بيرونمي‌آورند تا سطح آنها از فلز روي پوشيده شود و به اين طريق ورقه‌هايآهنسفيدياآهنگالوانيزه تهيه مي‌نمايند که در ساختن لوازمي مثلا لوله بخاري ، کانال کولر ،شيرواني منازل و از اين قبيل بکار مي‌رود. لوله‌هاي آب هم ،آهن سفيدهستند.


اگر ورقه‌هاي آهني را درقلع مذاب بزنيم و بيرون آوريمو سطح آنها را قلع اندود کنيم،حلبيبدست مي‌آيد که از آن در ساختن قوطيمواد غذايي ، نظير کنسروها استفاده مي‌گردد.

الکتروليز

در اين روش ، فلز آب گيرنده يا فاسد شدني را بجايکاتدوفلز پوشش دهنده را بجايآند قرار مي‌دهند و در ظرفالکتروليز، محلولي از يک نمک فلز آب دهنده (فلز پوشش دهنده) را به عنوانالکتروليتمي‌ريزند. با برقراري جريان ،اتمهاي فلز آب دهنده (فلز پوشش دهنده) به صورت يون مثبت از آند کنده مي‌شود و ازطريق الکتروليت ، بطرف کاتد يا آب گيرنده (فلز مورد آبکاري) رفته ، از آن الکترونمي‌گيرند و مجددا به صورت فلز در آمده ، بر سطح فلز (موردآبکاري) مي‌نشينند و تمامي سطح آن رامي‌پوشانند.

به عنوان نمونه در آب فلز کاري يک قاشقمسي در نقش کاتد و نقره درنقش آند است. قاشق مسي را به کاتد وصل مي‌کنيم و الکتروليت مي‌تواند محلول نيتراتنقره باشد. اتمهاي نقره به صورت يوناز ورقهنقره‌اي جدا شده و بسوي قاشق مسي مي‌روند. از آن الکترون مي‌گيرند و به صورت اتمدر آمدهبر سطح قاشق مي‌نشينند.

زيرا با اين که در آب ، يونهم وجوددارد، يونهايدر رقابتبا يونهايبرندهمي‌شوند و به کاتد مي‌روند. در رقابت ميان يونهاي،نيزيونهايبرندهشده ، به آند مي‌روند و الکترون اضافي خود را از دست داده و گازاکسيژن توليد مي‌نمايند.


تصویر

ظرف الکتوليز

 

تفاوت آهن گالوانيزه و حلبي

اگر سطح آهن سفيد خراش بردارد، آهن و روي باهمپيل الکتروشيمياييتشکيل مي‌دهند. در اين پيل ، روي خرده مي‌شود، زيراپتانسيل احياء روي از پتانسيل احياء آهن کمتر است. اما اگر سطح حلبي خراش بردارد،قلع و آهن باهم پيل الکتروشيميايي تشکيل مي‌دهند. در اين پيل ، آهن خورده مي‌شود،زيرا پتانسيل احياء قلع از پتانسيل احياء آهن بيشتر است و آهن در نقش آند پيل عملمي‌کند و از بين مي‌رود که اين طريقه زنگ زدن رازنگ زدن الکتروشيمياييمي‌نامند.

روئين شدن

بايد بدانيم که آهن ، در محيط مرطوب و اکسيژن‌دار زنگ مي‌زند وزنگ توليد شده ،اکسيد آهن III آبداراست که فرمول آن را معمولا بصورتومي‌نويسند. چون مقدار آب آن در همه موارد يکسان نيست، اغلب موارد آن را به صورتونشانمي‌دهند. محيط اسيدي (مثلا هواي دارايو) درمجاورت با فلزي که تمايل کمتري براي از دست دادن الکترون دارد، به زنگ زدن يک فلزکمک مي‌نمايد.


روئين شدنياپاسيو شدنبعضي از فلزات را مربوطبه تشکيل لايه‌اي از اکسيد مي‌دانند که سطح فلز را مي‌پوشاند و در اسيد حل نمي‌شود. در مورد آهن که اکسيد مغناطيسيتشکيلمي‌دهد، اين اکسيد در بعضي اسيدها حل نمي‌شود.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 18 مهر 1393 ساعت: 19:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ویژگی های یک دوست خوب

بازديد: 7671

 

به نام خدا

موضوع : ویژگی های یک دوست خوب    تهیه و تنظیم :

وفاداری

وفاداری یک فاکتور اصلی و ضروری در دوستی و یا هر ارتباط دیگری است. یک دوست خوب همیشه به دوستی اش وفادار است و وفادار بودن یعنی اینکه به شایعات و حرفهای بدی که درباره دوستتان گفته می شود توجه نکنید و از گفتن شایعات و یا حرفهای زشت درباره آنها پرهیز کنید. اگرچه دوستان خوب هم گاهی ازدست یکدیگر ناراحت و عصبانی شوند اما هرگز پشت سرهم ، حرف بدی نمی زنند.

 سخاوت

بخشندگی و سخاوت یکی از علامتهای یک دوست خوب است. یک فرد سخاوتمند حتی زمانیکه توانایی ودارایی کمی برای بخشش دارد با کمال میل آنچه که می تواند را می بخشد. این نشانه فردی است که ارزش دوستی دارد زیرا این خصوصیت اخلاقی نشان می دهد که او ذهن و قلبی بخشنده دارد.

 درک

دوست واقعی کسی است که به حرفهای ما گوش می کند و سعی می کند ما را درک کند . یک دوست خوب وقتی چیزی را نمی فهمد یا درک نمی کند درباره آن موضوع سئوال می کند تا موضوع را کاملا" متوجه شود.

 صداقت

یک دوست خوب همیشه صادق است و واقعیت را می گوید حتی اگر حرفش آزار دهنده باشد. یک دوست خوب برای اینکه شما احساس بهتری داشته باشید به شما دروغ نمی گوید در عوض حقیقت را می گوید و شما را نصیحت می کند. مثلا" اگر لباسی مناسب شما نیست یک دوست خوب با مهربانی می گوید:" این لباس خیلی خوب نیست ، من فکر می کنم این یکی بهتر است."

 درک کردن تفاوتها

یک دوست خوب از شما انتظار ندارد که همیشه حرف او را تایید کنید. در عوض وقتی شما عقیده متفاوتی دارید و با او موافق نیستید ، به نظر شما احترام می گذارد. این کار باعث می شود روابط شما جذابتر شود زیرا دوستان خوب می توانند نظرات مختلف خود درباره موضوعات مختلف را با هم در میان بگذارند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 17 مهر 1393 ساعت: 16:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(7)

تحقیق درباره دوستی یک نیاز است

بازديد: 1299

 

به نام خدا

موضوع : دوستی یک نیاز است .   تهیه و تنظیم :

دوستی یک نیاز است

انسان موجودی است اجتماعی که عشق و علاقه به زندگی توام با رفاقت و دوسـتـی و انـس بـا دیگران یکی از ضرورت های سازمان وجودی او اسـت. حـضرت علی(ع) می فرماید: (من فقد اخا فی الله فکانما فقد اشـرف اعضائه3; کسی که دوست پاک ضمیر خود را که برای خدا با وی پـیـونـد دوسـتـی داشته از دست بدهد، مثل این است که شریف ترین اعـضـای بدن خود را از کف داده است). و باز می فرماید: (الغریب مـن لـیـس له حبیب4; غریب کسی است که او را دوست نباشد.) احساس نـیاز به معاشرت صمیمانه و هم دلی و همراهی با دیگران، علاوه بر ایـن کـه یکی از جلوه های زندگی اجتماعی به شمار می رود، ندایی اسـت بـرخـاسـته از اعماق وجود انسان که او را به ایجاد ارتباط دوسـتـانـه و تـماس با هم نوع فرا می خواند. هیچ انسانی با قطع پـیـونـدهـای دوسـتـانه و بریدن از هم نوع و انزواگرایی و گوشه گـیـری، احـسـاس آرامش نمی کند. اگر در مواردی خاص دیده می شود بـرخـی افراد به انزواطلبی که نوعی بیماری است و یا زندگی فردی روی می آورند، بدون شک علت یا علل آن را باید در جایی دیگر جست وجـو کرد. به همان میزان که انسان از ارتباط دوستانه با دیگران همراه با صفا و صمیمیت و یک رنگی لـذت می برد و احساس آسایش و راحتی می کند، از تنگناهای ناشی از فقدان زندگی جمعی و قطع رشته مودت و دوستی با دیگران رنجور و آشـفـتـه و مـضطرب می گردد.

هیچ چیز برای انسان غم انگیزتر و آزاردهـنـده و کشنده تر از این نیست که احساس کند در این دنیای پـهناور، یکه و تنها است و هیچ قلبی برای او نمی تپد.

البته پر واضـح اسـت کـه هـر نوع رابطه دوستانه از چنین خاصیتی برخوردارنـیـست; بسیارند افرادی که به علت ناآشنایی با معیارها و مشخصه هـای یک معاشرت و رابطه دوستانه سالم، با افرادی ناباب که نقاب دوسـتـی بر چهره داشته اند،طرح دوستی ریخته و زندگی را بر خود نـاگـوار و سرمایه های وجود خویش را به تباهی کشیده اند.

دوستی و مـعـاشرت صمیمی و سالم نشانه هایی دارد که در بخــش های بعد به آن اشـاره خـواهـیـم کـرد.

وانـگـهی مسئله دوست برای نوجوان کـه خـصـوصیات دوران کودکی را پشت سر گذاشته و با ورود به مرحله ای نو در آستانه زندگی جمعی و فعالیت های اجتماعی قرار گرفته است،از اهمیت بیش تری برخورداراست.

در دوران نـوجـوانی، نیاز به دوست از هر دوره ای محسوس تر است. نـوجـوانان با ورود به مرحله ای جدید از زندگی و قدم گذاشتن به مـحـیـطـ اجـتـمـاع براساس اقتضای سن و برای تکمیل شخصیت و نیز بـرآوردن نـیـاز طـبیعی و میل باطنی خود، به گزینش دوستان خویش روی مـی آورند و نوعا به لحاظ بی تجربگی و ناآشنایی با شگردهای دشـمـنـان دوست نم، در معرض دشوارترین و حساس ترین شرایط قرار مـی گـیـرنـد و ایـن وضعیت می طلبد که اولا: خود نوجوانان مسئله دوسـت را جدی بگیرند و به دور از انگیزه های زودگذر و با آگاهی کـامـل، درهای دوستی را بر روی دیگران بگشایند و ثانیا: بزرگان با تجربه که چنین مراحل دشواری را پشت سرگذاشته اند، دوستانه و بـدون تـحـمیل عقیده و یا اعمال سلیقه های تعصب آمیز غیر منطبق بـا شـرایـطـ و واقعیت های موجود، آنان را در گذر از این مرحله بـحـرانی و در راستای تامین این نیاز طبیعی و مشروع مدد رسانده و همراهی کنند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 17 مهر 1393 ساعت: 16:41 منتشر شده است
نظرات(0)

اقتصاد ، سياست و تكنولوژي اطلاعات در جنوب شرق اسیا

بازديد: 341

 

تحقیق رایگان

سایت فروشگاه علمی اسمان

اقتصاد ، سياست و تكنولوژي اطلاعات در جنوب شرق اسیا

پيشرفت سريع تكنولوژي اطلاعات جنوب شرق آسيا در سال 1997 با آشفتگي شديدي مواجه شد . اين سالي بود كه پيشرفت معجزه آساي مالي آسيايي ها از مسير خارج شد ، و مانند يك مارپيچ بحران اقتصادي از يك كشور به سرتاسر شرق و جنوب شرق آسيا حركت نمود . ضعف در اقتصاد كره ، ژاپن ، و تايلند به خوبي قابل استناد است ، و به نظر مي رسد هر يك از كشورها سرسختانه تلاش مي كنند تا مسائلشان را پوشش دهند . نهادهاي مالي در اين كشورها و تعدادي ديگر از كشورهاي آسيايي بواسطه ي وام هاي بدون برنامه ضعيف شدند ، شكست در جنبش اقتصادي ، اطمينان سرمايه گذاران را از بين برد . يكي از دلايل بر انگيزاننده بحران تمام عيار ، كاهش نرخ Thai Bhat در ماه جولاي بود . و در ماههاي متعاقب بعدي ، اين كاهش بسيار پيش رونده بود . اندونزي يكي از كشورهاي درگير در اين ضربه ي سخت بود ، كشوري كه در آن ارزش Rupiah (واحد پول اندونزي) در برابر پول هاي رايج بين المللي عمده كاهش نرخ سختي داشت .

در سرتاسر جنوب شرق آسيا ، فرضي وجود دارد مبني بر اينكه ثبات حكومت به پيوستگي رشد " ثروت و در آمدهاي شخصي شهروندان " وابسته است . اين عقيده در انحطاط اقتصادي از سال 1997 تا سال 1998 به خوبي مورد آزمون قرار گرفت و ثابت شد . ممكن است چنين فرض شود كه انتقال حكومت در تايلند و اندونزي به مثابه پي آمد مستقيم يا غير مستقيم مشكلات مالي ، بوده است . از اين دو ، مورد قابل توجه تر اندونزي است كه در آن رييس جمهور سوهارتو پس از سرنگوني سوكارنو از سي سال قبل قدرت را در دست گرفت . البته ، در انحطاط دولت سوهارتو عوامل ديگري بجز ركود اقتصادي نيز موثر بود .

اوضاع سياسي اندونزي در سال 1998 بعد از انتخاب بي جي حبيب در ماه ژانويه كه نشان از فساد رييس جمهوري سوهارتو داشت ، بسرعت رو به انحطاط رفت . در ماه هاي بعد ، اعتراضات دانشجويي در شهر هاي اصلي ، مخصوصاً جاكارتا تشديد شد . در خلال اين اغتشاش ، اينترنت توانايي تعيين كننده اي را در ارتباطات بين مخالفان و معترضين موجب شد . در دوازدهم مي همان سال زماني كه 5 دانشجو بوسيله ي پليس در اعتراضات دانشگاه تريساكتي كشته شدند ، اغتشاش اوج گرفت . عواقب بعدي اين امر ، تظاهرات در اطراف كشور بود كه خشونت بيشتري توليد كرد ، و در پانزدهم مي وقتي بيش از 500 تن از معترض كشته شدند شورش به نهايت رسيد ( “Indonesia awakes,” 1998). و بدينسان سوهارتو به عنوان چهره اي خونريز معرفي و غير قابل دفاع شد ، و در بيست و يكم مي 1998 ، دولت وي سقوط كرد .

در يافتن پاسخ به بحراني مانند انتقال قدرت اندونزي ، رسانه هاي راديو و تلويزيون جنوب شرق آسيا خود را در تكنولوژي نوين كامپيوتر مستغرق يافتند . تكنولوژي هاي ديگري مانند شبكه هاي خبري تلويزيون ماهواره اي ، ويدئو ، ويدئو سي دي ها ، دي وي دي ها ، و تلويزيون هاي كابلي در خلال دهه ي 1970 و 1980 گسترش زيادي داشت . اما گسترش اينترنت ،چالش غير مترقبه ي بزرگي را در بازارهاي سخن پراكني ارائه نمود كه بسيار فراگير تر از معمول بود . در حالي كه حكومت ها جريان اطلاعات را در حريم هايشان كنترل مي كردند ، امكان كنترل تگنولوژي جديد به همان شيوه ي گذشته نبود . نيروي اپوزيسيون اندونزيايي ، در بهره برداري از اينترنت متخصص بود . آنها دريافتند كه اينترنت گنجايش عظيمي براي ارتباطات در سرتاسر مجمع الجزاير را موجب مي شود . اپوزيسيون ضد سوهارتو از اتاق هاي گفتگوي اينترنتي ، پست هاي ايميل ، و وب سايت ها در مبارزاتشان براي بيرون راندن حكومت از قدرت استفاده كردند . اين ابزارهاي ارتباطي از حكومت اتوريته اي كه در نهضت عمومي مصاف با رژيم جاكارتا فاقد منزلت بود ، توانايي بيشتري داشت . مقابله تنها از سوي مدعيان جديد حكومت صورت نمي گرفت ، اين نهضت همچنين متشكل از گروههايي بود كه براي استقلال و خودمختاري از حكمت مركزي اندونزي تلاش مي كردند . برجسته ترين استقلال طلب ها در استان هاي آسه ، تيمور شرقي و ايرين جاوا مبارزه مي كردند .

اما اينترنت فقط بوسيله ي گروه هاي اپوزيسيون و طرفدارانشان استفاده نمي شد ، شهروندان معمولي از رشد پر شتاب توانايي هاي وابسته به اطلاعات و سودمندي در وضعيت سياسي بنياد نهاده شده بر مبناي آن تهييج مي شدند . شايد مهمترين و بانفوذترين كانال اطلاعاتي اينترنتي در اندونزيUS-basedIndonesia و فضاي ايميل " apakabar " باشد . اين فضا توسط شخصي به نام T. Basuki راه اندازي شده بود كه به مثابه عاملي براي " كمك به آگاهي اجتماعي اندونزيايي ها در نياز براي تغيير و تشويق كننده مباحثات باز و دموكراتيك بر روي مسائل" بود (Pabico, 1999) . البته صحت گزارش ها اغلب مشكوك بود . توصيفات نامنظم ناظران نبايستي چندان معتبر باشد ، و قضايايي ديگري نيز وجود داشت ، از جمله افسانه هاي منتشر شده در خلال "نت" كه كاملاً به جهت بهره برداري هاي سياسي انجام مي گرفت .

در تحولات سياسي كشور اندونزي نقش حياتي بازي شده توسط اينترنت يگانگي نارضايتي بود ، براي اندونزيايي ها اهميتي نداشت كه آنها كجا زندگي مي كردند . وضعيت جغرافياي جزيره اي اندونزي ، معمولاً عملكردي بازدارنده در برابر كنش هماهنگ سراسري است ، اما اينترنت آنها را با همديگر هماهنگ كرد و نه تنها مردم پراكنده سرتاسر مجمع الجزاير را ، بلكه حتي آناني كه در خارج زندگي مي كردند نيز در پيوستگي نزديكي قرار داشتند . يكي از چنين اشخاص ساكن در خارج Abigail Abrash بود ، يك اندونزيايي كه به استخدام Robert F (مجمع يادبود كندي براي حقوق انساني در واشينگتن ، دي سي) در آمده بود . وقتي پريشاني و خشونت در جاكارتا مشكلاتي براي كنترل رويدادها بوجود آورد ، او بدون تاخير به ايالات متحده آمده بود . هنگامي كه گزارشگران ، گزارش هاي رسانه هاي خبري در مورد ميل ليست هاي اندونزي را از خبرنگاران در اندونزي دريافت و پخش مي كردند ، Abrash با حيرت در يافت كه " حتي شهر هاي دور افتاده در بورنئو اندونزي (Kalimantan) ، سيم كشي شده بود ." او راجع به اين موضوع معتقد است كه " در كشور گسسته اي مانند اندونزي ، به نظر مي رسد در چنين زماني "نت" كاربرد زيادي براي ايجاد ارتباط در بين مردم دارد ." گمنامي و وسعت در استفاده از اينترنت به گروه هاي اپوزيسيون امنيت بيشتري را عرضه مي كند . نويسنده يكي از گروه هاي چت مي گويد ، "گفته هاي يك يا دو نفر (مخالف سوهارتو) به آساني بارز و سركوب مي شود اما در مورد يك يا دو ميليون نفر موضوع به اين سادگي نيست "

( Marcus, 1998) .

روزنامه هاي آنلاين و ديگر اخبار سايت ها منابع مهم در دسترسي هستند كه به اطلاعات در "نت" افزوده شده اند . شبكه هاي خبري بين المللي مانند BBC و CNN بوسيله ي استفاده كنندگان اينترنت مورد توجه بوده اند . Singapore’s Straits Times يكي از گسترده ترين شبكه هاي پوشش دهنده خبر در سرتاسر جنوب شرق آسيا است . اين روزنامه آن لاين پيشآمدهاي بزرگي مانند پي آمد ناشي از آشفتگي در اندونزي را گزارش مي كرد . اين روزنامه ادعا داشت در خلال سال 1998 ، نسبت به سال هاي قبل ، 40 درصد رشد داشته است كه 25 درصد اين رشد به سبب خوانندگان خارجي بوده است . روزنامه اذعان مي دارد كه پوشش آشفتگي ها در اندونزي و اخراج و محاكمه متعاقب معاون نخست وزير مالزي انور ابراهيم مسبب اين رشد بوده است . روزنامه نگار روزنامه ي آن لاين Straits Times ، Raoul Le Blond ، گواهي هاي عيني يي را شرح مي دهد كه از طريق ايميل از خوانندگانش دريافت كرده است . او گزارش كرد كه از اندونزيايي هاي چيني الاصل پيام هايي مبني بر درخواست انتشار روزنامه ي آن لاين دريافت كرده است زيرا "تمام رسانه هاي محلي آنان مسدود شده است " (“STInteractive,” 1998)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 17 مهر 1393 ساعت: 16:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 331

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس